روش استانیسلاوسکی: راهنمای بازیگری روش استانیسلاوسکی :
تکنیک بازیگری کنستانتین استانیسلاوسکی تمرین کننده تئاتر یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین اشکال آموزش نمایشی در جهان است.
سیستم استانیسلاوسکی چیست؟
سیستم یا روش استانیسلاوسکی رویکردی به بازیگری تئاتر و فیلم است که توسط کنستانتین استانیسلاوسکی تمرین کننده تئاتر روسی توسعه یافته است. هدف این سیستم از طریق آماده سازی و تمرین ، ایجاد یک نمایش معتبر و احساسی است. بازیگران زندگی درونی شخصیت خود را از جمله انگیزه ها و حالات احساسی خود درونی می کنند.
کنستانتین استانیسلاوسکی کی بود؟
کنستانتین استانیسلاوسکی بازیگر و تمرین کننده تئاتر روسی بود. در اوایل قرن بیستم ، او در آغاز فعالیت آماتوری خود به عنوان بازیگر و کارگردان موفقیت های زیادی کسب کرد. در سال 1898 ، وی تئاتر هنری مسکو را تأسیس کرد. استانیسلاوسکی علاوه بر کار خود به عنوان کارگردان و بازیگر ، بر روی مراحل تمرین و آموزش تمرکز کرد و سیستم استانیسلاوسکی را توسعه داد. رویکرد استانیسلاوسکی به شهرت بین المللی منجر شد و در توسعه تکنیک ها و مدارس بازیگری در سراسر جهان بسیار تأثیرگذار بود. او یک زندگینامه و کتاب An A Preparates ، یک کتاب آموزش تئاتر کلاسیک نوشت.
منشأ روش استانیسلاوسکی چیست؟
استانیسلاوسکی از روزهای ابتدایی خود به عنوان بازیگر و کارگردان جوان به طور عمیق و جدی به ماهیت هنر خود فکر می کرد. این روش از یک تکنیک تمرین به یک رویکرد جهانی برای بازیگری تبدیل شد:
آغازهای اولیه: کار او در درام آنتون چخوف ، به ویژه محصول موفق «مرغ دریایی» در سال 1898 ، ایده “زیر متن” او را نشان داد و برخورد او با درام نمادین ، به ویژه نمایشنامه های نمایشنامه نویس موریس مترلینک ، منجر به تحقیقات داخلی وی شد. تجربه.
تئاتر هنری مسکو: پس از تأسیس تئاتر هنری مسکو با کارگردان ولادیمیر نمیروویچ-دانچنکو ، استانیسلاوسکی شروع به سازماندهی و تدوین ایده های خود کرد ، و رویکردی واقع گرایانه یا طبیعت گرایانه به بازیگری را مورد توجه قرار داد و بر روند تمرین گسترده و فشرده تأکید کرد.
این به منظور این بود که بازیگران بتوانند به طور کامل احساسات و انگیزه های درونی شخصیت های خود را درک کرده و درونی کنند. استانیسلاوسکی قصد داشت احساسات درونی و رفتار خارجی خود را از طریق آموزش و آمادگی دقیق گرد هم آورد.
تأثیر: بعدها ، با گسترش رویکرد استانیسلاوسکی در سراسر قاره ها به شرکت های تئاتر در سراسر جهان ، دوباره تفسیر و توضیح داده شد. مهمتر از همه ، تمرین کنندگان تئاتر آمریکایی لی استراسبرگ ، استلا آدلر و سنفورد مایزنر هر یک بر عناصر مختلف سیستم استانیسلاوسکی تأکید کردند. با گذشت زمان ، این یکی از شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین رویکردهای بازیگری بود.
6 اصول روش استانیسلاوسکی
روش استانیسلاوسکی شامل چند اصل اساسی است که به بازیگران کمک می کند تا از لحاظ احساسی با شخصیت و مواد خود ارتباط برقرار کنند:
اگر جادویی است: اساس روش استانیسلاوسکی مفاهیم “شرایط داده شده” و “اگر جادویی است” هستند. به گفته استانیسلاوسکی ، بازیگر باید خود را در شرایطی که نمایش نشان می دهد تصور کند. این رویکرد می تواند تخیل بازیگر را فعال کرده و آنها را از نزدیک با مواد مرتبط کند و به شخصیت روح بدهد.
