صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد فیلم خارجی حیوانات شبگرد
ads

نقد فیلم خارجی حیوانات شبگرد

فیلم حیوانات شبگرد

بررسی داستان چند خطی فیلم حیوانات شبگرد

داستان فیلم حیوانات شبگرد درباره سوزان (با بازی امی آدامز)، یک گالری دار ثروتمند و شاد است که یک روز از همسر سابقش ادوارد (با بازی جیک جیلنهال) کتابی دریافت می کند. کتاب حیوانات شب (یا شب زی) با عنوان فیلم حیوانات شبگرد در ترجمه. کار شوهری که نزدیک به بیست سال است به عنوان نویسنده شنیده نشده است. زن با خواندن داستان شوهرش خود را به خاطر جدایی و ظلمی که به شوهر سابقش کرده است سرزنش می کند و به دنبال انتقام است.

فیلم حیوانات شبگرد داستان خوب و صادقانه ای دارد اما در نهایت تصمیم گیری را به عهده مخاطب می گذارد. داستان ترسناکی که ادوارد نوشت استعاره ای از زندگی او و سوزان است. او در کتابش رفتار سوزان با خودش را ناامیدکننده توصیف می کند، به عنوان استعاره ای که بدن سوزان می لرزد و در واقع مخاطب غرق در وحشت و تعلیق داستان است. ادوارد مردی عقب مانده ذهنی است که در ابتدای آشنایی با سوزان بسیار احساساتی و رمانتیک به نظر می رسد. مادر سوزان در همان زمان به سوزان می گوید: “او مرد ضعیفی است و چیزهایی که الان به عشق تعبیر می کنی باعث می شود بعدا از ادوارد متنفر شوی.”

فیلم حیوانات شبگرد از نظر تکنیک های کادربندی و ویرایش صدا و تصویر و همچنین استفاده از استعاره ها و نمادها یکی از معروف ترین فیلم هاست. رنگ ها، اشیاء، صداها و صحنه های مختلف در فیلم برای اهداف مختلف استفاده می شود.

بیشتر بخوانید:

نقد فیلم روزی روزگاری در هالیوود

فیلم حیوانات شبگرد

سه خط زمانی مختلف اما موازی در فیلم Nocturnal Animals

زمان حال، زمان داستان های کتاب، گذشته ادوارد و سوزان است. زمان موازی عمق فیلم حیوانات شبگرد است زیرا شباهت های زیادی بین این نسل ها وجود دارد و برای درک درست داستان باید به دنبال این شباهت ها باشیم. یکی از مهم ترین جنبه های یک فیلم خوب، روایت آن است.

به جرات می توان گفت که فیلم Nocturnal Animals در این زمینه کار خوبی انجام داد و توانست داستانی را روایت کند که مخاطب را تا آخرین لحظه درگیر خود نگه دارد. تمام ویژگی ها و اطلاعات توسط داستان اصلی ارائه شده است. نکته جالب دیگر تدوین فیلم است، حال و هوای غم و مرگ در سراسر فیلم رنگارنگ است. این نکته ای است که در بحث بعدی با وضوح بیشتری متوجه خواهیم شد.

ابتدا در تیتراژ ابتدایی فیلم حیوانات شبگرد شاهد صحنه مشمئز کننده زنی چاق و برهنه هستیم. زن با چکمه های سفید و لباس قرمز نماد رنگ های ثروت و شهوت و همچنین پارادوکس جالبی در مورد زنانی است که همیشه نماد زیبایی در ذهن انسان بوده اند. اما شخصیت اصلی داستان، سوزان، به عنوان هنرمند موسس این گالری، نشان می دهد که با وجود ثروتی که دارد، خوشحال نیست. او نه تنها ناراضی بود، بلکه از درون نیز مرده بود. این مرگ را در صحنه بعدی فیلم می فهمیم، زمانی که او تنها در گالری کنار اجساد سیاه پوش می نشیند.

