نویسنده : ” فیلم نابخشوده ” ساخته کلینت ایستوود در همان لحظه اتفاق می افتد که غرب قدیم در حال جدید شدن بود. تیراندازان حرفه ای به گونه ای در معرض خطر انقراض تبدیل شده اند که روزنامه نگاران آنها را برای داستان دنبال می کنند. مردانی که زیر ستاره خوابیده اند اکنون در حال ساخت خانه هستند.
با مقاله نقد فیلم نابخشوده با بامدادی ها همراه باشید.
نقد فیلم نابخشوده
ویلیام مانی ، “یک سارق شناخته شده و یک قاتل ،” خود را با پرورش گراز تأمین می کند. غرب خشونت آمیز افسانه در خاطرات مردانی که تا سال 1880 به طبقه متوسط پیوسته اند زندگی می کند. در طی چند دهه ، ویات ارپ با ارائه مشاوره در اطراف استودیوهای هالیوود معلق بود.
گمان می کنم ایستوود این دوره را برای ” فیلم نابخشوده ” انتخاب کرد ، زیرا منعکس کننده مرحله خودش در زندگی بود. وی به عنوان یک اسلحه کش جوان در تلویزیون و در فیلم های اولیه سرخیو لئونه “یک مشت دلار” و “برای چند دلار بیشتر” شروع کرد و در “بلوف کوگان” و “دو مول برای خواهر سارا” با راهنمایی به بلوغ رسید.
از دون سیگل ، کارگردانی که اغلب از او به عنوان مربی خود یاد می کرد. حالا ایستوود 60 ساله بود و مدتها بود که خودش کارگردان بود. لئونه در سال 1989 و سیگل در سال 1991 درگذشت. او ” فیلم نابخشوده ” را به آنها اختصاص داد. اگر غربی مرده نبود ، در حال مرگ بود. مخاطبان داستان های علمی و جلوه های ویژه را ترجیح می دهند. وقت مرثیه بود.
فیلم نابخشوده حتی در سبک بصری خود بازتابی از دوره ای است. عکس آغازین مربوط به یک خانه ، یک درخت و یک مرد در کنار قبر است. خورشید در حال غروب است ، بر روی این مرد و عصری که او نمایندگی می کند. بسیاری از نمای خارجی فیلم ، ترکیباتی با صفحه عریض است که وسعت زمین را نشان می دهد. از طرف دیگر ، فضای داخلی روز همیشه دارای شدت نور پس زمینه است و آفتاب درخشان از پنجره ها می بارد تا چهره های داخل آن تاریک و گاهی به سختی قابل دیدن باشند. زندگی در فضای بسته به سبک متمدن باعث تمایز این افراد شده است.
نقد فیلم نابخشوده
ویلیام مانی زیاد کشاورز گراز نیست. در یک لحظه او یک گرگ را تعقیب می کند ، رو به پایین در لجن فرود می آید و یک لحظه شکست خورده در آنجا می ماند. او پس از مرگ کلودیا محبوبش دو فرزند خردسال دارد که باید بزرگ کند. پول کافی نیست.
سواری بنام بچه شوفیلد (جیمز وولوت) با پیشنهاد پول نقد برای شکار فضل ظاهر می شود. بچه شنیده بود که مانی “مثل برف سرد است و عصبی ضعیف و ترس ندارد”. مانی می گوید ، “من دیگر چنین چیزی دوست ندارم ، کودک. ویسکی به اندازه هر چیز دیگری این کار را انجام داد. من بیش از 10 سال افت نکردم. همسرم ، او مرا درمان کرد و من را درمان کرد نوشیدن و شرارت. “
ویلیام مانی مردی عفیف ، قاتل و غیرقانونی است که با ازدواج متمدن شده است. بنابراین ” فیلم نابخشوده ” مضمون کلاسیک غربی را که در آن مردان خشن توسط دانش آموزان مدرسه ، واعظان و قضات “متمدن” می شوند ، درونی می کند. وقتی او در مورد همسرش صحبت می کند ، مانی مانند یک پسر کوچک متمرد به نظر می رسد که تصمیم دارد دیگر بد نباشد.