هدف: سیستم استانیسلاوسکی بر انگیزش تمرکز می کند و بر هدف شخصیت تأکید می کند. هنگام تمرین هر صحنه ، بازیگر باید از خود در مورد هدف شخصیت در آن لحظه بپرسد. در مجموع ، این لحظات در طول کل نمایشنامه یک خط عاطفی ایجاد می کند ، که می تواند به عنوان “فوق هدف” در نظر گرفته شود.
حافظه عاطفی: یک راه برای نمایش موفق ، “حافظه احساسی” یا “حافظه احساسی” است. این شامل بازیگر می شود تا از تجربیات شخصی خود استفاده کند تا عملکرد خود را متمایل کند و فوریت و اصالت بیشتری به آن می بخشد. به عنوان مثال ، بازیگری که سعی می کند اندوه را به تصویر بکشد ، ممکن است از تجربه مشابه خود استفاده کند ، اگر قبلاً یکی از نزدیکان خود را از دست داده باشد.
تمپو ریتم: هدف استانیسلاوسکی ایجاد ریتم یا سرعت در نمایش متناسب با شدت احساسی اجراها است.
روش عمل فیزیکی: روش عمل فیزیکی پیشرفت بعدی استانیسلاوسکی بود. این یک تغییر بود ، زیرا منجر به تأکید بیشتر بر حرکت بدنی و بداهه پردازی در مورد بحث ها و تأملات شفاهی شد.
زیرنویس: استانیسلاوسکی معتقد بود که معنای کلی و انگیزه احساسی بازی فقط تا حدی توسط متن دلالت دارد ، و بنابراین بخشی از نقش بازیگر کشف و درک این محتوای غرق شده بود ، که وی آن را زیرنویس نمایش نامید. بازیگر سپس این زیر متن را از طریق جزئیات بازی خود بیان کرد.
4 تکنیک با الهام از استانیسلاوسکی
امروزه ، تمرین کنندگان و دانشجویان تئاتر از روش استانیسلاوسکی به جای ایده بازیگری روش استفاده می کنند. این رویکرد اخیر از ایده های استانیسلاوسکی نشأت گرفت. به طور خاص ، رویکرد استانیسلاوسکی بر تمرین کنندگان و معلمان تئاتر آمریکایی اوتا هاگن ، لی استراسبرگ ، استلا آدلر و سانفورد مایزنر تأثیر گذاشت ، که همه نسخه های خود را توسعه دادند و هریک بر جنبه های مختلف روش اصلی تمرکز کردند:
گروه تئاتر: در نیویورک ، به همراه هارولد کلرمن و شریل کرافورد ، لی استراسبرگ تئاتر گروهی را تاسیس کرد. این به کانون توسعه هنری تبدیل شد و نفوذ آن سرانجام به هالیوود رسید و بازیگران برجسته ای مانند مارلون براندو و مرلین مونرو شاگردان این تکنیک بودند.
استودیوی بازیگران: این موضوع بیشتر در استودیوی بازیگران ، مدرسه نمایشی که توسط استراسبرگ تاسیس شد ، به عنوان وسیله ای برای آموزش نسخه او از تکنیک استانیسلاوسکی ، که او به عنوان روش بازیگری یا به سادگی “روش” نامگذاری شد ، توضیح داده شد. تنوع استراسبرگ بر عناصر روانی آماده سازی و عملکرد تأکید می کند.
تکنیک مایزنر: تنوع دیگر تکنیک مایزنر است که توسط سنفورد مایزنر پایه گذاری شده است و بر جنبه فیزیکی آماده سازی بر تأکید استراسبرگ بر حافظه هیجان تمرکز دارد. تمرينات بر چگونگي تأثير احساسات بر رفتار فيزيكي بازيگر متمركز است.
تکنیک استلا آدلر: سهم استلا آدلر در مورد جنبه های جامعه شناختی اجرا است. برای این تکنیک ، بازیگران با شرایط شخصیتی که به تصویر کشیده می شود آشنا می شوند: زندگی آنها چگونه می تواند باشد ، حرفه آنها چه چیزی را شامل می شود و موارد دیگر.
پایان مقاله روش استانیسلاوسکی: راهنمای بازیگری روش استانیسلاوسکی
مجله با دوربین
بیشتر بخوانید:
فیلم جیغ | نقد انیمه Yasuke | نقد فیلم حرص | نقد و بررسی بازی Outlast 2 | نقاشی دورا مار و گربه | چگونه با خود صادق باشیم : ۴ نکته برای یافتن خود واقعی | مکتب اگزیستانسیالیسم | فیلم سفر به جزابه | نقد فیلم Who You Think I Am | مارگارت اتوود: ۶ رمان برجسته مارگارت اتوود |