نقد و بررسی فیلم جاذبه ( Gravity )
اگر تا به حال موردی برای 3 بعدی به عنوان یک ابزار سینمایی ارزشمند وجود داشته است ، آلفونسو کوارون آن را ساخته است. در کنار آواتار و هوگو (با ذکر احترام به پرومتئوس و زندگی پی) ، جاذبه قدرت سه بعدی را هنگامی که به طور موثر و با دید به کار گرفته شود نشان می دهد. کیفیت همه جانبه غیرقابل انکار و از جهاتی غیر قابل تعریف است. هدف اعلام شده کوارون با جاذبه این است که بیننده را با شخصیت ها در فضا قرار دهد و او این کار را انجام می دهد. این فیلم در صورت مشاهده دو بعدی معمولی چیزی را از دست می دهد و وقتی برای تماشای خانگی کوچک شود ،
بیشتر از دست می دهد. این یک بررسی و رتبه بندی برای Gravity در صفحه بزرگ به صورت سه بعدی است. این روشی است که کوارون می خواهد دیده شود. او اینگونه تصور کرد ، توسعه داد و فیلمبرداری کرد. هالیوود به شدت از سه بعدی بیش از حد سوء استفاده کرده و از آن سوء استفاده کرده است و آن را به یک گاو نقدی حیله گر تبدیل کرده است ، به طوری که تصدیق این که وقتی در کارگردانی که می داند چه کار می کند می تواند به تجربه تئاتر اضافه کند ، تقریبا تکان دهنده است. جاذبه فقط یک فیلم نیست ؛ این تقریباً دگرگون کننده است و عنصر احشایی توسط 3 بعدی افزایش می یابد.
دوربین کوارون بلندتر از فیلمنامه اش صحبت می کند. او جاذبه را با یک شات بیست دقیقه ای “بدون وقفه” (در مسیر چیزی مشابه در Children of Men) باز می کند که دو شخصیت را دنبال می کند ، فضانوردان رایان استون (ساندرا بولاک) و مت کوالسکی (جورج کلونی) ، در راهپیمایی فضایی. آنها پیشرفتهای تلسکوپ هابل را کامل می کنند. دوربین غوطه وری می کند و شیرجه می زند و از نزدیک حرکت می کند تا حسی از حالت بودن در مدار را نشان دهد.
فیلم جاذبه
زمین یک کره بزرگ و زیبا است که در پس زمینه می درخشد. این حادثه ، هنگام وقوع ، تکان دهنده و وحشیانه است. در حالی که یک رایان بدون هیچ تلاشی در فضا دست به دست می شود ، دوربین وارد کلاه ایمنی او می شود و دیدگاه اول شخص از سردرگمی او را ارائه می دهد. (توجه: کسانی که به بیماری حرکت حساس هستند ممکن است با این صحنه مشکل داشته باشند.) در تمام طول تولید ، کوارون با موفقیت تلاش می کند تا صمیمیت را با وسعت فضا هماهنگ کند. سه بعدی هرگز بیش از حد یا اضافی نیست. این کاملا مناسب برای هر صحنه است.
روایت یک کاوش نسبتاً ساده از مشکلاتی است که یک زن به تنهایی برای بقا می جنگد. اگرچه کلونی و بولاک یک جفت خوب دارند ، اما آنها به زودی از هم جدا می شوند و فیلم در کنار بولاک باقی می ماند ، زیرا او با شانس های ظاهرا غیر ممکن مبارزه می کند. او که در فضا گیر کرده است و تنها راه فرارش مشخص است ، باید با چالش ها و خطرات جدیدی روبرو شود – آتش ، کاهش اکسیژن ، کمبود سوخت ، طوفان زباله های ماهواره ای – تنها با ساده ترین اهداف: بازگشت به خانه. او می تواند آن را ببیند اما رسیدن زنده به آن یک کار عادی است.
سطح تنش بالاست. بعد از پانزده دقیقه اول بازیگوش و آرام ، فیلم هرگز رها نمی شود (مگر در یک وقفه کوتاه) و ، اگرچه فقط 1 1/2 ساعت طول می کشد ، اما شدت فیلم در حال کاهش است. (این چیز خوبی است.) رایان از موقعیت های بد به شرایط بدتری می رود. تقریباً مثل این است که کوارون از او برای نشان دادن ماهیت بی امان قانون مورفی لذت می برد. از نظر رعایت اصول اولیه بقا در فضا ، جاذبه سزاوار جایی در کنار آپولو 13 است.
