“پول بزرگترین شر از همه است” یک ایده آشنا ، قابل گفتگو است و سریال محدود ” مینی سریال نیلوفر سفید ” مایک وایت این مشاهدات را در اواخر مرحله سرمایه داری سرمایه داری به سناریوهای ناراحت کننده ، آشکار ، بصیرت و همدلانه در یک جزیره تبدیل می کند از افراد ممتازی که به طور متفاوتی از میزان هوای خود واقعاً تصفیه شده آگاهی دارند.
بازیگرانی که وایت جمع کرده بازی تعادل در سیمهای نازکی است که بین ترس و وحشت ، تراژدی و کمدی پیچیده شده است و نوشتن آن به طور مداوم دقیق ، تاریک خنده دار و کاملاً غیر احساسی در مورد راه هایی است که بشر آگاهانه و ندانسته به یکدیگر آسیب می رساند. به طور متناوب خنده دار و دلهره آور ، “مینی سریال The White Lotus” یک ساعت خوب نیست ، اما یک تماشای ضروری است.
وایت ، که با بازی “روشنگر” لورا درن ، گنجینه ای در بایگانی HBO باقی مانده است ، برای سریال محدود شش قسمتی ” مینی سریال نیلوفر سفید ” که اولین نمایش آن در 11 ژوئیه است ، به شبکه برمی گردد. تیتراژ ابتدایی سرنخ ” مینی سریال The White Lotus” شما به ذهنیت سریالی که گاهی اوقات ظریف و گاه پررنگ “ثروت باعث پوسیدگی می شود” می پردازید: طرح های زیبا و تصویر زمینه گرمسیری از گل ، آناناس ، ایگوانا و پلنگ به طور یواشکی به صحنه های زوال تبدیل می شوند. مارها در میان دسته موز پنهان می شوند. میوه ها روی تاک می پوسند.
کاترپیلارها برگها را می خورند تا لنگ و آویزان شوند ، دچار لک و مات شوند. چتر دریایی در اطراف مردم پیچیده می شود ، جلبک دریایی ماهی را خفه می کند و یک خدمه سه نفره با قایق خود در برابر موج تورم می جنگند. آیا آنها آن را تمام می کنند ، یا به زیر کشیده می شوند؟
مینی سریال نیلوفر سفید
“لوتوس سفید” این سوال را ، در تجسم واقعی و مجازی ، بر دوش هر شخصیتی می گذارد که با قایق اجاره ای به هتل خلوت و منحصر به فرد وایت لوتوس در هاوایی می رسد. در یک صحنه “افتتاحیه کوچک بزرگ” مانند صحنه افتتاحیه ، “لوتوس سفید” به اشتراک می گذارد که کسی در اینجا می میرد و سپس یک هفته به عقب می پرد.
در میان مسافران خانواده Mossbacher ، متشکل از مدیر عامل فناوری نیکول (کونی بریتون) ، همسر مارک (استیو زان) ، دختر سال دوم دانشگاه اولیویا (سیدنی سوئینی) و دوست او پائولا (بریتانی او گرادی) و پسر نوجوان کوین (فرد هچینگر) ) همچنین شین (جیک لسی) و راشل پاتون (الکساندرا دادداریو) و تانیا عزادار تانیا مک کوئید (جنیفر کولیج) ، که تازه خاکستر مادرش را برای پخش به اقیانوس آورده است ، در تعطیلات به سر می برند.
این سه مهمانی دوست نیستند ، اما آنها با یکدیگر آشنا هستند به گونه ای که ممکن است افرادی که از کنار ساحل ، بار ، آسانسور یا راهرو عبور می کنند ، باشند. آنها یکدیگر را به عنوان همان نوع مردم می شناسند ، همه بخشی از ثروتمندان بزرگ که توانایی تهیه این نوع مکان را دارند.
در همین حال ، کارمندان White Lotus قصد دارند ، همانطور که آرماند (موری بارتلت) مدیر تفرجگاه ظریف و ظریف ، به کارمندان در قسمت اول “ورودها” ، “عمومی تر” می گوید. هدف ، آرموند توضیح می دهد ، این است که “در پشت ماسک هایمان به عنوان یاران خوشایند و قابل تعویض ناپدید شویم … هدف این است که برای مهمانان تصور کلی از ابهام ایجاد کنیم که می تواند بسیار راضی کننده باشد.”
شاید این رویه تجاری خوبی باشد ، و برای کشوری مانند هاوایی – که در جهانگردی زنده مانده و مبارزه شهروندانش علیه افراد غیر ثروتمند غنی در جریان است – این چیزی است که گردشگران ثروتمند را راضی نگه می دارد. اما سپس آرماند آن را یک قدم جلوتر برد ، و بارتلت تحویل خط تلخی را ارائه می دهد که فاصله بین کارکنان و توریست ها را کاهش می دهد: “آنها هر آنچه می خواهند می گیرند ، اما حتی نمی دانند چه می خواهند. یا چه روزی است یا جایی که آنها هستند ، یا ما کی هستیم ، یا اینکه f ** k در جریان است. “
مینی سریال نیلوفر سفید
نقاب آرموند برای تحمل هوی و هوس ، خواسته ها و شکایات مهمان شروع به لغزش می کند ، و رفتارهای جنون آمیز او باعث نگرانی مدیر آبگرم بلیندا (ناتاشا روتول) می شود. او اعتقاد جدی به سلامت جامع دارد و بیش از حد برای حقوق کم کار می کند ، اما آرزو دارد روزی شغلی افتتاح کند که پیشنهادات آبگرم را برای همه مقرون به صرفه کند. (اگر کار انفجاری Rothwell در “ناامن” تنها آگاهی شما از او به عنوان یک بازیگر است ، آماده باشید تا او با کار ظریف و کشدار خود شما را از اینجا دور کند.
