صفحه اصلی > بازیگران و کارگردان ها : بهترین فیلم های هانکه
ads

بهترین فیلم های هانکه

بهترین فیلم های هانکه

بهترین فیلم های هانکه : نت پیانو با انحراف حیوانی. یک دوربین ضبط شده از زندگی شما که توسط یک موجود ناشناخته به طور مداوم مشاهده می شود. یک کبوتر که از طریق یک پنجره باز به خانه شما پرواز می کند. بخشهایی از فیلمبرداری برانداز و خواب آور مایکل هانکه احساس می کنند که انگار اصلاً هدفی ندارند. آنها طوری فیلمبرداری می شوند که گویی آرامش آنها نشان دهنده کمبود زندگی است ، اما احساس خطر دائمی در زیر آن وجود دارد.

با مقاله ( بهترین فیلم های هانکه ) با بامدادی ها همراه بشوید.

بهترین فیلم های هانکه

بهترین فیلم های هانکه

با شروع کار حرفه ای خود به عنوان منتقد سینما قبل از کار به عنوان کارگردان تلویزیون ، سبک بکر و بکر هانکه در ابتدا به طرز حیرت انگیزی ناراحت کننده است. به نظر می رسد هدف آن حمله به آگاهی ما ، جستجوی پاسخ هایی است که قبلاً در اختیار داشته و مایل است ما را با آنها روبرو کند. این رئالیسم آگاهانه ، منفصل و غیرمطاب است که می تواند باعث شود بسیاری از بینندگان آن را کاملاً رد کنند. تمرکز خشن ، ملایم و گاه وحشتناک آن می تواند مصرف کننده را عذاب آور کند و اغلب اوقات ، ابتدا اجازه نمی گیرد.

اما اگر این مجوز بدون هیچ گونه پیش داوری اعطا شود ، اگر اجازه داده شود هر نوع تأمل و تأمل را برانگیزد ، فیلم های او با حقیقتی چنان عمیق و خردمندانه سخت می شوند که تمرکز بی دریغ آن روزها کسی را آزار می دهد. این تمرکز ابهامی را که بسیاری از مطالب وی به زیبایی از آن بهره مند شده است ، انکار نکرده است ، بلکه هوش سرسخت او را در یک بررسی حیاتی و ضروری اخلاق از نظر شرایطی افزایش می دهد که هرگز افزایش بی دلیل احساس نمی شوند.

بیشتر بخوانید: 100 فیلم برتر تاریخ

در نوشته های او محاسبه ای وجود دارد ، اما تا حدی معتبر است که احساس می کند همیشه در خدمت یک هدف است. پیام های او از طریق تماس دقیق با حقیقت پیچیده شده در سوزن با بیرون آمدن انتهای نوک تیز آنها برقرار می شود. اما این اقتدار نباید با عواملی که باعث ایجاد تأثیر مخرب می شود اشتباه شود ، زیرا این امر می تواند مدیون جهانی وحشیانه داستان های وی باشد.

این جهان شمولی در درجه اول نتیجه چگونگی تغییر شخصیت او است ، به تدریج تمام ردپای آنچه را که برای همه اهداف و اهداف دارای “سرگرمی” است ، از بین می برد تا انسانیت واقعی را در آنها پیدا کند. تقریباً همه زوج های اصلی فیلم های او به دلیل تغییراتی در ژورژ و آن نامگذاری شده اند و این نشان می دهد که در پایان روز همه ما از یکدیگر قابل تشخیص نیستیم. بازیگران با حساسیت سرسختانه این نکته را به خانه می آورند و جزئیات انزوای شخصیت ها را با عقل استادانه ای طراحی می کنند.

مقایسه فیلم های هانکه با دیگران در کارنامه او شبیه مقایسه دست شما با دیگری است. ممکن است یکی بیشتر از دیگری تصفیه شده به نظر برسد ، اما اهمیت آنها برای بدن متعلق به آنها جای تردید ندارد. هر فیلم ، هرچند که دارای نقص باشد ، آزمایشی کاملاً نادر و بسیار ضروری است که نمی توان آن را نادیده گرفتن تلاش دانست. بنابراین در اینجا همه فیلم های او به ترتیب موفقیت در ایجاد ما در ساخت داستان هایشان برای حقیقت رتبه بندی شده اند.