در حالی که آن فیلم مبتنی بر واقعیت است و این فیلم تخیلی است ، جزئیات در اینجا به اندازه کافی دقیق است تا یک حس غیرقابل انکار از صحت و سقم را ایجاد کند. جاذبه یک داستان علمی تخیلی واقعی است ، نه تخریب شده و نه تبدیل به اپرای فضایی یا فانتزی.
وقتی در نظر بگیرید که چقدر از CGI برای ساختن ظاهر نهایی فیلم استفاده می شود ، می توانید سهم ساندرا بولاک را نادیده بگیرید. اما عملکرد او در اینجا به راحتی بهترین عملکرد حرفه ای او است و از نقش برنده جایزه اسکار در فیلم The Blind Side پیشی گرفته است. او طیف وسیعی از احساسات را از تسکین تا ناامیدی اجرا می کند و در بسیاری از صحنه ها باید حالت درونی خود را بدون دیالوگ و با دوربین آنقدر نزدیک منتقل کند که تنها چیزی که می بینیم صورت اوست.
فیلم جاذبه
از نظر جسمی ، این نقش طاقت فرسا است ، و او را ملزم می کند که در بهترین وضعیت بدنی باشد. او مانند تام هنکس در Cast Away ، کسی را برای بازی در اکثر فیلم ها ندارد ، اما بر خلاف هنکس ، شخصیت او تحت حکم اعدام قرار دارد. نمی توان تصور کرد که نامزد بهترین بازیگر زن برای این قسمت نشده است.
جورج کلونی قبلاً با بولاک صدور صورتحساب دریافت می کند زیرا او یک ستاره معتبر سینما با تساوی در گیشه است. کسانی که انتظار دارند کلونی زیادی دریافت کنند ، ناامید خواهند شد زیرا اساساً قبل از نیم ساعت از فیلم خارج شده است. او و بولاک تنها بازیگرانی هستند که روی صفحه ظاهر شده اند. اد هریس صدای کنترل ماموریت را ارائه می دهد (اشاره ای احتمالاً به قسمت او در آپولو 13 – “شکست یک گزینه نیست”).
با عذرخواهی از کلونی ، همبازی واقعی بولاک در حال تنظیم است. به طور کامل بر روی رایانه ها ایجاد شده است ، دیدن آن شگفت انگیز است. این براق و دور نیست مانند آنچه در Star Trek یا Star Wars می بینیم. این قطعه ای از این حس را به ما می دهد که باید در فضا چگونه باشیم ، در سکوت احاطه شده ، در خلاء شناور هستیم و همه چیز را با وضوح می بینیم که در هیچ کجای زمین یافت نمی شود. بسیاری از اشکالات این سیاره از بین می رود و دیگر توسط مرزهای ملی تعریف نمی شود بلکه توسط زمین و دریا تعریف می شود.
سادگی تنظیمات مرا کمی به یاد مون ، فیلم کم ارزش دانکن جونز با بازی سام راکول ، انداخت. این طرز فکر مشابهی دارد ، هرچند این بیشتر اقدام محور است و بودجه قابل توجهی بیشتری دارد. هر دو فیلم به مفهوم انزوا در فضا می پردازند. این یک پشتوانه روانشناختی قوی است و جاذبه ، مانند ماه ، آن را به طور مثر کاوش می کند.
فیلم جاذبه
در این مورد ، ما از مزایای جلوه های ویژه پیشرفته و بازی برتر با تکمیل یک روایت خوب برخوردار هستیم. برخی از بهترین 3 بعدی های تاریخ را وارد کنید و Gravity به یک بسته کامل تبدیل می شود. آن را در تئاتر ببینید. اگر منتظر تماشای خانه باشید ، باز هم ارزشمند خواهد بود ، اما تأثیر آن به این شدت نخواهد بود.
پایان مقاله نقد و بررسی فیلم جاذبه ( Gravity )
مجله نگاه
بیشتر بخوانید:
تفاوت بین سبک هیپ هاپ و رپ | سریال Vincenzo | بهترین کتاب های ادبیات یمن | راهنمای ساخت لولا : ۱۳ نوع لولا | تحلیل کتاب دن کیشوت | راهنمای پارچه پوپلین : ظاهر و احساس پوپلین را کاوش کنید | نقد فیلم پسران پوستر | نقد فیلم مانتی پایتون و جام مقدس | بهترین فیلم های ژان لوک گدار | فیلم رود |