نقد فیلم داستانی از عشق و آرزو : یک داستان عاشقانه و آرزو به صورت کاملاً حساسی باز می شود : یک نقاشی در پشت درب مات دوش ، دانه هایی از آب که شانه های مفرغ برنز دارد ، صدای خشن حوله ای که به بدن می مالد. این احمد (سامی اووتابالی) ، دانشجوی 18 ساله دانشگاه فرانسوی-الجزایری است که برای اولین روز کلاس های خود در سوربن آماده می شود.
با مقاله نقد فیلم داستانی از عشق و آرزو با بامدادی ها همراه باشید.
او درخشان ، محفوظ ، فوق العاده بلاتکلیف است و ، سرانجام فهمیدیم ، هرگز رابطه جنسی نداشته است. اینکه آیا او بخواهد یا نه سوالی است که در مرکز فیلم سستی و ظرافت اروتیک نویسنده و کارگردان تونسی Leyla Bouzid وجود دارد (همانطور که چشم هایم را باز می کنم).
نقد فیلم داستانی از عشق و آرزو
داستان هایی از اولین برخوردهای جنسی با توانایی روایی. عشق و تمایل نشان می دهد که می خواهیم چه کسی باشیم ، ناخواسته سیاست های ما را شکل می دهد و این توانایی را دارد که داستان هایی را که برای زنده نگه داشتن خود به خود می گوییم بی ثبات کند. حداقل این اتفاقی است که برای احمد می افتد ، که لحظه ای که چشم به فرح (زبیده بلهاجامور) ، دختری موی بزرگ و خطرناک باحال خنک تونسی می افتد که خود را گیج و سرخ کرده است.
آسان است که دیوانگی یک پرواز جدید یا ملاقات اغوا کننده دو بدن را بدست آورید. آنچه دشوارتر است و آنچه یک داستان عشق و تمایل به خوبی انجام می دهد ، مطالعه تنش های درونی است که همراه با تجارب اولیه جنسی است – هنگامی که قلب ، ذهن و بدن از همگام شدن خودداری می کنند – بدون اینکه بیش از حد مغزی شود.
سکوت مراحل اولیه احمد و فرح را تعریف می کند زیرا احمد ، مبهوت زیبایی فرح ، که توسط انرژی او گرفته شده است ، نمی تواند خودش را به صحبت با او برساند. سرانجام در مترو یک ملاقات زیبا اتفاق می افتد: فرح از آن طرف واگن قطار به احمد نزدیک می شود و از او می پرسد که آیا او نیز برای خرید خواندن مورد نیاز دوره های خود به کتابفروشی می رود؟ احمد پاسخ مثبت می دهد ، غر زدن و اجتناب از تماس چشمی به خیانت اعصابش می پردازد.
لحظاتی از این دست در فیلم داستانی از عشق و آرزو ، که در آن احمد تلاش می کند تا خود را در برابر نگرش و صداقت مستقیم فرح بیان کند ، بیشترین تعاملات این دو را تشکیل می دهد. Outalbali (آموزش جنسی) و Belhajamor انرژی مضطرب و بدن بدن ناشیانه را از ویژگی های عشق جدید ناخن می زنند. ابروهای بالا رفته ، نگاه های دزدیده شده و مسواک زدن شانه ها اشتیاق بین این دو را بیشتر می کند.
اما بیشتر از طرف احمد دلهره وجود دارد. او و فرح نمایندگان مناطق مختلف دیاسپورای عرب هستند. کنجکاوی پیرامون تجربه دیگری به یکی از موضوعات جالب توجه در روابط آنها تبدیل می شود – کاش فیلم حتی بیشتر مستقیماً مورد کاوش قرار می گرفت.
احمد ، متولد فرانسه ، در خانه های مسکونی در حومه پاریس زندگی می کند و برای یک شرکت در حال انتقال متعلق به پسر عموی محافظه کار خود ، کریم (بلامین عبدالمالک) به صورت نیمه وقت کار می کند. شیفت های وی مستلزم جعبه های سنگین در سراسر پاریس و دفع لگن های دوستش سعیدو (دیونگ-کبا تاکو) است که با تحریک دیگران به دلیل عدم تجربه جنسی خود را پنهان می کند.