در آینده و چندین شات زودتر، وقتی صبح است و سوزان در خانه است، دوربین از یک لانگ شات به سوژه که سوزان است حرکت می کند. در سمت راست این نما یک جعبه بزرگ داریم. نوشتن روی جعبه شکننده به معنای شکننده است (البته به معنای شکننده، لاغر و ضعیف است) روی سوزان زوم می کنیم و سوزان را در حال تماشای یک برنامه کمدی بدون هیچ تغییری در چهره اش می بینیم. این صحنه و صحنه های بعدی، وضعیت ذهنی سوزان و زندگی او را به خوبی برای مخاطب به تصویر می کشد.

نقد فیلم تیغ پنهان (Hidden Blade) | یک داستان جاسوسی
بیشتر بخوانید

در ادامه متوجه می‌شویم که سوزان ۱۹ سال پیش ادوارد را ترک کرد تا با شوهر فعلی‌اش (هوتون) ازدواج کند و ادوارد کتاب تازه نوشته‌اش را تمام این سال‌ها بعد برای سوزان (به عنوان اولین خواننده کتاب) می‌فرستد. سوزان شروع به خواندن کتاب می کند و ما به سرعت به وسط داستانی که ادوارد در حال نوشتن آن است پرتاب می شویم.

داستان کتاب ادوارد و ارتباط آن با فیلم حیوانات شبگرد

داستان کتاب حول محور مردی می چرخد ​​و شخصیت مرد کتاب ادوارد تونی نام دارد. تونی شاد و خوشحال سفر را با دخترش و همسرش آغاز می کند. فصل اصلی کتاب ادارد به زودی شروع می شود و در حالی که در داستان درون کتاب هستیم، فضای فیلم به طرز عجیبی تغییر می کند و تغییر می کند و ناگهان در فضایی خشن و گاه حتی سادیستی در فیلم قرار می گیریم. دیر وقت است و تونی با همسر و دخترش در خط وسط راه می رود. فضاسازی در تاریکی شب.

ناگهان سه مرد عجیب و غریب وارد داستان ادوارد و زندگی شخصی خانواده می شوند و سپس شروع به ایجاد مزاحمت برای مرد و خانواده می کنند و باعث ایجاد حس بدگمانی و ناراحتی می شوند.

ابتدا متوجه می شویم که شاید حیوانات شب نشین این سه فرد عجیب و آشفته باشند که دختر و همسر تونی را می دزدند و آنها را در وسط بیابان رها می کنند. بیگانگان ساعاتی بعد برای کشتن تونی برمی گردند اما تونی از ترس آنها را پشت سنگی پنهان می کند.روز بعد تونی جسد همسر و دخترش را برهنه و در آغوش یکدیگر روی تختی قرمز رنگ می یابد. (این بار ایجاد فضای روشنایی روز و روشنایی)

در تمام این لحظات حساس و ناراحت کننده در کتاب ادوارد، سوزان را می بینیم که تحت تأثیر داستان قرار گرفته است و با وجود اینکه سه غریبه به همسر و دختر تونی اشاره می کنند، سوزان دیگر ادامه داستان را نمی خواند. او کتاب را می بندد و با همسر فعلی خود، هاتن تماس می گیرد.

بسیار جالب است که در این مرحله است که متوجه می شویم هاتون در حال خیانت به سوزان است. قبل از اینکه سوزان اجساد شوهر و دخترش را در کتاب پیدا کند، دخترش را صدا می کند. عکس جالبی از یک دختر و معشوقش داریم که در کنار هم دراز کشیده اند، شبیه به آغوش کشیدن اجساد در داستان ادواردیایی، با تم تخت قرمز در تصویر.

با پیشروی داستان کتاب، زندگی گذشته ادوارد و سوزان آشکار می شود. از نحوه آشنایی و ازدواج آنها می توان با شخصیت ها و صمیمیت هر یک از آنها به خصوص خود ادوارد بیشتر آشنا شد. از طرفی می دانیم که ادوارد شخصیتی بسیار رمانتیک، حساس و به قول مادر سوزان ضعیف بود.

نکته اصلی فیلم Nocturnal Animals این است که جیک جیلنهال نقش دو مرد ادوارد و تونی (در کتاب) را بازی می کند، در اینجا می توانید بفهمید که آنها در واقع همان شخص هستند و در واقع ادوارد زندگی خود را نوشته است. داستانی به سبک تونی. از آنجایی که بعداً در صحنه قبلی سوزان نشان می دهد که از ادوارد به خاطر نوشتن درباره خودش انتقاد می کند، ادوارد روشن می کند که همه باید همین کار را انجام دهند.

