نقد بررسی بازی Call of Duty: WW2 :
بازگشت Call of Duty به جنگ جهانی دوم به طرز شگفتآوری برداشتی سریع از محیط کلاسیک است. این یک کمپین خوب، یک حالت جدید و عالی در حالت چند نفره در کنار سایر تغییرات خوب، و یک نسخه وحشتناک تر و متراکم تر از زامبی های نازی را فراهم می کند.
با این حال، هر بخش اصلی بازی Call of Duty: WW2 با ناهماهنگیها و نقصهای جزئی خدشهدار میشود که آن را از تبدیل شدن به یک نقطه عطف در سری بازمیدارد. با این حال، این یک بازی Call of Duty است و من از ساعتهای زیادی که قبلاً در آن صرف کردهام لذت بردهام.
بخشه داستانی
در حالی که رسم شخصی من این است که از یک کمپین Call of Duty رد شوم و مستقیماً به بازی چند نفره بپرم، امسال خوشحال بودم که بازی Call of Duty: WW2 را با این داستان جنگی بسیار شخصی اما معمولی شروع کردم. این کمپین، که دانیلز “قرمز” را در لحظات مهمی مانند D-Day (البته) و آزادی پاریس دنبال می کند،
آغازگر خوبی برای آنچه در آینده است است. این نشان میدهد که مبارزات Call of Duty برای اولین بار پس از World at War در سال 2008، چقدر خوب به یک محیط تاریخی بازمیگردد، و مهمتر از آن، داستانی خوب با تماشای فیلمهای اکشن سرگرمکننده را روایت میکند.
بازی Call of Duty: WW2
در طول کمپین کوتاه (یا متوسط، برای این مجموعه) پنج تا شش ساعته، به آرامی اما مطمئناً با دنیلز و تیمش همدلی پیدا کردم. داستان بیشتر از طریق کات سین های متحرک عالی و در روایت پس از ماموریت ساخته شده است – نرخ استاندارد Call of Duty. من قدردانی میکنم که در حالی که دنیلز و تیمش با دشمن آشکار نازی میجنگیدند، تنش بین شخصیتها نیز زمانی که آنها خود را عمیقتر و عمیقتر در جنگ میدیدند، گسترش مییابد،
و این باعث میشود که درام بیشتر شود. تیم در تلاش نیست تا بزرگترین و بدترین دشمنی را که می تواند پیدا کند، از بین ببرد. آنها فقط سعی می کنند زنده بمانند و با بدتر شدن اوضاع، تمام تلاش خود را می کنند تا تغییری ایجاد کنند. این دیدگاه انسانیتر از آنچه در سالهای اخیر دیدهایم است.
کار تیمی جایگزین خوبی برای فناوری است
محیط اروپایی 1944 قطعا تجربه جالبی از Call of Duty را فراهم می کند. این Call of Duty با فاصله گرفتن از یک دوره طولانی تیراندازهای آینده نگر – از جمله جنگ بی نهایت آینده دور در سال گذشته – به طور قابل درک بسیاری از عمودی بودن و سرعت بازی های گذشته را از دست می دهد،
اما این بدان معنا نیست که مبارزه کند است. این به کمی صبر بیشتر در شناسایی اهداف نیاز دارد، تیراندازی دقیقتر بدون کمک طیفها و مناظر با تکنولوژی پیشرفتهتر، و یک نوار سلامت انحصاری کمپین برای دانیلز را تحت تأثیر قرار میدهد که مستلزم توجه مداوم است، اما دشمنان همچنان سریع سقوط میکنند و من هنوز نیاز داشتم که مدام در حال حرکت باشم تا زنده بمانم.
این طراوت است: احساس خوبی به شما می دهد که کمی زمینگیر، آسیب پذیر و HUD کمتر زرق و برق دار باشید. اما بازی Call of Duty: WW2 وقتی صحبت از تجهیزات و گزینهها میشود، شما را بالا و خشک نمیگذارد. بهجای تکیه بر لباسهای خارجی و پهپادها برای تبدیل شما به یک ارتش تک نفره، به یک تیم وابسته هستید تا مانند یک ارتش واقعی رفتار کند. همتیمیهای دنیلز هرکدام دارای تواناییهایی هستند – مهمات،
نارنجک، تماسهای دشمن، حملات توپخانه، جعبههای کمکهای اولیه – که با کشتن دشمنان بالا میآیند، و مطمئناً وقتی از آنها خواستم در نبرد به من کمک کنند، وزن خود را بالا میبرند. این یک معاوضه است، زیرا متوجه شدم باید در کنار آنها بمانم تا از مزایای آنها استفاده کنم و حرکتم را کمی محدود کنم. به طور کلی، کار تیمی جایگزین خوبی برای فناوری است.
