صفحه اصلی > سینما : فیلم ژنرال
ads

فیلم ژنرال

فیلم ژنرال

نقد فیلم ژنرال / نقد فیلم The General

فیلم ژنرال : باستر کیتون به اندازه مردی که خونسردی خود را در مرکز هرج و مرج حفظ کند ، چهره بزرگ سنگی نبود. دیگر بازیگران بی صدا ممکن است برای جلب نظر با تمسخر دست و پا بزنند ، اما کیتون همچنان نظاره گر بود و جمع شد. این یکی از دلایلی است که بهترین فیلم های او نسبت به رقیبش چارلی چاپلین پیرتر شده اند. به نظر می رسد او یک بازدید کننده مدرن از دنیای دلقک های خاموش است.

با مقاله نقد فیلم ژنرال همراه ما باشید.

یک سکانس آغازین را در ” فیلم ژنرال ” (1927) در نظر بگیرید ، شاهکار او در مورد یک مهندس راه آهن جنوب که “فقط دو عشق در زندگی اش دارد” – لوکوموتیو و آنابل لی زیبا. در اوایل فیلم ، کیتون با بهترین لباس یکشنبه خود به خانه دختر خود می رود. او نمی داند که دو پسر کوچک او را دنبال می کنند و در قفل قدم می زنند – و اینکه خود آنابل لی (ماریون مک) دنبال آنها است.

بیشتر بخوانید: هنر ما قبل تاریخ

او به درب او می رسد. او بدون مشاهده تماشا می کند. او کفش های خود را روی پشت پاهای شلوار خود جلا می دهد و سپس می زند ، مکث می کند ، نگاه می کند و می بیند که او درست پشت سر او ایستاده است. این لحظه باعث برداشت بیش از حد بیش از حد از بسیاری دیگر از بازیگران کمدی خاموش خواهد شد. کیتون آن را با چهره خود ثبت می کند که فقط علاقه بیشتری نشان می دهد.

آنها داخل می شوند. کنار او روی مبل می نشیند. او آگاه می شود که پسران آنها را دنبال کرده اند. چهره او نشان دهنده ناخوشایندی جزئی است. او بلند می شود ، کلاه خود را بر سرش می گذارد و گویی می خواهد برود و در را باز می کند ، چنان محترمانه ای نشان می دهد که فکر می کنید پسران مهمان او هستند. پسران بیرون می روند و او در را به روی آنها می بندد.

داستان فیلم ژنرال

او مردی نیست که برای خنده بازی می کند ، بلکه مردی است که در تماس با مهمترین فرد زندگی اش جذب شده است. به همین دلیل خنده دار است. همچنین به همین دلیل معروف ترین عکس فیلم کار می کند – همان جایی که توسط دخترش رد می شود ، با ناراحتی روی میله درایو موتور بزرگ می نشیند. همانطور که شروع به حرکت می کند ، او را بالا و پایین می کند ، اما او متوجه نمی شود ، زیرا او فقط به آنابل لی فکر می کند.

نقد فیلم Minari
بیشتر بخوانید

این مجموعه عکس شخصیت او را به عنوان مردی که خودش را جدی می گیرد تثبیت می کند و این همان نت است که در طول فیلم به صدا در خواهد آمد. ما به کیتون نمی خندیم ، اما با او همذات پنداری می کنیم.

بیشتر بخوانید: بهترین کتاب های ادبیات سوئد

” فیلم ژنرال ” حماسه ای از کمدی صامت است ، یکی از گران ترین فیلم های زمان خود ، از جمله بازآفرینی دقیق تاریخی یک قسمت از جنگ داخلی ، صدها مورد اضافی ، سکانس های شیرین کاری خطرناک و سقوط لوکوموتیو واقعی از یک پل سوزان به داخل از یک واقعه واقعی الهام گرفته شده است ؛ فیلمنامه فیلم ژنرال براساس کتاب “تعقیب بزرگ لوکوموتیو” نوشته شده توسط ویلیام پیتنگر ، مهندسی که در این ماجرا نقش داشته است.