رمزگشایی فیلم حیوانات شبگرد

پس باید بدانیم که داستان کتاب در واقع داستان زندگی ادوارد است ادوارد گذشته را اینگونه برای او توضیح می دهد اما چه اتفاقی افتاد؟ پاسخ این است که قبلاً مادر سوزان با ازدواج او با ادوارد مخالفت می کند زیرا سوزان بعد از چند سال این همه بورژوا را در زندگی او می خواهد و معتقد است که ادوارد آن مردی نیست که چنین زندگی را برای او ایجاد کند. اما سوزان هرگز نمی خواهد شبیه خودش باشد مادر با ادوارد ازدواج می کند و بعد از چند سال متوجه می شود که حق با مادرش بوده است او با مرد دیگری به نام هاتون آشنا می شود و ادوارد را ترک می کند

نقد فیلم گذرگاه قصاب | Butchers Crossing 2022
بیشتر بخوانید

بعد از این اتفاق ما منظره بسیار زیبایی داریم. جایی که ما می دانیم که حیوانات شب زنده در واقع می توانند مستقل باشند. دوست یا همکار سوزان به سراغش می آید و می پرسد که آیا دوباره با مشکل خواب مواجه شده است و سوزان می گوید که این بی خوابی چیز جدیدی نیست و شوهر سابقش (ادوارد) او را حیوان شبانه خطاب کرده است.

این صحنه نشانه های زیادی دارد. به عنوان مثال، رنگ مو و آرایش سوزان بسیار شبیه به نوعی روباه است که به عنوان یک حیوان شبگرد شناخته می شود و این شباهت به وضوح در فیلم از عمد گنجانده شده است. تم قرمز در این صحنه، زن برهنه در نقاشی، موهای قرمز آتشین و لاک ناخن در لباس سفید یادآور صحنه قبلی فیلم است. ما همچنین به گالری سوزان اشاره کردیم که در مورد مرده سوزان در این اشراف بحث می کند. مرده که خود او با این سطور تصدیق کرد:

? Do you ever feel like your life has turned into something you never intended

در اینجا متوجه می شویم که منظور از  حیوانات شبگرد سوزان میباشد. سوزان مانند سه بیگانه قاتل در رمان، فرزند متولد نشده ادوارد و ادوارد را می کشد. سقط جنین ادوارد سردرگمی فیلم را کاملاً پر می کند. در گذشته ادوارد تبدیل به یک فرد کاملاً ناتوان و ضعیف شده است و سوزان را می بینیم که به سمت خیانت و فراموشی حرکت می کند و اکنون تصمیم می گیرد با ادوارد نباشد و فرزند ادوارد را سقط می کند.

بررسی داستان و قصه فیلم Nocturnal Animals

ما در کتاب ادوارد 3 حیوان شبگرد داریم. سه نفری که زندگی ادوارد را خراب می کنند و از شخصیت ضعیف او برای صدمه زدن به او استفاده می کنند، مادر سوزان هستند که سوزان را از ازدواج با ادوارد منع می کند قبل از ازدواج با او و باعث می شود سوزان عاشق ادوارد شود و شخصیت او را زیر سوال ببرد. . او ضعف ادوارد را در مواجهه با مرگ پدرش مثال می‌زند و نشان می‌دهد که ادوارد یک شخص واقعی در پاکت نیست.

هاتن که سوزان پس از ازدواج با او آشنا شد و شروع به خیانت به ادوارد کرد و حتی انگیزه اصلی سوزان برای سقط جنین فرزند ادوارد هاتون بود و در نهایت و بالاتر از همه سوزان … از همان ابتدا، ال هنگام خواندن داستان های ادوارد می نوشت. شروع به تخریب او و از بین بردن اعتماد به نفس او کرد و سپس با خیانت و سقط به کودکی که باردار بود، ادوارد را به بدترین شکل ممکن کتک زد و از او جدا شد.