11. فیلم بازی های خنده دار (2007)

سینما یک رسانه غوطه وری است. متقاعد کردن مخاطب برای خرید از واقعیت ساخته شده فیلم ، جایی نیست که متوقف شود. از بیننده باید دعوت شود تا در روند دادرسی سهیم باشد و هر سوسو زدن نور باید تنش و هر قدم را باعث ایجاد ترس کند. هانکه با اصل اتریشی خود سعی در دفاع و رد این ایدئولوژی داشت. با روایت داستان یک زوج متاهل که به همراه پسرش به خانه دریاچه خود می رسند و به طرز وحشیانه ای توسط دو جوان طعمه آنها می شوند ، هر دو فیلم ماکت های مطلق یکدیگر هستند. تک تک قاب ها با سازگاری خیره کننده و اصطلاحات خشن تر ، اصالت صفر تولید می شوند.

هر فیلمی ریشه در دیدگاهی دارد که کنش آن را پیش می برد. هر رشته از دیدگاه اساسی و جسورانه هانکه در اینجا معتبر است ، اما هرگز به قلمرو حقیقت نمی رسد. همه چیز در این فیلم برای اثبات یک نکته وجود دارد. مسئله: هدف کاملاً مشهود است و اگر اخبار اصلی و عمدتا قدیمی را دیده باشید.

هر تصمیمی در اینجا احساس می کند که آگاهانه تحت تأثیر آن تلاش قرار گرفته و هرگز از حالت ناخوشایند و ناخودآگاه خود خارج نمی شود. بازی ها مکانیکی و کافی هستند ، اما هرگز قابل لمس نیستند ، و هرگز واقعی نیستند ، مانند اکثر فیلم ها. دلیل اینکه اصل به عنوان یک شاهکار در نظر گرفته می شود و این یک تلاش تا حدی گمراه کننده است ، به این سادگی است که اصل مطلب بهتر را اثبات کرده است.( بهترین فیلم های هانکه )

بیشتر بخوانید: همه چیز در مورد رامبراند

10. فیلم زمان گرگ

درام های دیستوپی به اندازه فیلم های جنگی برای فیلمسازان برجسته جذاب شده اند. وقتی هانکه در این ژانر غرق شد ، عقل پاک کننده و تند خود را به آن آورد. عاری از کنوانسیون ایجاد دنیایی جدید و کاملاً ناشناخته پس از آخرالزمانی برای غوطه ور شدن مخاطب ، فیلم هانکه واقع گرایی خشمگین و نفس گیری را به آن القا می کند.

بهترین فیلم های ورنر هرتزوگ
بیشتر بخوانید

یک زن و شوهر پس از یک واقعه فاجعه بار ناشناخته گم شده و تصمیم می گیرند که به همراه دو فرزندشان به خانه کشورشان بروند فقط متوجه می شوند که توسط غریبه هایی که به طور غیررسمی آنها را بیرون می اندازند ، آنجا را اشغال کرده است. شوهر جان خود را از دست می دهد و زن سعی می کند برای خود و فرزندانش آرامش پیدا کند.

این فیلم تا حد مغز خود تاریک است. هنگامی که ما در داخل هستیم ، روشنایی ناچیز بسیار تأثیر گروتسک دارد. وقتی بیرون هستیم ، بی روح بودن تصاویر باعث می شود همه چیز بوی مرگ بگیرد و احساس گریزناپذیری کند. اما مسئله در اینجا این است که احساس همه چیز نیمه کاره ، اجباری و بدون درآمد است. عملکرد معمولی و قابل اعتماد ساکت ایزابل هوپرت به طور انتظاری م effectiveثر است ، و کنترل ظریف هانکه با درک او از انزوای اجتماعی مطابقت دارد ، اما این نمی تواند فقدان نمادگرایی مارک تجاری او را جبران کند و سکوت در اینجا در بهترین حالت ملایم و نگران کننده است و عمدا کسل کننده است در بدترین حالت.( بهترین فیلم های هانکه )

