صفحه اصلی > ورزش و بازی : نقد و بررسی بازی Last Stop
ads

نقد و بررسی بازی Last Stop

بازی Last Stop

نقد و بررسی بازی Last Stop : 

“Mind the Gap” یک شعار ایمنی معروف است که با شبکه راه آهن زیرزمینی لندن مرتبط است ، اما در بازی Last Stop برخی توصیه های مفیدتر این است که “هیچ شکافی وجود ندارد ، یک درگاه خونین به بعد دیگری در اینجا وجود دارد”. این ماجراجویی مبتنی بر شخصیت بر زندگی سه محلی است که در نسخه خیالی خط Piccadilly لندن زندگی می کنند ،

که هرکدام به طرق مختلف تحت تأثیر دروازه عرفانی که در عمق پایتخت بریتانیا باز شده است قرار گرفته اند. با این حال ، در حالی که رویدادهای سریع و زاویه دوربین های سینمایی در ابتدا به بازی Last Stop برخی از سبک های جدی باران شدید را انتخاب می کند ، اما هیچگونه تأثیر واقعی در شکل گیری رویدادهای بعدی باعث شد احساس کنم که در مورد آن حرف های زیادی برای گفتن دارم. مقصد نهایی به عنوان مسافر در 5:25 بعد از ظهر به هیترو.

بازی Last Stop به سه داستان شش فصل جداگانه تقسیم می شود ، که در آخرین فصل هفتم به پایان می رسد و سه خط داستانی را به هم می رساند و به یک نقطه اوج منحصر به فرد می رساند. شما نمی توانید یک داستان جداگانه را در یک بلوک سرگردان کنید – باید فصل های اول هر سه داستان را قبل از باز شدن فصل دوم و غیره تکمیل کنید – اما به شما این ترتیب را می دهند که به چه ترتیب هر دور از سه فصل را بازی کنید.

بازی Last Stop

بازی Last Stop

با این حال ، این یک انتخاب معنی دار نیست ؛ با توجه به اینکه داستانها تا آخرین لحظات از یکدیگر دور می مانند ، به نظر نمی رسد برای من تفاوت چندانی داشته باشد که من در هر فصل به کدام ترتیب پرداخته ام. رفت و آمد بین شخصیت هایی مانند رمان جورج آر آر مارتین و تفاوت چندانی در نحوه شکل گیری داستان کلی ایجاد نمی کند.

تفاوت های واضحی بین هر سه داستان وجود دارد ، و این حداقل یک تضاد خوب با جریان از فصل به فصل ایجاد می کند. امور داخلی به دنبال مینا حرفه ای ، مبارزه او با خیانت و والدین غایب ، و رقابت او با یک جوان تازه کار در رقابت مستقیم برای ارتقاء مقام می باشد. من از طبیعت بزرگسال این درام لذت بردم ، اگرچه شخصیت خودگردان نقش اول آن کمی من را سرد کرد.

نقد و بررسی بازی Mortal Shell
بیشتر بخوانید

در همین حال ، Stranger Danger به نوبه خود به یک ماجرای ماوراء طبیعی تبدیل می شود و دونا نوجوان رابطه ای ناراحت کننده را با یک غریبه نرم صحبت می کند که دارای قدرتهای غیر زمینی است. این کمی شبیه یک داستان استفان کینگ است که در خیابان تاج گذاری به جای Castle Rock تنظیم شده است ،

بازی Last Stop

بازی Last Stop

و من از نزاع حذفی بین گروه مرکزی دوستان مدرسه لذت بردم. در واقع ، اجرای صداپیشه به طور مداوم در سراسر جهان پخش می شود ، و یک موسیقی ارکستری پر جنب و جوش انرژی محسوسی را برای رویدادهای آشکار به ارمغان می آورد.

