صفحه اصلی > سینما : نقد فیلم جاذبه | فیلم Gravity 2013
ads

نقد فیلم جاذبه | فیلم Gravity 2013

فیلم Gravity 2013

فیلم Gravity 2013 ساخته (آلفونسوکوآرون) بیش از هرچیزدیگر درباب اهمیت زندگی و تلاش برای حفظ آن در مواجهه با انواع و اقسام مصائب و چالشهای پیش رو است. پس به همین دلیل وصال به سیاره زمین بعنوان مکانی امن و نمادی از زیست دنیوی با مشقت و سخت کوشی گره میخورد و درحالیکه در نماهای زیادی از اثر حضور عینی دارد، دستیابی به آن گویی طاقت فرساترین عمل ممکن میشود.

فیلم Gravity 2013 بقا در اتمسفر کهکشان است . کهکشان اگرچه در ابتدا با آن سکوت و آرامش و زیبایی بصری خودبدل به محیطی چشمنواز و دوست داشتنی میشود اما در ادامه کار تغییر جهت داده و جهنمی عذاب آور را برای قهرمانش خلق میکند که حرکت او میان خط باریک مرگ و زندگی تعلیقی پررنگ را در اثر جاری میکند.

پیرنگ فیلم Gravity 2013 مربوط به دست و پا زدن قهرمان فضا نوردش میان فضای گسترده و بیکران کهکشان است .تقلایی برای بقا و رسیدن به جایگاه باثبات در سیاره مادری. پس به همین دلیل دوربین کوآرون بعنوان واسطه میان ذهن و قلب تماشاگر با جهان پر تلاطم اثر، درکمتر لحظه ای آرام میگیرد و همچون جسمی سیال و معلق در آسمان ،تک تک وقایع را برای مخاطب به تصویر میکشد.

دقایق ابتدایی فیلم Gravity 2013 خود گواه براین امر است : دوربین نمایی لانگ از سیاره زمین میگیرد، به مرور شاهد نزدیک شدن فضا پیمایی به سمت لنز دوربین هستیم . کوآرون در این دقایق به منظور آشنایی مخاطب با شرایط کلی محیط و القا حس رها شدگی درفضا ،از لانگ‌تیک بهره میبرد به شکلی که درادامه شاهد حضور معلق فضانوردان حول فضا پیما و گفتگو آنها با یکدیگر نیز هستیم. (البته کوآرون در دکوپاژ دقایق پایانی با تمهید کات زدن به نماهای بیرونی فضاپیما و نمایش سقوط در محیطی باز و وسیع میکوشد تا حس تنش و التهاب را به اوج خود برساند و کات زدن را مانعی برای انتقال حس نمیداند.)

نقد فیلم Gravity 2013

فیلم Gravity 2013

دوربین کوآرون به هیچ وجه خود را محدود به اندازه قاب ثابت و محدودی نمیکند، هرکجا لازم باشد با نزدیک شدن به صورت فضانوردان ،اندازه قاب را محدود و بسته میکند و پس از گذر چند ثانیه با دور شدن از سوژه ابعاد اطراف را نیز به تصویر میکشد تا مخاطب خود راکامل و بدون واسطه در همان اتمسفر فرض کند. رهایی و سیالیت دوربین کوآرون جدا از اندازه قاب با بهره گیری از چرخش های پیاپی (این چرخش ها گاهی ۱۸۰ درجه و گاهی به شکل ۳۶۰ درجه رخ میدهند) چشم مخاطب را با تمامی جزییات و احوالات فضا نوردان ، محیط اطراف و فضا پیما آشنا میکند.

نقد فیلم دکتر استرنج لاو
بیشتر بخوانید

مجموعه این موارد در همان دقایق ابتدایی فضاسازی را به شکلی باورپذیر و قابل لمس برای مخاطب عینی سازی میکنند. بواقع مخاطبی که خود را درست میان فعل و انفعالات درون قاب پیدا میکند هرلحظه در انتظار وقوع حوادث بعدی است چرا که دراین فضاسازی دقیق هیچ موردی مصنوعی و خارج از چارچوب استاندارد قرار نمیگیرد .

کوآرون پس از این مقدمه فکر شده با حادثه محرک برخورد اجسام رها شده با فضا پیما ، درام خود را پی ریزی میکند. قهرمان جاذبه به طبع از شرایط آرمانی و با ثبات ابتدایی جدا شده و برای حفظ زندگی خود دچار مشکل میشود.

در این بخش نیز دوربین کوآرون همچون بخش ابتدایی مذکور ، مخاطب را درست میان حوادث رها میکند: همچون نمایی pov دکتر رایان استون (ساندرا بولاک) که پس از رهایی از فضا پیما ‌همچون جسمی معلق در آسمان مشغول چرخش های سریع و آزار دهنده است . در این نما دوربین با چرخش های سریع و پیاپی خود به بهترین شکل بی ثباتی و موضع ضعف و حقارت سوژه را برای مخاطب تفهیم میکند.

