فیلم فانوس قرمز را بالا ببر (1991) ، مانند فیلم ژاپنی “زن در تپه های شنی” (1960) ، درباره بردگی جنسی است. در هر دو فیلم ، قهرمان داستان وارد سیستم بسته ای می شود که از آن راه فراری وجود ندارد و زندگی بر اساس “رسوم” قدیمی تأسیس می شود. در فیلم ژاپنی ، زنی مردی را اسیر می کند که شب را در خانه خود در ته حفره ای در بیابان سپری می کند و صبح متوجه می شود که نردبان فرار برداشته شده است.
در فیلم فانوس قرمز را بالا ببر ، یک دانشجوی 19 ساله دانشگاه بعد از مرگ پدرش تحصیل را رها می کند. وقتی نامادری اش حاضر نیست از او حمایت کند ، او قبول می کند که صیغه یک مرد ثروتمند-“معشوقه چهارم” او شود. هر چهار صیغه در خانه ای زندگی می کنند که اجازه خروج ندارند.
نقد فیلم فانوس قرمز را بالا ببر
دشوار است بگویم که هر دو فیلم چقدر واقع بینانه در نظر گرفته شده است.
من همیشه “زن در تپه های شنی” را به عنوان یک مثال می خواندم ، اگرچه شواهدی وجود دارد که نشان می دهد مردم در چنین پناهگاه های بیابانی زندگی می کنند یا می کردند. فیلم فانوس قرمز را بالا ببر ژانگ ییمو در چین در سال 1920 روی می دهد ، زمانی که صیغه ها امری عادی بود ، اما من گمان می کنم شرایط این خانه خاص ، محل اقامت طولانی مدت خانواده ثروتمند چن ، منحصر به فرد است.
در فیلم فانوس قرمز را بالا ببر گونگ لی بازی می کند که پس از بازی های جلب توجه در فیلم های “جو دو” و “زنده” ژانگ ییمو واقع گرایانه و زمینی ، با این فیلم به ستاره اصلی چین تبدیل شد. او زیباست و زیبایی او یکی از موضوعات فیلم است که کارگردان با اراده از آن عکس می گیرد.
فیلم فانوس قرمز را بالا ببر در داخل دیوارهای سنگی و کاشی خاکستری مجموعه چن اتفاق می افتد ، جایی که استاد در خانه مرکزی زندگی می کند و هریک از چهار معشوقه خانه ای دارند که خودشان به داخل حیاط مرکزی باز می شوند. این خانه یک پس زمینه خنثی است ، گاهی اوقات پوشیده از باران یا برف است ، اما فضای داخلی چهار آپارتمان با رنگ های غنی ، قرمز روشن بیشتر دیده می شود ، به طوری که برای ورود به یکی از این حوزه ها باید در فضایی قرار بگیرید که از نظر بصری مشخص شده است. شور.
اگرچه تصاویر زیادی از معماری این خانه وجود دارد ، اما به طرز عجیبی نمی توان به خوبی از وسعت و چیدمان آن مطلع شد. به نظر می رسد مانند Gormenghast در همه جهات به طور نامحدود گسترش می یابد ، گویی در جهت نگاه ما در حال گسترش است. بیشتر فعالیتها روی پشت بامها اتفاق می افتد که در هزارتوی راهروها و پله ها متصل شده اند و شامل یک خانه کوچک شوم است که گفته می شود زنان در آن مرده اند-البته در گذشته ، البته.
شخصیت گونگ لی ، به نام سونگلیان ، بلافاصله با خدمتکار یانیر (کنگ لین) ، که مورد علاقه استاد است و آرزو دارد روزی خودش معشوقه شود ، روی پای اشتباه می رود. دوومو اصلی خانواده سونگلیان را به ملاقات با دیگر زنان می برد: اولین معشوقه (جین شویوان) ، مسن تر و مسئول. معشوقه دوم (Cao Quifen) ، که ساده و دلپذیر به نظر می رسد و با چهره بودا توصیف می شود ، و معشوقه سوم (He Caifei) ، یک خواننده اپرا که هنوز جوان و زیبا بود-و حسود.
