در « فیلم خون بپا خواهد شد » نیز همچون مرشد(دیگر اثر درخشان پلتوماساندرسون) با اثری (شخصیت محور)طرفیم که قراراست ما را تماما همراه شخصیت مسئلهدار و غیرقابل پیشبینی و درعین حال هراسناک خویش کند. خون بپا خواهد شد بنا به این نکته درتلاش است تا با ظرافتی کمنظیر و مثالزدنی بواسطه سکانس افتتاحیه خود ،تماما متکی به زبان تصویر(همپوشانی چشمنوازی میان دوعنصر میزانسن ودکوپاژ در نماها) سوژه مورد نظر را برای مخاطب ترسیم کرده و شناخت جامعی نسبت به وی را پیش چشم مخاطب قراردهد.
با مقاله نقد فیلم خون بپا خواهد شد با بامدادی ها همراه باشید.
افتتاحیهای فیلم خون بپا خواهد شد که ارتباط و پیوستگی معناداری با جهان کلی اثر داشته و به اعتقاد نگارنده این متن جز شاه سکانسهایی است که اندرسون در طی این چنددهه فعالیت درهنرهفتم خلق نموده است(کاملا همتراز با سکانسهای ابتدایی مرشد که هردو در گرفتن یقه مخاطب و ایجاد کشش دراو برای پیگیری ادامه ماجرا موفق ظاهر میشوند) :
نقد فیلم خون بپا خواهد شد
سکانس مذکور فیلم خون بپا خواهد شد با نمایی (اکستریم لانگشات) از بیابانی وسیع کار خودراآغاز میکند. نمایی که هم محل رخداد این سکانس را معرفی کرده و هم به ما مخاطب میفهماند این زمین بوده که قرار است درادامه کار نقش اساسی دراثر ایفا کند و تلاش وتقلی شخصیت اصلی کاملا بدان وابسته است.
همچنین پخش همزمان قطعه موسیقی رعبآور و کوتاهی که در این نما حضور دارد بر وقوع شرایط ملتهب و طاقتفرسا تاکیددارد. گویی وارد فضایی هولناک گشته ایم و میبایست خود را برای مواجهه با عناصر دیداری و شنیداری مخوف آماده سازیم.فضایی که کاملا درادامه این سکانس ساخته شده تا حضور این قطعه موسیقی کوتاه هم درهمان راستا باشد و از کار بیرون نزند.
نخستین نمایی که از (دیلوییس) شاهدیم ،نمایی (مدیوم شات) است که آشکارا حائز چند نکته اساسی میباشد : اول آنکه این اندازه قاب، مخاطب را هرچه بیشتر به سوژه نزدیک کرده تا تلاش و مشقت فیزیکی وارده بر وی را حس کنیم(کلنگ زدنهای پیاپی و نتیجه مورد انتظاری که حاصل نمیشود!) و دوم آنکه به درک و شناخت درستی از لوکیشن مورد نظر برسیم. محیطی زیرزمینی و تنگ و نیمه تاریک ،نیمه روشن که حضور تک وتنهای دی لوییس در آنجا ، بنوعی تداعی گر زندانی انفرادی هم هست. گویی این شخصیتی است که میبایست بااتکا به خویش راه را هموار نموده و حضور دیگران درکنار خود را جز اولویتها نمیداند!
سنگهای سیاهرنگ و سخت و تلاش دیلوییس برای از جای کندن آنها و نتیجه ای که حاصل میشود خود موجب میشود از همان ابتدا دریابیم با چه شخصیت تنها ،مصمم ، سخت کوش و بااراده ای طرفیم . چنانچه پس از تلاش نافرجامش در نمای بعدی شاهد تیزکردن مجدد تیغه کلنگ هستیم . نمایی که بر ناامید نشدن وی و عزم و اراده جدی اش برای رسیدن به هدف تاکید میکند.
اگرچه در نمایی (کلوز)بازهم شاهد چهره ناراضی وی هستیم (نارضایتی که در اکت بازیگر بواسطه چشمان نافذ و پر احساسش هویدا شده تا بدون حضور بازیگر دیگر و طبیعتا رد وبدل شدن کوچکترین کلامی ،تاثیر خود را بر مخاطب گذاشته و او را همراه سوژه مورد نظر کند)، اما تعبیه کردن زاویه (لوانگلی) که درنمای بالا رفتن از نردبان چوبی شاهدیم ،خود بر موضع قدرت و برتری او نسبت به سختی شغل و محیط پیرامون حکایت دارد. زاویه دوربینی که به مخاطب تلنگر زده که این شرایط سخت ،سوژه را از پای درنخواهد آورد و او میتواند پیروز این پیکار شد.