در حین بازی، از اینکه دیدم دنیلز تنها ستاره کمپین نیست، خوشحال شدم. اگرچه او یک سرباز توانمند است، اما به خاطر جاسوسی، کار با تانک یا خلبانی یک هواپیمای جنگنده محروم نیست. در عوض، WW2 دنیلز را کنار گذاشت و حتی او را در حالی که در ماموریتهای جذاب دیگر به عنوان شخصیتهای جالبتر بازی میکردم، به نمایش گذاشت، که طبیعت آنها را خراب نمیکنم. وظایف متنوع آنها تغییری خوشایند در چرخه پاکسازی و تصرف مناطق یا انهدام توپخانه توسط دانیلز بود.
این به این معنی نیست که بازی اصلی بازی قوی نیست، همانطور که معمولاً در Call of Duty وجود دارد، اما نقش دانیلز در جنگ از نظر اهداف و گیم پلی لحظه به لحظه کمی محدودتر است. اگرچه ظاهر آنها زودگذر بود، اما من از معدود شخصیتهای متنوعی که کار سربازان و گروههای مقاومت به جز مردان سفیدپوست آمریکایی را در جنگ جهانی دوم برجسته میکردند، قدردانی میکردم.
تسلیحات جنگ جهانی دوم موثر اما فرسوده هستند
با این حال، همه آنها از مجموعهای از ابزارهای مشابه استفاده میکنند، و M1A1 Carbine تا زمانی که کمپین را به پایان رساندم بهترین دوست من بود. حتی بدون مناظر یا میدان های فانتزی، تفنگ ها در مناطق عمدتاً متوسط تا بزرگ آتش نشانی بهترین احساس را داشتند. با این حال، به طور کلی، تسلیحات بازی Call of Duty: WW2موثر هستند اما به خوبی فرسوده شده اند – این بازی تاریخ را بازنویسی نمی کند،
بنابراین تقریباً تمام سلاح هایی است که قبلاً در ده ها بازی دیگر که در این دوره دیده شده بودیم. تنها تفنگی که برای انداختن آن عجله داشتم، تپانچه پیش فرض بود، به خصوص زمانی که با یک تفنگ کمیاب برخورد کردم که دارای یک نارنجک انداز یا تفنگ ساچمه ای قابل اتصال با گلوله های آتش زا بود. اینها عالی بودند
گذشته از اینکه نازیها را با انواع اسلحهها سرنگون میکند، دانیلز همچنین مسئول سرنشینی سلاحهای تخصصی مانند موشکانداز و تفنگهای تک تیرانداز است. موشکها تا حدودی نادر هستند – و سرگرمکننده هستند،
زیرا دمیدن چیزها در قلابها همیشه رضایتبخش است – اما تک تیراندازی بیشتر یک کار طاقت فرسا بود تا لذت. خود اسلحه ها هیچ مشکلی ندارند، اما وظایف شلیک پوششی که به شما محول می شود اغلب خسته کننده هستند.
پاک کردن امواج از دشمنان در ابتدا سرگرم کننده بود، اما از آنجایی که آنها همچنان می آمدند و من اجازه نداشتم پست خود را برای مانور و تغییر اوضاع ترک کنم، کمی از کار خسته شدم. شروع به کار کرد، و نمیتوانستم فکر نکنم که چرا شخص دیگری پوشش آتش را برای من فراهم نمیکند تا بتوانم کارهای سرگرمکننده از بین بردن خمپارهها یا مبارزه رو در رو با نازیها را انجام دهم.
ماموریت های مخفی کاری نیز کمی خسته کننده هستند. اگرچه نادر بود و معمولاً ضروری نبود، اما مواقعی که مجبور می شدم دزدکی دور بزنم و چاقو را در گلوی دشمن فرو کنم، اغلب به طرز وحشتناکی اشتباه می شد. من آن چند مردی را که پشتشان به من بود را حذف میکردم، اما لحظهای که سعی میکردم کسی را بکشم که در فاصله 180 درجهای از من قرار نداشت، شخصیتم از قنداق تفنگ آنها به جای چاقو استفاده میکرد. دکمه.
