صفحه اصلی > سینما : نقد فیلم نوشته بر باد
ads

نقد فیلم نوشته بر باد

فیلم نوشته بر باد

نقد فیلم نوشته بر باد

فیلم نوشته بر باد : نظرات درباره ملودرام های داگلاس سیرک از زمان اکران فیلم های مهم وی در دهه 1950 تلنگر شده است. در آن زمان ، منتقدان آنها را به سخره گرفتند و مردم از این كار بیزار بودند. امروزه بیشتر بینندگان آنها را بعنوان سطل زباله پاپ رد می کنند ، اما در محافل جدی سینمایی ، سیرک یک فیلمساز بزرگ قلمداد می شود – آلمانی که از هیتلر فرار کرد و تبدیل به برانداز حیله گر ماتریالیسم پس از جنگ آمریکا شود.

با مقاله نقد فیلم نوشته بر باد با بامدادی ها همراه باشید.

در یک شب سرد این زمستان ، به سینما Everyman در Hampstead ، شمال لندن رفتم و دیدم که احیای یک نسخه بازسازی شده از ” فیلم نوشته بر باد ” (1956) از Sirk را احیا کرده است. این یک ملودرام منحرف و شرورانه خنده دار است که در آن می توانید دانه های “دالاس” ، “سلسله” و همه صابون های برتر را پیدا کنید. سیرک کسی است که لحن آنها را تثبیت می کند ، که در آن رفتار تکان دهنده با احترامی پرشور رفتار می شود ، در حالی که تقلید در زیر پارو می کند.

بیشتر بخوانید: 100 فیلم برتر تاریخ

نقد فیلم نوشته بر باد

نقد فیلم نوشته بر باد

به نظر می رسد که همه بررسی های نقد فیلم نوشته بر باد شامل لیست هایی است: نقد فیلم نوشته بر باد در مورد ثروت ، الکل ، نیمفومانیا ، ناتوانی جنسی ، خودکشی و عناصر محجبه از محارم و همجنس گرایی است. و آهنگ اصلی توسط Sammy Cahn توسط Four Aces خوانده شده است.

این قطعات برای فیلمی آماده شده است که می توانید مورد تمسخر و حمایت قرار دهید. اما همکاران مخاطب من در سکوت قدرشناسی نشستند (بسیار خوب ، وقتی به راک هادسون گفتند وقت آن است که ازدواج کند ، کمی پوسیدند و پاسخ داد: “من فقط در یافتن روغن مشکل دارم”).

قدردانی از فیلمی مانند ” فیلم نوشته بر باد ” احتمالاً پیچیدگی بیشتری نسبت به درک یکی از شاهکارهای اینگمار برگمان دارد ، زیرا مضامین برگمن قابل مشاهده و زیر خط است ، در حالی که سبک سیرک پیام را پنهان می کند. فضای داخلی او کاملاً عالی است و نمای بیرونی اش ساختگی است – او می خواهد شما به مصنوعات توجه کنید ، ببینید او از رئالیسم استفاده نمی کند بلکه از یک سبک استودیوی اغراق آمیز در هالیوود استفاده می کند.

افق منهتن در یک صحنه اولیه بدیهی است که یک پس زمینه نقاشی شده است. در ترافیک پیش بینی شده از عقب از اتومبیل هایی استفاده می شود که 10 سال از عمر آنها گذشته است. حفره شنا در رودخانه ، جایی که شخصیت ها وعده های جوانی می دهند که بعداً پشیمان می شوند ، بدیهی است مخزنی در یک صحنه صدا با مناظر جعلی در پشت آن است.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های مارتین اسکورسیزی

بازیگران به اندازه تنظیمات مصنوعی هستند. آنها شبیه جلد Photoplay هستند و در کلیشه های عاشقانه های مختلف صحبت می کنند. سیرک به طور تصادفی فیلم هایش را انتخاب نکرد و یکی از لذت های ” فیلم نوشته بر باد ” شیوه اغراق در خصوصیات طبیعی بازیگرانش و سپس استفاده کنایه آمیز از آنهاست.

