صفحه اصلی > سینما : نقد فیلم تپه‌ها چشم دارند 2006
ads

نقد فیلم تپه‌ها چشم دارند 2006

فیلم تپه‌ها چشم دارند

باید در همین ابتدای کار اعتراف کنم که متاسفانه فیلم تپه‌ها چشم دارند از نخستین ساخته‌های وس‌کریون فقید دیگر مثل سابق کارایی ندارد و نمیترساند! همین امر را میتوان مهمترین نقطه ضعف اثری به حساب آورد که از شناخته شده ترین و صدالبته مهمترین ترسناک‌های تاریخ سینما محسوب میشود.

مهم از آن جهت که اثر مذکور نه تنها درزمان اکرانش نقدهای نسبتا مثبتی دریافت کرد و باوجود بودجه محدودش ( کمتر از یک میلیون دلار) نزدیک به سی برابر بودجه‌اش در گیشه فروخت و همچنین با ساخت چند دنباله و آثاری نظیر پیچ اشتباه، دریاچه بهشت و حتی ابزوردِ پست‌مدرنی همچون بازیهای مسخره ، ثابت کرد نقش بسزایی در ساخت آثاری با محوریت (خانواده مورد هجوم واقع شده) ، ایفا نموده است.

اما بازهم یادآوری میکند که ژانر ترسناک نیز همچون برخی ژانر یا ساب‌ژانرها نظیر : اکشن، علمی‌تخیلی ، فانتزی و… بشدت به امر کیفیت تکنولوژی وابسته بوده و برای مخاطبی که در سالهای بعدی با آثاری تازه‌تر و پرخرج‌تر مواجه شده، رنگ میبازد و دیگر آن تاثیرگذاری اولیه را ندارد.

نقد فیلم تپه‌ها چشم دارند

فیلم تپه‌ها چشم دارند

فیلم تپه‌ها چشم دارند شامل مجموعه‌ای از کلیشه‌های رایج ژانر است که مو به مو رعایت گشته‌اند. کلیشه‌هایی که حتما در زمان ساخت اثر جلب توجه میکردند و به مانند حال چنین دستمالی نشده بودند: خانواده‌ای شامل تیپهایی مختلف. از پدری قلدر و کارکشته بگیر تا مادری غرغرو و مذهبی و فرزندانی لوس و بی‌عرضه و بگومگوهای رایج خانوادگی.

آنتاگونیستهایی مخوف و وحشی و خونخوار که رحم و‌مروت ابدا در آنها جای نداشته به علاوه حضور در مکانی دورافتاده و دلهره‌آور و به طبع عدم دسترسی به نیروهای امدادی و پلیس و درنهایت حماقت حاکم بر شخصیتهای مورد هجوم واقع شده و تصمیم‌های عجیب و غیر منطقی که در کشمکش با آنتاگونیستها میگیرند و…جملگی در اثر حاصرند.

 اما نکته عجیب و غیر قابل هضم را میبایست در تاکید خالق اثر بر شباهت ظاهری میان آنتاگونیستها و سرخپوستان در نظر گرفت! آشکارا تپه‌ها چشم دارند در بحث طراحی لباس و زیورآلات آنها به سرخپوستها ارجاع میدهد. خواه نامش را شیطنت کارگردان بگذاریم، خواه نژاد پرستی ِ چرک و‌متعفن یا … به هرحال واقعیتی است آزاردهنده و غیرقابل چشم پوشی که اتفاقا اگر رخ نمیداد هم چیزی از اثر کم نمیشد.

نقد فیلم زیر پوست (Under the Skin) اثر جاناتان گلیزر
بیشتر بخوانید

آنتاگونیستهایی چنین وحشی و غیر متمدن که مثل آب خوردن آدم میکشند،  از گوشت حیوانات تغذیه میکنند و احتمالا در آینده به انسان‌خواری نیز روی می‌آورند در شکل ظاهری و حتی چادری که در آن ساکن شده اند ، تماما سرخپوستها را یادآوری میکنند !

از این گذشته در همان دقایق ابتدایی و هنگام معرفی تیپها نیز پدر خانواده در دیالوگ به گذشته پلیسی‌اش اشاره کرده و آشکارا نفرتش از سیاه‌پوستان را به زبان می‌آورد.

حال شاید این بحث مطرح شود که کریون در طول روایت سعی نموده تا با عذاب دادن این خانواده که بواقع نمادی از انسان متمدن و امروزی آمریکایی هستند از آنها (به دلیل همین نژادپرستی‌ها و…) انتقام گرفته و به اصطلاح دل ِ مخالفانشان را شاد کند، اما با توجه به همان نکته فوق و شباهت آنتاگونیستها به سرخپوستان ، اگر هم چنین نیتی در کار بوده ، نقض غرض رخ داده و (زیرمتنِ) کار به چنین مهمی دست پیدا نمیکند.چرا که این شباهت توهین آمیز خود به خود بیش از هر نکته پنهان دیگری به چشم آمده و توی ذوق میزند.