بدون کشتن فوری تضمین شده به این معنی است که آلارم خاموش می شود. من خیلی بدم نمی آمد که تبدیل به یک مبارزه با آتش شود، اما الزامات موقعیت یابی بیش از حد حساس برای اجرای یک کشتن با چاقو آزاردهنده بود. و از آنجایی که این واقعاً یک بازی مخفی کاری نیست، هیچ راهی برای جابهجایی دشمن با جذب یا منحرف کردن آنها با صدا وجود ندارد.
بزرگترین مشکل کمپین این است که برخی از لحظات اکشن سنگین نیمه اول، گاهی اوقات با آنچه بازی Call of Duty: WW2تلاش می کند تا انجام دهد، در تضاد است. در یک لحظه احساس کردم ایندیانا جونز می خواهد بیرون بیاید و به دنیلز در فرار مرگبارش بپیوندد. صحنه شادی نبود، اما تداوم آن ناقوس کلیسا که مرا از میان ساختمان در حال فرو ریختن تعقیب می کرد، مطمئناً جنبه احمقانه ای داشت. داشتن آن درست بعد از صحنه ای که به معنای برانگیختن وحشت و از دست دادن شخصی جنگ بود، دردسرساز بود.
در لحظات آرامتر کمپین است که وحشیگری جنگ جهانی دوم آغاز میشود. فرستاده شدن برای انجام کارهای روزمره از طریق یک محیط ظالمانه، مانند آوردن یک قوطی غذا برای یک سرباز دیگر قبل از یک مأموریت شدید، میتواند برای یک داستان بسیار مفید باشد.
و همینطور تنظیمات. این کمپین حتی در آشفته ترین مناطقش زیباست. از کنار یک شیرینیپزی زیبا در پاریس گذشتم که حتی زمانی که صدای تیراندازی بیرون پنجرههایش را روشن میکرد، جذاب به نظر میرسید. مأموریتهای جنگلی با تنوع درختان و شاخ و برگها بسیار زیبا بودند، و برخی از مأموریتها اثرات آب و هوایی بسیار خوبی نیز داشتند.
تنها مشکل گرافیکی مهم که شایان ذکر است این است که هنگام بارگذاری در مناطق جدید، مانند زمانی که از یک نبرد به نبرد دیگر میدوید، از یک ضربه خفیف رنج میبرد. با این حال، من اغلب متوجه آن نبودم، و همیشه در لحظات آرام و غیر جنگی بود.
بخشه چند نفره
یک مرد تصادفی در مسابقه من در حالی که برای چندمین بار زمین می خورد، گفت: “وای رفیق، تو خیلی سریع می میری.” بازی چند نفره بازی Call of Duty: WW2 ممکن است در زمانی بدون ابرسلاحهای پیشرفته تنظیم شود، اما همچنان یک حالت چند نفره Call of Duty است. شما سریع می میرید،
سریع می زایید و سریع می کشید. این چرخه مانند همیشه راضی کننده است – به خصوص زمانی که کمتر مرده و بیشتر قتل می کنید – و تنظیمات جنگ جهانی دوم برای کلاس های بازیکنان جدید جالب (به نام Divisions) و حالت جدیدی فراهم می کند که مطمئناً سزاوار نقشه های بیشتری است.
بازی Call of Duty: WW2
“وای رفیق، تو خیلی سریع میمیری.”
در روز دوم انتشار، ورود به بازیها نسبتاً آسان بود، اگرچه توسعهدهنده Sledgehammer Games آن را به فضای اجتماعی جدید، یعنی Headquarters، تبدیل به یک تجربه انفرادی موقت کرد. همچنین مایه تاسف است که مدلها و بافتهای آیتمهای مختلف در منوها، مانند سلاحها و پیوستها، زمان قابل توجهی برای بارگیری میبرند.
دیدن آن به عنوان یک مشکل در یک بازی با این کالیبر ناراحت کننده است. گاهی اوقات بارگذاری در مسابقات و سپس، پس از اتمام، عبور از جدول امتیازات پایان بازی، زمان می برد. همه این چیزهای کوچک با هم جمع میشوند تا تجربهای با تأخیر و کمی آزاردهنده را ایجاد کنند که من انتظار دارم در زیر Call of Duty باشم. خوشبختانه، هنگامی که واقعاً وارد می شوید و بازی ها بسیار خوب می شوند، به خصوص پس از کسب رتبه های کمی در شخصیت خود.