در نقد فیلم نوشته بر باد راک هادسون در نقش میچ وین بازی می کند (به آن اسم فکر کنید) ، که در مزرعه تگزاس متعلق به میلیونر نفتی جاسپر هادلی (رابرت کیت) فقیر شد. او با پسر جاسپر ، کایل (رابرت استک) و دختر مریلی (دوروتی مالون) بزرگ شده است. حالا میچ پست مهمی در امپراتوری روغن هادلی را در اختیار دارد ، که به او احتیاج دارد هنگام مطالعه نقشه های زمین شناسی ، کلاه بیس بال بپوشد و مداد زرد را روی گوش خود پارک کند. کایل به پلیبوی مست و ماریلی به یک پوره مست تبدیل شده است.

فیلم زندگی اوهارو
بیشتر بخوانید

با افتتاح فیلم ، میچ و کایل در نیویورک به سر می برند ، جایی که هر دو عاشق لوسی مور (با لورن باکال) باهوش می شوند. وقتی او به كایل گفت كه می خواهد در تبلیغات كار كند ، او تلفن را برمی دارد تا برای او آژانس بخرد. او demurs.

هر سه در ساعت 21 ناهار می خورند ، و سپس كایل میچ را برای خرید سیگار می فرستد در حالی كه او لوسی را در كابین به فرودگاه می زند ، جایی كه میچ (كه از ترفندهایش خبر دارد) در هواپیمای هادلی جلوتر از آنها است. کایل خودش آن را خلبان می کند و آنها را به ساحل میامی می رساند در حالی که به لوسی اعتراف می کند ، “من زیاد می نوشم” و “هیچ کس تا به حال به من گوش نداده است.” درباره میچ وین ، او می گوید: “او عجیب و غریب است. او فقیر است. ” اصطلاحات مترادف هستند.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های کیت وینسلت

در ساحل میامی ، آنها به هتل هادلی مراجعه می کنند ، جایی که مدیر “مجموعه خانم مور” را اعلام می کند در حالی که موسیقی از وجد مادی متورم می شود ، و کایل کمد های لوسی را پر از لباس های طراحی ، کشوهای پر از کیف و سینی های جواهرات نشان می دهد ، و از او می پرسد برای شام آماده شدن نیم ساعت بعد (بعد از لباس پوشیدن با میچ در سوئیتی که آنها به اشتراک می گذارند …) ، کایل وارد مجموعه لوسی می شود و فریاد می زند ، “آیا شما شایسته هستید؟” او با کشف اینکه او راهی فرودگاه شده است ، فکر می کند ، “حدس می زنم او آنجا بود.”

نقد فیلم نوشته بر باد

نقد فیلم نوشته بر باد

ساحل میامی پس زمینه ای نقاشی شده بود. تگزاس ، به غیر از چند عکس اتومبیل ورزشی که در گذشته از لجن های نفتی عبور می کند ، همه در قسمت عقب ساخته شده است. طرح داغ می شود. مریلی از کودکی با میچ احساس سختی می کند و می خواهد با او ازدواج کند. نیاز او واقعاً بسیار زیاد است ، به گونه ای که وقتی با لباسهای کم پشت لباسهایش را دور می اندازد ، زانوهاش از زیر فشار شهوتش تقریباً سگک می کنند (مالون برای بازی اسکار گرفت).

كایل سوار واگن می شود ، تا جایی كه پزشك به طرز عاقلانه ای به او اطلاع دهد كه ناتوان است. خوب ، کاملا ناتوان نیست – یک “مشکل” وجود دارد ، اما یک کودک “ممکن” است. کایل قبل از شروع مسابقه به باشگاه کشور منتظر پاورقی ها نمی رود تا دوباره مشروبات الکلی خود را از سر بگیرد ، و وقتی لوسی به او گفت که باردار است ، او تصور می کند که پدرش میچ است – سوicion ظن توسط مریلی ، که می خواهد لوسی را از مزرعه خارج کند تا او بتواند تصاحب دوستان دوران کودکی اش