نقد فیلم فانوس قرمز را بالا ببر
بیشتر از آداب و رسوم خانواده تشکیل شده است. کارها همیشه به این صورت انجام می شده و همیشه نیز خواهد بود و البته خدمتگزاران بیشتر از استاد به این رسوم احترام می گذارند. استاد در این مورد به ندرت دیده می شود. خانواده به عنوان فرمت اراده او عمل می کند که به نظر می رسد او حتی در غیاب هم حضور دارد. او آنقدر گریزان است که چندین نقد فیلم در واقع می گویند او هرگز دیده نشده است ، اگرچه او در چندین عکس بلند ، یا از پشت ، یا پشت پرده های آویزان مبهم است.
در یک صحنه ، ما در واقع می توانیم صورت او را ، به طور نامشخص ، در یک عکس متوسط ببینیم. با این حال ، او به عنوان یک فرد تبدیل نشده است ، و شاید نکته این باشد که سلطه پدرسالارانه او آنقدر کامل است که در این خانه کمتر به عنوان یک شخص کار می کند تا به عنوان یک صاحب منصب.
سه معشوقه اول با رسیدن سونگلیان در تعادل ناراحت کننده زندگی می کنند و او کاتالیزور مشکلات می شود. او می آموزد که وقتی استاد معشوقه ای را که دوست دارد برای شب انتخاب کند ، یک فانوس قرمز در بیرون خانه او قرار می گیرد.
(مردی که وظیفه دارد موقعیت شبانه فانوس را اعلام کند ، از شدت چشمگیری و اهمیت برخوردار است.) معشوقه خوش شانس سپس ماساژ پا را دریافت می کند و اجازه دارد فهرست روز بعد را تعیین کند. رقابت بزرگی برای انتخاب وجود دارد و سونگلیان سرانجام فتنه هایی را در درون فتنه ها کشف می کند-حتی وقتی می آموزد که نمی تواند به کسانی که فکر می کند دوستانش هستند اعتماد کند.
عجیب است که چگونه این زنان کاملاً در برابر وضعیت خود ، اراده ارباب و “رسوم” خانواده تعظیم می کنند و یکدیگر را دشمن خود می کنند. ممکن است یک پیام فمینیستی در اینجا وجود داشته باشد ، اما به خوبی در درام سطحی داستان پنهان شده است. ژانگ ییمو با یک جهان عمداً محدود (بر اساس رمان “همسران و صیغه ها” توسط سو تانگ شروع می کند) ، و با تعمیق بیشتر آن از طریق شناخت روزافزون ما از شخصیتهای زن ، و نحوه پیچیده شدن و شکل دادن آن ، آن را بزرگتر می کند.
آنها علیرغم استفاده حسی از رنگ و زیبایی زن ، فیلم به هیچ وجه از نظر جنسی جنسی ندارد. بدون برهنگی ، بدون معما ، تقریباً بدون لمس کردن. (به طرز باورنکردنی ، این موضوع در فیلمی که دارای رتبه PG است) تهیه می شود!) یک یا دو صحنه کوتاه از تختخواب در پشت پرده های مبهم پنهان می شود.
ما می دانیم که تجاوز جنایت خشونت است ، نه جنسیت ، و ” فیلم فانوس قرمز را بالا ببر ” این را نشان می دهد ، زیرا این زنان اساساً تحت تأثیر موقعیت خود در یک جامعه تحت سلطه مردان مورد تجاوز قرار می گیرند که آنها را به عنوان اسیر اقتصادی نگه می دارد.
بنابراین فیلم فانوس قرمز را بالا ببر عاقلانه نه بر خود جنسیت ، بلکه بر وضعیتی که آن را تنظیم و ارزش می گذارد تمرکز می کند. حتی این حس وجود دارد که استاد صیغه های خود را نه برای لذت بردن از دیدن همه آنها در محل خود و یادآوری وظایف آنها. (البته یکی از آنها تولید فرزندان پسر است.)
