صفحه اصلی > سینما : نقد فیلم هالووین
ads

نقد فیلم هالووین

فیلم هالووین

نقد فیلم هالووین : در اواخر سال 1978 ، یک فیلم ترسناک کوچک در بولینگ گرین ، کنتاکی (قبل از حرکت به شیکاگو و نیویورک) باز شد که چهره این ژانر را تغییر می داد.

این فیلم در ابتدا توسط بسیاری از منتقدان جدی به عنوان شایسته توجه و تمجید نادیده گرفته شد و به سوی فراموشی پیش رفت که در آن هرگز نمی تواند بودجه کوچک 300000 دلاری خود را پس بگیرد. سپس ، ماه ها بعد ، مقاله بصیرت انگیز و تعریف کننده تام آلن در صدای دهکده ظاهر شد. ناگهان منتقدان متوجه شدند که چیزهای بیشتری در فیلم وجود دارد از آنچه در ابتدا دیده می شد.

فیلم هالووین به دلیل عنوانش ، اغلب با سایر فیلمهای پراکنده ای که در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 در سینماها حضور داشتند ، گروه بندی شده است. با این حال ، در حالی که هالووین به حق پدر ژانر slasher مدرن تلقی می شود ، عضو آن نیست (از طرف دیگر دنباله های هالووین هستند). این یک فیلم متحرک وحشتناک نیست – به طرز شگفت انگیزی خشونت گرافیکی کمی وجود دارد و تقریباً هیچ خونی وجود ندارد.

فیلم هالووین بر اساس تعلیق ساخته شده است ، و نه بیش از حد ، و بیش از چند کلیشه رایج ترسناک/هیجان انگیز امروزی را آغاز کرده است. موفقیت نهایی فیلم ، با این حال ، سایر فیلمسازان را تشویق کرد تا دست خود را در این نوع فعالیت ها امتحان کنند ، و طولی نکشید که شخصی تصمیم گرفت تماشاگران به همان اندازه که طول فیلم اجازه می دهد صحنه های وحشتناکی را می خواهند. زمانی که دنباله فیلم هالووین در سال 1981 اکران شد ، هدف این نوع فیلم ها دیگر ترساندن بینندگان نبود ، بلكه جلب رضایت آنها بود.

از نقطه نظر تکان دهنده و تعلیق ، فیلم هالووین رقیب روانگردان آلفرد هیچکاک است. تنها با چند استثنا قابل بحث (مانند جن گیر) ، هیچ نسخه دیگری پس از 1970 وجود ندارد که از نظر ترساندن بیننده از بین برود. فیلم هالووین به طرز وحشتناکی با یک قتل وحشیانه شروع می شود و هرگز از آنجا تسلیم نمی شود. هر فریم با جو می چکد. به چه کسی اهمیت می دهد که در بهار در کالیفرنیا به جای پاییز در Haddonfield خیالی ، ایلینوی فیلمبرداری شده است؟

نقد فیلم بیوه سیاه
بیشتر بخوانید
نقد فیلم هالووین

فیلم هالووین

هالووین فیلمی بود که به جیمی لی کرتیس لقب بدنام “ملکه جیغ” را داد. او در نقش لوری استرود ، قهرمان اصلی بازی می کند. در تحلیل فیلم و ژانر آن ، تفسیر توانمند کورتیس از لوری گنگ و بی دست و پا اغلب نادیده گرفته می شود ، اما او به طور موثر احساسات و آرزوهای یک نوجوان خجالتی و ناامن را منتقل می کند. به سختی می توان باور کرد که این بازیگر (در بیشتر موارد) به زنی تبدیل شود که جذابیت جنسی او باعث ایجاد تصاویری مانند ماهی به نام واندا شود.

