صفحه اصلی > سینمای ایران : نقد فیلم طعم گیلاس
ads

نقد فیلم طعم گیلاس

فیلم طعم گیلاس

نقد فیلم طعم گیلاس

فیلم طعم گیلاس : سال گذشته وقتی کارگردان ایرانی عباس کیارستمی در آخرین لحظه به کارگردان ایرانی اجازه داده شد تا کشورش را ترک کند و در اولین جشنواره جشنواره فیلم جدید ” فیلم طعم گیلاس ” شرکت کند ، درام خوبی داشت. او هنگام ورود به تئاتر مورد استقبال شدید قرار گرفت و دیگری در پایان فیلم طعم گیلاس خود (هرچند این بار مخلوط با مشاجره) مورد تشویق قرار گرفت و در نهایت هیئت منصفه فیلم را به عنوان برنده نخل طلا برگزید.

فیلم طعم گیلاس

فیلم طعم گیلاس

با مقاله نقد فیلم طعم گیلاس با بامدادی ها همراه شوید.

در هتل اسپلندید که در لابی ایستاده بودم ، با دو منتقد مورد احترام من جانتان روزنبام از شیکاگو ریدر و دیو کر از روزنامه نیویورک دیلی نیوز خودم را در اختلاف نظر جدی دیدم. هر دو اعتقاد داشتند که شاهکاری دیده اند. فکر می کردم امپراطور بدون لباس را دیده ام.

بیشتر بخوانید: 100 فیلم برتر تاریخ

برای فیلم طعم گیلاس می توان پرونده ای ایجاد کرد ، اما این شامل تبدیل تجربه تماشای فیلم (که بسیار خسته کننده است) به چیز جالب تر ، افسانه ای درباره زندگی و مرگ است. همانطور که می توان از یک رمان بد فیلم خوب ساخت ، یک فیلم خسته کننده نیز می تواند در یک مرور جذاب فیلم ساخته شود.

داستان فیلم طعم گیلاس

داستان: مردی در رنج روور در حال عبور از میان زمین های بایر خارج از تهران است و در حال عبور از یک منظره بی ثمر صنعتی از سایت های ساخت و ساز و شهرهای مسکونی است که در آن مردانی جوان به دنبال کار هستند. راننده یک جوان نظامی را تحویل می گیرد و از او می پرسد که آیا بدنبال کار است: “اگر به مشکل مالی برخوردید ، می توانم کمک کنم.” آیا این یک وانت همجنس باز است؟ کیارستمی عمداً به ما اجازه می دهد قبل از اینکه ماهیت واقعی شغل را به تدریج مشخص کنیم ، برای مدتی این استنباط را انجام دهیم.

مرد ، آقای بدیعی (همایون ارشادی) می خواهد خودکشی کند. او حفره ای در زمین حفر کرده است. او قصد دارد به آن صعود کند و قرص بخورد. او می خواهد به مرد دیگر پول بدهد تا ساعت 6 صبح بیاید و او را صدا کند. “اگر جواب دادم ، مرا بیرون بکش. اگر جوابم را نداد ، 20 بیل زمین بینداز تا من را دفن کنی.”

بیشتر بخوانید:بهترین فیلم های ویم وندرس

سرباز فرار می کند. بدیع کار خود را از سر می گیرد ، ابتدا از یک حوزوی علمی می پرسد ، که او را رد می کند زیرا خودکشی توسط قرآن ممنوع است ، و سپس یک تاکسیدرمیست مسن. پیرمرد موافقت می کند زیرا برای کمک به پسرش به پول احتیاج دارد ، اما علیه خودکشی بحث می کند. او در مورد مادر زمین و احتیاجات او سخنرانی می کند و از بدیع می پرسد: “آیا بدون طعم گیلاس می توانید کار کنید؟”

نقد فیلم رنگ خدا
بیشتر بخوانید

این ، اساساً ، داستان است. (من نمی دانم که اگر بدی به خواسته خود برسد.) کیارستمی آن را یکنواخت می گوید. گفتگوها بسیار طولانی ، دست نیافتنی و معمایی است. قصد سوتفاهم نیست. این اتومبیل دیده می شود که برای مدت طولانی در زمین بایر رانندگی می کند یا پارک شده و مشرف به ویرانه است ، در حالی که بدیع سیگار می کشد. گفته می شود هر دو شخصیت در یک عکس به ندرت دیده می شوند ، به این دلیل که کیارستمی فیلم را خودش گرفته است ، ابتدا روی صندلی راننده و سپس در صندلی مسافر نشسته است.

مدافعان فیلم طعم گیلاس و بسیاری نیز از تمایل کیارستمی برای پذیرش سکوت ، انفعال ، سرعت پایین ، مشورت ، عدم فعالیت صحبت می کنند. ما یاد می گیریم بینندگانی که مدت کوتاهی توجه دارند بی قرار خواهند شد ، اما اگر به خود اجازه دهیم حس زمان کیارستمی را بپذیریم ، اگر خود را به معضل وجودی شخصیت اصلی باز کنیم ، در این صورت عظمت فیلم را درک خواهیم کرد.

بیشتر بخوانید:فیلم نوبت عاشقی

اما آیا ما اگر با من درگیر شوند ، صبر و حوصله فراوانی با فیلم های طولانی و آهسته دارم. من “تایگا” را مستند به یاد می آورم ، مستندی هشت ساعته در مورد عشایر یورتغولی مغولستان. من از نظر فکری می فهمم کیارستمی چه می کند. من بی صبرانه خواهان اقدام یا حادثه ای نیستم. آنچه احساس می کنم ، این است که سبک کیارستمی در اینجا تأثیرگذار است. موضوع آن را ضروری نمی کند و از آن بهره مند نمی شود.

فیلم طعم گیلاس

فیلم طعم گیلاس

اگر بخواهیم با بدیع احساس همدردی کنیم ، آیا شناخت بیشتر درباره او کمکی نمی کند؟ در واقع ، در مورد او اصلاً چیزی می دانید؟ در ابتدا پیشنهاد می شود که او ممکن است یک همجنس باشد ، چه هدفی را دنبال می کند؟ (نه چه هدفی برای مخاطب – چه هدفی برای خود بدیع؟ مطمئناً او باید آگاه باشد که قصدش از او سو تعبیر شده است.)

و چرا ما باید تیم دوربین کیارستمی را ببینیم – یک استراتژی فاصله آور خسته کننده برای یادآوری اینکه ما یک فیلم را می بینیم؟ اگر یک چیز وجود داشته باشد که ” فیلم طعم گیلاس ” به آن نیازی ندارد ، این یک یادآوری است: فیلم طعم گیلاس چنان پهپادی بی روح است که ما آن را فقط به عنوان یک فیلم بی ارزش تجربه می کنیم.

بیشتر بخوانید:فیلم رودخانه سرخ

بله ، یک احساس انسانی وجود دارد که اساس عمل است. بله ، یک کارگردان ایرانی که فیلمی با موضوع ممنوع خودکشی می سازد باید شجاعت داشته باشد. بله ، ما تحریکات استقلال هنری را در جمهوری اسلامی تحسین می کنیم. اما آیا ” فیلم طعم گیلاس ” یک تجربه تماشای ارزشمند است؟ من می گویم اینطور نیست.

نقد فیلم زیر پوست (Under the Skin) اثر جاناتان گلیزر
بیشتر بخوانید

پایان مقاله نقد فیلم طعم گیلاس

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

«پست قبلی

پست بعدی»

دیدگاهتان را بنویسید

دو × 3 =