نقد فیلم بانوی زیبای من | My Fair Lady :
این احتمال را در نظر بگیرید: یک کمدی عاشقانه بدون برهنگی ، بدون رابطه جنسی و بدون بوسیدن. در واقع ، حتی هیچ گونه اظهار عشق وجود ندارد. نزدیکترین شخصیت زن به اعتراف به احساساتش این است که می تواند تمام شب را با مرد برقصد. نزدیکترین چیزی که به او می رسد این است که می گوید او به چهره او عادت کرده است.
آیا چنین پروژه ای می تواند در آب و هوای امروز از سطح زمین خارج شود؟ تقریباً مطمئناً چنین نیست – هیچ استودیویی فیلم را بدون اطمینان از این که عناصری به ادویه جات اضافه می شود ، روشن نمی کند. بنابراین خوشبختانه شرایط و انتظارات در سال 1964 ، زمانی که فیلم بانوی زیبای من روی پرده آمد ، متفاوت بود. بیش از سه دهه بعد ، این فیلم که برنده اسکار بهترین فیلم شد ، همچنان مورد علاقه موسیقی است.
خاستگاه فیلم به “پیگمالیون” (1912) جورج برنارد شاو برمی گردد ، که متعاقباً توسط تیم بی نظیری از آلن جی لرنر و فردریک لو (جیجی ، کملوت) به موزیکال برادوی اقتباس شد. این نمایش در سال 1956 آغاز شد. هفت سال طول کشید تا فیلمبرداری اقتباسی ساخته برادران وارنر ، با در دست داشتن جورج کوکور ، فیلمبرداری را آغاز کرد. حتی قبل از اینکه اولین قاب به سلولوئید اختصاص داده شود ، اختلاف نظر وجود داشت.
نقد فیلم بانوی زیبای من
در حالی که هر دو رکس هریسون و استنلی هالووی برای بازسازی نقش هایی که روی صحنه نوشته بودند ، به کار گرفته شدند ، بخشی از الیزا دولیتل ، که در تهیه کنندگی برادوی توسط جولی اندروز ، که آن زمان کمی شناخته شده بود ، بازی کرد ، به آدری هپبورن واگذار شد. اندروز در یک پیچش بسیار کنایه آمیز ، جایزه بهترین بازیگر زن را برای مری پاپینز دریافت کرد ، در حالی که هپبورن توسط آکادمی رد شد.
به راحتی می توان استدلال کرد که فیلم بانوی زیبای من یکی از ثروتمندترین و هوشمندترین کمدی های عاشقانه است که تاکنون تولید شده است. دیالوگ ، اقتباس شده توسط لرنر از مطالب شاو ، درخشان است: تلفیقی کامل از شوخ طبعی و طنز خاردار. برهم زدن لفظی بین الیزا و پروفسور هنری هیگینز (هریسون) و همچنین بین شخصیت های مختلف دیگر لذت بخش است.
شاید بهترین مبادله زمانی اتفاق بیفتد که پدر الیزا ، آلفرد پی دولیتل (هالووی) از خانه هیگینز دیدن می کند تا محل زندگی دخترش را مشخص کند. علاقه واقعی او تأیید رفاه او نیست. بدست آوردن مقداری پول است در یک نقطه ، همکار هیگینز ، سرهنگ پیکرینگ (ویلفرد هاید وایت) ، شوکه شده از رفتار بی پروا دولیتل ، می پرسد: “آیا اخلاق نداری ، مرد؟” دولیتل با آرامش به او پاسخ می دهد: “نه. من نمی توانم هیچ کس را تحمل کنم. شما نیز نمی توانستید ، اگر به اندازه من فقیر بودید.”
داستان اصلی درباره الیزا ، یک کوکنی فقیر از کاون گاردن است که تحت سرپرستی هیگینز به یک خانم تبدیل می شود. هنگامی که او برای اولین بار با او روبرو می شود ، دختری شستشو نشده با صدای تند و تیز گل می فروشد ، نظر خود را اعلام می کند: “زنی که چنین صداهای ناپسند و ناامید کننده ای بر زبان می آورد ، حق زندگی ندارد.