مانند بازیهای گذشته Call of Duty، ضروری است که XP را زودتر به کار ببرید تا بتوانید برخی از مهارتها را باز کنید تا با سایر بازیکنان به یکنواختی دست پیدا کنید. مگر اینکه مهارتهای تیراندازی شگفتانگیزی داشته باشید، به احتمال زیاد رتبههای اول برای حفظ KDR مثبت (نسبت کشتن: مرگ) دشوار است،
زیرا تجهیزاتی که از همان ابتدا تا زمانی که به رتبه پنج یا رتبهی پنجم برسید، دچار مشکل خواهید شد. شش در آن مرحله، تعدادی سلاح خوب باز شده خواهید داشت، و اگر به اندازه کافی از آنها برای بالا بردن سطح آنها استفاده کرده اید، پیوست ها را با آنها همراه کنید.
پیشرفت در آن رتبه های اولیه آسان است و با سفارشات و قراردادهای جدید WW2 حتی آسان تر می شود. پس از پذیرش و تکمیل این اهداف جانبی در مسابقه، مانند کشتن تعداد معینی از دشمنان در Team Deathmatch در 10 یا 20 دقیقه، جوایزی مانند XP یا افت عرضه (AKA Loot crates) دریافت خواهید کرد.
به نظر میرسید که من به اندازه کافی سریع کاهش عرضه داشتم، حتی در سطوح بالاتر، از طریق سفارشها، قراردادها، پاداشهای مسابقه تصادفی و کسب سطوح رتبه.
در حالی که جوایز کاهش عرضه بیشتر جنبه زیبایی دارند، من چندین نسخه کمیاب از سلاحها را باز کردم که دارای پوستههای زیبا و 10 تا 15 درصد پاداش رتبه XP برای هر کشتن هستند.
پیشرفت در آن رتبه های اولیه آسان است و با سفارشات و قراردادهای جدید WW2 حتی آسان تر می شود
به استثنای پوستههای اسلحههای بسیار کمیاب، اگر تجربه من نشان میدهد که پاداشهای کاهش عرضه تاثیر زیادی روی بازی شما نخواهد داشت (مگر اینکه واقعاً به جمعآوری تمام لوازم آرایشی علاقه داشته باشید). سلاحهای کمیابی که از افت عرضه نادر دریافت کردم، بزرگترین پاداشی بود که تاکنون دریافت کردهام.
پوسته های سلاح کمیاب را نیز می توان با تکمیل مجموعه ای از لوازم آرایشی باز کرد. هر آیتم موجود در مجموعه را می توان با ارز درون بازی خریداری کرد که می توان آن را نیز از طرق مختلف به دست آورد. این کمی دردسر است، اما حداقل یک راه تضمینی برای به دست آوردن پوسته سلاح های ویژه است. این معاملات در دفتر مرکزی انجام می شود.
Headquarters به عنوان یک مرکز بازی عمل می کند، بسیار شبیه به برج Destiny 2، هرچند بسیار کوچکتر. در اینجا، میتوانید قراردادها و سفارشها را دریافت کنید، برای همه افراد حاضر در نمونه خود، عرضههای قطرهای را باز کنید، رویدادهای حرفهای Call of Duty را در تئاتر تماشا کنید، با سلاحهای مختلف در محدوده اسلحه تمرین کنید و امتیازات را در یک زمین آزمایشی ویژه انجام دهید، و حتی بازی کنید.
بازی های کلاسیک مانند Pitfall II و Fishing Derby با هزینه اندک درون بازی (نه پول واقعی). افزودنی خوبی است داشتن فضایی برای آزمایش سلاح های جدید و به طور کلی استراحت بین مسابقات عالی است. با این حال، آرزو میکنم مانند Destiny 2 نقاط خاصی برای بخشهای مختلف وجود داشته باشد.
وقتی برای اولین بار با بخش ها آشنا شدم، نگران بودم، زیرا آنها یک سیستم تراز کاملاً جدید را در بالای سطوح شخصیت ها و اسلحه ها اضافه می کنند، اما معلوم شد که افزوده خوبی هستند. پنج لشکر – پیاده نظام، هوابرد، زرهی، کوهستان و اعزامی – هر کدام مجموعه خاصی از امتیازات قابل بازگشایی برای یک کلاس سلاح خاص دارند.
برای مثال، بخش اعزامی، گلولههای آتشزای تفنگ ساچمهای را در سطح اول به شما میدهد و به شما این امکان را میدهد که پس از رسیدن به سطح چهارم، تجهیزات را از دشمنان مرده دوباره تامین کنید.
