نحوه عکس برداری از اتشفشان ها :
کف به معنای واقعی کلمه گدازه است. این تقریباً داستان من به عنوان یک عکاس آتشفشان است. تنها در سال گذشته، چهار آتشفشان فعال را چندین بار در نقاط مختلف در سراسر جهان ثبت کردم. عکاسی از آتشفشان ها تجربه ای کاملاً هیجان انگیز، اعصاب خردکن، فروتنانه و چالش برانگیز است که هر آتشفشان شخصیت متمایز خود را دارد. در این محیط دائماً در حال تغییر، زمان بسیار مهم است زیرا تصاویر بصری به طور مداوم در حال تغییر هستند،
با فرصتهایی برای ایجاد یک تصویر که گاهی اوقات فقط برای چند ثانیه خود را نشان میدهند. با این حال، پاداش این تلاشها شبیه هیچیکی است که من تا به حال تجربه نکردهام. برای شاهد و مستند کردن قدرت واقعی طبیعت، و تماشای ساختن جدیدترین زمین درست در مقابل لنز من، ارزش مبارزه رو در رو با برخی از سخت ترین شرایطی را دارد که این جهان می تواند برای شما ایجاد کند.
برای داشتن یک سفر موفقیت آمیز با هر آتشفشانی که عکاسی می کنم، حتی قبل از حرکت به بسیاری از سوالات پاسخ می دهم. چگونه ایمن نگه داریم؟ کجا بماند؟ این آتشفشان چه تصاویری را ارائه می دهد؟ چه تجهیزات دوربینی مورد نیاز است؟ محیط چه نوع دسترسی اجازه نزدیک شدن به آن را می دهد؟ در نظر گرفتن زیاد است، اما هر چه از قبل برنامه ریزی بیشتری برای یک سفر انجام شود، راحت تر و با اعتماد به نفس تر در اطراف این نمایش های فوق العاده قدرتمند از طبیعت می یابم.
برنامه ریزی برای عکاسی از آتشفشان ها
دقیقاً چگونه یک آتشفشان در حال فوران است؟ خوب، این فقط یک هوی و هوس یا کاملاً خوش شانس با زمان بندی نیست. چندین چیز وجود دارد که من به شدت به آنها توجه می کنم تا بهترین فرصت ممکن را برای ثبت یک آتشفشان در حالت فوران به خودم بدهم.
هر هفته، از طریق وبسایتهای مختلف آتشفشانشناسی و زمینشناسی، میخوانم که کدام آتشفشانها در جهان فعالیت بالایی از خود نشان میدهند. این به من امکان میدهد فهرستی از آتشفشانهای بالقوه را تهیه کنم که سطح فعالیت آنها ارزش پایش را دارد. از تجربه من، همیشه یک اشاره وجود دارد که یک آتشفشان از طریق شاخص های مختلف نزدیک به فوران است. من کلمه “بستن” را به روشی بسیار شل می گویم، زیرا این لزوما به معنای امروز یا فردا نیست، بلکه به معنای زمانی در چند هفته یا ماه آینده است.
آتشفشان Fagradalsfjall در ایسلند نمونه خوبی از این موضوع است. قبل از فوران آن در مارس 2021، انبوهی از زمین لرزه ها در منطقه شبه جزیره ریکیانس وجود داشت که ماه ها قبل از فوران واقعی شروع شد. در طول آن هفته ها، آنها از نظر قدرت و کمیت بسیار زیادتر شدند و از نظر عمقی کم عمق تر شدند. این روندها نشان داد که ماگما در حال حرکت است و احتمالاً به سطح بالا می رود. با تماشای این روندها، و با همگام شدن با دانشمندان محلی ایسلندی، توانستم در لحظه آماده باشم، به طوری که وقتی اولین گدازه به سطح نفوذ کرد، بتوانم به آنجا بروم.