به یاد داشته باشید که شما یک انسان با یک روح و هدیه الهی گفتار مفصل. مانند کبوتر صفراوی در آنجا ننشینید. ” او همچنین او را از جمله “برگ کلم خرد شده” و “توهین تجسم یافته به زبان انگلیسی” می نامد. وقتی صبح روز بعد ، او در خانه اش حاضر می شود ، از او می خواهد نحوه درست صحبت کردن و خانم بودن را به او بیاموزد ، اعتقاد او تغییر نکرده است.
اگرچه در ابتدا اکراه داشت ، اما هیگینز که با چالش بازآفرینی یک زن شیفته بود ، موافق است. او به او می گوید: “الیزا ،” شما باید تا شش ماه آینده در اینجا بمانید و یاد بگیرید که زیبا صحبت کنید ، مانند یک خانم در مغازه گل فروشی. در پایان شش ماه شما را با کالسکه به توپ سفارت می برند ،
اگر پادشاه بفهمد که شما یک خانم نیستید ، شما را به برج لندن می برند ، جایی که سر شما به عنوان هشدار برای دیگر دختران گلدار متظاهر قطع می شود! اگر متوجه نشدید ، باید برای شروع زندگی در مغازه یک خانم ، شش و هفت هدیه داده می شود. اگر این پیشنهاد را رد کنید ، ناسپاس ترین و شرورترین دختر خواهید بود و فرشتگان بر شما گریه خواهند کرد. “
نقد فیلم بانوی زیبای من
هیگینز در فشار بر الیزا بی رحم است. او علاوه بر تمیز کردن ، آموزش نحوه رفتار در جامعه و آموزش نحوه پوشیدن ، مهارت های زبانی او را کاملاً تغییر می دهد. او با محروم کردن از خواب و مجبور کردن او به تکرار جملاتی مانند “باران در اسپانیا عمدتا در دشت می بارد” ، امیدوار است او را از لهجه وحشتناک خود خلاص کند. او به او می گوید: “فکر کنید چه می خواهید انجام دهید.” “فکر کنید با چه چیزی سر و کار دارید. عظمت و عظمت زبان انگلیسی ، این بزرگترین دارایی ما است.
نجیب ترین افکاری که تا به حال در قلب انسان ها جریان داشته است در ترکیب صداهای فوق العاده ، خیال انگیز و موسیقیایی آن موجود است. و این همان چیزی است که شما برای فتح الیزا آماده کرده اید. و آن را فتح خواهید کرد. “
نه تنها فیلم بانوی زیبای من دارای داستانی جذاب با شخصیت های جذاب است ، بلکه در فهرست بیش از دوازده آهنگ ، که معروف ترین آنها ، “من می توانستم تمام شب رقص کنم” ، شناخته شده نیست تقریباً برای همه (حتی کسانی که فیلم را ندیده اند). هالووی و هریسون خوانندگی خود را انجام می دهند. (هریسون ، که بر اجرای زنده اعداد خود اصرار داشت ، در کراوات خود از میکروفون قابل حمل استفاده می کرد.)
با وجود تمام تلاشهایش ، هپبورن محدوده آوازی لازم را نداشت ، بنابراین مارنی نیکسون برای دوبله آهنگهایش به آنجا آورده شد. صدای خواننده هپبورن هنوز در طول قسمت هایی از “Just You Wait” که به همان اندازه که خوانده می شود شنیده می شود. همچنین جرمی برت ، بازیگر نقش خواستگار الیزا ، فردی اینسفورد هیل ، دوبله شد. یک آهنگ فردی ، “در خیابانی که در آن زندگی می کنید” ، توسط بیل شرلی اجرا شد.
