این یک داستان جنگی نیست :
هر چند وقت یکبار، یک فیلم داستانی روایی می بینم و با خودم فکر می کنم که اگر به جای آن موضوع فیلم مستند می شد، ممکن بود اثر پربارتری داشته باشد. «این یک داستان جنگی نیست» در واقع این فرضیه خاص را آزمایش میکند و صحت آن را با ادغام مطالبی به سبک مستند که کاملاً طلسمکننده و دلخراش است با لحظات دراماتیک معمولیتر که علیرغم دقت و هوشی که آنها را هدایت میکند،
پفاقد برخی از موارد است، ثابت میکند. فوریت و اصالت مطالب دیگر. نتیجه فیلمی است که تا حدودی سفری ناهموار است، هرچند در نهایت نشان میدهد که در نهایت پاداش دارد.
“این یک داستان جنگی نیست” بر وضعیت اسفبار اعضای ارتش ایالات متحده است که از سفرهای خود بازگشته اند و قادر به پردازش کامل تجربیات خود و عواقب طولانی مدت زخم های جسمی و روحی خود نیستند. مطمئناً، آنها میتوانند برای آسیبهای خود دارو و درمان PTSD دریافت کنند، و به نظر میرسد همیشه افرادی هستند که مایلند از خدمات آنها تشکر کنند. اما در بسیاری از موارد، این تقریباً کافی نیست.
این یک داستان جنگی نیست
این به وضوح در مورد تیموتی (دنی رامیرز) صدق میکند، کسی که کانون لحظات آغازین جذاب فیلم است که او را دنبال میکند، در حالی که بیقرار در متروی نیویورک پرسه میزند، قرصهایی میریزد و گهگاه کمی بیش از حد به لبه متروی نیویورک پرسه میزند. سکو، قبل از مرگ در صندلی خود. تا قطار به انتهای خط می رسد حتی متوجه عبور او نمی شود.
یکی از افرادی که مرگ تیموتی را ثبت می کند، ویل (سام آدگوک)، کهنه سرباز دیگری است که به عنوان مربی او خدمت کرده است. ویل که از مرگ دوستش میترسد و در نهایت به شدت شلوغ میشود، به گروهی از کهنهسربازان ناراضی مشابه که نوعی گروه هنری تشکیل دادهاند، میپیوندد و لباسهای نظامی را برمیدارند و میبرند. آنها سپس از تکههای آن برای ساختن کاغذ استفاده میکنند که از آن برای خلق داستانها،
شعرها و آثار هنری استفاده میکنند که به آنها امکان میدهد آسیبهای خود را در قالبهای هنری پردازش کنند. این ساختهها همچنین به اصلاحاتی تبدیل میشوند برای آنچه که تصور میکنند تصاویر سینمایی ساده و تحریفشده از واقعیت تلخ خدمت سربازی است، بهویژه با فراخوانی فیلمهایی مانند «تکتیرانداز آمریکایی»، «قفسه آسیب دیده»، «زیرو تاریکی سی» و «نجات سرباز رایان». ”
این یک داستان جنگی نیست
چند نفر دیگر از اعضای گروه توسط جانبازان واقعی به تصویر کشیده می شوند و لحظاتی وجود دارد که آنها داستان های خود را برای یکدیگر تعریف می کنند. برخلاف کسانی که از خدماتشان تشکر میکنند بدون اینکه فکر کنند دقیقاً چه چیزی ممکن است به دنبال آن خدمات باشد،
آنها میدانند که داستانهای خود را برای افرادی تعریف میکنند که دقیقاً میدانند چه چیزی از سر میگذرد. آنها به اندازه کافی احساس امنیت می کنند که برخی از گناهان و آسیب های خود را رها کنند. این گفتگوها بسیار تکان دهنده هستند و پیامی مؤثر ضد جنگ را ایجاد می کنند.
یکی دیگر از اعضای جدید گروه، ایزابل (تالیا لوگاسی، نویسنده و کارگردان فیلم) است، یک تفنگدار دریایی که با لنگی از سفر خود بازگشته است، خانواده ای که بی توجهی به او و مشکلاتش در حد نادیده گرفته شده است. از احساس گناه به سختی درونی شده در مورد چیزهایی که در خارج از کشور تجربه کرده است.
ایزابل خیلی زود به ویل وابسته می شود که به نظر می رسد خیلی بهتر از او همه چیز را کنار هم نگه می دارد. او به وضوح میخواهد بفهمد که چگونه او توانسته است از گوشه خارج شود، در حالی که او نتوانسته است، فقط برای اینکه متوجه شود که او آنطور که به نظر میرسد با هم نیست.
این یک داستان جنگی نیست
این لحظات خوب هستند، اما گاهی اوقات کمی به نوع داستان سرایی واضح نزدیک است، به نظر می رسد این فیلم در مقایسه با چیزهای گیرا که مربوط به دیگر کهنه سربازان است، در غیر این صورت مذموم است. برخی از دیالوگ ها در مکالمات آنها در تلاش برای شناسایی نکات اساسی که Lugacy سعی در بیان آنها دارد کمی بیش از حد ساختگی به نظر می رسد.
هیچ یک از این صحنهها، به جز صحنهای بینقص بین ایزابل و مادر افتضاحش (فرانسیس فیشر)، کاملاً بینظیر نیستند و بازیهای لوگاسی و آدگوک هر دو خوب هستند، اما کنار هم قرار گرفتن آنها و سایر موارد میتواند دردسرساز باشد.
با این حال، در بیشتر موارد، «این یک داستان جنگی نیست» تلاشی بلندپروازانه و متفکرانه برای مقابله با کهنهسربازانی است که با آنچه دیدهاند و انجام دادهاند کنار میآیند، بدون توسل به ملودراماتیکهای آشکار که حتی جدیترین و خوبترین آنها را به نمایش میگذارد. به این معنی که فیلمهای هالیوودی گاهی اوقات به آن افراط میکنند.
مسلماً، بسیاری ممکن است این فیلم را گاهی خیلی دردناک بدانند، و نمایش عناوینی را ترجیح میدهند. با این حال، کسانی که می توانند بدون آن نمایش ها کار کنند و می توانند لحظات ناهموار گاه و بیگاه را تحمل کنند، ممکن است تحت تأثیر قدرت آرام «این یک داستان جنگی نیست» قرار بگیرند.
این یک داستان جنگی نیست
پایان مقاله این یک داستان جنگی نیست
مجله با دوربین
بیشتر بخوانید:
۵وبسایت جذاب کاربردی | تاریخچه مختصری از موسیقی پاپ ژاپن | بهترین فیلم های ران هاوارد | ۷ عادت سرمایه گذاران سهام | به سمت ثروت حرکت کنید | نقد فیلم تب شب یکشنبه | راهنمای خانه های ییلاقی: ۵ سبک خانه های ییلاقی | بهترین فیلم های رابرت زمکیس | آموزش طراحی جلد کتاب | راهنمای کامل در ۶ مرحله | نقد انیمیشن PAW Patrol | بهترین فیلم های مگان فاکس |