فیلم با یک پیش درآمد بلند و تک فیلم شروع می شود که در شب هالووین 1963 اتفاق می افتد. مایکل مایرز جوان در حال تماشای خواهر بزرگترش ، جودیت ، است که با پسر بچه ای از مدرسه به سرعت وارد طبقه بالا می شود. پس از رفتن دوست پسر ، مایکل چاقویی را از کشوی آشپزخانه بیرون می آورد ، از پله بالا می رود و جودیت را با چاقو کشته می کند. کل سکانس از دیدگاه ذهنی استفاده می کند ، رویکردی که نویسنده/کارگردان جان کارپنتر در طول فیلم بارها به آن برمی گردد. تنها پس از انجام این کار می فهمیم که مایکل فقط یک دانش آموز کلاس است.

قسمت عمده فیلم پانزده سال بعد اتفاق می افتد. مایکل ، که بیش از ده سال در پناهندگی مجنونان جنایتکار بود ، شب قبل از هالووین فرار می کند. پزشک او ، سام لومیس (دونالد پلیسانس) ، که معتقد است مایکل تجسم شر است ، قاتل را به زادگاهش هادونفیلد باز می گرداند. از آنجا ، لومیس به دنبال یافتن و توقف مایکل قبل از شروع دوباره در جایی که در 1963 متوقف شده بود ، در حال رقابت با زمان است.

قربانیان اصلی مایکل لوری و دو دوست صمیمی اش ، آنی (نانسی لومیس) و لیندا (پی جی سولز) هستند. در طول فیلم ، مایکل به تدریج با دختران نشان داده می شود ، تا اینکه در آخرین اقدام ، لوری درگیر نبرد رو در رو برای زندگی خود می شود. بسیاری از این واقعیت گفته شده است که کلید بقا در فیلم هالووین باکره بودن است.

معرفی فیلم ارتش مردگان
بیشتر بخوانید

سه دختری که با دوست پسرهای خود (جودیت مایرز ، آنی و لیندا) رابطه جنسی دارند از ملاقات های خود با مایکل جان سالم به در نمی برند. لوری ، که هیچ ارتباطی با پسران ندارد ، این کار را می کند. نویسندگان همکارانتر و دبرا هیل بارها اعلام کرده اند که این یک موضوع آگاهانه نیست ، اما از زمان هالووین ، معیار فیلم های تهاجمی این است که بی پروایی جنسی منجر به پایان خشونت آمیز می شود.

نیک کاست در نقش مایکل (که در تیتراژ پایانی فیلم “شکل” نامیده می شود) نقش یک دشمن متقابل و غیرانسانی را بازی می کند. از آنجا که او ماسک سفید رنگی کاپیتان کرک را پوشیده است ، ما فقط یک بار (به طور مختصر) ویژگی های او را می بینیم ، و این او را بیشتر ترسناک می کند.

او بدون ایجاد صدا یا تغییر در بیان خود می کشد و حرکات او اغلب کند و زامبی مانند است. کارپنتر در انتخاب زوایای دوربین که برای عکاسی از مایکل استفاده می کند بسیار محتاط است. قبل از اوج ، هیچگاه نمای نزدیک واضحی وجود ندارد-او همیشه توسط سایه ها پنهان می شود ، در فاصله ای دور نشان داده می شود ، یا به شکل دیگری مبهم نشان داده می شود. این رویکرد به یک شرور شوم تبدیل می شود.

هالووین های بعدی بیشتر به ریشه های مایکل و ارتباط او با لوری پرداختند ، اما در این مورد ، او یک معما باقی می ماند و فقدان انگیزه مشخص ، اقدامات او را وحشتناک تر می کند.

یکی دیگر از عناصر مهم موفقیت فیلم هالووین توانایی ما در شناسایی سه گانه قهرمانان زن است و کارپنتر با به کارگیری گفتگوی هوشمندانه و واقع بینانه و قرار دادن دختران در موقعیت های باورپذیر ، بین مخاطب و شخصیت ها رابطه برقرار می کند. برای آنی و لیندا ، مهمترین چیز در شب هالووین یافتن مکانی برای رابطه جنسی با دوست پسرشان است.

نقد فیلم هالووین

فیلم هالووین

برای لوری ، این اطمینان حاصل می کند که بچه ای که او از او نگهداری می کند خوش می گذرد. آنی و لیندا خوشبختانه از خطر خود بی خبرند تا دیر نشده ، اما لوری خطر او را تشخیص می دهد. در همین حال ، اگر مایکل نمایانگر شرارت محض است ، سام لومیس فرشته انتقامی است. او صدای عقل است که هیچ کس به آن گوش نمی دهد ، و در نهایت ، سواره نظام است که بر فراز کوه می آید و اسلحه می درخشد.