نقد فیلم تپه‌ها چشم دارند

فیلم تپه‌ها چشم دارند

جدا از موارد فوق در روایت ، فیلم تپه‌ها چشم دارند در پایان بندی نیز شامل مورد عجیبی میشود و آنهم چیزی نیست جز صلح و آشتی ناگهانی خانواده با یکی از آنتاگونیستها! اگرچه دختروحشی با نجات نوزاد و درگیری با خانواده خویش ، عملا تغییر موضع داده و وجهه‌ای پروتاگونیستی بخود میگیرد (که باتوجه به سکانس ابتدایی و تلاشش برای فرار از دست خانواده، این کنشش قابل توجیه است) اما آن صلح و دوستی پایانی با دیگر اعضای خانواده مورد هجوم واقع شده ( آنهم در شرایطی که طبیعتا هنوز از تغییر موضع دختر و فداکاری‌اش خبر ندارند) بنوعی تحمیلی و غیر قابل باور است.

گویی خالق اثر میبایست در نمای پایانی حتما بر این صلح و دوستی تاکید کند و به ما مخاطب بفهماند، انسانیت و بخشش بر هر امری اولویت دارد.
محتوای انسانی و درستی که به دلیل عدم پرداخت ، شکل نگرفته است .

وس‌کریون اگرچه در دکوپاژ کوشیده با بهره‌ گیری از زوم‌های ناگهانی و دوربین روی دست در برخی نماها و همچنین موسیقی دلهره‌آور ، به هرچه تنشزا تر شدن اثر کمک کند اما بعضا با جای دوربینی نه چندان مناسب و همچنین کاتهایی اضافی ، از رسیدن به اوجِ این مهم باز میماند. به عنوان مثال : سکانس درگیری خانواده با آنتاگونیستها در داخل کاروان از این امر ضربه خورده و کارگردان نمیتواند این کشمکش ملتهب و مهم (به لحاظِ روایت) را به درستی عینی سازی کند. نکته‌ای که برای اثری ترسناک کاملا بچشم آمده و از ترساندن مخاطب میکاهد.

نقد فیلم تیتانیوم
بیشتر بخوانید

فیلم تپه‌ها چشم دارند به رسم برخی از مهمترین آثار ترسناک زمانه خود ، تقریبا تا میانه‌های روایت از نمایش واضح آنتاگونیستها پرهیز میکند تا در انتقال حس ترس و تشویش به مخاطب موفق عمل کند. خودِ این عامل (دیده‌نشدن) میتواند به هرچه مخوف تر شدن آنتاگونیست و برانگیختن کنجکاوی مخاطب بیفزاید. اتفاق مثبتی که در آرواره‌ها ، غارتگر۱، بیگانه ۱ و… نیز شاهدش بودیم در اثر مذکور نیز جواب داده و از معدود نکات مثبتی است که در بازبینی مجدد ، نظر نگارنده راجلب کرد.

نقد فیلم تپه‌ها چشم دارند

فیلم تپه‌ها چشم دارند

همچنین به یاد آورید بهره گیری از نماهای pov آنتاگونیستها در همان دقایق ابتدایی را که بر ایجاد فصایی ترسناک و تعلیق‌زا موثر است. از آنجا که هنوز حضور عینی آنها را در اثر نداریم ، این pov ها تاثیر بسزایی داشته و کششی قابل توجه در مخاطب ایجاد میکنند. کاری که مثلا در غارتگر ۱ (بعنوان یکی از شاهکارهای اکشن علمی‌تخیلی) نیز تکرار شد و در آنجا هم همچون اثر مذکور موفق بود.

 معتقدم که فیلم تپه‌ها چشم دارند با توجه به نکات فوق در روایت و سبک کارگردانی، امروزه دیگر آن ترسناکِ جاندار و تماشایی نیست که تا سالیان پیش دستِ کم نگارنده این متن و شاید خیلی دیگر از مخاطبان را میترساند. اثر مذکور را میتوان هنوز هم به عنوان اثری پاپ‌کرنی، تحمل کرد اما اینکه با گذر زمان بشدت از مهم‌ترین ماموریتش ، یعنی ترساندن مخاطب باز میماند را نیز، نمیتوان کتمان کرد.

پایان مقاله نقد فیلم تپه‌ها چشم دارند

امتیاز : 5 از 10

اینستاگرام رضا حقی

بیشتر بخوانید:

فیلم ژنرال | معرفی سبک موسیقی بوسا نووا | نقد فیلم مخمل آبی | معرفی دستگاه‌ها و ردیف های موسیقی ایرانی | آلفرد هیچکاک | نقد فیلم My Neighbor Totoro – فیلم همسایه من توتورو | نقد و بررسی بازی Beat Saber | فیلم دزد دوچرخه | مکتب نئو اکسپرسیونیسم: تاریخ ، ویژگی ها و آثار هنری | فیلم اگه میتونی منو بگیر | نقد انیمیشن The Croods: A New Age | انیمیشن خانواده کرودها : عصر جدید | نقد فیلم قهرمان اصغر فرهادی | سرگیجه ای در جهان مدرن | نقد فیلم پدرخوانده 1 | The Godfather | عزیمتی به عظمت هنر هفتم

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

هشت + 5 =