حالا این سه شخصیت از کتاب «حیوانات شبگرد» ادوارد به صورت تمثیلی دوباره اختراع شده اند. تونی که در واقع ادوارد بود با همسرش لورا و دخترش هند سفر کرد. سفری که استعاره ای از آغاز زندگی بود… در نیمه های شب با همان سه شخصیت بیگانه آشنا می شوند.

نقد فیلم شنای پروانه | سر و صدای بسیار برای هیچ
بیشتر بخوانید

دوباره به یاد بیاورید که ادوارد به خاطر زنگ بیدار شدنش در یک شب گرم به او لقب جانور شب زنده داری را داده است. این سه نفر واقعاً برای سوزان و اطرافیانش استعاره هستند. شخص اصلی «ری» به معنای سوزان و «ترک» است، استعاره ای از مادر سوزان و البته «لو» که به هاتن اشاره دارد. فراموش نکنید که در زندگی فعلی سوزان هاتون، شوهرش به او خیانت کرد و در کتاب بارها اشاره شده است که لو به ری خیانت کرده و او را به یک مامور فروخته است.

این سه مردی هستند که زن و دختر تونی را دزدیدند، به آنها تجاوز کردند و در نهایت آنها را کشتند و تونی حتی نتوانست با آنها روبرو شود، وقتی آنها قصد کشتن او را داشتند فقط پنهان شد. در کتاب ادوارد شخصیت دیگری داریم. برای نجات تونی یک کارآگاه تگزاسی به نام بابی (با بازی مایکل شانون) است. کارآگاه جنبه انتقام جویانه شخصیت ادوارد است و در واقع استعاره ای از نیمه شجاع شخصیت ادوارد است. او در کتاب به تونی پیشنهاد داد که این سه نفر را بکشد.

جالب اینجاست که این کارآگاه سرطان داشت و به سرعت در حال مرگ بود، یعنی وضعیت ادوارد ضعیف بود. کارآگاه را می توان نمادی از کتاب ادوارد نیز دانست. ادوارد از طریق کتاب می خواهد از سوزان انتقام بگیرد و کارآگاه که (شاید مانند دوران نویسندگی ادوارد) چیزی برای از دست دادن ندارد، وسیله ای برای انتقام از حیوانات شب زنده داری می شود.

فیلم حیوانات شبگرد

” لحظه شیرین انتقام ” در فیلم Nocturnal Animals

نقشه طبقه موزه ای که با سوزان داریم، تصویری از گاو زیر باران و RETURN را نشان می دهد که با حروف درشت نوشته شده است… روی دیوارها، نقاشی ها، حتی لباس ها. همه زنان صحنه سیاه و سفید هستند و سیاه و سفید نماد خوبی و بدی شده است.

خوبی ها و بدی ها و نمادگرایی واضح تر می شود زیرا افرادی که در اتاق سیاه پوش هستند موافقت می کنند یک کارمند را اخراج کنند، در حالی که سوزان با پوشیدن لباس سفید و نماد خوبی، نظر قبلی خود را تغییر می دهد و او را از کار باز می دارد. مرد می شود، وقایع زمانی رخ می دهد که سوزان مدام به درد و رنج تونی در داستان فکر می کند. این پیچ و تاب خیر و شر پس از انتقام بسیار شبیه پشیمانی یکی از قاتلان داستان انتهای کتاب است. بدیهی است که پشیمانی فایده ای ندارد…

در داستان کتاب شاهد صحنه مبارزه زیبای بین تونی و روی (یکی از قاتلین) هستیم. بلافاصله کتاب از دست سوزان می افتد و به گذشته می رویم و بین ادوارد و سوزانو گفتگو می کنیم. در اینجا سوزان دوباره متوجه می شود که شاید جانوران شب زنده داری کسی نیستند جز خودش… از داستان کتاب به گذشته برمی گردد و همچنان به ایجاد ارتباط بین شخصیت ها و صحنه های داستان ادامه می دهد و زندگی ادوارد کاملاً واضح است. در پایان کتاب ادوارد، تونی برای انتقام می رود و در نهایت در جایی که به همسر و دخترش تجاوز شده بود با ری روبرو می شود.

