نقد فیلم شکوفههای پژمرده :لیلیان گیش به D.W. گریفیت او خیلی پیر بود و نمی توانست نقش این دختر را در ” فیلم شکوفههای پژمرده ” بازی کند و شاید هم بود. او در سال 1896 متولد شد ، 23 ساله بود که گریفیت تولید را در سال 1919 آماده کرد ، و نه به همان اندازه که مخاطبان از “تولد یک ملت” که پنج سال قبل فیلمبرداری شده بود ، او را به یاد آوردند. اما گریفیت یک ستاره می خواست و گیش این بود که: به طرز باورنکردنی ، در عصری که بازیگران ساکت هرگز دست از کار کشیدند ، این 64مین فیلم او بود.
با مقاله نقد فیلم شکوفههای پژمرده با بامدادی ها همراه باشید.
به اندازه “تولد یک ملت” مهم نیست ، اما به اندازه نقص هم نیست. گریفیت با انتقاد از اینکه نیمه دوم شاهکار وی در تجلیل از کو کلوکس کلان و تصاویر وحشیانه آن از سیاه پوستان نژادپرستانه بود ، تلاش کرد تا در “عدم تحمل” (1916) جبران کند ، که پیش داوری را مورد انتقاد قرار داد. و در ” فیلم شکوفههای پژمرده ” او شاید اولین داستان عشق نژادی را در فیلم ها تعریف کرد – حتی اگر مطمئناً ، این یک عشق ایده آل و بدون هیچ لمس کننده است.
نقد فیلم شکوفههای پژمرده
گیش در نقش لوسی ، دختر یک برنده جایزه وحشی لندنی به نام Battling Burrows (دونالد کریسپ) بازی می کند. عنوان ها به ما می گویند او “توسط یکی از دخترانش به دستان او فرو رفته است.” او که یک “گوریل” مست است ، در یک لاگر در لایمهاوس زندگی می کند و هنگامی که مدیرش او را به خاطر نوشیدن و دلخوری مورد بی مهری قرار می دهد ، آن را با لوسی بیرون می آورد.
داستان آنها با داستان چنگ هاون (ریچارد بارتلمس) ، به نام “مرد زرد” ، یک بودایی که از چین سفر می کند تا “پیام صلح به آنگلوساکسون های وحشی” را آغاز کند ، میانبر است. در عوض ، او به تریاک روی می آورد و “لیمهاوس او را فقط به عنوان نگهدارنده چینک می شناسد”.
گریفیت این فیلم را تقریباً به طور کامل در صحنه فیلمبرداری کرد و یک فضای مه آلود کنار رودخانه را برای نشان دادن زندگی پنهان ایجاد کرد. اتاق چنگ پناهگاه طبقه بالای مغازه او است. لوسی و باتلینگ در یک اتاق بدون پنجره زندگی می کنند ، جایی که او پشت یک میز نشسته ، وعده های غذایی خود را گرگ می خورد و می نوشد ، در حالی که او در گوشه ای ترسو می کند.
هنگامی که او به او دستور می دهد لبخند بزند ، او با استفاده از انگشتان خود گوشه های دهان خود را بالا می برد. او پول لوسی را به لوسی می دهد و بیرون می رود تا بیشتر بنوشد ، و او با ترسو برای خرید اقدام به خرید می کند و یک انبار گران قیمت مخروطی را به دست می آورد ، که امیدوار است بتواند با یک گل معامله کند تا موجودیت ناخوشایند خود را روشن کند.
در خیابان ها ، زنان خانه دار خسته ، او را در مورد ازدواج ، و زنان شبانه در برابر فحشا هشدار می دهند. بنابراین تنها دو فرار احتمالی او بسته به نظر می رسد. مرد زرد از پشت ویترین مغازه اش او را می بیند و “زیبایی که همه اهالی آهک از دستش رفت قلب او را شکست.”
عصر همان روز ، لوسی غذای گرم را روی دست بتلینگ می ریزد ، و او قبل از اینکه برای نوشیدن بیرون برود ، او را تقریباً شلاق می زند. او در مغازه مرد چینی گیر می کند و او با “اولین لطافتی که تاکنون شناخته است” به او پناه می برد. او قادر است بدون استفاده از انگشتانش به او لبخند بزند.
هنگامی که باتینگ بوروز می فهمد که در کجاست ، یک مسابقه خشن برگزار می شود ، از جمله یک ضربه قابل توجه که لوسی ، در یک اتاق قفل شده با بتلینگ که با تبر در را از هم می پاشد ، در یک دایره درمانده می چرخد ، فریاد می کشد.
گیش یکی از بزرگترین جیغ های آسیب پذیر دوران سکوت بود ، اگرچه در خط برداشت و استقلال نیز خط خوبی داشت. در یک کار طولانی مدت که با “نهنگ های آگوست” (1987) به پایان رسید ، او نقش بسیاری از زنان قوی را بازی کرد. در اینجا او اساساً شی منفعل تخیل مردانه است – از باتلینگ ، که او را نوکر و قربانی می بیند و چنگ ، که او را به عنوان “شکوفه سفید” ایده آل می کند.
