صفحه اصلی > سینمای ایران : نقد فیلم همه می دانند
ads

نقد فیلم همه می دانند

فیلم همه می دانند

نقد فیلم همه می دانند : هر کسی که با سینمای استاد ایرانی اصغر فرهادی آشنا باشد ، به خوبی از گرایش او برای قرار دادن حادثه تحریک کننده در عمق نخ تعلیق آگاه است ، مدتها بعد که ما به روال شخصیت ها عادت کردیم. خیلی اوقات فیلمسازان مجبور می شوند مخاطب را از شوک شوک دهند ، با این حال فرهادی اهمیت غوطه ور شدن ما در ریتم های طبیعی را قبل از پارگی درک می کند.

با مقاله نقد فیلم همه می دانند با بامدادی ها همراه باشید.

صحنه دوش در “فیلم روانی” به جای اینکه در حدود 40 دقیقه ای فیلم افتتاح شود ، چقدر تأثیرگذار بود؟ هشتمین ویژگی فرهادی ، “همه می دانند” ، اولین بار در اسپانیایی است و ممکن است با شکوه ترین لنزهای او تا به امروز باشد. خوزه لوئیس آلکاین ، فیلمبردار قدیمی پدرو آلمودوار ، مراسم آغازین را با تصاویر مجلل و خورشید خورده پر می کند ، زیرا خانواده ای در مادرید برای یک عروسی دوباره به هم می پیوندند.

نقد فیلم همه می دانند

فیلم همه می دانند

به خصوص جذابیت ، چهره پر زرق و برق ایرنه (کارلا کامپرا) است ، نوجوانی که اشتیاق به زندگی اش از هر قاب می تاباند. كمپرا با داشتن زیبایی و جذابیتی كه باعث برانگیختن هایلی استاینفلد می شود ، توجه ما را به اندازه كافی دستور می دهد تا نگران او باشیم.

خواه در حال رانندگی با موتور بی احتیاطی باشد و هم از طناب برج ناقوس تاب بخورد ، و ازدواج مادر عمه خود را مختل کند ، این ایرنه است که احساس ناراحتی شدید را به ما القا می کند. می بینیم که در لبه صندلی خود نشسته ایم و منتظر اتفاق مهیبی هستیم ، اما با این وجود ، غیر منتظره است.

فیلم همه می دانند به مراتب قویتر از سر و صدای ناخوشایند خود از کن ، شاهدی دیگر بر نبوغ فرهادی در استخراج نیروی عظیم از سکوت و سکون است. من هرگز لحظه مهم تصویر قبلی او ، “فیلم فروشنده” را فراموش نمی کنم ، وقتی دوربین روی یک در باز می ماند تا اینکه تماشاگران از ترس شروع به لرزیدن کنند.

نقد فیلم خاطره
بیشتر بخوانید

در ” فیلم همه می دانند ” بیشتر از هر زمان دیگر با نگرش ماهرانه کارگردان در طراحی صدا من را تحت تأثیر قرار داد ، و با کمال ظرافت خرابی تیغه برف پاک کن را با ضربان ضربان شخصیت های او مقایسه کردم زیرا آنها درگیر مسابقه با زمان می شوند.

پس از یک توالی عنوان در میان چرخ دنده های برج فوق الذکر ، جایی که هر ثانیه به سمت صدای زنگ غیرقابل اجتناب پیچیده می شود ، کلمه “زمان” مانند سخنان بلند “چاقو” در “سیاه نمایی” هیچکاک هر بار به ما می خورد دوباره ظاهر می شود پاکو (خاویر باردم) ، صاحب یک تاکستان محلی موفق ، خاطرنشان می کند که شراب از نظر شخصیت و شخصیت از زمان برخوردار است و هیچ سوالی وجود ندارد که فرهادی موافقت کند که در مورد سینما نیز می توان همین حرف را زد.

همچنین اتفاقاً زمان همان چیزی است که پاکو و دوست قدیمی اش ، لورا (پنه لوپه کروز) ، سرانجام در تلاشند تا برای جلوگیری از یک فاجعه غیرقابل بازگشت ، برای خود بخرند. هنگامی که خانواده لورا تنها ساعاتی پس از ضبط ، مراسم عروسی خواهرش را با عبارتی تماشا می کنند ، ممکن است به گذشته ای دور نگاه کنند ، جایی که شادی افسارگسیخته هنوز در چنگ آدم نیست.

