نقد فیلم جذابیت پنهان بورژوازی : همه فیلم ها با ما بازی می کنند ، اما بهترین فیلم ها عصبانی هستند که اعتراف کنند. اکثر فیلم ها وانمود می کنند داستان های آنها واقعی است و ما باید آنها را جدی بگیریم. کمدی ها مجاز به شکستن قوانین هستند.
با مقاله نقد فیلم جذابیت پنهان بورژوازی با بامدادی ها همراه باشید.
اکثر فیلم های لوئیز بونوئل به نوعی کمدی هستند ، اما او به دنبال شوخی و خط زدن نیست. کمدی او بیشتر شبیه یک حفاری در دنده ها است ، حیله گر و دردناک است.
نقد فیلم جذابیت پنهان بورژوازی
دو بهترین فیلم او را در کنار هم در نظر بگیرید. “فیلم فرشته نابود کننده” (1962) درباره گروهی از مهمانان است که برای شام می آیند ، از آن لذت می برند و سپس نمی توانند آنجا را ترک کنند. آنها به طور مرموزی مجبور هستند روزها و هفته ها را در خانه میزبان خود چمباتمه بزنند.
با تمرکز مطبوعات و پلیس در بیرون ، رفتارهای متمدنانه از بین می رود. اکنون به ” فیلم جذابیت پنهان بورژوازی ” (1972) نگاه کنید ، در مورد افرادی که در آن طرف آینه محبوس شده اند: آنها دائماً برای شام می آیند و حتی گاهی برای آن می نشینند ، اما هرگز قادر به خوردن غذا نیستند. آنها در یک شب اشتباه وارد می شوند ، یا از یافتن جسد صاحب رستوران در اتاق بعدی هشدار می گیرند یا با مانورهای نظامی قطع می شوند.
شام آیین اصلی اجتماعی طبقات متوسط است ، روشی برای نمایش ثروت و خوش اخلاقی. همچنین راحتی کار برای انجام (خوردن) و صحبت کردن (غذا) را فراهم می کند ، و این بسیار راحت است ، زیرا بسیاری از بورژوازی ها حرفی برای گفتن ندارند و موارد بسیاری وجود دارد امید ذکر نخواهد شد شوخی در ” فیلم جذابیت پنهان بورژوازی ” روشی است که بونوئل وعده های غذایی خود را با رازهایی که در زیر سطح اشرافیت در حال نابودی اروپایی است ، قطع می کند: بی هوشی ، زنا ، معامله با مواد مخدر ، تقلب ، کودتاهای نظامی ، انحراف و فلج کسالت .
شخصیت های اصلی او سیاستمداران ، نظامیان و ثروتمندان هستند ، اما با روحیه ای سخاوتمندانه او یک شخصیت حامی را به سخره می گیرد تا کلیسا را مسخره کند – اسقفی که طلسم او این است که لباس باغبان بپوشد و به عنوان یک خادم در باغها کار کند از ثروتمندان
” فیلم جذابیت پنهان بورژوازی ” موفق ترین فیلم بونوئل بود. این حتی بیشتر از “ فیلم زیبای روز” معروف او (1967) درآمد کسب کرد ، اسکار بهترین فیلم خارجی را از آن خود کرد و توسط انجمن ملی منتقدان فیلم بهترین سال شناخته شد.
در یک سال زمانی که ناآرامی های اجتماعی در اوج بود ، جنگ ویتنام کاملاً شکوفا شد و طبقه متوسط بالا هدف مدام بی مهری قرار گرفت. وقتی دوباره از ثروتمندی دوباره ستایش و غبطه می خورند ، دیدن آن در سال 2000 چقدر متفاوت است. مخاطبان اصلی فیلم در سال 1972 آن را حمله به دیگران می دانستند. مخاطبان اصلی امروز ، اگر درک کنند ، آن را حمله به خود می دانند.