اگر من بدانم که یک آتشفشان در حال حاضر در حالت فوران است، چیز بعدی که من شروع به برنامه ریزی می کنم این است که چگونه می خواهم به صحنه نزدیک شوم و مستند کنم. این شامل درک نوع فورانی است که در حال وقوع است. به عنوان مثال، در سال 2018، من به عنوان مأموریت به هاوایی رفتم تا آتشفشان Kilauea را در حین فوران آن در منطقه Lower East Rift ثبت کنم. متأسفانه، این فوران کمی متفاوت از فوران های قبلی بود،
زیرا یک خط کامل از شکاف ها در محله مسکونی املاک لیلانی باز شد. این بدان معنی بود که من باید به شدت از نحوه و مکان شکاف های جدید به دلیل محدود بودن شبکه جاده ها و راه های فرار آگاه باشم. به دلیل قرار گرفتن در داخل یک محله، برای مستندسازی آن باید توسط ارتش اسکورت می شدم. گدازه های زیادی در مکان های مختلف به سطح می آمدند که ما مجبور بودیم قبل از هر سفر نقشه های توپوگرافی را مطالعه کنیم تا بفهمیم و پیش بینی کنیم که گدازه چگونه پیشرفت می کند و چگونه می توان با خیال راحت در اطراف آن حرکت کرد.
در نهایت، یکی از آخرین چیزهایی که قبل از هر آتشفشان مطالعه و برنامه ریزی می کنم، شرایط آب و هوایی پیش بینی شده و مهمتر از همه، جهت و سرعت باد است. کاملاً ضروری است که همیشه در مقابل گازهای آتشفشانی قرار بگیرید، زیرا می توانند برای سلامتی شما مضر باشند،
بنابراین مطالعه پیش بینی باد به من اجازه می دهد تا رویکرد خود را با در نظر گرفتن آن برنامه ریزی کنم. باد همچنین میتواند عاملی باشد که پرتابهها در فورانهایی که حاوی آنها هستند به چه سمتی پرتاب میشوند. این یک بار دیگر، مانند یک بازی شطرنج، به من اجازه می دهد تا خودم را در یک مکان امن به درستی قرار دهم.
داستان نویسی و پیش نمایش
یکی دیگر از فرآیندهای مهمی که من قبل از قدم گذاشتن در نزدیکی آتشفشان انجام می دهم، استوری بورد تصاویر یا صحنه هایی است که امیدوارم بتوانم آنها را ثبت کنم. شرایط در طول فوران معمولاً کاملاً آشفته است و آخرین چیزی که می خواهم به آن فکر کنم این است که به چه عکس هایی نیاز دارم. با مطالعه ویژگیهای فوران فعلی، همراه با فورانهای قبلی، و یادداشت مکان و اثرات احتمالی فوران،
میتوانم قبل از رسیدن یک استوریبورد دقیق ایجاد کنم که صحنههای هدفمندی را که میخواهم ثبت کنم، فهرست میکند. همانطور که گفته شد، این محیط ها به طور باورنکردنی پویا هستند و من همیشه چشمانم را برای گرفتن صحنه های غیرمنتظره باز نگه می دارم. با داشتن یک استوریبورد از قبل، میتوانم تمرکزم را روی ایمن ماندن و نظارت بیشتر بر وضعیت در حین بیرون از زمین حفظ کنم.
نزدیک شدن به یک آتشفشان
وقتی به محل فوران رسیدم، میدانم چه چیزی را میخواهم مستند کنم و چگونه قصد انجام آن را دارم، بنابراین وقت آن است که دست به کار شوم. حتی با وجود تمام آمادگیهایم، فکر میکنم عاقلانه نیست که به سمت آتشفشان بدوم. رویکرد من احتیاط است. چه فوران آرام در آتشفشان Kilauea در پارک ملی آتشفشان هاوایی باشد یا یک فوران آذرآواری انفجاری در Volcán de Fuego، مهم است که قبل از نزدیکتر شدن،
مدتی را برای تماشای روند آتشفشان صرف کنید. این شامل درک مکان و سرعت حرکت گدازه، نوع گدازه (pahoehoe یا a’a)، اینکه آیا فوران ماهیت انفجاری دارد، آیا گازهایی که در مسیر من حرکت می کنند، وجود دارد یا خیر، و موارد دیگر می شود. آمادگی بسیار مهم است، اما هیچ چیز ارزشمندتر از ارزیابی وضعیت فعلی نیست. هر ساعت، هر دقیقه در یک آتشفشان می تواند کاملاً متفاوت از قبل باشد.