انتخاب یک بخش که متناسب با سبک بازی شما باشد مهم است، اگرچه در نهایت می توان همه بخش ها را باز کرد. با از بین رفتن Pick 10 و Infinite Warfare’s Rigs، Divisions علاوه بر امتیازات انتخابی Basic Training، مجموعه خوبی از امتیازات را نیز در اختیار شما قرار می دهد (این جایی است که امتیازات عمومی مانند یک ضمیمه سلاح اولیه اضافی وجود دارد). برای ارتقاء رتبه دیویژن خود، تنها کاری که باید انجام دهید این است که در حین مبارزه،
آن را به یک بارگذاری مجموعه مجهز کنید. چند سطح اول سریع هستند، اما رسیدن به سطح چهارم (به طوری که بتوانید آن را پرستیژ کنید و امتیازات خود را بهتر کنید، مانند همه چیزهایی که سطح دارند) زمان نسبتاً زیادی می برد.
سفارشی سازی آواتار نیز در موقعیت خوبی قرار دارد. بله، زنان در چند نفره بازی Call of Duty: WW2 تعلق دارند. هرکسی که «واقعگرایی» را زیر سوال میبرد، باید مدتها پس از برخورد با حالت زامبیهای نازی، نگران این موضوع باشد، تا چیزی دربارهی خرگوشپریدن، سلامتی بازسازیشده وولورینمانند و حدود یک میلیون چیز دیگر که واقعاً در این کشور اتفاق نیفتادهاند،
نگویند. 1944. دیدن افراد از همه نژادها و حداقل دو جنسیت که در ستاد فرماندهی میآیند، شادابکننده است، و مطمئن هستم که به من کمک میکرد کمتر در بازی چندنفره یک فرد پرت احساس کنم. برای این سفارشیسازی، WW2 به شما امکان میدهد یک «چهره» را به جای جنسیت از پیش تعیینشده انتخاب کنید. این نیز یک لمس خوب و فراگیر است.
حالت چند نفره WW2 شامل نه نقشه معمولی، یک نقشه انحصاری برای دارندگان سیزن پس و سه نقشه حالت جنگی است. با این حال، بسیاری از نقشه ها از نظر طراحی بسیار شبیه به هم هستند. آنها کوچک، طولانی هستند، عمدتا دارای سه خط هستند و عموماً تفنگ های خودکار و SMG را به تپانچه و تفنگ ساچمه ای ترجیح می دهند.
(با این حال، من مطمئناً با بازیکنانی روبرو شده ام که از تفنگ های تک تیرانداز استفاده باورنکردنی می کنند). بازی در برابر آن آزاردهنده است، و نشان می دهد که انتقال بین ایستادن و دراز کشیدن خیلی سریع است.
جدا از این مسائل، نقشه ها در هر طرف عمدتاً متعادل هستند. مورد علاقه من گوستاو کانن نام دارد و یکی از معدود نقشه های باز و بزرگ است. من را به یاد بازی Call of Duty: Modern Warfare 2 می اندازد. زمینهای دو طرف یک قطار عظیم،
بازی Call of Duty: WW2
چالشی سرگرمکننده برای عبور ایجاد میکنند، در حالی که ساختمانهای کوتاه در اطراف مرز نقشه فضاهای پرتنش را برای آتشسوزی فراهم میکنند.
Point Du Hoc و Flak Tower نقشه های دیگری هستند که به طور خاص از تنظیمات جنگ جهانی دوم استفاده زیادی می کنند. Point Du Hoc دارای سنگرهایی است که میدان نبرد جالبی را ایجاد می کند، در حالی که برج فلک با شلیک توپ ها می لرزد و محیط کمی چالش برانگیزتر ایجاد می کند.
حالت چند نفره جدید WW2، War، دارای نقشه های منحصر به فرد خود است. من اول جنگ را دوست نداشتم. در آن، یک تیم در حمله و دیگری در دفاع در یکی از سه عملیات. هر عملیات دارای سه یا چهار وظیفه معمولاً لذت بخش است و زمانی پایان می یابد که تیم در حمله تمام اهداف خود را تکمیل کند یا زمانی که تیم مدافع آنها را متوقف کند.
دو تیم پس از پایان دور اول از دو راند، نقش خود را تغییر می دهند. این بدان معناست که شما تضمین میکنید که در هر دو طرف بازی خواهید کرد،
اما همچنین به این معنی است که اساساً دو بازی با تیم خود و تیم مقابل گیر کردهاید. اگر تیم مقابل شما را در دور اول شکست دهد، به احتمال زیاد در دور دوم نیز همین کار را خواهند کرد. این سرگرم کننده نیست. خوشبختانه، این اتفاق به ندرت رخ میدهد، و برای اطمینان از اینکه همه میتوانند هر دو نقش را بازی کنند، هزینه کمی است.