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های ویم وندرس

اگر هنگام خلاصه داستان ، لبخند بزنم ، مطمئناً سیرک هنگام کارگردانی آن لبخند می زد. او سبک زندگی اش را جشن می گیرد. دیو کر ، منتقد نقد فیلم نوشته بر باد می گوید ، استفاده وی از جلوه های مصنوعی و ساختگی ، رنگ ها و وسایل طرح “مقاله ای فریاد آور برشتی در مورد ناتوانی جنسی مشترک در خانواده و زندگی تجاری آمریکایی است” ، و شامل فاصله عمدی “است که توجه به مصنوعی بودن فیلم را جلب می کند medium ، به نوبه خود در مورد وارونه بودن زندگی طبقه متوسط ​​آمریکایی اظهار نظر می کند “(Cinebooks).

نقد فیلم دایره جعفر پناهی
بیشتر بخوانید

خوب ، بله ، اما لذت بردن از ظرافت های سیرک به عنوان یک سرگرمی ساده نیز ممکن است. فیلم هایی از این دست هم بالاتر و هم ذائقه زیر ابرو دارند. اگر فقط سطح آن را ببینید ، این یک سریال صابون زباله است. اگر می توانید سبک ، پوچی ، اغراق و شوخ طبعی طنزآمیز را ببینید ، این براندازی تمام نمایش های دهه 1950 است که چنین مطالبی را با شکوه اداره می کردند. ویلیام اینگ و تنسی ویلیامز در طول این دهه با جدیت زیادی مورد توجه قرار گرفتند ، اما سیرک بچه های هیولای فرویدی آنها را (که زنده ماندن کار ویلیامز ادای احترام به شعر او است ، نه عقل سلیم او).

یک تست طنز این است: در چه مرحله ای متوجه می شویم که نویسنده شوخی می کند؟ در یک اظهار نظر اولیه توسط میچ به لوسی ، یک سرنخ وجود دارد: “آیا به دنبال خنده ها هستید؟ یا روح جویی می کنی؟ ” و به روشی که سوراخ شنای قدیمی نشان دهنده بی گناهی و وعده از دست رفته برای مریلی است. در یکی از سکانس های پرجنجال تر فیلم ، سیرک در نوستالژی ارگانیک از نمای نزدیک صورت خود استفاده می کند ، در حالی که صدای کودکانه میچ کوچک را می شنویم که قول ازدواج با مریلی را وقتی بزرگ می شوند می دهد. “چقدر از رودخانه دور شده ایم!” میچ بعدا به او می گوید.

در انتها یک چشمک و چشم زدن گسترده وجود دارد. جاسپر هادلی پیر اغلب پشت میز او دیده می شود ، که یک مدل برنز بزرگ از یک گودال روغنی را نگه می دارد. (پرتره ای روی دیوار او او را در همان میز کار با همان برنز نشان می دهد – جلوه آینه آرایشگاه). در پایان فیلم ، پس از برنده شدن رقبای مریلی ، او در دفتر پدرش تنها می ماند ، جایی که او نوازش می کند احمق درست کنید – ابتدا متأسفانه ، سپس با لطافت.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های بن افلک

قدردانی از آشغال بودن ” فیلم نوشته بر باد ” این نیست که تسلیم آن شوید. تا حدی بیشتر از آنچه که ما می فهمیم ، زندگی و تصمیمات ما با کلیک و کنوانسیون های پاپ شکل می گیرد. فیلم هایی که در تخیلات ما اغراق می کنند به ما کمک می کنند تا آنها را ببینیم – اینکه توسط آنها و توسط خود سرگرم شویم. هوا را پاک می کنند.