این کتاب نشان می‌دهد که ری با فشار دادن ماشه با یک مانع به سر تونی می‌زند و در نهایت تونی به طور تصادفی با بیهوش شدن و خودکشی به خود شلیک می‌کند. در واقع چنین می دانند که او برای انتقام گیری ضعیف تر از آن بود و انتقام او را کشت. سوزان با خواندن کتاب ادوارد بیشتر و بیشتر از بی عدالتی که در حق ادوارد کرده است آگاه می شود.

نقد فیلم Tenet - تنت | اثر پیچیده کریستوفر نولان
بیشتر بخوانید

او در پایان پیام خود می نویسد که او برای ملاقات با ادوارد در سه شنبه شب پیام می فرستد، زیرا او چیزهای زیادی برای بحث دارد. ادوارد، “سوزان، “عشق است” تا پایان فیلم، تام فورد بدون اغراق زیباترین و مشکوک ترین افکار را خلق می کند، مخاطب متاثر از غم و ترس حاکم بر فضای این داستان جذاب می شود. فقط در یک سطح و البته این نوع حرکت در نوع ترس بسیار رایج است.

با این حال، تام فورد به عنوان کارگردان فیلم حتی بدون این کلیشه ها تنش بی نظیری ایجاد می کند. سوزان آنقدر غرق داستان است که دخترش را در دنیای واقعی صدا می کند و حالش را می پرسد… تقارنی که ادوارد در داستانش با زندگی واقعی انجام داده بی نظیر است و نفس خواننده را بند می آورد.

اجرای بی نظیر جیک جیلنهال حتی از امی آدامز هم پیشی گرفته است. ترس در شخصیت تونی نهادینه شده است. شکایات منحصر به فرد و تاثیر آنها در صدای تونی و در صحنه ای که ادوارد با سوزان در مورد کتابش بحث می کند، آنقدر طبیعی و انسانی در صدای ادوارد انجام می شود که دل شما برای این شخص به درد می آید، نه، غیر ممکن است. در کتاب، با وجود اینکه تونی با عصبانیت بر سر ری فریاد می زند و او را می زند، با وجود اینکه در موقعیت قدرتمندی قرار دارد، ضعف، بدخواهی و ترس در اعمال، گفتار و فریادهای او مشهود است.

سئوال نهایی داستان اما پیچیده تر از این موارد بیان شده است.

آیا ادوارد فیلم حیوانات شبگرد همان آدم ضعیف گذشته است؟

در کتاب، تونی به ری شلیک می‌کند، اما با وجود داشتن سلاح و زندانی بودن، ری در سرش مورد اصابت قرار می‌گیرد. او شاهد مرگ ری است، یعنی در حال حاضر به اندازه کافی هوشیار نیست که از انتقام خود لذت ببرد و زمانی که به هوش می آید، به اسلحه خود برخورد می کند که در نتیجه به خود شلیک می کند و می میرد.

انتقام تونی را نابود می کند، اما او حتی از انتقام لذت نمی برد، اوایل در صحنه ای که لو و ری هر دو او را می گیرند، به دلیل ضعفش از او فرار می کنند و وقتی روی زمین است، می نشیند و گریه می کند. . او ضعف خود و تأثیر آن را در مرگ دختر و همسرش کاملاً می پذیرد.

در دنیای واقعی، ادوارد کتاب را می نویسد، با سوزان صحبت می کند و به اشتباه خود پی می برد و در پاسخ به ایمیل سوزان، می نویسد که سه شنبه عصر موافقت کرده و فقط از او پرسیده است که کی و کجا. سوزان این بار با فیلم اول متفاوت به نظر می رسد، هیچ شباهتی به زن بی روح فیلم اول ندارد، وقتی با ادوارد ملاقات می کند، لباسی سبز به تن دارد که نشانه زندگی جدید است. سوزان چند دقیقه ای در رستوران منتظر ادوارد بود. زمان گذشت و از ادوارد خبری نشد. او با سوزان مقابله نکرد.

در اینجا نویسنده و تهیه کننده فیلم حیوانات شبگرد قطعه پایانی پازل را به مخاطب می دهد و ادوارد را بر اساس تجربه مخاطب قضاوت می کند. ادوارد که فقط در دو خط زمانی وجود داشت. توجه داشته باشید که ما ادوارد را در هیچ یک از تایم لاین های فعلی نمی بینیم.

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

بیست + سه =