صفحه اصلی > سینما : نقد فیلم آرواره ها
ads

نقد فیلم آرواره ها

فیلم آرواره ها

نقد فیلم آرواره ها : بنابراین رئیس پلیس ، بلافاصله پس از اولین حضور مختصر انسان خوار در ” فیلم آرواره ها ” ، شکارچی کوسه را به طور مشهور مطلع می کند. این به سادگی یک خط پر زرق و برق دیالوگ نیست ، بلکه نمونه ای از استراتژی استیون اسپیلبرگ در کل فیلم است ، جایی که کوسه بیشتر از آنچه دیده می شود درباره او صحبت می شود ، و بیشتر از نظر جسمی نسبت به اعمالش دیده می شود.

این فیلم در ترسناک ترین فیلم های جهان جایگاه ویژه ای دارد.

با مقاله نقد فیلم آرواره ها با بامدادی ها همراه باشید.

نقد فیلم آرواره ها

فیلم آرواره ها

داستانی وجود دارد که وقتی تهیه کنندگان Richard Zanuck و David Brown برای اولین بار با پیشنهاد کارگردانی فیلم پرفروش ترین پیتر بنچلی به اسپیلبرگ مراجعه کردند ، وی گفت این کار را با یک شرط انجام می دهد: این که کوسه در ساعت اول دیده نشود. با دیدن دی وی دی 25 سالگرد فیلم ، متعجب شدم که متوجه شدم کوسه اصلاً چقدر کم دیده می شود.

اسپیلبرگ در نگهداری از صفحه نمایش Great White ، از استراتژی استفاده شده توسط آلفرد هیچکاک در طول زندگی حرفه ای خود استفاده می کرد. هیچكاك گفت: “یك بمب زیر میز است و منفجر می شود: این تعجب آور است.” “بمب زیر میز است اما منفجر نمی شود: این تعلیق است.”

اسپیلبرگ در بیشتر فیلم فیلم کوسه را زیر میز رها می کند. و بسیاری از مظاهر آن در قسمت بعدی فیلم در دست دوم است: کوسه را نمی بینیم بلکه نتایج اقدامات او را می بینیم. نتیجه پرداخت یکی از موثرترین هیجاناتی است که تاکنون ساخته شده است.

فیلم آرواره ها در آخر هفته چهارم ژوئیه در جزیره آمیتی اتفاق می افتد ، یک استراحتگاه توریستی که دلار بازدید کنندگان خود را تأمین می کند. یک سکانس آغازین معروف حضور کوسه انسان خوار را در آبهای ساحلی تثبیت می کند. دختری با نور ماه به شنا می رود و با جیغ کشیدن به زیر کشیده می شود.

همه شواهد حاکی از یک کوسه است ، اما شهردار وان (موری همیلتون) نمی خواهد گردشگران را بترساند و به برودی (روی شیدر) ، رئیس پلیس ، دستور باز نگه داشتن سواحل را می دهد. شهردار به برودی گفت: “اگر مردم در اینجا نتوانند شنا کنند ، خوشحال می شوند که در سواحل کیپ کد ، همپتونز ، لانگ آیلند شنا کنند”: این بدان معنا نیست که ما باید به آنها خدمت کنیم تا smorgasbord. “

نقد فیلم آرزوهای بزرگ
بیشتر بخوانید

اما شهردار با پوشیدن کت و کراوات ورزشی در ساحل قدم می زند و مردم را ترغیب می کند که به داخل آب بروند. آنها نتیجه قابل پیش بینی می گیرند.

جلسه شهر توسط دومین شخصیت اصلی فیلم ، کوینت لبه دار و چشم باریک (رابرت شاو) قطع می شود. او با تراشیدن ناخن های خود به تخته سیاه که نقاشی کوسه را نشان می دهد و به عنوان شکارچی فضل خدمات خود را ارائه می دهد توجه شما را جلب می کند: “همه من را می شناسید.

بدانید که چگونه زندگی ام را تأمین می کنم.” اندکی بعد ، برودی در خانه نشسته و از طریق کتابهای مربوط به کوسه ها ، دستگاهی که به اسپیلبرگ اجازه می دهد قاتل را در ذهن ما تثبیت کند ، همانطور که صفحه به صفحه دندانهای ترسناک ، چشمهای کوچک سرد و قربانیان را که تکه هایی از بدن آنها خارج شده است ، مشاهده می کنیم. (یکی از عکس ها کوسه ای را نشان می دهد که مخزن هوا غواص در دهان آن است ، احتمالاً نشان می دهد که برودی ایده روشن خود را برای کشتن این موجود از کجا دارد).