نگرانی های ایمنی
تغییر سریع شرایطی که ممکن است با چشم غیر مسلح قابل مشاهده باشد یا نباشد، می تواند بازدیدکنندگان را غافلگیر کند. از طریق تجربیاتم، آموخته ام که گدازه کمترین نگرانی من است. من میتوانم ببینم و احساس کنم که گدازه در بیشتر مواقع کجاست و میدانم چگونه در صورت نیاز با خیال راحت از آن اجتناب کنم. اجتناب از گاز دی اکسید گوگرد و همچنین پرتابه هایی مانند بمب های گدازه ای دشوارتر است که می تواند به اندازه وسایل نقلیه یا به کوچکی یک تار مو باشد (موسوم به “موی پله”).
هنگامی که فورانها وارد مناطق مسکونی میشوند، این خطرات اضافی ناشی از سقوط درختان و خطوط برق، انفجار متان از مخازن سپتیک مدفون، دید محدود و آشفتگی احتمالی در بین ساکنان را ایجاد میکند. باران اسیدی چالش دیگری بود که در طول فوران آتشفشان Kilauea در سال 2018 باید در آن پیمایش می کردم. وقتی برای این پروژه به هاوایی رفتم، این آخرین چیزی بود که به ذهنم میرسید، اما در واقع به دلیل ترکیبی از فوران و آب و هوای استوایی بارانی، گاهی اوقات یک تهدید واقعی بود.
برای محافظت از خودم، هرگز به تنهایی عکاسی نمیکنم. من یا با عکاس دیگری کار خواهم کرد یا با یک عکاس محلی کار می کنم تا یک مجموعه دیگر از چشم ها باشم. کلاه ایمنی، عینک، ماسک گاز، فانوس اضطراری و مانیتور SO2 همیشه در کیف من در طول سفر و همچنین یک نقشه کاغذی از منطقه خواهد بود.
با تمام اقدامات احتیاطی که می توانم انجام دهم تا تا حد امکان ایمن بمانم، مهمترین چیزی که همیشه با خود دارم احترام به آتشفشان است، درک این موضوع مهم نیست که چقدر فکر می کنم می دانم یا آنچه با خود آورده ام، طبیعت بسیار قدرتمندتر از من است و در کنترل کامل است.
عکاسی از آتشفشان ها
وقتی صحبت از عکاسی از آتشفشان ها می شود، هر موقعیتی کاملا منحصر به فرد است. از طریق استوریبوردینگ، دیدگاههایم را در ذهن دارم، اما منتظر لحظات، ترکیببندیها و جلوههای بصری داستان سرایی هستم. منعطف و صبور بودن کلید اصلی است. من معمولاً سعی می کنم حداقل یک هفته را صرف مستندسازی یک فوران کنم، اما امیدوارم بیشتر. در آن زمان طولانی، سعی می کنم به لحظه حساس باشم. به عنوان مثال، اگر یک فوران بر زندگی و دارایی انسان تأثیر بگذارد، من رویکردی ژورنالیستی بیشتری با تصاویری که صحنه را با احترام نشان میدهند،
در پیش میگیرم. من احساس میکنم این تصاویر هرگز جذابترین عکسها برای گرفتن نیستند، زیرا شاهد تغییر زندگی یک نفر برای همیشه هستید، اما آنها همچنین یادآوری مهمی هستند از اینکه چقدر ما ناتوان هستیم. این تصاویر همچنین می توانند از این جهت حیاتی باشند که کسانی را که نزدیک فوران نیستند به آن نزدیک کنند و می توانند درک درستی از این رویداد ایجاد کنند به گونه ای که دیگران را تشویق کند تا برای کمک به افراد آسیب دیده دست دراز کنند.