وقتی برادرزاده پاکو ، فیلیپه (سرجیو کاستلانوس) ، با ایرنه – دختر لورا – از برج بالا می رود ، آنها از یک پله دایره ای شبیه همان “سرگیجه” بالا می روند و مانند آن مکان جاودانه ، اسرار در دیوارهای آن حک شده است.

همچنین با احساس آزار دهنده تاریخ تکرار می شود ، زیرا ایرن و فیلیپه به گونه ای جذب می شوند که غیرقابل توضیح باشد ، اگر هورمونهای خشمگین عاملی نبوده است. در نهمین همکاری روی صفحه ، زوج خارج از خانه کروز و باردم با زیرکی به عنوان عاشقان سابق شناخته می شوند که گذشته آنها به دلایل زیادی سرکوب شده است ، اما ما می توانیم تنش و جنجال بین آنها را هر زمان که دور مدار یکدیگر می چرخند احساس کنیم.

عنوان فیلم همه می دانند ، که شاید بارها با صدای بلند بیان شود ، با ضخیم شدن ماجرا و صمیمیت یک بار مشترک بین پاکو و لورا ، یک اضطرار تازه پیدا می کند و تهدید به از بین بردن تمام ساخت آنها است. میهمانان عروسی تا چه اندازه از تاریخچه این جفت اطلاع داشتند و آیا واقعاً می توان به هر یک از آنها اعتماد کرد ، حتی به کسانی که از نظر گوشت و خون نسبت دارند.

نقد فیلم زیر چراغ های استادیوم
بیشتر بخوانید

دقیقاً همانطور که “فیلم فروشنده” مرز تئاتر و واقعیت را از بین برد ، ما به طور مداوم این سوال را مطرح می کنیم که آیا شخصیت ها بازی می کنند یا نه. برخی عبارات بدون کلمه ، اگر با تأمل و تیز بینی در ذهن خود بخاطر بیاورند ، اثبات می کنند که بسیار زیاد صحبت می کنند.

نقد فیلم همه می دانند

فیلم همه می دانند

فیلم همه می دانند از احساسات برجسته است ، اما به جای آنکه در انفجارهای کاتارتیک رشد کند ، قهرمانان ما را تقریباً تا حد فلج مصرف می کند. این ادعای نیکول کیدمن به من یادآوری شد که او هنگام آماده شدن برای یک نمای نزدیک در “Eyes Wide Shut” از کوبریک ساعتها گریه می کرد.

اینگونه است که کروز در بیشتر فیلم های فرهادی ظاهر می شود ، به همان اندازه که خواهر و برادر غمگینی که در “ترور جیانی ورساچه” بازی کرد ، ویران و به شدت محافظت می کند. باردم به ندرت از نظر فیلم آسیب پذیرتر شده است و نمایش او از یک مرد کوهستانی در اواسط فروپاشی بی سر و صدا دلخراش است.

تماشای نوشیدن وی در اطلاعات ناگهانی و ناراحت کننده غم انگیز مانند مشاهده ذوب شدن یخچال های طبیعی در اقیانوس است. مکاشفه هایی که زندگی را تغییر می دهند ، زمزمه می شوند یا در قالب یک متن غیرقابل ردیابی تحقق می یابند ، اگرچه همسر پاکو ، Bea (یک باربارا لنی آتشین) نقطه مقابل خوشایند خشم خفه کننده را فراهم می کند. چشم انداز پایه و اساس او ممکن است آگاهانه نباشد ، با این حال فرهادی بدون قضاوت ، آن را به تصویر می کشد و از زاویه ای مشخص میزان قانع کننده بودن سخنانش را روشن می کند.

احترام فیلمساز نسبت به آرتور میلر همچنان شخصیت های لایه ای پیچیده او را آگاه می کند ، آنها نه شیر هستند و نه شیطان. اگرچه تعداد بازیکنان گروه تقریباً زیاد است تا بتوانند از زمان مشاهده اولیه افراد ردیابی کنند ، اما هیچ کدام از آنها از نوع مقوایی مقابله نمی کنند که به راحتی قابل رد شدن است.