آخرین لحظه روی صفحه شما را آزار می دهد.) و در طول دوره هفته ، آرماند ، بلیندا و دیگر اعضای ستاد هتل به مدار میهمانان ، روان رنجوری ها و خودخواهی هایشان کشیده می شوند ، بیشتر اوقات به بدتر و به ندرت بهتر.
شاید ایده تماشای گروهی از افراد ثروتمند برای انجام کارهای افراد ثروتمند باعث ناراحتی افراد کم رنج و طولانی مدت به نظر خسته کننده برسد. اما ” مینی سریال نیلوفر سفید ” همان نتهای “Parasite” ساخته بونگ جون هو را می زند و با ایجاد تفرقه در طبقه بندی شخصیتهای خود و ارائه همدلی و همدردی با افرادی که گرفتار سیستمها ، الگوها یا رفتارهایی هستند که می توانند فرار نمی کنی آیا مهمانان هتل بی رحم هستند؟ به روشی که دون دراپر به مایکل گینزبرگ گفت که اصلاً به او فکر نمی کند ، بله.
Lacy’s Shane ، در یک خانواده نخبه به دنیا آمد و دائماً همسر جدید راشل را ناراحت می کند که چرا سرگرم نمی شود ، با یک شکایت کوچک از آرموند دشمن می کند. تانیا ، که آسیب ها و روان رنجوری های خود را با لایه های براق لب برهنه و قهوه های طراح پوشانده است ، بدون اینکه هرگز از او س askingالاتی در مورد خودش بپرسد ، به بلیندا به عنوان شفابخش معنوی خود می پرد. اولیویا و پائولا با خواندن جودیث باتلر و فرانتس فانون ، خواندن مواد مخدر و شیطنت اولیویا و پائولا به خاطر معاشقه با یک کارگر هتل دچار یک جنجال می شوند.
در هر یک از این روابط ، وایت عمیقاً و عمیق تر به آنچه که همه این افراد را ناراضی می کند ، می پردازد و هر قسمت به یک دیدگاه جدید تبدیل می شود و ماهرانه آرایه ای از تعادل را متعادل می کند. از نگاه پائولا ، ما باسباکرها و امتناع جدی آنها از تصدیق امتیازات خود را می بینیم. از نگاه مارک ، ناامیدی او از ازدواجش و این واقعیت را می بینیم که نیکول به جای شوهر با او مانند کمک استخدام شده رفتار می کند.
مینی سریال نیلوفر سفید
از نگاه کوین ، ما یک ارتباط واقعی با یک رسم خاص هاوایی و یک احساس واقعی از هدف را می بینیم که پائولا و اولیویا فقط با تئوری سیاسی خود به آن اشاره کرده اند. گروه بازیگران نما را بعد از نما می ریزد و نتیجه ترکیبی از اجراهایی است که تقریباً جهانی جذاب هستند. Rothwell ، Coolidge و Daddario بسیار عالی هستند ، به طوری که Coolidge’s Tanya به نوعی پوست ناخوشایند و کاملاً قابل تعویض است ، و Daddario راشل را با وحشت چراغ های جلو و عقب از تصورات و انتظارات شوهرش جاسازی می کند.
بریتون در صحنه ای علیه Daddario زنده می شود که باعث می شود شما امیدوار باشید بازیگر سابق شانس بیشتری برای دندان درآوردن در زندگی حرفه ای خود داشته باشد ، در حالی که آخرین صحنه Daddario ممکن است واقعی ترین و دلخراش ترین سریال باشد. و از Mossbachers ، Zahn و Hechinger شیمی عالی به عنوان یک دوتایی پدر و پسر دارند که به هیچ وجه یکدیگر را نمی شناسند و تجربیات تحول آفرین آنها در این جزیره آنها را به جهات مختلفی هدایت می کند.
انتظارات ما از تعطیلات این است که آنها باعث جوان سازی و شادابی مجدد ما شوند ، با این فرض که مکانی که به آنجا سفر می کنیم آرامش خاطر و خودسازی را فراهم می کند که در خانه نمی توانیم پیدا کنیم. ” مینی سریال نیلوفر سفید ” استدلال می کند که خودخواهی و آسیب پذیری در این باور وجود دارد و ممکن است ارزیابی شما در پایان سریال با آنچه شما موافق هستید نباشد. سفید می چرخد ”تعطیلات خوب داشته باشید” هم به برکت و هم به یک نفرین تبدیل می شود ، و ” مینی سریال نیلوفر سفید ” در میان آن افراط رشد می کند.
مینی سریال نیلوفر سفید
منبع سایت مداد
بیشتر بخوانید:
۱۰۰ فیلم برتر مجله هالیوود ریپورتر|تعریف رپرتوار در موسیقی|نقد سریال هانیبال|نقد فیلم حرکت ناگهانی ممنوع|سبک موسیقی ملل|فیلم تعطیلات موسیو اولو|هانا آرنت و کتاب توتالیتاریسم|بهترین کتاب های ادبیات سوئد|بهترین فیلم های فرانک کاپرا|نویسندگان ادبیات پست مدرن|معرفی سریال آینه سیاه|جدیدترین فیلم های اکشن ۲۰۲۱|سریال ویچر|فیلم دراکولای برام استوکر|چایکوفسکی کیست؟