او می گوید ، شوفیلد كید از نام اسكوفیلد اسلحه سنگین و وسون استفاده كرده است. در روزهای گذشته دیگران توسط مردان لقب می گرفتند. در حال حاضر آنها تقریباً به عنوان ابزار بازاریابی مانیکرهای خود را ایجاد می کنند. وی داستان دو کابوی مست را که به وحشیانه به یک روسپی در وایومینگ حمله کردند ، برای ویلیام مانی تعریف می کند: “آنها صورت او را بریدند ، چشمهایش را بریدند ، گوشهایش را بریدند ، جهنم ، حتی دندانهای او را بریدند … هزار دلار جایزه ، ویل. پانصد قطعه. “
کشاورز گراز به پول احتیاج دارد. اما یک موضوع در حال اجرا در این فیلم بی لیاقتی فضل فروشان است. بچه به عنوان یک خفاش نابینا است و نمی تواند با هفت تیر با مارک تجاری خود چیزی را بزند. هنگامی که ویلیام مانی آماده می شود تا زین شود ، با تحقیر خود دریافت که دیگر به سختی می تواند سوار اسب شود. (“او به فرزندانش می گوید:” این اسب پیر به خاطر گناهان جوانی من حتی با من همراه است.) قبل از اینکه ما کارشناسی ارشد عزیز شما را ملاقات کنم ، قبلا ضعیف بودم و به حیوانات بدرفتاری می کردم. “)
مانی در ابتدا پیشنهاد کودک را رد می کند ، اما در مورد آن تأمل می کند و در نهایت برای جذب یک شریک قدیمی ، ند لوگان (مورگان فریمن) سوار می شود. آنها با بچه روبرو می شوند و از امتیازات مشترک برخوردار می شوند. این پیشرفت همزمان با زندگی در بیگ ویسکی ، ویو است ، جایی که کلانتر بیل داگت (ژن هکمن) با مشت آهنین بر آن حکومت می کند. قانون او می گوید: هیچ اسلحه ای در داخل شهر محدودیت ندارد. او آن را با ضرب و شتم ترسناک و سادیستی اجرا می کند ، و سپس به ساحل رودخانه که در آن خودش برای خودش خانه می سازد بازمی گردد.
نقد فیلم نابخشوده
سپس داستان با اصطلاحات کلاسیک غربی ، با کلانتری فاسد و قانون شکن صالح روبروی یکدیگر قرار می گیرد. داستان در مورد بخشش کمتر از نیاز شخصی ، متقابل ، نیاز به تسویه حساب است که باعث تیزتر شدن آنها شده است زیرا آنها در گذشته ملاقات کرده اند. و سرانجام می بینیم که ویلیام مانی جوان تر از پوسته سن خود بیرون می آید: او دوباره به یک مرد ترسناک تبدیل می شود.
این روند بر خلاف درک کامل زندگی این شهر صورت می گیرد. دیوید وب مردم ، فیلمنامه نویس ، سنت اخیر را که در آن ستاره گران قیمت بر هر صحنه مسلط است ، نادیده می گیرد و گالری غنی از نقش های مکمل را ایجاد می کند. در اینجا مدل های او استادان غربی مانند جان فورد هستند که فیلم های خود را با جوامع پر می کنند. ریچارد هریس در نقش باب انگلیسی بازی می کند ، یک مبارز اسلحه معروف که اکنون با تبلیغات خود زندگی می کند و W. W. Beauchamp (Saul Rubinek) ، نویسنده مجلات غربی ، او را در همه جا دنبال می کند. بعد از اینکه مانی در یک نبرد اسلحه قرار گرفت ، بیوشامپ یادداشت های عصبانی را خط خطی می کند و می خواهد بداند ، “چه کسی را اول می کشیدی؟”
خانم ، توت فرنگی آلیس (فرانسیس فیشر) ، خانم نیز در این شهر مهم است که این پاداش را بزرگ کرده و می خواهد انتقام مثله شدن دخترش دلیله (آنا تامسون) را بگیرد. Skinny Dubois (آنتونی جیمز) ، صاحب بار و روسپی خانه ، نگرانی های عملی بیشتری دارد: او پول خوبی برای دلیله پرداخت و غرامت می خواهد. در غرب نیمه رام ، برخی از مردان اکنون به جای حل و فصل مسائل خود به قانون متوسل می شوند.
آخرین اقدام طولانی فیلم شامل تمایل ویلیام مانی به انتقام مرگ و تحقیر عمومی دوستش ند است ، جسدی که در جعبه ای بیرون از سالن به نمایش گذاشته شده است.