گریفیث با نورپردازی و عکاسی از بالا اغلب بر چهره فرشته خود و ضعف او تأکید می کند و سالها بعد ، در صحنه فیلم “عروسی” رابرت آلتمن (1978) ، او را شنیدم که عکاسی را که سعی در angle shot: “از آنجا بلند شو! برخیز! اگر خدا می خواست از آن زاویه به من شلیک کنی ، او به شما دوربینی در شکم خود می داد. آقای گریفیت همیشه می گفت ،” از بالا برای یک فرشته شلیک کنید. از پایین به سمت شیطان شلیک کنید. “
اگر نگرش در مورد نژاد در ” فیلم شکوفههای پژمرده ” نسبت به “فیلم تولد یک ملت” خیرخواهانه و مثبت تر باشد ، با این وجود برای چشم امروز به طرز دردناکی قدمت دارد. اما البته که هستند. ازدواج بین نژادها در سال 1919 جرم بود ، بنابراین ما چهره نزدیک چنگ را می بینیم که به لوسی نزدیک می شود و گویی می خواهد او را ببوسد و سپس زیرنویس ها به ما اطمینان می دهد که نیت پاک او چیست.
نقد فیلم شکوفههای پژمرده
البته ، مبارزه ، فکر می کند مرد زرد راه خود را پیش گرفته است ، اما دختر فریاد می زند ، “هیچ مشکلی نیست!” گریفیت مخاطبان خود را با احتمال رابطه جنسی عجیب و غریب فریب می دهد ، و سپس عناوین اخلاقی را کاهش می دهد.
کلیشه سازی شخصیت چینی با انتخاب یک قفقازی برای بازی در او آغاز می شود. بازیگران آسیایی زیادی در فیلم های صامت حضور داشتند ، اما فقط یک نفر ، Sessue Hayakawa ، نقش های اصلی را بازی کرد و مشهورترین شخصیت های آسیایی اولیه ، مانند چارلی چان و Fu Manchu ، توسط سفیدپوستان بازی شد.
شخصیت چنگ گلچینی از کلیشه ها است: او یک بودایی صلح طلب ، تریاک ، مغازه دار است. اما فیلم گریفیت در متن زمان و مخاطبانش آزاد اندیشی و حتی لیبرال بود و ما احساس خوبی را در حمایت از عناوینی مانند این توصیف توصیف توصیه های چنگ از یک کشیش بودایی قبل از سفر احساس می کنیم: “کلمه به کلمه ، مانند یک پدر و مادر مهربان از سرزمین خودمان. “
اگرچه بهترین کمدی صامت بی زمان می ماند و بسیاری از فیلم های صامت بدون تاریخ باقی می مانند ، اما برای بسیاری از بینندگان ملودرام مانند ” فیلم شکوفههای پژمرده ” به نظر قدیمی می رسد. تماشای آن یک عمل همکاری با فیلم است – حتی همدردی فعال. شما باید تصور کنید که چنین داستان هایی چه عجیب و غریب به نظر می رسید ، چگونه خیابان های مه آلود لیمهاوس و شخصیت های کاملاً کشیده شده مخاطبان را شیفته خود می کردند.
در تلاش برای تصور تأثیر اصلی فیلم ، شاید نگاه به ” فیلم جاده ” (1954) فدریکو فلینی کمک کند. پائولین کائیل بسیاری از الهامات فلینی را در ” فیلم شکوفههای پژمرده ” پیدا می کند ، از جمله زامپانو قوی (آنتونی کوین) ، که لباس او حتی شبیه “نبرد با Burrows” است. جلسومینا (جولیتا ماسینا) ، همراه بسیار مورد آزار و اذیت وی ، به وضوح از لوسی گرفته شده است و ماتو ریچارد باسهارت ، که از بی رحم به او پناه می دهد ، عملکرد همان مرد زرد را پر می کند.
گریفیت در سال 1919 پادشاه بدون چالش فیلم های جدی آمریکایی بود (فقط C.B. DeMille در شهرت او رقیب بود) و ” فیلم شکوفههای پژمرده ” شجاعانه و بحث برانگیز دیده می شد. آنچه امروز باقی مانده ، هنر تولید ، کیفیت اثیری لیلیان گیش ، جذابیت گسترده ملودرام و فضای مجموعه های مفصل است (بودجه فیلم در واقع بیشتر از بودجه “تولد یک ملت” بود).
و تأثیر اجتماعی آن. فیلم هایی از این دست ، به نظر ساده لوحانه امروز ، کمک می کند تا یک ملت بیگانه هراسی را به سمت تحمل نژادی سوق دهد.
همه اینها وجود دارد و سپس چهره لیلیان گیش وجود دارد. آیا او بهترین بازیگر فیلم های صامت بود؟ شاید؛ چهره او اولین چهره ای است که من در میان بازیگران زن ساکت به آن فکر می کنم ، درست همانطور که چارلی چاپلین و کیتون در میان مردان کنار هم ایستاده اند.
نقد فیلم شکوفههای پژمرده
هنگامی که او در سال 1987 در حال فیلمبرداری “نهنگ های آگوست” بود ، همبازی وی افسانه دیگری بود ، بت دیویس. کارگردان فیلم ، لیندسی اندرسون ، این داستان را برای من تعریف کرد. یک روز پس از پایان شلیک ، او گفت ، “خانم گیش ، شما فقط عالی ترین عکسبرداری را به من داده اید!” بت دیویس با خشکی مشاهده کرد: “او باید.” “او آنها را اختراع کرد.”
پایان مقاله نقد فیلم شکوفههای پژمرده
منبع سایت مداد
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم جدایی نادر از سیمین|بهترین فیلم های کلینت ایستوود|فیلم پرسه|کسب و کار اینترنتی بدون سرمایه راه بیندازید!|۱۰ رمان برتر ادبیات آلمان|سریال حرکت به بهشت|نقد فیلم بادکنک سفید|فیلم پرسونا|نقد فیلم زیردریایی زرد|بهترین فیلمهای آل پاچینو|سریال mine|بهترین فیلم های لارس فون تریه|فیلم خواهران غریب|کسب درآمد از عکاسی