با افتتاح فیلم ژنرال ، جنگ اعلام شده و جانی گری (کیتون) توسط یک افسر عضو شورشی رد شده است (او به عنوان یک مهندس از ارزش بیشتری برخوردار است ، گرچه هیچ کس این موضوع را برای او توضیح نمی دهد). آنابل اعلام کرد: “من نمی خواهم شما تا وقتی لباس یکنواخت باشید دوباره با من صحبت کنید.” زمان میگذرد.

جانی مهندس جنرال ، یک لوکوموتیو جنوبی است. قطار توسط جاسوسان اتحادیه به سرقت می رود و جانی با پای پیاده ، با ماشین مخصوص خودرو ، با دوچرخه و سرانجام با یک لوکوموتیو دیگر ، تگزاس ، آن را تعقیب می کند. سپس دو طرف قطارها را تعویض می کنند و تعقیب و گریز برعکس ادامه می یابد.

آنابل مسافر قطار دزدیده شده بود ، زندانی نیروهای اتحادیه می شود ، توسط جانی نجات می یابد و در طول صحنه های تعقیب و گریز که با شلیک معروف تگزاس به داخل تنگه سقوط می کند (که گفته می شود ، هالک زنگ زده آن تا به امروز باقی مانده است).

بیشتر بخوانید: بهترین کتاب های ادبیات ترکیه

تعقیب و گریز در مورد قطارها از نظر منطقی دشوار به نظر می رسد ، زیرا آنها باید در مسیر باقی بمانند و بنابراین یکی باید برای همیشه پشت سر دیگری باشد – درست است؟ کیتون منطق را با یک سکانس کمیک خاموش و هوشمندانه یکی پس از دیگری سرپیچی می کند و ذکر این نکته مهم است که او هرگز از دوتایی استفاده نکرد و تمام بدلکاری های خود ، حتی کارهای بسیار خطرناک را با لطف آکروباتیک آرام انجام داد.

فیلم جانوران بی مرز و بوم
بیشتر بخوانید

محدودیت های آشکار قطار ایده های او را فراهم می کند. یک عقب نشینی جنوبی و پیشروی شمال بدون توجه به پشت سر او اتفاق می افتد ، در حالی که او چوب خرد می کند. هنگامی که اتومبیل های ریلی که فکر می کرد پشت سر او هستند به طریقی جلوی او ظاهر می شوند ، دو گنگ دیدگی گیج کننده او است.

او مکان های خود را در طول راه تنظیم می کند ، به طوری که در راه بازگشت می تواند از آنها به طور متفاوت بهره برداری کند. یک سکانس معروف شامل توپ روی یک ماشین مسطح است که کیتون می خواهد آن را به قطار دیگر شلیک کند. او فیوز را روشن کرده و دوباره به سمت لوکوموتیو فرار می کند ، تا ببیند که توپ به آرامی خود را برعکس کرده و اکنون مستقیم به طرف او نشانه رفته است.

یک الهام در دیگری ایجاد می شود: برای محافظت از خود در برابر گلوله توپ ، او به جلو می دود و بر روی گاوچران تگزاس با سرعت بالا می نشیند ، در حالی که کسی در دست کنترل نیست و یک باند بزرگ راه آهن در آغوش او است. مردان اتحادیه کراوات دیگری را روی پیست ها می اندازند و کیتون با هدف و زمان مناسب ، با پرتاب اولین گل ، ضربه دوم را از زمین خارج می کند.

این بی عیب و نقص و بی نقص است ، اما در نظر بگیرید که نشستن در جلوی لوکوموتیو چقدر خطرناک است به این امید که یک کراوات دیگری را از مسیر دور کند بدون اینکه هیچ یک مغز شما را خرد کند.

بیشتر بخوانید: بهترین نویسندگان ادبیات لبنان

او بین صحنه های تعقیب و گریز وارد خانه ای می شود که ژنرال های شمالی در حال برنامه ریزی استراتژی خود هستند و آنابل لی را نجات می دهد – اما نه قبل از اینکه کیتون شوخی کوچک سینمایی کامل.

هنگام عطای شمالی ها او در زیر میز ناهار خوری مخفی شده است. یکی از آنها با سیگار خود سوراخ سفره ای را می سوزاند. آنابل لی را به اتاق آوردند و ما چشم کیتون را از سوراخ مشاهده می کنیم – و سپس یک عکس معکوس از دختر مشاهده می شود ، با استفاده از کیتون از سوراخ پارچه برای ایجاد یک عکس “پیدا شده” عنبیه – یکی از این موارد عکسهای بسیار محبوب گریفیت ، که در آن دایره ای به دور یک عنصر اصلی روی صفحه کشیده شده است.