داستان مورد علاقه من در مورد این سه ، عروسک های کاغذی ، حول پدر مجردی به نام جان متمرکز می شود که پس از برخورد متقابل با مسافری مرموز در ایستگاه قطار در بدن همسایه جوان خود جیک (و برعکس) بیدار می شود. داستانهای مبادله بدن ممکن است ده ها دلار در هالیوود باشد-یک جستجوی سریع در کتابخانه دیزنی+ نشان می دهد که نسخه های Freaky Friday تقریبا به اندازه کافی برای پر کردن یک تقویم عجیب و غریب وجود دارد-اما آنها چیزی نیستند که اغلب در بازی های ویدئویی تجربه کنم.

به در نتیجه متوجه شدم Paper Dolls شگفت انگیزترین داستان سه داستان بازی Last Stop است ، و فصلی که جان پیر باید به عنوان توسعه دهنده بازی Jake به کار خود ادامه دهد و یک روز در دفتر را بلوف کند ، مطمئناً یک نکته کمدی بود. به

صحبت کوچک

با این حال ، همانطور که من تا به حال با سیستم گفتگوی بازی Last Stop درگیر بودم ، زیرا انتخاب هایی که برای بیشتر تعاملات با شما ارائه می شود بیشتر از سه تغییر ظریف در یک احساس نیست. این یک ماجراجویی به سبک Telltale Games نیست ، جایی که تحت فشار قرار می گیرید تا در مورد مکالمات فوری تصمیم گیری کنید ، در حالی که تاثیرات مثبت و منفی احتمالی را بر روابط خود با سایر شخصیت ها ارزیابی می کنید. در غیاب کلی گزینه های گفتگوی متضاد ،

به زودی مشخص می شود که هر تعاملی بدون توجه به ورودی ای که انتخاب می کنید ، به طور موثری اجرا می شود. گفتگو با شخصی که به نظر می رسد بدون توجه به آنچه می گویید برای یک تجربه تعاملی جذاب ، پاسخی از پیش تعیین شده دارد ؛ بیشتر شبیه به دام افتادن در یک تاریخ بد است.

نقد و بررسی بازی Hellblade
بیشتر بخوانید
بازی Last Stop

بازی Last Stop

بازی Last Stop رویدادهای سریع را در تلاش برای ایجاد احساس مشارکت بیشتر درج می کند ، اما در نهایت آنها به همان اندازه بیهوده به نظر می رسند. در یک فصل اولیه ، شما باید یک سری دکمه ها را فشار داده و نگه دارید تا دونا از دسته ای از جعبه ها بالا برود ، اما مهم نیست که دنباله را میخکوب کنید یا آن را به طور کامل ورق بزنید ،

زیرا او در هر دو حالت به هم می خورد. در طول دنباله های تعقیب و گریز از شما خواسته می شود که برای دویدن سریع روی دکمه های شانه ضربه بزنید ، اما باز هم می توانید فرار کنید حتی اگر هیچ چیزی را اصلاً فشار ندهید. عدم وجود حالت های خراب ، حداقل نیاز به هر بازی بر روی صفحه نمایش را برطرف می کند ، اما تقریباً هر درخواست در بازی Last Stop کمتر شبیه یک تعامل محرک است و بیشتر شبیه یک محرک برای جلوگیری از خاموش شدن کنترل کننده شما به دلیل عدم فعالیت است.

تقریباً هر فوریتی در Last Stop کمتر شبیه یک تعامل محرک است و بیشتر شبیه یک ماشه برای جلوگیری از خاموش شدن کنترل کننده به دلیل عدم فعالیت

اگر بخواهیم منصف باشیم ، حداقل برخی تصمیمات هستند که تأثیرات ماندگاری دارند ، اما این موارد بسیار جزئی هستند ، مانند تعیین اینکه چه لباسی بپوشید یا نام مستعار دیگری که در فصل های بعدی به شخصیت های دیگر می دهید. ای کاش من دقیقاً بر آنچه شخصیت های اصلی از سینه خود بیرون می آوردند تأثیر بیشتری می گذاشتم ، نه اینکه صرفاً طرح تی شرت هایی را که روی آنها می پوشیدند.

من پیشنهاد نمی کنم که بازی Last Stop برای روایت موفقیت آمیز یک داستان نیاز به یک ساختار روایی شکل پذیر داشته باشد ، اما وقتی توهم انتخاب را نشان می دهد در حالی که با قاطعیت به فیلمنامه خود پایبند است ، به عنوان حمایت کننده به نظر می رسد.