بیشتر بخوانید: تابلو جیغ

بهترین فیلم های هانکه

بهترین فیلم های هانکه

9. فیلم 71 قطعه از گاهشماری احتمال

بهترین کار از بین فیلمسازان مشتاق احتمالاً آنها را به تصویر می کشد که زندگی را از راه های کاملاً عجیب و غریب و تصادفی ثبت می کنند و مخاطب اجازه می دهد هر قاب را از منظر خود فیلتر کند. طبیعتاً نمی توان و نباید از چنین فیلم هایی نتیجه گیری قطعی کرد و بهتر است فیلمسازان را به بحث فلسفی و اجتماعی خودشان واگذار کنیم.

گیج کننده مایکل هانکه ، اغلب به طور ناخودآگاه قسمت آخر را به عنوان “سه گانه یخبندان” با عنوان خود پاداش می دهد ، چیزی را که معمولاً در فیلم های کوتاه و پروژه های خود تأمین مالی فیلمسازان مشتاق یافت می شود ، ارائه می دهد. گرچه به هیچ وجه از نظر ارزش نسبت به سلف خود فرمان نمی دهد یا در ایده های خود دست و پا می زند ، اما “71 قطعه از یک وقایع نگاری از شانس” هنوز احساس می کند بیش از حد در خودش گیر کرده است و به بیننده اجازه می دهد شخصاً روی آن سرمایه گذاری کند.

تحلیل بدبینانه و واضح ارائه شده از زندگی بورژوازی به همان اندازه که در کارهای بعدی او سرزنده است ، اما تأثیر آن بسیار کم نظیر است. این تصاویر پیوندهای واقعی با بیننده ایجاد می کنند ، اما به سختی می توانند فکر یا فکر هوشمندانه ای را به وجود آورند. با این وجود این یک فیلم کاملاً واضح و دارای بافتی غنی است که از خستگی در جهان مانند بهترین پروژه های غیرآشکار و غیررسمی سود می برد.( بهترین فیلم های هانکه )

بیشتر بخوانید: تحلیل تابلوی شام آخر

8. فیلم کد ناشناخته

به سختی هانکه مخاطبان فیلم خود را نسبت به “کد ناشناخته” کاملاً معماگونه ، پوچ فلسفی و احتمالاً خالی ، گیج کرده است. این لبه ها در اینجا به همان اندازه که در بعضی از فیلم های ضعیف ترش وجود دارد ، ناهموار هستند ، اما به عنوان یک کل غیر منسجم درنظر گرفته می شوند ، عقل گیج کننده فیلم می تواند طاقت فرسا باشد ، حتی برای همه دلهره آور باشد.

داستانهایی وجود دارد که همگرایی دارند و داستانهایی که هیچ جا نمی مانند. صحنه ها به طور همزمان احساس دستگیری می کنند و به طرز وحشتناکی از جای خود خارج می شوند. آیا ما باید به Amadon احساس کنیم یا استکبار او را تشخیص دهیم؟ آیا ما باید شرمساری ماریا را به ارث ببریم یا جهانی بودن داستان او را در نظر بگیریم؟ منطقی نیست که در فیلمی به دنبال پاسخ بگردیم که عنوان آن چیز دیگری را بیان کند.

دوربین هانکه نسبت به “71 Fragment of a Chronology of Chance” که در واقع یک قطعه همراه این یکی است ، احساس آرامش و استحکام بیشتری می کند و او یک بازیگر شگفت انگیز را برای انجام پیشنهادات خود انتخاب می کند. انسجام و یک مرکز فلسفی وجود ندارد که بیشتر کارهای آینده او می توانند به آن مباهات کنند ، اما به سختی هیچ چیزی بدون ثبت نام از کنار ما عبور می کند.