نقد فیلم خانه بازی ها
بیشتر بخوانید

” فیلم ژنرال ” در نظرسنجی معتبر Sight & Sound به عنوان یکی از 100 فیلم برتر تاریخ شناخته شد. چه کسی می داند که حتی بزرگترین کیتون است؟ دیگران ممکن است “Steamboat Bill، Jr.” را انتخاب کنند (1928) از دیگر آثار کلاسیک وی می توان به “میهمان نوازی ما” (1923) ، “ناوبر” (1924) ، “برو غرب” (1925) و “فیلمبردار” (1928) اشاره کرد که در آنها وی نقش یک عکاس خبرساز را بازی می کرد که به او نگاه می کند حرفه.

او متولد 1897 ، همان سال سینما ، در یک خانواده وودویل بزرگ شد. به عنوان بخشی از عمل ، وی را به معنای واقعی کلمه به دور صحنه انداختند. مانند W.C. فیلدز ، وی مهارت های بدنی خود را در دوره کارآموزی دردناک دوران کودکی آموخت. او در سال 1917 در فیلم هایی با Fatty Arbuckle شروع به کار کرد و اولین شلوارک های خود را در سال 1920 کارگردانی کرد.

در کمتر از یک دهه ، از 1920 تا 1928 ، او مجموعه ای از کار را ایجاد کرد که در کنار چاپلین قرار دارد (برخی از آنها بالاتر از آن می گویند) ، و او این کار را انجام داد با منابع کمتری چون او هرگز به اندازه ولگرد کوچک محبوب و سرمایه خوبی نبود.
سپس مکالمه وارد شد ، او با MGM معامله ای نادرست بست که به استقلال هنری او پایان داد ، و بقیه عمر او یک اقدام طولانی مدت بود – آنقدر طولانی که در دهه 1940 به انجام یک ساعت زنده نیمه کاره خلاصه شد نمایش تلویزیونی در لس آنجلس. اما مدت زمان کافی بود که نبوغ او دوباره کشف شد ، و او یک اثر مهم دیرهنگام ، “فیلم” ساموئل بکت (1965) ساخت ، و کمی قبل از مرگ در 1966 در ونیز مورد استقبال قرار گرفت.

بیشتر بخوانید: کتاب های سارتر

امروز بیشتر از هر فیلم صامت به کارهای کیتون نگاه می کنم. آنها چنان کمال برازنده ای دارند ، چنان درگیر داستان ، شخصیت و اپیزود هستند که مانند موسیقی پیش می روند. اگرچه آنها پر از گز هستند ، شما به ندرت می توانید کیتون را که در حال نوشتن یک صحنه در اطراف یک گنگ است ، بگیرید. در عوض ، خنده ها از وضعیت بیرون می آیند. کارن جهنه ، منتقد ، نوشت:

فیلم باشگاه مشت زنی
بیشتر بخوانید

“او” مركز آرام ، كوچك و عذاب آور هیستری استیك استپ استیك بود. ” و در عصری که جلوه های ویژه در ابتدای راه بود و “شیرین کاری” اغلب به معنای انجام کاری بود که به نظر می رسید در صفحه نمایش هستید ، کیتون جاه طلب و نترس بود. او در اطراف خود یک خانه فرو ریخت. وی برای نجات زنی که دوستش داشت از بالای یک آبشار چرخید.

او از قطارها سقوط کرد. و همیشه او این کار را با شخصیت انجام می داد ، در نقش یک شخص با احترام و متفکر که به نبوغ خود اعتماد دارد. “همانطور که دوست داشتنی بود ، اگر فرصتی پیدا می کرد ، سرقت می کرد. همکار کوچک من یک کارگر و صادق بود. ” این شخصیت های او را توصیف می کند ، و نشان دهنده خالق آنها است.

بیشتر بخوانید: بهترین کتاب های ادبیات اسپانیا

پایان نقد فیلم ژنرال

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

چهار × چهار =