نمای pov در ادامه نیز کاربرد ویژه ای دارد ، همچون نمایی که حرکت بولاک به سمت همکارش کوالسکی (جرج کلونی) را بواسطه یک تسمه پیگیری میکنیم. دراین نما هر یک متری که بولاک به کلونی نزدیک میشود طبیعتا آرامش خاطر و امنیت روانی مضاعفی بر مخاطب حکم فرما میشود تا این دقایق کاملا در تضاد با دقایق پرالتهاب قبلی قرار بگیرند.

دوربین فیلم Gravity 2013 در صورت نیاز از سیالیت خود فاصله گرفته و با آرام گرفتن در محیط ،به نوعی مخاطب را هم آرامش میبخشد : همچون نمایی لانگ از حضور تک و تنها بولاک درفضا. رهایی و جداافتادگی بولاک در محیطی وسیع و تاریک را نظاره میکنیم (اگرچه طبیعتا رهایی درفضا و دوری از دیگر انسانها موقعیت دلنشینی به حساب نمی آید اما همینکه فاصله گرفتن سوژه از برخورد با اجسام فضایی را مشاهده میکنیم ،خود دلگرم کننده است)

و یا مثال دیگر بازهم نمایی لانگ شات از حرکت بولاک و کلونی است ، در این نما شاهد حرکت آرام آنها به سمت چپ قاب هستیم . حضور نور حاصل از طلوع خورشید به قاب رنگ و بویی امیدبخش و دلگرم کننده میبخشد تا کوآرون در شرایط تعلیق وار میان مرگ و زندگی هم چشمه ای از امید و حیات را برای مخاطب به تصویر بکشد.

نقد فیلم گرگینه های درون
بیشتر بخوانید

نیز اشاره شد ، فیلم Gravity 2013 در باب اهمیت زندگی و تلاش برای حفظ آن است .پس کوآرون به شکلی زیرکانه قهرمانش را نیز فردی مشکل دار و به نوعی منزوی و نیمه افسرده معرفی میکند. بواقع تقابل فردی که از نظر شرایط روحی در شرایط ثبات قرار ندارد با حوادث خشن طبیعت ، و تلاش برای بقا و وصال به زندگی پر چالش زمینی خود تضاد معنا داری را دراثر جاری میکند.

بولاک همانطور که در دیالوگ ها بدان اشاره میشود زنی است دارای زیستی کسالت بار با گذشته ای دردناک. مرگ دختر خردسال و تکراری بودن روزهای شغلی از بولاک زنی دردکشیده و افسرده حال ساخته که انجام وظیفه و رسیدگی به امور شغلی را مهمترین برنامه زندگی خود میداند. انسانی که برای رهایی از خاطره تلخ و دهشتناک مرگ فرزند ، حتی راضی میشود تا کار کردن در خارج از جو سیاره زمین را تجربه نماید .

بولاک برای فرار از کسالت روزانه به محیطی فرازمینی روی می آورد اما جالب آنجاست که کوآرون به درستی تاکید میکند برای فرد منزوی و مشکل داری همچون بولاک نیز ، زندگی و تلاش برای حفظ آن در اولویت است . حتی اگر تمام مصائب و مشکلات روانی نیز بر فردی فشار بیاورند بازهم در شرایط بحرانی و مرگبار ، انسان ادامه حیات و فرصتهای دوباره را انتخاب خواهد کرد .

نقد فیلم Gravity 2013

فیلم Gravity 2013

کوآرون به درستی براین امر تاکید دارد که انسان به شکلی کاملا غریزی و ناخودآگاه زندگی و ادامه کار را بر نیستی و تباهی ترجیح میدهد. (نمایی مدیوم شات از بولاک را به یادآورید که دوربین به منظور تفهیم موضع ضعف و حقارت سوژه ،او را در های‌انگل را به تصویر میکشد و در این نما شاهد التماس بولاک برای شنیدن صدای سگی از زمین هستیم ، بواقع در این لحظه او از مرگ حتمی خود آگاه است و برای شنیدن نشانه ای از حیات عادی مشتاق است.)

حضور کلونی نیز آشکارا به منظور تاکید بر این مهم در اثر گنجانده شده است .
همچون پرده پایانی فیلم Gravity 2013 که حضورش به شکلی ذهنی و غیرواقعی به تصویر کشیده میشود تا همچون دقایق ابتدایی حضورش ،امید و تلاش برای حفظ زندگی و رهایی را پیشنهاد کند و جنب و جوش را در مقابل ایستایی و رخوت مهم تلقی کند. حضور ذهنی کلونی در این بخش بواقع روحیه و اعتماد به نفس لازم در شخصیت بولاک را از نو زنده کرده تا جاذبه بر ناامیدی حاکم در این بخش غلبه کند.