در جو بیاب پاریس عمق بی حد و حصر وجود دارد. جدا شدن تصاویر سرد از نمادهای پیام های فرار از ذهن ، تجدید نظر و بسیاری از اقدامات در بدن ما به عنوان یک کبود باقی می ماند – ناراحت کننده است ، اما در نهایت برای ماندن وجود ندارد.( بهترین فیلم های هانکه )

بیشتر بخوانید: سبک رمانتیسم در نقاشی

7. فیلم Benny’s Video

همانطور که هانکه در حال یادگیری دقیق ایده های خود برای شکل دادن به تجربیات غوطه وری بود ، قسمت دوم “سه گانه یخبندان” وی عمق حسی را که با احتیاط ساخته شده بود ، نشان داد. ویدیوی Benny’s نیازی نیست که ما را در واقعیت خود متقاعد کند ، بسیار وحشیانه دلخراش است و داشتن هیچ ویژگی از داستان ساختگی.

بنی باید بهترین شخصیت مایکل هانکه باشد ، حتی اگر بهترین شخصیت نباشد. عناصر مبهمی در شخصیت بی روح خطرناک او وجود دارد که شما را تا ته دل سرد می کند ، اما هرگز شما را سرد و بی روح نمی کند. در درون او طوفانی بیداد می کند که هرگز خود را نشان نمی دهد ، زیرا انزوا بسیار بزرگوارانه است.

بهترین فیلم های ایزابلا روسلینی
بیشتر بخوانید

وجود دوربین فیلمبرداری شما را زخم می کند و هر بار از ظهور آن غافل می شوید. این احساس تهدیدآمیز همه گیر است ، و اصطکاک آن با حساسیت های ما به طرز حیرت انگیزی مورد سو استفاده قرار می گیرد. در اینجا خطری وجود دارد که در چنان ظرافت و جذابیت باله ای اسیر شده است که حتی عناصر تجربی بیشتری سودهای کلانی را پرداخت می کنند.

در زیر سطح یک وجدان نیز وجود دارد که معاشقه می کند اما بسیار ناتوان است که بتواند حضور خود را احساس کند و بیش از حد حضور ندارد تا مورد توجه قرار نگیرد. هانکه قطعاً در این مسابقه دو نفره موفق تر بوده است ، اما احتمالاً هرگز به طور باورنکردنی در دسترس نیست. صداقت در اینجا کاملاً خراب احساس می شود.( بهترین فیلم های هانکه )

بیشتر بخوانید: تحلیل نقاشی مونالیزا

بهترین فیلم های هانکه

بهترین فیلم های هانکه

7. فیلم Benny’s Video

همانطور که هانکه در حال یادگیری دقیق ایده های خود برای شکل دادن به تجربیات غوطه وری بود ، قسمت دوم “سه گانه یخبندان” وی عمق حسی را که با احتیاط ساخته شده بود ، نشان داد. ویدیوی Benny’s نیازی نیست که ما را در واقعیت خود متقاعد کند ، بسیار وحشیانه دلخراش است و داشتن هیچ ویژگی از داستان ساختگی.

بنی باید بهترین شخصیت مایکل هانکه باشد ، حتی اگر بهترین شخصیت نباشد. عناصر مبهمی در شخصیت بی روح خطرناک او وجود دارد که شما را تا ته دل سرد می کند ، اما هرگز شما را سرد و بی روح نمی کند. در درون او طوفانی بیداد می کند که هرگز خود را نشان نمی دهد ، زیرا انزوا بسیار بزرگوارانه است.

وجود دوربین فیلمبرداری شما را زخم می کند و هر بار از ظهور آن غافل می شوید. این احساس تهدیدآمیز همه گیر است ، و اصطکاک آن با حساسیت های ما به طرز حیرت انگیزی مورد سو استفاده قرار می گیرد. در اینجا خطری وجود دارد که در چنان ظرافت و جذابیت باله ای اسیر شده است که حتی عناصر تجربی بیشتری سودهای کلانی را پرداخت می کنند.