سومین شخصیت اصلی هوپر (ریچارد دریفوس) ، یک اقیانوس شناس است که به عنوان مشاور آورده شده و برای فیلم مفید است زیرا او می تواند اطلاعات دراماتیک را بیان کند. (“آنچه که ما در اینجا با آن سر و کار داریم یک موتور عالی است. یک دستگاه غذا خوردن است.”) برودی اطمینان دارد که سواحل باید بسته شده و کوسه کشته شود. شهردار عقب می افتد و پس از آنکه کوسه اخبار تلویزیون را اعلام کرد ، 3000 دلار جایزه پیشنهاد می شود و Amity با شکارچیان بی پروای فال خزنده می شود.

در اینجاست که اسپیلبرگ از یکی از مخترع ترین تصاویر بصری خود برای پیشنهاد کوسه استفاده می کند. سه یا چهار مرد روی اسکله چوبی جمع می شوند ، به امید اینکه کوسه را بگیرند. یکی گوشت گوشت گاو همسرش را به سرقت برده است تا از آن به عنوان طعمه استفاده کند. آنها یک قلاب ترسناک را از طریق کباب قرار داده ، زنجیره را به اسکله محکم می کنند و طعمه را می اندازند.

نقد فیلم نشویل
بیشتر بخوانید

نقد فیلم آرواره ها

فیلم آرواره ها

کوسه به راحتی انتهای اسکله را از لنگر انداختن خود بیرون کشیده و به دریا می کشد. شلیک بعدی موثر ، اما حتی بیشتر خنک کننده است که در آن می بینیم اسکله شناور به دور خود برگشته و به سمت ساحل حرکت می کند.

از اشیا Flo شناور در طول فیلم برای پیشنهاد کوسه نامرئی استفاده می شود. بعد از اینکه برودی ، کوینت و هوپر با قایق نشتی کوینت دریا را به دریا زدند ، آنها با پرستوهای کوسه شلیک می کنند. هارپون ها به شاهین های زرد شناور طناب خورده اند که برای خسته کردن کوسه با بلند کردن و کشیدن آنها طراحی شده اند. در سکانس های حیاتی اکشن در انتها ، ما اغلب در حال دیدن اشکال هستیم و نه کوسه ، اما قضیه آنقدر خوب مشخص شده است که کوسه آنجاست.

فیلمنامه ، ساخته اسپیلبرگ ، بنچلی و کارل گوتلیب ، با مشارکت هوارد ساکلر و سخنرانی سرنوشت ساز شاو ، خود را به مورب تبدیل نمی کند. شخصیت ها همه انگیزه های سرراستی دارند. کمی گفتگو راه زیادی را طی می کند. خطوط جداگانه برای سختی لبه دار برجسته می شوند:

“من نمی خواهم اینجا بایستم و ببینم که آن چیز بریده شده است و ببینم که پسر کوچک کینتنر در سراسر اسکله ریخته است.”

“من یک دندان به اندازه یک لیوان شات از بدنه شکسته یک قایق بیرون کشیدم ، و آن دندان یک سفید بزرگ بود.”

“چیزی که در مورد کوسه است ، او دارای چشمانی بی روح است ، چشمان سیاه ، مانند چشمان عروسک. وقتی او به دنبال شما می آید ، تا زمانی که شما را نیش نزند ، زندگی نمی کند و آن چشمان سیاه روی سفید سفید می شوند … “

بعد از تمام صحنه های ایجاد کوسه و پرده پردازی ، قلب فیلم در گذر طولانی دریا است ، جایی که هوپر و برودی (که از آب می ترسد) با قایق خود به کوینت می پیوندند. برودی درست است ، آنها به یک قایق بزرگتر احتیاج دارند.