نقد فیلم داستانی از عشق و آرزو
احمد در جامعه خود بیشترین احتمال را دارد که کاری متفاوت انجام دهد. دوستانش و پدرش رویاهای خود را به او نشان می دهند – آنها می گویند معلم خواهد بود ، یا نویسنده خواهد بود. سنگینی انتظارات آنها و فشار سنت گرایی فرهنگی (نداشتن رابطه جنسی ، بدون الکل) تحمل آن خیلی سنگین است. دردسرهای او در مدرسه فقط به بار اضافه می کند. قوانین دانشگاه برای او غیرقابل توصیف است. زنان گریزان هستند. او از پاریس چیزی نمی داند. احساس می کند تعلق ندارد.
از طرف دیگر ، فرح رابطه کمتری با هویت و محیط زندگی خود برقرار می کند. او که در تونس متولد و بزرگ شده است ، احساس نمی کند در دریای دانشجویان گم شده است ، یا از محیط دانشگاه مرعوب شده است. او آزادانه ، در معرض اکتشاف و مشتاق استفاده حداکثری از وقت کوتاه خود در پاریس زندگی می کند. او می خواهد احمد به او نشان دهد كه اطرافش باشد ، به رقص برود ، با دوستانش غذا بخورد و بنوشد.
ادبیات به پل شکاف هویت آنها کمک می کند. بزرگترین هدیه فیلم داستانی از عشق و آرزو لیست خوانش داخلی آن است که در طول دوران نامزدی احمد و فرح فاش شده است. هنگام جستجوی متن هایی برای کلاس ادبیات عربی قرن 12 خود ، این زوج با جدول شعر عربی روبرو می شوند. این دوربین چند عنوان را تحت عنوان “انعطاف شعر عشق” به زبان عربی ، “باغ معطر” قرار می دهد – قبل از اینکه به زوج برگردد و نسخه های مختلفی از آن را مرور می کند. و این در 15 دقیقه اول است.
در طول فیلم و ترم ، استاد آنها ، آن مورل (Aurélia Petit) ، آنها را تشویق می کند تا این ادبیات غریب گذشته را بخوانند و از آن استقبال کنند. او در روز اول کلاس به سالن سخنرانی کم جمعیت می گوید: “آرزو ، آرزو و در عین حال میل بیشتر.” “آیا این ادبیات نیست؟”
در واقع. این همان چیزی است که عشق در مورد آن است و بوزید رابطه بین ادبیات و عشق را به روشهای تازه سازی نشان می دهد. سکانس های رویای و کابوس – دست های فرح دکمه های پیراهن احمد را می بندد و سینه او را نوازش می کند. چهره ناشناخته ای که گردن احمد را خنجر می زند – اروتیسم و تنش آرام فیلم را تشدید می کند.
احمد هر چه بیشتر عاشق فرح شود ، دنیای او لرزان می شود. او در حالی که با خودش و خواسته هایش می جنگد بین هوس طاقت فرسا و انزجار دردناک متغیر است. بخشی از فیلم داستانی از عشق و آرزو ، احمد ، در آستانه خوابیدن با فرح ، ناگهان از آپارتمان معشوقش خارج می شود.
او چند فوت بیرون ساختمان او قوز می کند و سپس متوقف می شود. آیا او به عقب برگردد و به گرمای تختخوابش برگردد یا راهی خانه شود؟ احمد که به سختی از بلاتکلیفی خود رنج می برد ، از انتخاب درستش مشخص نیست و از شوق و اشتیاق خود شرمنده است ، روی پیاده رو فرو می رود و ترجیح می دهد کاری انجام ندهد.
نقد فیلم داستانی از عشق و آرزو
در صحنه هایی از این دست ، بوزید از ورود مخاطب به درون فضای نامرتب احمد و غنی سازی فیلم به عنوان یک کل ، طفره نمی رود. فیلم داستانی از عشق و آرزو یک فیلم ساختمانی و درون نگرانه است ، و حرفهای ارزشمندی در مورد آغوش نفسانی ترین انگیزه های ما بدون شرم دارد.
پایان مقاله نقد فیلم داستانی از عشق و آرزو
منبع سایت مداد
بیشتر بخوانید:
فیلم زندگی اوهارو | نقد فیلم گذشته | فیلم هاراکیری | بهترین فیلم های کیت وینسلت | نقد فیلم تصنیف باستر اسکراگز | فیلم از کرخه تا راین | سریال پیکی بلایندرز | فیلم ارتش مردگان | بیوگرافی امیلی برونته | بهترین فیلم های بری لارسون