در روز سوم اکران آثار چهلمین جشنواره فیلم فجر در مشهد، دو فیلم «ماهان» و « فیلم ملاقات خصوصی » به نمایش درآمدند. فیلم «ماهان» به معنای واقعی کلمه ماقبل نقد است؛ اثری با فیلمنامه بینهایت سست، بازیهای بد و کارگردانی سهلگیرانه. فیلمسازی پیچیدهتر از کاری است که خانواده شاه_حاتمی در ماهان انجام دادهاند.
با نقد فیلم ملاقات خصوصی با بامدادی ها همراه باشید.
« فیلم ملاقات خصوصی » فیلم دوم امروز، اثری درجهیک و بسیار کمنقص است. فیلمی که بعضی عناصر آشنای فیلمهای جنوبشهری را دارد، اما در نهایت روی پای خود ایستاده. امید_شمس در نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند، با بیانی تصویری و غیرشعاری، قصهای را روایت میکند که #فیلمنامه آن به دقت پرداخت شده است.
انتخاب بازیگران فیلم ملاقات خصوصی هوشمندانه و در جهت تداعی آثار قبلی آنهاست، هرچند نقشهایی تکراری را در کارنامه پرینازایزدیار و هوتن_شکیبا ثبت میکند. این فیلم با قابهایی تماشایی و روایتی متفاوت از عشق، اگر در ۳۰ دقیقه پایانی، کمی کوتاهتر و خوشریتمتر شود، از شانسهای گیشه خواهد بود.
اینکه فیلمی مانند « فیلم ملاقات خصوصی » میشود پدیدهی جشنواره و منتخب تماشاگران، به این معنا نیست که با فیلم قدرتمندی طرفیم، بلکه ثابت میشود هنوز هم عاشقانهها جواب میدهند و از آن مهمتر ثابت میشود که عشقهای فیلمفارسیوار در خون ماست! در طی فیلمهای جشنوارهی امسال، انواع و اقسام صحنههای عاشقانه ـ اروتیک را شاهد بودیم.
عجیبترینش لواشک خوردن شخصیت دختر در «نگهبان شب» (رضا میرکریمی) بود. فیلمهای امسال پر است از این لحظههای مثلاً عاشقانه. حتی فیلمی معمایی مانند «شب طلایی» (یوسف حاتمیکیا) نیز داستانکی عاشقانه را به امید جلب مخاطب، زورکی به خودش سنجاق میکند.
.
بیش از بیست دقیقهی ابتدایی « فیلم ملاقات خصوصی » اختصاص داده شده به مکالمههای تکراری دختر و پسر داستان با بازیهای پریناز ایزدیار و هوتن شکیبا. دیالوگهای عاشقانه با عشوههای ایزدیار و زبانریزیهای گاه لوس شکیبا، بستر مناسبیست برای جلب مخاطبی که گفتم در ذاتش لحظههای عشقی ـ اروتیک فیلمفارسیها رخنه کرده است.
همین لحظههای آبکی، در زندان هم به شکلی دیگر تکرار میشوند و دقایقی طولانی را به خود اختصاص میدهند. آن وسط هم داستانی داریم که خیلی زود میشد به آن پرداخت و زود هم میشد تمامش کرد. در حال حاضر، « فیلم ملاقات خصوصی » دستکم پنج بار باید به اتمام میرسید اما ظاهراً کارگردان دلش نیامده این کار را بکند.
.
یک بار استوری کرده بودم که چهگونه میشود پریناز ایزدیار دختر سیاوش چراغیپور باشد؟ این یک شوخی کاملاً جدی بود.
فیلمساز حتی نتوانسته بازیگرانش را درست انتخاب کند. نمیفهمم این خانواده چه جهش ژنتیکیای داشتهاند که یکیشان شده ایزدیار و دیگری شده آن پسر بدنساز که کلاً به هیچکس شبیه نیست، جز خودِ فیلمساز! اینها ریزهکاریهاییست که فیلم را باورناپذیر میکند.
حضور تکراری ایزدیار و از آن بدتر شکیبا، با آن نگاههایی که داستان فیلم را در همان خط اول لو میدهند، کار را بدتر کرده است.
.
تیتر خبرهای این چند روز، نگاه عاشقانهی نوید محمدزاده به فرشته حسینی طی برگزاری نشست خبری «دستهی دختران» بود.
داستانسرایی رسانهها از نگاه عادی محمدزاده به حسینی، همان کاریست که در فیلمی مانند « فیلم ملاقات خصوصی » هم اتفاق میافتد، در فیلمهای دیگر هم؛ هیچ عشقی در کار نیست، فقط دربارهی عشق حرف زدن، دراماتیک و جذاب است. آنهم عشقهای فیلمفارسیوار!
منبع پیج رضا حقی
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم Annette | بهترین کتاب های ادبیات مصر | نقد فیلم ورود (Arrival)، رستگاری در دقیقه نود | فیلم روانی | Adobe Photoshop | کسب درآمد از کوچینگ | بهترین فیلم های فرانک کاپرا | نقد فیلم بی نهایت | فرق بین ریتم و هارمونی | نقد فیلم لبوفسکی بزرگ | شاهکاری ماندگار