داگلاس سیرک (1900-1987) دو شغل داشت. 37 سال اول وی در آلمان سپری شد و در آنجا به عنوان کارگردان صحنه و متخصص در زمینه کلاسیک کار کرد. اولین فیلم آمریکایی او “دیوانگان هیتلر” (1943) بود و شهرت انتقادی او بر اساس مجموعه ای از ملودرامهای بسیار محبوب وی برای یونیورسال است ، از جمله “All I Desire” (1953) ، “Magnificent Obsession” (1954) ، ” همه آنچه بهشت ​​اجازه می دهد »(1955) و« تقلید از زندگی »(1959). او همچنین وسترن ، موزیکال و داستان های جنگی ساخت ، و بیشتر از هر ستاره دیگری با هادسون کار می کرد – شاید قدردانی از نحوه کار متواضعانه همجنس گرایی هادسون برای براندازی شخصیت های اصلی او که اغلب بازی می کرد.

نقد فیلم روز برای شب
بیشتر بخوانید

راینر ورنر فاسبیندر ، آلمانی دیگر كه وسواس زیادی در ملودرام آمریكایی دارد ، گفت كه سیرك بیشترین تأثیر را در كار او دارد. مطمئناً سیرک پدر صابون های تلویزیون در زمان نخست بود. پدرو آلمودوار ، کارگردان اسپانیایی گفت: “من هزار بار فیلم” روی باد نوشته شده “را دیده ام و نمی توانم صبر کنم تا دوباره آن را ببینم.”

سبک سیرک چنان فراگیر شد که هیچ کس نمی توانست ملودرام را با چهره ای صاف پس از او انجام دهد. براندازی حیله گرانه سیرک به طرق بی شماری قابل مشاهده و نامرئی ، فرهنگ عامه آمریکایی را کج و معوج کرده ، و به راه اندازی عصر جدید کنایه کمک کرد.

كایل سوار واگن می شود ، تا جایی كه پزشك به طرز عاقلانه ای به او اطلاع دهد كه ناتوان است. خوب ، کاملا ناتوان نیست – یک “مشکل” وجود دارد ، اما یک کودک “ممکن” است.

کایل قبل از شروع مسابقه به باشگاه کشور منتظر پاورقی ها نمی رود تا دوباره مشروبات الکلی خود را از سر بگیرد ، و وقتی لوسی به او گفت که باردار است ، او تصور می کند که پدرش میچ است – سوicion ظن توسط مریلی ، که می خواهد لوسی را از مزرعه خارج کند تا او بتواند تصاحب دوستان دوران کودکی اش

اگر هنگام خلاصه داستان ، لبخند بزنم ، مطمئناً سیرک هنگام کارگردانی آن لبخند می زد. او سبک زندگی اش را جشن می گیرد. دیو کر ، منتقد فیلم می گوید ، استفاده وی از جلوه های مصنوعی و ساختگی ، رنگ ها و وسایل طرح “مقاله ای فریاد آور برشتی در مورد ناتوانی جنسی مشترک در خانواده و زندگی تجاری آمریکایی است” ، و شامل فاصله عمدی “است که توجه به مصنوعی بودن فیلم را جلب می کند medium ، به نوبه خود در مورد وارونه بودن زندگی طبقه متوسط ​​آمریکایی اظهار نظر می کند “(Cinebooks).

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های کلینت ایستوود

خوب ، بله ، اما لذت بردن از ظرافت های سیرک به عنوان یک سرگرمی ساده نیز ممکن است. فیلم هایی از این دست هم بالاتر و هم ذائقه زیر ابرو دارند. اگر فقط سطح آن را ببینید ، این یک سریال صابون زباله است. اگر می توانید سبک ، پوچی ، اغراق و شوخ طبعی طنزآمیز را ببینید ، این براندازی تمام نمایش های دهه 1950 است که چنین مطالبی را با شکوه اداره می کردند.

ویلیام اینگ و تنسی ویلیامز در طول این دهه با جدیت زیادی مورد توجه قرار گرفتند ، اما سیرک بچه های هیولای فرویدی آنها را (که زنده ماندن کار ویلیامز ادای احترام به شعر او است ، نه عقل سلیم او).