بونوئل (1900-1983) ، اسپانیایی که قبل از بازگشت به سرزمین مادری خود در مکزیک ، هالیوود و اسپانیا کار می کرد ، در دهه 1920 سورئالیست بود (وی در “Un Chien Andalou” ، شاید معروف ترین فیلم کوتاه با سالوادور دالی همکاری کرد) تا حالا ساخنه شده). او سالها در تبعید سیاسی ، مالی و هنری به سر برد و بسیاری از فیلمهای مکزیکی وی برای استخدام ساخته شده بود ، اما با بی احترامی هرج و مرج به اقتدار و نگاه زرد به طبیعت انسان ، همیشه موفق به ساختن فیلمهای خود می شد.
شخصیت های او غالباً خودخواه و خودمحور هستند و مایلند برای یافتن رضایت هر اصولی را به خطر بیاندازند. حتی وقتی او فیلمی مانند “سیمون صحرا” (1965) را می سازد ، در مورد قدیس که 37 سال در بالای ستون زندگی می کرد ، انگیزه خود را پیدا می کند. سایمون از جمعیتی که می کشد خوشش می آید.
از اولین عکس های ” فیلم جذابیت پنهان بورژوازی ” ، ما از نحوه حمل شخصیت های او آگاه هستیم. آنها مقام خود را منتقل می کنند. آنها از اینکه چه کسی هستند مطمئن هستند و موقعیت خود را در جامعه مانند یک لباس می پوشند. طاووس کوچک سفیر فرناندو ری ، میزبان ثروتمند استفان آودران ، خواهر بی حوصله و الکلی Bulle Ogier – همه مثل اینکه در نقش بازی می کنند رفتار می کنند.
نقد فیلم جذابیت پنهان بورژوازی
و اسقف (جولین برترو) را در نظر بگیرید که با لباس باغبان درب منزل ظاهر می شود و با تحقیر برگشت داده می شود ، اما فقط در لباس روحانیت خود ظاهر می شود تا “خود را توضیح دهد” و مورد استقبال قرار می گیرد. لباس در بونوئل نه تنها مرد را می سازد ، بلکه مرد است (مخصوصاً برای کارگردانی که دارای مزه های مادام العمر شامل لباس و کفش است).
این فیلم به سکانس های خودگردان تقسیم می شود ، سطح بی روح جامعه مودب و شهواتی را که در زیر آن کمین کرده اند نشان می دهد. یک زن و شوهر برای شام انتظار مهمان دارند. در اتاق خواب ، هوس بر آنها غلبه می کند. میهمانان می رسند.
حالا آنها نمی توانند در اتاق خواب عشق بورزند زیرا همسر “بیش از حد سر و صدا می کند” ، شوهر شکایت می کند ، بنابراین آنها از پنجره دزدکی حرکت می کنند و با شور و شوق در جنگل زوج می شوند. سپس آنها دزدکی وارد خانه می شوند ، برگها و چمن ها را در موهای خود باز می کنند.
بونوئل معتقد است ، آداب و رسوم بورژوازی پرطرفدارترین نما برای طبیعت حیوانات ما است. مثال دیگر: پس از آتش زدن سربازان به سمت میهمانان شام ، مردی با پنهان شدن در زیر میز از مرگ فرار می کند ، اما با حرص به گوشتی که هنوز در بشقاب است دست می کشد به خود خیانت می کند.
جریان روایی فیلم توسط دستگاه های بونوئل با نشاط خرد می شود. در حالی که زنان در یک کافه باغ نوشیدنی می خورند ، یک ستوان راه می رود و داستان دلهره آور کودکی را آغاز می کند. ماجرای او را به صورت فلش بک می بینیم. او تمام می کند ، روز خوب را به آنها پیشنهاد می دهد و می رود.
یک مهمانی شام وقتی مرغ های رست شده توسط بنده رها می شوند و به نظر می رسد که آنها غرفه های صحنه هستند ، به طرز عجیبی توسعه می یابد – و سپس پرده بالا می رود و مهمانان در مقابل تماشاگران روی صحنه می شوند. رویاها در رویاها جمع می شوند ، نه به دلیل گیج بودن شخصیت ها ، بلکه به این دلیل که بونوئل با استفاده از چنین ترفندهای آشکاری خود را سرگرم می کند.