فیلم فانوس قرمز را بالا ببر به یک پیش درآمد و پنج قسمت تقسیم شده است ، همه به جز یک قسمت با نمای نزدیک سونگلیان به پایان می رسد. این تجربه او است و ما می بینیم که او برای جایگاه خود در میان معشوقه ها می جنگد ، نقشه های علیه او را کشف می کند ، علیه یکی از معشوقه های دیگر اتهام زخمی می زند و علیه سیستم به راه می افتد.
نقد فیلم فانوس قرمز را بالا ببر
من معتقدم که این فیلم سرسبز و زیبا است ، نه تند و برهنه-که داستان آن بیشتر از فاحشه خانه های فاخر آن زمان شامل تجمل می شود-این نشان می دهد که مردان اشتباه می کنند که رفتار نادرست با زنان را به دلیل “. چقدر خوب با آنها رفتار می شود. “
من یک فمینیست رادیکال نیستم و همانطور که شنیده ام اعتقاد ندارم که تمام رابطه جنسی تجاوز است و همه مردان تجاوزگر هستند. من به “زن در تپه های شنی” اشاره کردم زیرا یک استدلال متقابل جذاب را ارائه می دهد ، که در آن مرد گرفتار است زیرا کار او برای حمایت از زن و سیستم اقتصادی که او به آن تعلق دارد مورد نیاز است. در هر دو مورد ، یکی شامل یک مرد ثروتمند و دیگری یک زن فقیر است ، پول الهام بخش سلطه است.
ژانگ ییمو (متولد 1951) یکی از اعضای “نسل پنجم” فیلمسازان چینی است ، کسانی که پس از انقلاب فرهنگی کار خود را آغاز کردند و با جامعه چین در مکانی بازتر و هنرمندانه تر از آنچه در اوج مائوئیسم مجاز بود برخورد کردند. همه فیلم های این نسل از سوی مقامات چینی برای اکران گسترده داخلی تأیید نشدند ، اما آنها منبع ارزشمندی برای مبادلات ارزی بودند و بینندگان جهانی پیدا کردند.
” فیلم فانوس قرمز را بالا ببر ” با شیر نقره ای در ونیز مساوی شد و نامزد اسکار شد. او با “برای زندگی” (1994) ، همچنین با بازی گونگ لی ، در داستان یک قمارباز وسواسی که همه چیز را از دست می دهد و سپس یک بازگشت فوق العاده در زمان جنگ انجام می دهد ، دنبال کرد. پس از موفقیت “Qui Ju” ، “Ju Dou” ، “To Live” و این فیلم ، همه با ژانگ ییمو ، گونگ لی در چن کایگ ، یکی دیگر از اعضای نسل پنجم ، در فیلم فوق العاده “خداحافظ صیغه من” (1993) کار کرد. به تعداد کمی از بازیگران زن در چنین مدت کوتاهی چنین دستاورد هنری دارند.
اگر کارگردانان و بازیگران این انفجار خلاقیت هرگز از آن زمان تا به حال با آن برابر نبوده اند ، شاید به این دلیل باشد که آنها در اصل از سرخوردگی طولانی که قبل از شروع هنرهای چین تجربه کرده بودند ، الهام گرفته بودند. ” فیلم فانوس قرمز را بالا ببر ” بسیار مستقیم و زیبا ، با چنین اعتماد به نفس و با شواهد کمی برای سازش گفته می شود. این محصول زمانی است که صنعت فیلم جدید چین می تواند از چنین کاری حمایت کند ، اما هنوز مداخله در آن را یاد نگرفته است.
منبع با دوربین
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم پدرخوانده 1 | The Godfather | عزیمتی به عظمت هنر هفتم | فیلم داستانی از عشق و آرزو | منتقدان هالیوود ریپورتر 20 فیلم برتر جشنواره کن 2021 را اعلام کردند | نقد انیمیشن The Croods: A New Age | انیمیشن خانواده کرودها : عصر جدید | حقایق سه گانه فیلم پدرخوانده | نقد فیلم گودزیلا علیه کونگ | دوره باروک در موسیقی | بهترین کتاب های ادبیات هند | فیلم مراسم جدید | نقد و بررسی بازی The Last Of Us | نقد فیلم سانست بلوار