بیشتر بخوانید: تحلیل تابلو سیب زمینی خورها

در زیر سطح یک وجدان نیز وجود دارد که معاشقه می کند اما بسیار ناتوان است که بتواند حضور خود را احساس کند و بیش از حد حضور ندارد تا مورد توجه قرار نگیرد. هانکه قطعاً در این مسابقه دو نفره موفق تر بوده است ، اما احتمالاً هرگز به طور باورنکردنی در دسترس نیست. صداقت در اینجا کاملاً خراب احساس می شود.( بهترین فیلم های هانکه )

6. فیلم بازی های خنده دار (1997)

شکستن قانون ناگفته سینمایی غوطه وری مخاطب در دنیای فیلم به جذابیت جدید تبدیل شده است. گدار این کار را با ویرایش در “Breathless” و با شکستن دیوار چهارم در “Pierrot le Fou” انجام داد. در میان فیلمسازان معاصر ، لارس فون تریه شاید بهترین کار را با شاهکار “Dogville” 2003 انجام داده باشد. اما “بازی های خنده دار” ، چه نسخه اصلی و چه نسخه بازسازی شده ، آن را به یک سطح دیگر می رساند و نتایج متفاوتی دارد. در حالی که نسخه بازسازی شده توسط تفسیر شسته شده و در جدا شدن خود به شدت سقوط می کند ، اما کار اصلی این است زیرا هم قانون را نقض می کند و هم قداست آن را تقویت می کند.

بعد از مدتی ، شما به ترس خانواده می پردازید. شما می توانید آسیب پذیری گئورگ و آنا را بچشید زیرا توسط بازیگران کاملاً عفونی می شود. اولریش موهه یکی از بزرگترین مجریانی بوده است که تا به حال زندگی کرده است و کار کم احساس و عمیقاً احساسی او در اینجا یک نمایش غیر قابل انکار است.

نکته ای که هانکه در مورد به تصویر کشیدن خشونت روی فیلم و به طور کلی رسانه ها عنوان می کند به همان اندازه که در بازسازی وجود دارد کاملاً واضح است ، اما این یکی این را بهتر اثبات می کند زیرا این تجربه از مخاطب نیز محروم نیست.

ظلم به ظاهر بی وقفه این دو جوان در پایان احساس خستگی می کند ، اما احساس خستگی حاصل می شود ، به نظر می رسد ناشی از زندگی در طول فیلم با قربانیان آنها بوده و از هر نوع ظلم با آنها رنج برده است. سرانجام بی فایده بودن همه اینها را ببینید و تنها گزینه ای در اختیار ماست: تسلیم شوید. تعداد کمی از فیلم ها موفق می شوند گزاره هایی را که بیان می کنند با این سطح از کارایی و با چنین استفاده موثر از واقع گرایی برقرار کنند.( بهترین فیلم های هانکه )

بیشتر بخوانید: نقاشی گلهای آفتابگردان

5. فیلم قاره هفتم

یکی از بزرگترین اولین فیلمهای سینمایی بلند در تمام دوران ها ، فیلم آرام مالیخولیایی مایکل هانکه ، او را به عنوان حضور مهیج در سینمای اروپا تقویت کرد. این یک نگاه اجمالی زیبا به آنچه درخشش فلج کننده اش به دنبال دارد بود. ادغام شورانگیز اقتدار مناقصه و خویشتن داری ملموس ، “قاره هفتم” را به یکی از افتخارآمیزترین دستاوردهای هانکه تبدیل کرده است.

مرکز یک خانواده سه نفره اتریشی است – پدر ، مادر و دختر آنها ، که زندگی موفقیت آمیز و ظاهراً تحقق یافته ای را سپری می کنند تا این سوال که “به چه هدفی؟” شروع به خوردن در آنها می کند. آنها احتمالاً هرگز در مضیقه نبوده اند و احتمال اینکه هرگز نباشند به نظر ناگهانی و به طرز عجیبی برای آنها وحشتناک به نظر می رسد. هیچ چالشی در زندگی آنها وجود ندارد. آنها هر روز در جایی که هستند می مانند و هیچ امید آشکاری برای پیشرفت یا هیجان ندارند. در دنیایی که ثبات با قناعت برابر است ، چگونه شخص جرات می کند بادکنک را خاردار کند؟ یک روز ، آنها فقط تسلیم می شوند و از نظر بالینی ، بی سر و صدا خود را می کشند.