من با عملیات نپتون، با نام مستعار ماموریت نرماندی شروع کردم – و به همین دلیل است که اولین برداشت من از جنگ مطلوب نبود. قبلاً بی رحمی را تجربه کرده است
بازگشت به D-Day در چند نفره عجیب بود.
”
از D-Day در کمپین، بازگشت به این تنظیمات در چند نفره احساس عجیبی داشت. این یک نسخه ضعیفتر از این ماموریت نیز هست. همانطور که انتظار دارید، تیم متفقین سعی می کند به ساحل حمله کند و دو پناهگاه را تصرف کند در حالی که تیم Axis باید آنها را متوقف کند.
NPCها برای مدت کوتاهی با تیم متفقین شارژ می شوند، اما آنها صرفاً به عنوان یک عامل حواس پرتی برای شروع فشار متفقین عمل می کنند. تیم Axis برای متوقف کردن این فشار با چندین مسلسل نصب شده به خوبی مجهز است.
هنگام بازی با یک تیم شایسته، رفتن به ساحل یک چالش بود، اما منصفانه بود. اما زمانی که تیم من به وضوح مهارت کمتری نسبت به حریفانمان داشت یا اگر یک تک تیرانداز خوب نداشتیم، دائماً در تخم خود کشته می شدیم. شکست خوردن توسط حریفان بهتر در یک زمین بازی یک چیز است،
اما زمانی که آنها هم سطح بالایی داشته باشند کاملاً چیز دیگری است. برای NPC ها زمانی که تیم ها به وضوح در تلاش برای بیرون آمدن از آب هستند،
خوب بود که عمر بیشتری داشته باشند. نقشه این عملیات نیز چندان جالب نیست. خوشبختانه سایر عملیاتها بسیار لذتبخشتر هستند – بیشتر به این دلیل که اهداف آنها خنکتر است (مانند ساختن یک پل در یک منطقه خطرناک یا اسکورت یک تانک به نقطهای مانند حالت اسکورت Overwatch. ). نقشههای آنها نیز بازتر هستند، که انعطافپذیری بیشتری را در نزدیک شدن یا دفاع از یک هدف به ارمغان میآورد.
عملیات نپتون چنین احساسی ندارد. من میخواهم نقشههای بیشتری را ببینم که برای War ساخته شدهاند، و امیدوارم یکی از این بسطها نقشهای داشته باشد که تعداد بازیکنان هر تیم را افزایش دهد. حداکثر تعداد 12 بازیکن در هر بازی کار می کند، اما بازیکنان اضافی آن را واقعاً مطابق با نام War می کنند.
سپس حالت هاردپوینت وجود دارد، یکی از اصلیترین موارد پس از Call of Duty: Black Ops II، که انتقال خوبی به بازی Call of Duty: WW2 انجام نداد. به طور کلی نقشه های کوچکتر به این معنی است که تخم ریزی ها و نقاط هاردپوینت جدید در تضاد با یکدیگر هستند. مسابقاتی که من انجام دادم احساس میکردم که هرگز تعادلی پیدا نکردهاند،
زیرا مکرراً دشمنان نزدیک را بار میکردم و فوراً کشته میشدم – هیچکس این را نمیخواهد، به جز شاید شخصی که در تخم من نشسته است. من ندیدم که کشتن تخم در حالت های دیگر زیاد اتفاق بیفتد.
پخش زامبی
این تکرار از حالت محبوب زامبیهای چهارنفره کوآپ، زامبیهای جنگ بینهایت در پارک موضوعی Spaceland را به نفع یک محیط بسیار ترسناکتر و داستانی همراه با آن، به عقب میکشد. مانند نسخههای قبلی، نازی زامبیها یک پازل متراکم است که شکستن آن با دوستان در حین زنده ماندن از انبوهی از زامبیها بسیار سرگرمکننده است.
کمی پرتنش است، اما با سیستمهای بهروزرسانی حتی بیشتر (سیستمهای بسیار زیادی در بازی Call of Duty: WW2 وجود دارد)، میتوان زنده ماندن از امواج طاقتفرسا زامبیهای نازی از مردگان را آسانتر کرد. به طور کلی، اگرچه این نسخه شاهد پیشرفتهای زیادی است، هنوز باید بفهمد که چگونه بازی آنلاین بین تیمهای غریبه را به تجربه بهتری تبدیل کند.