نقد فیلم خون بپا خواهد شد
اندرسون در یکی از درخشانترین نماهایی که دراین اثر شکار کرده ،سوژه را در نمایی (مدیوملانگ) به تصویر میکشد که دراین نما باز هم بر سختی و طاقت فرسایی شرایط محیط کاریاش تاکید میشود: وزش بادنسبتا شدیدی که هم شعله های آتش را به حرکت درآورده و هم بر بدن سوژه میتازد(التهاب بیرونی را برایمان تفهیم میکند) و همچنین مخاطب را با کشمکش و(التهاب درونی) سوژه آشنا میکند:
ابرهای متراکم و باران ساز در (پسزمینهقاب) حاضرند تا بنوعی بر خشم و عصیان درونی سوژه تاکید کنند. گویی تلاش نافرجام سوژه و خروجی ناامید کنندهای حاصل از آن ،همچون خورهای روح وروان وی را خراشیده و هرلحظه آرامش را از او دورساخته است.التهاب درونی که محرکه اثر نیز بوده و خون بپا خواهد شد را بدون این مورد نمیتوان تصور کرد.
بهره گیری از دینامیت به منظور پیش رفتن کار، خود بر روحیه پیگیر و جستجوگر وی برای یافتن راهکارهای تازه اشاره میکند. گویی هیچ سد ومانعی توان متوقف ساختنش را نخواهند داشت. دراین بخش نیز مجددا با زاویه دوربین (لوانگلی) طرفیم که طبیعتا بر اقتدار و غلبه نمودش بر محیط حکایت میکند. حتی اگر بواسطه انفجار زودهنگام نردبان چوبی هم شکسته باشد و او مجبورباشد خسته ،زخمی و لنگ لنگان خود را از آن بالا بکشد. اندرسون تا جای ممکن از بکارگیری زاویه هایی نظیر( های انگل و اورهد) پرهیز میکند و از( آی لول و یا لوانگل) بهره میبرد تا هیچ نشانی از ضعف ودرماندگی در سوژه اش هویدا نباشد.
اندرسون در فیلم خون بپا خواهد شد با این تمهید درتلاش القای پیروزی سوژه بر محیط و خلق شمایلی مقتدر نزد مخاطب است.
دراین بخش بازهم با نماهایی بسته ازسوژه طرفیم که وجه دیگری از وی را برایمان آشکار میکنند: نمایی کلوز (پس از سقوط) که در آن شاهد نگاه هراسان سوژه ایم،نمایی که در آن تنفرش از شکست و کلافگیاش از این وضع موجود را شاهدیم. جایی که واژه (نه) را به زبان آورده و سمت نگاهش نیز بسمت آسمان است.گویی سعی در برقراری ارتباط با خالق هستی را داشته و نمیخواهد او شاهد این شکست و درماندگیاش باشد.
همچنین نگاه کنید به لحن شاد و شنگولش پس از وصال به قطعه سنگ مورد نظر را که در آن از واژه (عزیزم) بهره میگیرد. حال که تمام آن سخت کوشیهای قبلی نتیجه داده و به هدف موردنظر رسیده، از کلام بهره میبرد تا گویی آن ور ناطق انسانیاش با رسیدن به هدف ،بارور شده و انسان بودنش ملموس تر تلقی شود.
در نمای پایانی سوژه فیلم خون بپا خواهد شد را درحال کشیدن خود برزمین مشاهده میکنیم.از آنجا که انفجار را از سرگذرانده ،رنگ لباس نیز خاکی گشته و گویی همچون ماموری استتار کرده در محیط درحال پیشروی است. سوژه کاملا همرنگ محیط گشته تا بدانیم این شغل با تمام مصائب و فراز وفرودهایش درحکم تمام دارایی و هست ونیست سوژه بوده و زیستش بدون آن بی معنی وپوچ خواهد بود.
نقد فیلم خون بپا خواهد شد
حرکت بعدی دوربین نیز در همین راستا کارکرد دارد: دوربین به آرامی به (بالا تیلت شده) تا بازهم همچون (نخستین نمای اثر) به (اکستریم لانگشاتی) از بیابان برسیم .
نمایی فیلم خون بپا خواهد شد که سکانس مذکور با آن آغاز شده و با آن پایان میپذیرد تا بدانیم سرنوشت این شخصیت مصمم و کنشگر و البته انزواطلب ،با همین زمین بی انتها و وسیع گره خورده و اثر قرار است روایتگر مجموعه ای از کنش و واکنش های او در دل همین زمین باشد.شخصیتی که درطول فیلم خون بپا خواهد شد آشکارا از نفرتی که ذره ذره از دیگران دردل خود پرورش داده میگوید و آرزو داشته تا با سخت کوشی وکسب مال فراوان از تمامی انسانها دورشود و با تنهایی اش سرکند.
پایان مقاله نقد فیلم خون بپا خواهد شد
بیشتر بخوانید:
فیلم ژنرال | معرفی سبک موسیقی بوسا نووا | نقد فیلم مخمل آبی | معرفی دستگاهها و ردیف های موسیقی ایرانی | آلفرد هیچکاک | نقد فیلم My Neighbor Totoro – فیلم همسایه من توتورو | نقد و بررسی بازی Beat Saber | فیلم دزد دوچرخه | مکتب نئو اکسپرسیونیسم: تاریخ ، ویژگی ها و آثار هنری | فیلم اگه میتونی منو بگیر | نقد انیمیشن The Croods: A New Age | انیمیشن خانواده کرودها : عصر جدید | نقد فیلم قهرمان اصغر فرهادی | سرگیجه ای در جهان مدرن | نقد فیلم پدرخوانده 1 | The Godfather | عزیمتی به عظمت هنر هفتم