نقد فیلم جولیتای ارواح
بیشتر بخوانید

یک تست طنز این است: در چه مرحله ای متوجه می شویم که نویسنده شوخی می کند؟ در یک اظهار نظر اولیه توسط میچ به لوسی ، یک سرنخ وجود دارد: “آیا به دنبال خنده ها هستید؟ یا روح جویی می کنی؟ ” و به روشی که سوراخ شنای قدیمی نشان دهنده بی گناهی و وعده از دست رفته برای مریلی است.

در یکی از سکانس های پرجنجال تر فیلم ، سیرک در نوستالژی ارگانیک از نمای نزدیک صورت خود استفاده می کند ، در حالی که صدای کودکانه میچ کوچک را می شنویم که قول ازدواج با مریلی را وقتی بزرگ می شوند می دهد. “چقدر از رودخانه دور شده ایم!” میچ بعدا به او می گوید.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های آنجلینا جولی

در انتها یک چشمک و چشم زدن گسترده وجود دارد. جاسپر هادلی پیر اغلب پشت میز او دیده می شود ، که یک مدل برنز بزرگ از یک گودال روغنی را نگه می دارد. (پرتره ای روی دیوار او او را در همان میز کار با همان برنز نشان می دهد – جلوه آینه آرایشگاه). در پایان فیلم ، پس از برنده شدن رقبای مریلی ، او در دفتر پدرش تنها می ماند ، جایی که او نوازش می کند احمق درست کنید – ابتدا متأسفانه ، سپس با لطافت.

قدردانی از آشغال بودن ” فیلم نوشته بر باد ” این نیست که تسلیم آن شوید. تا حدی بیشتر از آنچه که ما می فهمیم ، زندگی و تصمیمات ما با کلیک و کنوانسیون های پاپ شکل می گیرد. فیلم هایی که در تخیلات ما اغراق می کنند به ما کمک می کنند تا آنها را ببینیم – اینکه توسط آنها و توسط خود سرگرم شویم. هوا را پاک می کنند.

داگلاس سیرک (1900-1987) دو شغل داشت. 37 سال اول وی در آلمان سپری شد و در آنجا به عنوان کارگردان صحنه و متخصص در زمینه کلاسیک کار کرد. اولین فیلم آمریکایی او “دیوانگان هیتلر” (1943) بود و شهرت انتقادی او بر اساس مجموعه ای از ملودرامهای بسیار محبوب وی برای یونیورسال است ، از جمله “All I Desire” (1953) ، “Magnificent Obsession” (1954) ، ” همه آنچه بهشت ​​اجازه می دهد »(1955) و« تقلید از زندگی »(1959).

او همچنین وسترن ، موزیکال و داستان های جنگی ساخت ، و بیشتر از هر ستاره دیگری با هادسون کار می کرد – شاید قدردانی از نحوه کار متواضعانه همجنس گرایی هادسون برای براندازی شخصیت های اصلی او که اغلب بازی می کرد.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های آنا د آرماس

راینر ورنر فاسبیندر ، آلمانی دیگر كه وسواس زیادی در ملودرام آمریكایی دارد ، گفت كه سیرك بیشترین تأثیر را در كار او دارد. مطمئناً سیرک پدر صابون های تلویزیون در زمان نخست بود. پدرو آلمودوار ، کارگردان اسپانیایی گفت: من هزار بار فیلم نوشته بر باد را دیده ام و نمی توانم صبر کنم تا دوباره آن را ببینم.”

سبک سیرک چنان فراگیر شد که هیچ کس نمی توانست ملودرام را با چهره ای صاف پس از او انجام دهد. براندازی حیله گرانه سیرک به طرق بی شماری قابل مشاهده و نامرئی ، فرهنگ عامه آمریکایی را کج و معوج کرده ، و به راه اندازی عصر جدید کنایه کمک کرد.

بیشتر بخوانید: بهترین فیلم های جیمز کامرون

پایان مقاله نقد فیلم نوشته بر باد

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

«پست قبلی

پست بعدی»

دیدگاهتان را بنویسید

نوزده + 20 =