قایق Quint به طرز وحشتناکی ناکافی ، دارای نشتی است ، دارای موتوری ابرهای دود سیاه تولید می کند ، پلی است که به نظر می رسد برای سرنگونی یک خدمه از روی دریا طراحی شده است و یک سکوی هارپونینگ از کمان خارج می شود به طوری که مردی که روی آن ایستاده است به عنوان یک پیش غذا ظاهر می شود روی چوب کباب

فیلم دوستان خوب
بیشتر بخوانید

بهترین صحنه در فیلم صحنه شب در گالی است ، جایی که مردان کنیاک زردآلو می نوشند و کوینت و هوپر جای زخم ها را مقایسه می کنند. سرانجام کوینت به یک مونولوگ بدخلق آغاز می شود و داستان جنگ جهانی دوم را در مورد غرق شدن ناو USS Indianapolis تعریف می کند. وی یکی از اعضای خدمه آن بود. وی می گوید ، از 1100 مرد بیش از حد دریا ، کوسه ها به جز 316 نفر قبل از رسیدن نجات غذا خوردند: “آنها بطور متوسط ​​شش ساعت بودند.”

هنگامی که کوسه برای عکسهای نزدیک خود ظاهر می شود ، کاملاً راضی کننده است و اکثر مخاطبان بیش از حد متعجب می شوند که چرا کوسه به نظر می رسد خود را برای ناراحتی بسیار زیاد آماده کرده است ، حتی در یک لحظه سعی در خوردن قایق دارد. کوسه از طریق گفتگو و مواد شبه مستند کاملاً تاسیس شده است ، به طوری که حضور واقعی او در تصورات ما با همه آنچه دیده و شنیده ایم افزایش می یابد.

اولین ضربه بزرگ اسپیلبرگ شامل عناصری بود که وی در بسیاری از فیلم های خود تکرار کرد. شکار دریایی شبانه برای کوسه نمونه اولیه ای از نشانه دیداری مورد علاقه او ، پرتوی از نور است که توسط مه قابل مشاهده است. او به جای اینکه عجله کند و جلوی جلوه های ویژه را بگیرد ، همانطور که بسیاری از کارگردانان دهه 1990 f / x این کار را می کردند ، همچنان توجه زیادی به شخصیت ها داشت.

نقد فیلم آرواره ها

فیلم آرواره ها

در ” فیلم آرواره ها ” و متعاقباً او خلق و خوی را به کلاهبرداری احساسی ترجیح می دهد و یکی از نکات قابل توجه در مورد تصویر لحن نسبتاً بی صدا آن است. مضامین آشنا موسیقی توسط جان ویلیامز یک جیغ نیست ، بلکه کم و فریبنده است.

این اغلب در هنگام عکسبرداری از نقطه نظر ، در سطح آب و پایین شنیده می شود ، که روش دیگری است که اسپیلبرگ کوسه را بدون نشان دادن آن پیشنهاد می کند. فیلمبرداری ، ساخته بیل باتلر ، برای روایت داستان در بحبوحه طبقه متوسط ​​آمریکا در تلاش است. اگر مکان مورد علاقه اسپیلبرگ به حومه شهر تبدیل شود ، ” فیلم آرواره ها ” حومه نشینان را در تعطیلات نشان می دهد.

نقد فیلم سکوت بره ها
بیشتر بخوانید

” فیلم آرواره ها ” در سال 1975 اکران شد ، به سرعت به بالاترین درآمد پرده برداری در آن زمان تبدیل شد و برای همیشه فصل اکران تابستان را دور از فیلم های B و تصاویر بهره برداری از بین برد.

استودیوهای بزرگ هالیوود که از تابستان اجتناب می کردند ، اکنون آن را به عنوان اولین فصل اکران معرفی کردند و ” فیلم آرواره ها ” صدها تریلر تابستانی و تصاویر f / x را الهام گرفت. از نظر اسپیلبرگ ، این فیلم سکوی پرتاب خارق العاده ترین کارگردانی در تاریخ فیلم مدرن بود.

وی پیش از ” فیلم آرواره ها ” به عنوان کارگردان جوان با استعداد فیلم هایی مانند “دوئل” (1971) و “The Sugarland Express” (1974) ، پس از ” فیلم آرواره ها ” ، “برخورد نزدیک نوع سوم” (1977) و “مهاجمان کشتی گمشده” (1981) ، او پادشاه بود.

پایان مقاله نقد فیلم آرواره ها

منبع سایت مداد

بیشتر بخوانید:

Adobe Photoshop|طراحی افکت متنی|۸ سایت کاربردی|معرفی Adobe Illustrator|معرفی برنامه های Adobe|شاهکارهای ادبیات فرانسه|کتاب خوشه های خشم|نقد فیلم جدایی نادر از سیمین|نقد فیلم تاکسی جعفر پناهی

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

پانزده − 5 =