نقد فیلم پیچ اشتباه
بیشتر بخوانید

فیلم هالووین یکی از آن فیلم هایی است که توجه به جزئیات در هر فریم مشهود است. در حالی که لحظات به یاد ماندنی زیادی وجود دارد ، سه صحنه بالاتر از بقیه است. اولین سکانس آغازین طولانی و بدون وقفه است که مایکل جوان ماسک دلقک می پوشد و خواهرش را می کشد. این صحنه اغلب کپی شده ، اما هرگز برابر نبود ، برای زمان خود منحصر به فرد بود و به خاطر تأثیر آن یادآور قتل دوش سایکو بود.

مورد دوم نیز در اوایل فیلم اتفاق می افتد ، زیرا مایکل در طول طوفان باران از پناهگاه فرار می کند. تا به امروز ، به نظر من این سه دقیقه جذاب ترین فیلم است. سرانجام ، صحنه ای در انتهای آن وجود دارد که در آن لوری درب قفل شده را می کوبد در حالی که مایکل به آرامی و غیرقابل تحمل از پشت به آن نزدیک می شود. این برای کارپنتر اعتبار است که ، مهم نیست چند بار فیلم را دیده اید ، تنش در این مرحله هنوز به سطح قابل لمس می رسد.

موسیقی فیلم هالووین علی رغم اینکه نسبتاً ساده و پیچیده است ، یکی از قوی ترین دارایی های آن است. موضوعات ناهماهنگ و تکان دهنده کارپنتر زمینه خوبی را برای فعالیت مایکل فراهم می کند و ثابت می کند که یک فیلم برای تأثیرگذاری نیازی به نمره سمفونیک آهنگساز خط A ندارد. عنوان اصلی هالووین کارپنتر ،

یکی از بهترین آهنگ های ژانر وحشت ، می تواند لرز را حتی از تماشاخانه دور کند. سعی کنید وقتی در ماشین تنها هستید ، بعد از نیمه شب در یک جاده روستایی تنها ، آن را در نوار کاست بگذارید و ببینید آیا احساس امنیت می کنید.

تعداد نهایی بدن در هالووین به طرز شگفت آوری کم است (دنباله فوری ، فیلم هالووین 2 ، این موضوع را تصحیح کرد ، اما این داستان دیگری است) ، اما ضریب وحشت زیاد است. این نوعی تصویر متحرک بی عیب و نقص است که در اعماق روان ما فرو می رود و با وحشت های تاریک و پنهانی که در آنجا کمین کرده اند متصل می شود.

نقد فیلم شکوفه‌های پژمرده
بیشتر بخوانید
نقد فیلم هالووین

فیلم هالووین

فیلم هالووین فیلم کاملی نیست ، اما هیچ فیلم ترسناک اخیر به این اوج نرسیده است (همانطور که در مورد فریاد اخیر وس کراون به آن اشاره شده است). به همین ترتیب ، جان کارپنتر هرگز به موفقیت مجدد هنری یا تجاری فیلم هالووین نزدیک نشده است ، اگرچه بارها تلاش کرده است. فیلم هالووین دست نخورده باقی مانده است – کلاسیک مدرن از وحشتناک ترین نوع.

مجله نگاه 

بیشتر بخوانید:

سریال خیلی نزدیک | نحوه انتخاب سگ مناسب | ۶ فاکتور که باید در نظر بگیرید | نقد فیلم چیزهای کوچک | بهترین فیلم های جنیفر لوپز | نقد فیلم آرزوهای بزرگ | تحلیل تابلو سیب زمینی خورها | چگونه دی جی شویم | دی جی کیست | نقش و وظایف یک DJ خوب | نقاشی دوشیزگان آوینیون | هاوارد هاکس | نقد و بررسی بازی Metro Exodus |

دیدگاهتان را بنویسید

4 × 3 =