برای فورانها در مناطقی که جریانهای گدازهای بر هیچ چیز جز مناطق طبیعی تأثیر نمیگذارند، به عنوان مثال، فورانهای Fagradalsfjall یا Pacaya در این سال، من سعی میکنم بیشتر از یک رویکرد هنری زیبا استفاده کنم. اینها صحنه هایی هستند که در آن عناصر آسمان شب مانند کهکشان راه شیری را به کار می برم یا از شرایط مهتابی برای آشکار کردن منظره استفاده می کنم. من صبورانه منتظر می مانم تا نور مناسب با فوران و عناصر پیش زمینه ترکیب شود. در این شرایط، من به جای تخریبی که می توانند ایجاد کنند، بر ثبت و نمایش زیبایی درون این آتشفشان ها تمرکز می کنم.
مهم نیست که چه نوع فورانی را مستند میکنم، بیشتر اوقات با یک دوربین یکسان سفر میکنم. تنظیمات فعلی من شامل بدنه دوربین Nikon Z 7II و Z 6II و لنزهای 14-24mm، 24-70mm، 70-200mm و 500mm است. گاهی اوقات، من یک لنز 105 میلی متری برای تصاویر ماکرو تفرا و موهای پله می اندازم. این محدوده وسیع از فواصل کانونی از زاویه گسترده تا سوپر تله فوتو، با در نظر گرفتن ایمنی و خلاقیت، سازگاری با هر موقعیتی را به من می دهد. من همچنین یک فیلتر UV روی هر یک از لنزهایم نگه می دارم، زیرا بسیاری از زباله های شناور در هوا می توانند به شیشه تبدیل شوند.
چهار آتشفشان بسیار متفاوت
در طول سال 2021، من از چهار آتشفشان فعال مختلف بازدید کردم تا فوران آنها را مستند کنم. هر آتشفشان زیبایی منحصربهفردی، دسترسی متفاوت و چالشهای متفاوت را ارائه میکرد. این عناصر هر مستند را بسیار سرگرم کننده می کرد و تصاویر داستان سرایی متنوعی را ارائه می کرد.
Kilauea، هاوایی، ایالات متحده
Kilauea یک آتشفشان سپر است که از سال 1984 تقریباً به طور مداوم فوران کرده است. این آتشفشانی است که من بیشترین تجربه عکاسی را دارم. این می تواند در بیشتر مواقع کاملا مطیع باشد اما در طول فوران های خاص مانند فوران Leilani Estates در سال 2018 نیز کاملاً خشن باشد.
در ژانویه 2021، من شروع به مستندسازی آخرین فوران در آن زمان کردم. فوران به طور کامل به دهانه Halemaʻumaʻu مهار شد، که امکان مشاهده یک منطقه واقعی از دریاچه گدازه از هیچ منطقه خشکی را نداشت. این دو فرصت را فراهم کرد. اولین مورد، مستندسازی دهانه و درخشش مرتبط با آن در زیر گرگ و میش و آسمان شب بود، که احساس کردم زیبایی کل آتشفشان Kilauea را برجسته می کند، نه فقط آنچه در داخل آن می گذرد. دومین فرصت عکاسی از دریاچه گدازه بود، که فوران فوران را به نمایش میگذارد، که باید از طریق هلیکوپتر به هوا برود تا یک نقطه دید به پایین در داخل دهانه نگاه کند.