بهترین فیلم های آنا هاتاوی
بیشتر بخوانید

در فیلم چیزهای زیادی گفته نشده است ، زیرا چیزهای زیادی برای گفتن وجود ندارد. هانکه این فیلم را بر اساس داستان یک خودکشی در زندگی واقعی توسط خانواده ای بنا نهاد که همانند فیلم ، پولشان را از توالت راندند. ما به عنوان بیننده ، خواهان ابراز احساسات شخصیت های اصلی هستیم ، تا دختربچه نگاهی بیندازد که چه چیزی واقعاً آنها را آزار می دهد ، اما چون نیازی به آن نداریم ، این موضوع را نمی گیریم.

چه فایده ای وجود دارد که همه چیز برای ما قابل درک باشد و به روشهای خود درک کنیم؟ “قاره هفتم” یکی از آن آثار نادر هنری است که جرات می کند پشت مرکب یک عنوان روزنامه نگاه کند و سپس ما را با متعالی ترین حالت از بیهودگی تمرین آگاه کند ، زیرا ممکن است چیز زیادی برای در وهله اول کاوش کنید و ببینید.( بهترین فیلم های هانکه )

بیشتر بخوانید: تحلیل نقاشی گلهای زنبق

4. فیلم عشق

زمانی که مایکل هانکه برنده نخل طلای سال 2012 خود شد ، چنین افراد فداکار و تماشایی از تماشاگران فیلم را جمع آوری کرده و مورد تحسین شایسته منتقدان قرار گرفته است ، زیرا اطمینان از توانایی های خود به عنوان قد و قامت مورد استفاده قرار نگرفته است. ممکن است بسیار ناامید کننده باشد.

خوشبختانه هانکه مهمترین فیلم خود را ساخت ، اما با این وجود تماشاگرانش را به بازی با خشتی كه برای آنها گذاشته بود دعوت كرد تا فقط از ابتدا چیزی را كه برای آنها در نظر گرفته بود مجسمه كند. او مسلماً در اینجا کنترل دارد ، اما نشانه های مشهودی وجود دارد که ما می توانیم داستان را از هر راهی که احساس کنیم درست کنیم ، تا نتیجه بگیریم همان فیلمساز است.

هانکه تقریباً منحصراً در کالبد شکافی انسانها به عنوان بخشی از یک گروه اجتماعی بزرگتر و همیشه درمورد فردیت آنها با همدلی هنری کار کرده است ، اما با آن بسیار بی نتیجه رفتار کرده است ، در بررسی بی رحمی زندگی از خارج متخصص بوده است. اما با هانکه سرانجام “آمور” با مضامین مشابه انسانیت و بی روح بودن از درون به بیرون پرداخت.

برای این کار وی با ارزش ترین و مسخره ترین گروه بازیگران را تعیین می کند. Jean-Louis Trintignant در عملکرد روح انگیز و پیشگامانه خود بسیار بی صدا است ، و همچنین می تواند بخشی از مبلمان باشد. ژرژ او چنان صحبت می کند که گویی گفتن چیزی کاملاً کار بیهوده ای است. او مردی است که شاید همه چیز را برای از دست دادن و بدست آوردن از دست داده است. و با این حال ، به طور مداوم در زیر فضای بیرونی یخبندان و آرام خود احساس می شود ، محبت خشن و تپنده ای برای زنی است که تمام زندگی خود را با او گذرانده است.

به نظر می رسد عملکرد دلسوزانه و انسانی دلسوزانه امانوئل ریوا در خود دارای اسرار یک عمر باشد. بسیار قاطعانه رمزآلود و در عین حال ، برهنه صادقانه است. حتی وقتی آن یک روز آن آلبوم عکس را باز می کند ، و ما نگاهی به زندگی مشترک آنها می اندازیم ، بعضی از قسمت ها ، همانطور که باید ، ناشناخته مانده اند.