برخی از ایده های تصویری فرهادی کاملاً جوابگو نیستند ، مانند فیلم های بالایی پارتیشن هایی که اشاره می کنند بازسازی “Caché” میشائیل هانکه در دوران هواپیماهای بدون سرنشین چگونه است. پیچش های مختلف بالقوه ای که در سراسر تصویر به وجود آمده بسیار دلهره آورتر از آنچه در کنش نهایی فاش شده است ، که تا حدودی واضح است و آنچنان که در روایت اصلی گره خورده نیست.

نقد فیلم جیغ
بیشتر بخوانید

با این حال ، مانند همه کارهای فرهادی ، ” فیلم همه می دانند ” در مورد رمز و راز کمتر از چیزی است که در باطن روح هر یک از شخصیت ها کشف می کند ، دروازه های طغیان را به مخزن تلخی فرو خورده باز می کند. شوهر لورا ، الخاندرو (ریکاردو دارین از “راز در چشم آنها”) ، آنقدر در خارج از صفحه باقی می ماند که برای مظنون اصلی بازی می کند – تا اینکه در واقع به نیمه راه تصویر برسد.

چگونگی عقلانی کردن انتخاب هایش در زندگی ممکن است کاملا ساده لوحانه باشد ، اما دارین به ما می فهمد که نیاز الخاندرو برای بسته شدن چیست. خوشبختی او به بنیادی متشکل از اسرار متکی است که نمی توان آنها را به طور نامحدود نگه داشت.

همه اینها منجر به یک سکانس آب و هوایی می شود که بی نقص توسط فرهادی به صحنه رفته است ، جایی که لحظات کلیدی به لطف سواستفاده از نظر دقیق شعبده بازی ، از دید خارج می شوند. ذهن ما جاهای خالی را به گونه ای پر می کند که به ترسناک ترین رویدادها اجازه می دهد در تصورات ما مارک تری نشان دهند.

همانطور که کارگردان در طی گفتگوی ما در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو متذکر شد ، “هر آنچه در این قاب مشاهده می کنید به شما کمک می کند آنچه خارج از آن وجود دارد را تصور کنید.”

نقد فیلم همه می دانند

فیلم همه می دانند

” فیلم همه می دانند ” ممکن است یک فیلم کلاسیک فوری مانند “فیلم جدایی نادر از سیمین” نباشد ، اما فقط یک نژاد نادر از فیلم ها هستند. بسیار عالی عمل می شود ، کاملاً تحریک کننده است و هرگز کمتر از جذابیت نیست. فرهادی ممکن است در ایران مورد انتقاد قرار گیرد مانند پاوه پائولیکوفسکی در لهستان به دلیل امتناع از به تصویر کشیدن کشور خود در یک دید کاملا مثبت ، اما موضوعات کار هر دو فیلمساز می تواند به هر فرهنگی ترجمه شود ، زیرا مشغله اصلی آنها شرایط انسانی است.

تصادفی نیست که وقتی فرهادی با فیلم هایش به دور دنیا سفر می کند ، بیننده هایی را می بیند که بدون توجه به جایی که اتفاق می افتد واکنش های مشابهی دارند. تعداد کمی از فیلمسازان در تأیید میزان شباهت بیشتر از آنچه که ممکن است تصور کنیم ، مستعد بوده اند.

نقد فیلم مسافر قاچاق
بیشتر بخوانید

فیلم همه می دانند

فیلم همه می دانند

پایان نقد فیلم همه می دانند

منبع سایت مداد

بیشتر بخوانید:

فیلم تام کلنسی بدون پشیمانی|بهترین فیلم های جیم کری|فیلم جیغ|کتاب بیگانه اثر آلبرکامو|روتوش صورت در فتوشاپ|سریال نگهبانان|فیلم کاپیتان آمریکا ۴|آلفرد هیچکاک|فیلم اسب رویایی|معرفی موسیقی کلاسیک

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نوزده + 1 =