فیلم کسانی که آرزو دارند من بمیرم
بیشتر بخوانید

پیرنگ فیلم Gravity 2013 لحظه‌ای از تقابل مرگ و زندگی دست برنداشته و همواره بر تضاد میان این دو مهم تاکید میکند. نمایی از صورت له شده و خونین یکی ازفضانوردان را به یادآورید که حضور عکسی خانوادگی در کنار آن به این تضاد اشاره میکند. کوآرون مرگ را همواره درکنار زندگی به تصویر میکشد تا مخاطب به مانند قهرمان فضانوردش لحظه ای احساس امنیت و آسودگی خاطر نکند.

مثال دیگر از دقایق حضور بولاک در ایستگاه فضایی جدید است که بازهم گویی مرگ و زندگی اورااحاطه کرده اند: نمایی تکنفره از بولاک را به یاد آورید پس از درآوردن لباسهای خود همچون نوزادی در رحم مادر آرامش گرفته و برای اندک لحظاتی طعم آرامش و امنیت و ثبات را میچشد و در طرف مقابل و هنگامی که دوربین سیال کوآرون حرکت بولاک در ایستگاه را به تصویر میکشد حرکت دوربین به سمت راست و مکثی اندک بر شعله های آتش در حال شکل گیری بر خطر و سایه سنگین مرگ اشاره میکند.

عنصر صدا نیز به نوع خود در افزایش حس التهاب موثراست.قطع و وصل ناگهانی صدا وسائل الکترونیکی داخل ایستگاه فضایی و همچنین صدا ناشی از برخورد بولاک با اجزا فضا پیما به کمک تصاویر فیلم آمده تا فضاسازی دلهره آور جاذبه به شکلی تمام و کمال مخاطب را در اختیار خود بگیرد .

اوج این التهاب صوتی در بخش پایانی و آتش گرفتن ایستگاه فضایی جدید و تلاش بولاک برای خروج از آن شکل میگیرد .افزایش ناگهانی صدا ،سکوت قبلی را شکسته و آرامش مخاطب را به حس نگرانی و تشویش فزاینده تبدیل میکند. همانگونه که مخاطب در این دقایق بواسطه دوربین سیال کوآرون از تمام احوالات و جزییات محیط بسته و خفقان آور آگاه میشود(همچون حضور چنگال ،ابزار آلات صنعتی و… معلق در هوا ) عنصر صدا نیز شرایط ملتهب را تشدید میکند.

فیلم Gravity 2013 در نهایت با غلبه امید بر ناامیدی و زندگی برمرگ به اتمام میرسد. فیلمساز از پس تمام موقعیتها و دقایق ملتهبش در انتها رهایی و رستگاری را پیش چشم مخاطب قرار میدهد: (همچون نمایی که دوربین در لوانگل، بولاک ایستاده بر سطح زمین را به تصویر میکشد ،موسیقی پرشور نیز به همراه تصویر آمده تا قهرمان فیلم برخلاف اکثر دقایق پر التهلب قبلی، در موضعی پیروزمندانه قرار گیرد.)

نقد فیلم خانه بازی ها
بیشتر بخوانید

نقد فیلم Gravity 2013

فیلم Gravity 2013

هرچند به واقع شاید از همان دقایق ابتدایی اثر بتوان نتیجه گیری داستان و فرجام شخصیت اصلی اثر را حدس زد اما کوآرون با آگاهی از این مهم ،تمام همت خویش را بر چگونگی این عملیات نجات و بقا میگذارد و همانطور که اشاره شد با مجموعه ای از تمهیدات صمعی و بصری طراحی شده و دقیق ، مخاطب را در لحظه لحظه فرآیند این عملیات دخیل میکند تا جاذبه در عمل بدل به تجربه ای شگفت

انگیز شود که تماشا آن حتی برای بیش از یک مرتبه نیز شور انگیز و لذت بخش باشد . کوآرون در فیلم Gravity 2013 بر این امر تاکید میکند که در هنر هفتم (چگونگی) نمایش اولویت بالاتری از (چه گفتن) دارد و با یک چگونگی درخشان میتوان مخاطب را بارها شگفت زده نمود.

امتیاز :9

اینستاگرام رضا حقی

بیشتر بخوانید:

فیلم ژنرال | معرفی سبک موسیقی بوسا نووا | نقد فیلم مخمل آبی | معرفی دستگاه‌ها و ردیف های موسیقی ایرانی | آلفرد هیچکاک | نقد فیلم My Neighbor Totoro – فیلم همسایه من توتورو | نقد و بررسی بازی Beat Saber | فیلم دزد دوچرخه | مکتب نئو اکسپرسیونیسم: تاریخ ، ویژگی ها و آثار هنری | فیلم اگه میتونی منو بگیر | نقد انیمیشن The Croods: A New Age | انیمیشن خانواده کرودها : عصر جدید | نقد فیلم قهرمان اصغر فرهادی | سرگیجه ای در جهان مدرن | نقد فیلم پدرخوانده 1 | The Godfather | عزیمتی به عظمت هنر هفتم

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

16 + 20 =