در داستان نسبتاً ابتدایی، چهار شخصیت اصلی در زامبیهای نازی باید هنری را که توسط قدرتهای محور دزدیده شده است، بازیابی کنند (و برادر یکی از شخصیتها را نجات دهند)، و در نهایت مجبور به مبارزه با ارتش زامبیهای نازی شوند. هر یک از این چهار بازی عالی هستند، و شخصیت دیوید تنانت مورد علاقه من است، زیرا، می دانید، او دیوید تنانت (آکا، دکتر دهم) است. دیالوگ هر یک از شخصیت ها به خوبی به آنها می آید،
اگرچه آنها بسیار بیشتر از من از محیط خود وحشت داشتند. به عنوان یکی از افرادی که به راحتی در دفتر IGN می ترسید، کمی ناامید شدم که زامبی های نازی فقط یک بار باعث شدند من بپرم اما هرگز واقعاً از ترس عقب نکشیدم. آهنگهای خفیف و موسیقی شدیدی وجود دارد که مطمئناً یک محیط ترسناک را ایجاد میکند، اما چیزی نیست که من نمیتوانم آن را کنترل کنم.
کار تیمی در زامبیهای نازی نه تنها برای بقای اولیه، بلکه برای تکمیل جستجوی داستانی که مناطق، اسرار بیشتری را باز میکند و به یک رئیس نهایی منتهی میشود، حیاتی است. چندین کار وجود داشت که من باید با تیمم هماهنگ میکردم تا اهرمها را در یک محدودیت زمانی روی نقشه فشار دهم یا از مناطق خاص در تیمهای کوچکتر دفاع کنم.
ویژگی ژورنال برای تعقیب آن ها و یافتن اهداف جدید وقتی کمی گم شدیم مفید بود. این یک پوشش خوب است که وظایف تکمیل شده را نشان می دهد و اگر در نزدیکی آنها باشید، اشیاء مهم را برجسته می کند.
سپس، هنگامی که تلاش اصلی به پایان رسید و آخرین کات سین شدید پخش شد، هنوز کارهای بیشتری برای انجام دادن وجود دارد. تعداد زیادی تخم مرغ عید پاک و نسخه هاردکور این تلاش وجود دارد که نیاز به بررسی فراتر از وظایف اصلی دارد.
چندین شخصیت قابل باز شدن نیز وجود دارد. این یک تعادل مفید را برای طرفداران زامبی های سرسخت ایجاد می کند که دوست دارند جزئیات دقیق نقشه را پیدا کنند، و آنهایی که فقط می خواهند به داخل آن بپرند و اوقات خوشی داشته باشند.
بازی Call of Duty: WW2
این تعادل برای طرفداران سرسخت زامبی ها و کسانی که فقط می خواهند اوقات خوبی داشته باشند ایجاد می کند
خود نقشه هم عالیه متراکم است و از طریق مسیرهای زیرزمینی منظمی به هم متصل است که باعث شد من بخواهم یک خودکار بیرون بیاورم و آنها را ترسیم کنم. بیشتر نقشه در ابتدا پشت دروازهها قفل میشود،
اما من احساس میکردم که به اندازه کافی Jolts (واحد پول زامبیهای نازی) به دست آوردهایم تا با سرعتی ثابت پیشرفت کنیم. با هر بار بازی، پاورآپهای منحصر به فرد و تلههای منظمی پیدا کردم که به ما کمک میکرد تا در تلاش بیشتر پیش برویم. مواد مصرفی هم کمک کرد.
مواد مصرفی اقلام یکبار مصرفی مانند سلاح هستهای، حداکثر مهمات، کوپنهایی هستند که هزینه Jolt برای درها و جعبه رمز و راز را کاهش میدهند و پاداشهای دیگری که بهطور تصادفی در حین بازی زامبیهای نازی تعلق میگیرند. در عین حال آیتم های ارزشمندی مانند خود احیا وجود دارد، اما از زمانی که از دو مورد اول استفاده کردم، فرصتی برای بدست آوردن بیشتر ندیدم، که ناامیدکننده است.
احتمالاً این همان جایی است که عرضه کاهش می یابد. مانند بازی چند نفره، نازی زامبی ها دارای جعبه های غارت معروفی هستند که از آسمان می افتند. من آنها را در زامبی ها با سرعت بسیار کمتری نسبت به بازی چند نفره به دست آوردم. من پس از پایان هر مسابقه،
برخی از مواد مصرفی تصادفی و گزینههای سفارشیسازی اسلحه را باز کردم، بنابراین خوشبختانه مجبور نیستید به طور کامل به کاهش عرضه برای پر کردن انبار مواد مصرفی خود اعتماد کنید.