صرف نظر از این موضوع ، من کنجکاو بودم تا دریابم که چگونه این سه داستان در فصل پایانی بازی Last Stop تلاقی می یابند ، زیرا سه قسمت اصلی هر کدام به سمت درگاه زیرزمینی مجبور شدند و داستان به یک محیط علمی تخیلی کاملا جدید و واقعاً زرق و برق دار منتقل شد.

نقد و بررسی بازی Hitman 2
بیشتر بخوانید
بازی Last Stop

بازی Last Stop

با این حال وقتی به آنجا رسیدم ناامید شدم که فهمیدم نتیجه نهایی به یک انتخاب دوتایی برای هر شخصیت اصلی بستگی دارد ، که باعث شد احساس خستگی زیادی کنم. من نمی توانم احساس کنم که اگر سرنوشت هر یک از شخصیت ها با تجمع تصمیمات کوچکتر متعددی که در طول راه به جای آن تعیین می شد تعیین می شد ، بسیار بیشتر سرمایه گذاری می کردم.

داستان سرایی بازی Last Stop ممکن است ناامیدکننده باشد اما حداقل به نظر عالی می رسد. محیط های آن رنگ آمیزی می شود و عکس های فوق العاده ای برای ردیابی بالای سر و قاب بندی هوشمند دوربین وجود دارد. با این حال ، این ارائه سینمایی هزینه دارد. همیشه مشخص نیست که وقتی نمی توانید دوربین را کنترل کنید ، کجا باید بروید ، این بدان معناست که من اغلب از مسیرهای اشتباه به دیوارهای نامرئی می رفتم. به همین ترتیب ،

جهش های پیش بینی نشده بین کات سین های خودکار و گیم پلی به این معنا بود که اغلب یک قسمت قابل پخش بدون این که من متوجه شوم شروع می شود و یک مکث ناخوشایند ایجاد می شود که در آن شخصیت من مانند بازیگری که صدای کارگردان را نشنیده است ، همانجا می ایستد. بیرون ، “اقدام!” این بدان معناست که تغییرات به طور منظم به صورت ناگهانی در جایی که به وضوح بدون در نظر گرفته شده بود رخ می دهد.

حکم

بازی Last Stop سه داستان جذاب را در یک چشم انداز پر جنب و جوش از لندن می چرخاند ، اما عمق سطحی گزینه های گفتگو و رویدادهای مازاد سریع باعث شد احساس کنم که من به طور منفعلانه دکمه ها را فشار می دهم تا در مورد صحنه بعدی ، بر خلاف داشتن هرگونه معنی دار ،

دکمه ها را فشار دهم. تأثیر بر روند حوادث پس از آن اجرای پر جنب و جوش صداپیشه و موسیقی متن هیجان انگیز ارکستری به ایجاد تعداد انگشت شماری از صحنه های به یاد ماندنی در طول سفر کمک کرد ، اما من نمی توانستم این احساس را داشته باشم که شش ساعتی را که بی سر و صدا برای تکمیل بازی Last Stop انجام دادم می توان بهتر استفاده کرد. ایجاد مانع در ترافیک برنامه های تلویزیونی ، به جای آن لیست تماشا در سرویسهای پخش کننده من را مسدود می کند.

نقد و بررسی بازی 12دقیقه
بیشتر بخوانید
بازی Last Stop

بازی Last Stop

پایان مقاله نقد و بررسی بازی Last Stop

مجله با دوربین 

بیشتر بخوانید:

نقد فیلم سانست بلوار | نقد و بررسی بازی Rift Apart | نحوه ایجاد افکت مارپیچ | تاریخچه مختصری از موسیقی پاپ ژاپن | انیمیشن میچل ها علیه ماشین ها | نقد فیلم دراکولا Dracula 1931 | فیلم Moby Doc | سبک موسیقی لاتین | معرفی فتوشاپ برای مبتدیان | بهترین فیلم های اسکارلت جوهانسون |

دیدگاهتان را بنویسید

7 − 2 =