فیلم جذابیت پنهان بورژوازی وحشیانه یا عصبانی نیست ، بلکه گیج و بدبین است. بونوئل هنگام کارگردانی آن 72 سال داشت. A.O. می گوید: “این سن هم به دوران پیری و هم به کودکی دوم او تعلق دارد.” اسکات سرانجام سیلبرمن ، تهیه کننده فرانسوی ، سرانجام آزادانه خیال خود را آزاد کرد و “افسون احتیاط” از شر هرگونه نیاز تجاری یا روایی آزاد شد.
چند سال بعد ، با “آن اشیای مبهم آرزو” ، در واقع دو بازیگر نقش یکسان را بازی کردند ، بدون هیچ توضیحی. همه این فیلم های بعدی توسط ژان کلود کاریره نوشته شده است ، که در زندگینامه بونوئل نیز کمک کرده و عقیده استاد را دارد که ریاکاری سرگرم کننده ترین هدف است.
سال 2000 صدمین سالگرد بونوئل است. Rialto Pictures با انتشار نسخه های بازسازی شده نه تنها ” فیلم جذابیت پنهان بورژوازی ” (که همچنین دارای زیرنویس جدید است) بلکه “دفتر خاطرات یک اتاق کار” (1970) ، با ژان مورو ، نقطه عطف است. “راه شیری” (1970) ، با زائران خود در ادیسه روحانی گیج کننده.
نقد فیلم جذابیت پنهان بورژوازی
“آن اشیای مبهم آرزو” (1977) و “شبح آزادی” (1974) ، با صحنه معروف خود که در آن مهمانان شام در اجتماع مدفوع می کنند اما به تنهایی برای خوردن غذا دزدکی می کنند – بونوئل با شرورانه می گوید که این دو فعالیت ، به روشی اساسی ، معادل.
از بین همه چیزهایی که به نظر او خنده دار بود ، بونوئل شاید بیشتر از همه با فتیش سرگرم شد. از نظر او ، رابطه جنسی چیزی بود که وقتی خود را درگیر می کنیم جدی می گیریم و وقتی دیگران را درگیر می کند ، ریبلد است. چه چیز خنده دارتری از کسی است که با یک طلسم پوچ ، ناخوشایند یا قابل احترام نیست. وضعیت “تریستانا” را در نظر بگیرید ، جایی که زن یک پا (کاترین دنوو) بی رحمانه و دانشمندانه با پسر نوکری که مجذوب معلولیت او است ، بازی می کند.
فیلم های او یکی از متمایزترین مجموعه های کار در قرن اول فیلم ها است. بونوئل بدبین بود ، اما افسرده نبود. ما یک چیز می گوییم و کار دیگری انجام می دهیم ، بله ، اما این باعث نمی شود ما شیطانی کنیم – فقط انسانی و از نظر او خنده دار است. او را یک فیلمساز بیرحمانه خوانده اند ، اما هرچه بیشتر به فیلم های او نگاه می کنم عقل و استقبال بیشتری پیدا می کنم. او می بیند که منافق هستیم ، اعتراف می کند که خودش یکی است و معتقد است که احتمالاً اینگونه ساخته شده ایم.
پایان مقاله نقد فیلم جذابیت پنهان بورژوازی
منبع سایت مداد
بیشتر بخوانید:
تحلیل نقاشی مرد ویترویوسی|تحلیل نقاشی شب پرستاره|تحلیل نقاشی اتاق خواب|تحلیل نقاشی گلهای زنبق|نقاشی شب در کافه|بهترین فیلم های کریستین بیل|بهترین فیلم های دارن آرنوفسکی|بهترین فیلم های الیا کازان|بهترین فیلم های جیم کری|بهترین فیلم های راسل کرو