زامبیهای نازی چهار نقش را معرفی میکنند – حمله، کنترل، پزشکی، و پشتیبانی – که هر کدام توانایی خاص خود را دارند، که فوقالعاده است، با این تفاوت که شخصیسازی لود آوت تا سطح 5 باز نمیشود. منطقی است که بازیکنان جدید مجبور به استفاده از premade شوند. کلاس بارگیری می شود تا نحوه عملکرد آنها را بیاموزید،
اما تا زمانی که قفل سفارشی سازی باز نشود، نمی توانید جزئیات هر کلاس را فراتر از توضیح مختصری از توانایی ویژه آن بخوانید. ناامید کننده بود که نمی دانستم شخصیت من در همان ساعت اول بازی چه کار دیگری می تواند انجام دهد. با این حال،
موارد ویژه در بیش از یک بار تیم من را نجات داد. یکی باعث میشود که توسط زامبیها نادیده گرفته شوید، در حالی که دیگری به زامبیها طعنه میزند تا شما را تعقیب کنند، اما آسیب مضاعف به دم مرده مرگبارتان میرساند. هر نقش را میتوان با حالتهای مختلف تغییر داد تا متناسب با سبک بازی شما باشد،
اما همه آنها باید با استفاده از توکنهایی که به عنوان پاداش سطح به دست میآیند باز شوند. بعداً فهمیدم که همه چیز – سلاحها، پیوستها، حالتها – آزادانه در حالت آفلاین Local Play، زامبیهای نازی باز میشوند.
اگرچه به هر دلیلی نمیتوانید از مواد مصرفی در Local Play استفاده کنید، اما باز بودن قفل همه چیز در آنجا باعث شد کمتر بخواهم آنلاین بازی کنم. با این حال، زمینه آزمایش خوبی را ایجاد می کند. صف به تنهایی آنلاین نیز ایده آل نیست. مگر اینکه کل تیم شما دارای میکروفون باشد، راه مناسبی برای فراخوانی چیزهای مهم وجود ندارد،
که برای حالتی که برای موفقیت نیاز به ارتباط دارد، مضر است. بهترین کاری که میتوانستم با تیمی که تازه وارد زامبیهای نازی شده بود انجام دهم پریدن وحشیانه و شلیک به اهداف مهم بود تا زمانی که کسی کاری برای کمک انجام داد. اگر قصد دارید به طور جدی این بازی را انجام دهید، برای خود تیمی پیدا کنید که بتواند ارتباط برقرار کند.
حکم
چه در حال خزیدن در سنگرها در فرود کمپین در D-Day باشید، چه در حال جنگیدن در میدانهای جنگ رقابتی باشید، یا در زامبیهای نازی سر سربازان مرده وحشتناک را از بین ببرید،
بازی Call of Duty: WW2 یک جنگ جهانی دوم با سرعت شگفتآور و سرگرمکننده را ارائه میکند. تجربه. این کمپین دارای داستان شخصی تری است، در حالی که حالت جدید جنگ چند نفره برخی از ناراحتی های من را با نقشه های چند نفره به طور کلی کوچک کاهش می دهد.
با این حال، از میان تمام بخشها، زامبیهای نازی با تنظیمات فوقالعاده خزنده و وظایف معماییاش برجسته است. این بیشتر همان چیزی است که از یک بازی عالی Call of Duty انتظار دارید، و تقریباً از دست دادن جایگاهی در صف بازی های برتر Call of Duty.
بازی Call of Duty: WW2
پایان مقاله نقد بررسی بازی Call of Duty: WW2
مجله با دوربین
بیشتر بخوانید:
بیوگرافی جورج اورول | نقد فیلم نیمه شب در چمنزار | Midnight in the Switchgrass | نقد فیلم فهرست شیندلر ( Schindler’s List ) [ نقد اختصاصی ] | نقد فیلم سرگردان تاریکی / Wander Darkly | | فیلم حرامزاده های لعنتی | بهترین فیلم های کیت بلانشت | کاور موزیک چیست؟ تاریخچه مختصر موزیک های کاور | فیلم بانی و کلاید | داستان کوتاه جلوی قانون | تعادل نش: تعریف و نمونه هایی از تعادل نش |