Volcán de Fuego، گواتمالا
آتشفشان دو فوئگو، یا آتشفشان آتش، درست در غرب گواتمالا سیتی قرار دارد و یکی از فعال ترین آتشفشان های جهان است. از آنجایی که فوئگو یک آتشفشان استراتو است، نگرش بسیار متفاوتی نسبت به Kilauea دارد. فوران های انفجاری به طور منظم روی می دهند و پرتابه هایی به اندازه یک خودرو صدها یا حتی هزاران پا به هوا پرتاب می شوند. این پرتابه ها دوباره به زمین برخورد می کنند و می توانند در شرایط شدید به جریان های آذرآواری کمک کنند.
من در سال گذشته در سه موقعیت مختلف از Fuego بازدید کردم. برخی از روزها آتشفشان بسیار ساکت بود و فوران های انفجاری را نشان نمی داد. در برخی دیگر، Fuego زمین را تکان داد و امواج شوک را در جو فرستاد.
با وجود این آتشفشان در ارتفاع 13000 فوتی، نزدیک شدن به فوئگو کار آسانی نیست. آب و هوا در این ارتفاع همچنین به تعیین میزان نزدیک شدن شما به آتشفشان به دلیل کاهش دید یا باد شدید که تهدید می کند شما را از خط الرأس منفجر کند کمک می کند. برای Fuego،
من به شدت به لنزهای 24-70 میلی متری و 70-200 میلی متری خود تکیه دادم تا من را به اکشن نزدیک تر کنم. فواصل کانونی وسیع تر به من این امکان را داد که از خط الراس خیره کننده و مار مانند منتهی به دهانه و همچنین دامنه های ناهموار شرقی آتشفشان عکس بگیرم. فواصل کانونی کمتر، ترکیببندیهای من را از نزدیک به انفجارهایی در دهانه قله رساند و گدازههای درخشان و ریزش خاکستر را به نمایش گذاشت.
آتشفشان د پاکایا، گواتمالا
آتشفشان د پاکایا، واقع در جنوب شرقی Volcán de Fuego در گواتمالا، یکی دیگر از آتشفشان های چینه ای است که فرصت محدودی را از نظر دسترسی ایمن به آتشفشان در طول دوره های فوران ارائه می دهد. Pacaya به دلیل شهرت نسبتاً غیرقابل پیشبینی و پتانسیل آن برای تودههای بزرگ خاکستر و جریانهای آذرآواری، مخوفترین آتشفشان در میان گواتمالاییها است.
در حالی که آخرین فوران پاکایا را مستند میکردم، به دلیل وجود زمین ناهموار بین نزدیکترین نقاط دسترسی و دهانه، با ترکیبات محدودی دست و پنجه نرم کردم. Pacaya فرصت هایی را برای استفاده از فواصل کانونی عریض و تله فوتو ارائه کرد. یکی از تصاویر مورد علاقه من با لنز 14-24 میلی متری من گرفته شد، عکسبرداری با فاصله 14 میلی متری که شامل جریان های گدازه قبلی، حوضچه ای بازتابنده و پوشش گیاهی سبز و سرسبزی بود که دوباره در این منطقه رشد کرده بود، با فوران پاکایا در دوردست. مانند Fuego، فواصل کانونی تله فوتو اجازه می دهد تا عکس های محکم تری از فواره گدازه ای با ارتفاع تقریباً 1 کیلومتری Pacaya بگیرید.
با توجه به فورانهای انفجاری بیشتر Pacaya و Fuego، من در هنگام مستندسازی هر دو چالش مشابهی پیدا کردم. در طول روز، پرتابه های گدازه داغ قرمز بسیار دور بودند و به اندازه کافی روشن نبودند که رنگ خود را در نور روز نشان دهند، بنابراین فقط سیاه به نظر می رسیدند. در شب، تضاد بین گدازه آتشین و آسمان تاریک شب بسیار زیاد بود، و متعادل کردن نوردهی من بین روشنایی گدازه و تاریکی آسمان بسیار دشوار بود. از این تجربه آموختم که زمان مورد علاقه من برای عکاسی از این دو آتشفشان در ساعات قبل از طلوع آفتاب و گرگ و میش بود، زمانی که متعادل کردن نور محیط با گدازه بسیار امکان پذیرتر شد.