به ندرت فیلمی به این خوبی انتخاب شده است. رکس هریسون برای بازی در نقش هیگینز متولد شده است ، و او هر خطی را با ضربه محکم و ناگهانی کسی که شانس صحبت کردن (و خواندن) چنین گفتگوی خوشمزه ای را دارد ، ارائه می دهد. آدری هپبورن در نقش الیزا درخشان است و از قانع کننده به بانویی مهربان گذار قانع کننده ای می کند. مایه تاسف است که دوبله نیکسون از آهنگ های الیزا شانس هپبورن برای نامزدی بهترین بازیگر زن را از بین برد.
نقد فیلم بانوی زیبای من
بازیگران مکمل به همان اندازه فوق العاده هستند و دارای نام هایی مانند هالووی ، برت هستند (در دهه های 80 و 90 ، وی به عنوان شرلوک هلمز “قطعی” برای بینندگان تلویزیون شناخته می شد) ، جانباز بریتانیایی ویلفرد هاید وایت (که حرفه وی گسترش یافت. شش دهه) و یک بانوی دلپذیر گلادیس کوپر (ربکا هیچکاک) به عنوان مادر هیگینز – زنی با زبان تندتر از فرزندانش. (سلام او در آسکو: “چرا هنری ، چه شگفتی ناخوشایندی است.”)
بحث درباره فیلم بانوی زیبای من بدون ذکر ظاهر منحصر به فرد و بی بدیل فیلم غیرممکن است. این فیلم از لباس های مجلل گرفته تا طراحی صحنه های زیبا ، فیلمی است که در آن دنیایی از مراقبت و تلاش صرف شده است. خدمه پشت صحنه شامل سیسیل بیتون برنده جایزه اسکار به عنوان طراح تولید و طراح لباس و هری استرادلینگ پدر ، نامزد 14 دوره بهترین فیلمبردار فیلم ، به عنوان مدیر فیلمبرداری بودند. هر دو به دلیل کار روی این تصویر با مجسمه های طلا شناخته شدند.
در طول دهه های 70 و 80 ، تکنیکلر درخشان که نمایشی اصلی از تئاتر فیلم بانوی زیبای من را مشخص می کرد ، تا حدی کم رنگ شد که در طول صحنه آسکوت بسیار زیبا ، سیاه و سفیدها بژ به نظر می رسیدند. برای سی امین سالگرد اکران در سال 1994 ، فیلم با زحمت بازیابی شد (توسط روبرت هریس و جیمز کاتز ، که همچنین لارنس عربستان ، اسپارتاکوس و سرگیجه را زنده کردند) ، رنگ ها را به عظمت اصلی خود بازگرداند. در همان زمان ، موسیقی متن در قالب دیجیتال 5.1 کاناله بازسازی شد.
چند ژانر فیلم به اندازه موزیکال جادویی هستند و تعداد کمی از موزیکالها به اندازه فیلم بانوی زیبای من هوشمند و سرزنده هستند. این یک فیلم کلاسیک است نه به این دلیل که گروهی از متخصصان فیلم گرفتار آن را چنین برچسب گذاری کرده اند ، بلکه به این دلیل است که این یک لذت محض بوده و همیشه خواهد بود. همچنین یکی از معدود فیلمهای 3 ساعته (طول واقعی ، 2:50) است که زمان طولانی به ظاهر طولانی را توجیه می کند. به ندرت دقایق زیادی در تئاتر با این لذت سپری شده است.
مجله نگاه
بیشتر بخوانید:
بهترین فیلم های الیور استون | فیلم مردی با کلاه | تاریخچه عکاسی خبری : اصول عکاسی خبری یا فتوژورنالیسم | بهترین خواننده های راک | فیلم راندرز | بهترین فیلم های پل توماس اندرسون | رابطه موسیقی و نقاشی | تغییر فوکوس در عکاسی چیست ؟ چه عواملی باعث تغییر فوکوس می شود | هانا آرنت و کتاب توتالیتاریسم | لیست کامل ژانرهای انیمه با توضیحات |