در اینجا می بینیم ایستوود به عنوان استاد نوع سكانس عملیاتی پایدار كه از لئون و سیگل آموخته است: مونتاژ خسته کننده ای از قطع سریع و خشونت بی معنی نیست ، اما داستانی است كه از طریق استراتژی عمدی روایت می شود ، وقایع در آن ممكن نیست ، اما به نوعی قابل قبول ویلیام مانی ، کشاورز گراز بدشانسی که حتی نمی توانست اسب خود را زین کند ، به چهره ای کارآمد و دانای انتقام که از نقش های قبلی ایستوود می شناسیم تبدیل شده است. طرفدار قدیمی هنوز حرکات را به خاطر می آورد.
عنوان فیلم نابخشوده جذاب است. آیا مانی هنوز از همسر مرده خود و دیگران که به آنها ظلم کرده است ، طلب بخشش می کند؟ این احساس وجود دارد که هنوز گناه او را تحت تعقیب قرار داده است: او اصلاح کرده است ، اما جبران نکرده است. مانی به لوگان گفت: “ند ، شما یادت می آید که راننده ای که من از دهان شلیک کردم و دندانهایش از پشت سرش بیرون آمد؟ من بارها و بارها به او فکر می کنم. او کاری نکرده است که لایق تیراندازی باشد ، حداقل چیزی “می توانم به یاد بیاورم که وقتی هوشیار شدم.”
دوست او می گوید: “تو دیگر اینطور نیستی.” مانی می گوید ، “درست است. من الان فقط یک فلاسک هستم. من بیش از کسی فرقی ندارم. اما صدای او فاقد اعتقاد است و ما کار ناتمام را در هوا احساس می کنیم. مانی می گوید که برای تأمین هزینه های فرزندانش به پول انعام نیاز دارد ، اما اگر پیرمرد سوار نشود تا زندگی خود را در برابر تازه کاران اسلحه به خطر بیندازد ، به آنها بهتر می شود
اگر کلینت ایستوود ستاره نبود ، با کارهای مهم در ژانرهای وسترن ، اکشن و کمدی و فیلم های بی نظیری مانند “پرنده” (1988) ، زندگی نامه چارلی پارکر ساکسوفونیست ، داستان عاشقانه “پل های شهرستان مدیسون” (1995) ، و “یک جهان عالی” (1993) فوق العاده ، که به نظر می رسد در مورد شکار یک محکوم فرار است ، اما به نظر می رسد به طرز عجیبی از تعقیب و گریز فاصله دارد و بیشتر به دنبال ارزش ها و تاریخچه شخصیت ها این عناصر دارای یک تصویر جنایی است ، اما آزادی یک فیلم هنری است. ” فیلم نابخشوده ” نیز از ژانر به عنوان راهی برای مطالعه ماهیت انسان استفاده می کند.
نقد فیلم نابخشوده
یک تبادل در فیلم وجود دارد که مدتهاست در من باقی مانده است. بیل کوچک بعد از مجروحیت کشنده ، می گوید: “من لیاقت این کار را ندارم. اینگونه بمیرم. من در حال ساخت خانه بودم.” و مانی می گوید ، “لیاقت چیزی برای انجام این کار ندارد.” در واقع ، لیاقت با این کار ارتباطی دارد ، و گرچه ند لوگان و دلیله آنچه را که شایسته آن است ، به دست نمی آورند ، ویلیام مانی می بیند که دیگران این کار را می کنند. این توازن اخلاقی تسخیر ناپذیر ، که در آن خیر سرانجام شر را خاموش می کند ، در قلب غرب است و ایستوود از گفتن آن خجالتی نیست.
پایان مقاله نقد فیلم نابخشوده
منبع سایت مداد
بیشتر بخوانید:
فیلم ۳۵۵|بهترین فیلم های جودی فاستر|فیلم تعطیلات موسیو اولو|مینی سریال The White Lotus | مینی سریال نیلوفر سفید|سریال پسران|نقد فیلم دیو و دلبر|نقد فیلم پنجه طلا|سریال mine|سریال وانداویژن|فرق بین ریتم و هارمونی|حقایق سه گانه فیلم پدرخوانده|نقد فیلم تا مرگ|نقد فیلم شب زنده داری