بیشتر بخوانید: نقاشی شب در کافه

هر دو بازیگر آنقدر عمیق و همدلانه ما را در تجربه های خود محکم می کنند که همه آنچه می بینیم از طریق ادراک آنها تحریف می شود. حتی عملکرد ایزابل هوپرت با سایه ای زیبا فقط می تواند شخصیت ما را به عنوان یک فرد خارجی جذاب توصیف کند و نه چیزهای دیگری. مهارت داستان نویسی هانکه با این عاشقانه غم انگیز به سطح دیگری رسید و چشم انداز کار آینده او را بیش از پیش هیجان انگیز کرد.( بهترین فیلم های هانکه )

3. فیلم معلم پیانو

بعنوان تغییر دهنده بازی ، برای هانکه بود ، از نظر گذشته ، روان بودن “معلم پیانو” – چه ساکت و چه سخت گیرانه – به نظر نمی رسد که تغییر خاصی در سبک او داشته باشد ، اگر صرفاً بر اساس ارزش شخصی باشد. اما این مطالعه شخصیت حیرت انگیز درباره اریکا کوهوت همچنان یک نقطه عطف در هنگام ارائه یک زن ناقص پیچیده ، زنده ، خطرناک فریبنده و روی صفحه است.

این به اندازه کافی پیشگامانه بود که در قلمرو اثر انفجاری و تغییر شکل دهنده جان کاساوتس و جنا رولندز در “زنی تحت تأثیر” – آلیاژی عالی از عمیق ترین تحقق شخصیت و هوشمندانه ترین ارتباط موضوعی فیلمساز مقاصد

کوهوت معلم پیانوی میانسالی است که با مادرش زندگی می کند و در هنرستان موسیقی وین کار می کند. او سرد ، احساس ناپذیر ، بدبین و به وضوح خارج از آدم است. چیزی در اعماق او دفن شده است که به نظر می رسد او را چنان زخمی کرده است که هرگز امید یافتن شادی ماندگار را ندارد. و مطمئناً به اندازه کافی ، ما آرزوهای سادومازوخیستی او را کشف می کنیم زیرا یک روز او را به یک فروشگاه ویدیوی بزرگسالان پی می بریم و با یک دانشجوی جوان رابطه ای آشفته ایجاد می کنیم که منجر به فاجعه می شود.

بیشتر بخوانید: تحلیل نقاشی شب پرستاره

ایزابل هوپرت یکی از فراموش نشدنی ترین بازی های خود را در نقش کوهوت ارائه می دهد که با توجه به عمق و بزرگی کارش چیزی می گوید. او هر تصمیمی هنری را چنان غریزی و بی دردسر به نظر می رساند که نمای بیرونی سخت و سفت و سخت او ، می تواند عمیق ترین غنائم اریکا را منتقل کند و در عین حال او را کاملا مبهم نگه دارد. این یک کار خام و احشایی است که در عین حال به زیبایی محدود و استادانه حاد به نظر می رسد. تصویر بی دریغ و ترسناک صادقانه بنوئت مگیمل نفس گیر است.

بهترین فیلمهای استنلی کوبریک
بیشتر بخوانید

دوربین هانکه طوفانی را که در درون قهرمانان او در جریان است ، با ادعای جدیدی از عقاید وی مستند می کند که به معنای واقعی خروج از برداشت کمی تصادفی از جنبه های خاص کارهای قبلی او است. کنترل مست کننده است ، خودش را روی شما قفل می کند و به نوبت شما را وحشت زده و راحت می کند. “معلم پیانو” احتمالاً از همه فیلم های هانکه نگران کننده است اما همچنین یکی از خواب آورترین و تعیین کننده ترین آثار وی است.( بهترین فیلم های هانکه )

2. فیلم روبان سفید
پس از موفقیتهای چشمگیر متوالی “معلم پیانو” و “Caché” ، هانکه ناامید شد و پس از پاسخ بسیار متفاوت به بازسازی آمریکایی خود در “بازیهای خنده دار” ، هانکه ساخت که مجلل ترین و غوطه ورترین و پیچیده ترین فیلم تاکنون. جای تعجب نیست که او در آن سال اولین جایزه از دو نخل خود را دریافت کرد.