Fagradalsfjall، ایسلند
آتشفشان غافلگیرکننده 2021، Fagradalasfjall ایسلند برای اولین بار در بیش از 800 سال فوران کرد. این آتشفشان عالی برای مستندسازی بود، نه تنها به دلیل اهمیت تاریخی فوران، بلکه به دلیل موقعیت مکانی، دسترسی و ویژگی های رفتاری آن.
پس از ماهها زلزله که شبهجزیره ریکیانس را لرزاند، ماگما سرانجام در ماه مارس از سطح آن عبور کرد. این فوران در دره ای دورافتاده،
دور از نزدیکترین شهر گرینداویک رخ داد که امکان دسترسی باورنکردنی را برای دولت ایسلند فراهم کرد. اساساً هیچ محدودیتی وجود نداشت و مقامات ایسلندی از این فرصت استفاده کردند و به بازدیدکنندگان فوران اجازه دادند تا زیبایی طبیعت را تحسین کنند و به آن احترام بگذارند.
برخلاف آتشفشانهای قبلی که از آنها عکس گرفتم، Fagradalsfjall تنها چند روز از عمرم میگذشت که به آن رسیدم، که محیطی فوقالعاده پویا را نشان میداد، زیرا شکافهای جدیدی هر روز در امتداد منطقه شکاف باز میشدند و هیچ هشداری نداشتند. در روز اول ثبت اسنادم، دو شکاف وجود داشت و در روز آخر،
هفت، چند تا در نقطهای که چند ساعت قبل در آن ایستاده بودم، وجود داشت. دسترسی سخاوتمندانه به این فوران به من این امکان را داد که شکاف ها و گدازه ها را فقط از چند فوت دورتر مستند کنم. من از تمام لنزهای بسته ام استفاده کردم، ساعت ها فیلم هواپیمای بدون سرنشین ضبط کردم و حتی از طریق هواپیمای بال ثابت به هوا رفتم تا فوران را از بالا با وضوح بالا ثبت کنم.
چالش های اصلی تجمع گازهای دی اکسید گوگرد در دره در روزهای بدون باد و پیاده روی 10 مایلی رفت و برگشت به سمت محل فوران در برف و دمای سرد بود. با این حال، زمانی که در سایت قرار گرفتید، به راحتی میتوانستید در مقابل باد قرار بگیرید و برای گرم کردن خوب به گدازه نزدیک شوید.
آتشفشان Fagradalsfjall جریانهای گدازهای زیبای pahoehoe را ارائه میکند، شبیه به جریانهای گدازه Kilauea، که به نظر من از نظر بصری جذابترین جریانهای گدازهای است. در مجموع، Fagradalsfjall رویای یک عکاس آتشفشان بود.
آتشفشان ها نمایش های فوق العاده زیبا و خیره کننده ای از طبیعت هستند که ما را به روزهای خلقت زمین بازمی گرداند. راه های زیادی برای عکاس وجود دارد که بتواند این نیروهای قدرتمند را ثبت کند و نشان دهد که چگونه سیاره ما را شکل داده اند و خواهند کرد. به نظر من خطرات ذاتی مرتبط با آنها ارزش این را دارد که به ما یادآوری شود در مقایسه با قدرت زیر پایمان چقدر کم هستیم.
پایان مقاله نحوه عکس برداری از اتشفشان ها
مجله نگاه
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم سانست بلوار | آلفرد هیچکاک | انیمیشن رایا و آخرین اژدها | سبک موسیقی ارکسترال | ۷ نکته برای راه اندازی فروشگاه اینترنتی | سبک معماری استعماری اسپانیا چیست؟ | ۵ عنصر کلیدی طراحی | بهترین فیلم های سیدنی لومت | ادیت تصویر به صورت پاییزه در فتوشاپ | آموزش نحوه قالب بندی فیلمنامه : راهنمای گام به گام | آینده ربات ها |