این فیلم در دهکده خیالی آلمان ایشوالد ، در دوره قبل از جنگ جهانی اول ، جایی که کشیش ، بارون و دکتر امور را اداره می کنند ، اتفاق می افتد. تمرکز ما بر روی بچه های روستاست که به گفته معلم مدرسه ، مقدمات وقایع ناگوار و ناگوار روستا هستند که همه چیز را بهم ریخته است.

در “روبان سفید” عناصری وجود دارد که می تواند به عنوان مصنوعی باشکوه رد شود ، اما ریشه عمیق در انگیزه های انسانی و شرورانه ترین و غیرانسانی ترین انحرافات ما دارد. داستان های واقعی آن دوره نمی توانند تفاوت زیادی با داستان های غیر واقعی داشته باشند كه هانكه با روایت ظریف ساختارشده در هم می آمیزد. اما این خاصیت ایده ها شاید بزرگترین نقطه ضعف فیلم و بزرگترین نقطه قوت آن باشد.

از یک سو ، این میزان سرمایه گذاری شخصی را که کارهای دیگر او به طور مکرر و با پشتکار دعوت می کند ، رد می کند. از سوی دیگر ، ترفند چهارخانه آن در تمام سینمای اروپا از آن دوره رقبای کمی دارد.( بهترین فیلم های هانکه )

بیشتر بخوانید: تحلیل نقاشی اتاق خواب

1. فیلم Cache
حافظه یک چیز مشکل است. این در ذهن ما مانند فلاش داستان هایی که شنیده ایم بازی می کند و به طرز غیرقابل توضیحی تمایل دارد تفاوت بین واقعیت و برداشت ما از آن را کم کند. به نوعی ، همه اینها داستانی است که ما از گذشته خودمان ، با دیدگاه خود محدود و به همان اندازه تخیل ، برای خود تعریف می کنیم.

یک خانواده 3 نفره کوچک بورژوایی در خانه ای در پاریس زندگی می کنند که روزی بسته ای با نوار ویدئویی در داخل آن دریافت می کنند که حاوی ضبط شده از خانه آنها است که از خیابان بیرون گرفته شده است. همچنین در این بسته یک نقاشی کودکانه وجود دارد که روی آن چیزی نوشته نشده است. تماشا شدن ایده ترسناکی است ، اما مشاهده و مستند شدن برای ژرژ و آن ، قهرمانان اصلی ما ، بدترین کابوس آنها است.

در “Caché” چیزهای زیادی بدون توضیح باقی مانده است. ممکن است کسی سعی در رمزگشایی آن ، یافتن نشانه هایی از چیزهای کوچک و حتی اکتفا به نسخه خود چیزها داشته باشد ، اما هانکه درگیر معما یا رمز و راز نیست. او درد انزوا را بسیار هیجان انگیز از بین می برد ، و شما را مجروح می کند. دوربین او ، دقیقاً مانند دوربینی که نوارها را ضبط می کند ، بیشتر اوقات دور می ماند.

آنچه نتیجه این است ، تصویری فروتنانه و هولناک از داستانهای بسیاری است که برای خود تعریف می کنیم و اینکه چقدر می بینیم و چقدر کنار می گذاریم. چشم انداز هانکه ، با حفظ یک فاصله خیره کننده ، این تصمیم را به ما می سپارد ، حتی در مورد قاب های متشکل از الکتریک.

بیشتر بخوانید: تحلیل تابلو مدرسه آتن

هانکه مرتباً سینما را با ادبیات و چگونگی دسترسی سینما به مخاطب فرصت سرمایه گذاری در داستان خود را مقایسه می کند ، در حالی که بهترین ادبیات از همین کیفیت فرم بهره مند می شود و احساس می کند سینما نیز باید تلاش کند تا همان کار را انجام دهد. “Caché” بهترین دفاع از استدلال او و به راحتی ، بزرگترین فیلم او است.( بهترین فیلم های هانکه )

پایان مقاله ( بهترین فیلم های هانکه )

منبع سایت مداد

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

چهارده + چهارده =