جان اف کندی، سی و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده، در مورد معاهده منع آزمایش هسته ای مذاکره کرد و اتحاد برای پیشرفت را آغاز کرد. او در سال 1963 ترور شد.
جان اف کندی که بود؟
جان اف کندی قبل از اینکه در سال 1961 سی و پنجمین رئیس جمهور آمریکا شود، هم در مجلس نمایندگان و هم در سنای ایالات متحده خدمت می کرد.
کندی در زمانی که در کاخ سفید بود، با تعدادی از بحران های خارجی به ویژه در کوبا و برلین مواجه شد، اما موفق شد چنین دستاوردهایی را به دست آورد. به عنوان پیمان منع آزمایش هسته ای و اتحاد برای پیشرفت. در 22 نوامبر 1963، کندی در حالی که سوار بر خودرویی در دالاس بود، ترور شد. او 46 سال داشت.
اوایل زندگی
جان فیتزجرالد کندی در 29 می 1917 در بروکلین، ماساچوست به دنیا آمد. فیتزجرالدها و کندی ها هر دو خانواده های کاتولیک ایرلندی ثروتمند و برجسته در بوستون بودند.
جان اف کندی
پدربزرگ پدری جان، پی جی کندی، یک بانکدار و تاجر مشروب ثروتمند بود و پدربزرگ مادری او، جان فیتزجرالد، ملقب به هانی فیتز، سیاستمداری ماهری بود که به عنوان نماینده کنگره و شهردار بوستون خدمت می کرد.
مادر جان اف کندی ، رز الیزابت فیتزجرالد، اولین کارمند بوستون بود، و پدرش، جوزف کندی پدر، یک بانکدار موفق بود که پس از جنگ جهانی اول در بازار سهام ثروت زیادی به دست آورد. جو کندی پدر به عنوان رئیس هیئت مدیره به کار دولتی ادامه داد. کمیسیون بورس و اوراق بهادار و به عنوان سفیر در بریتانیا.
جان، با نام مستعار «جک»، دومین فرد مسنترین گروه از نه خواهر و برادر خارقالعاده بود. برادران و خواهران او عبارتند از یونیس کندی شرایور، بنیانگذار المپیک ویژه، رابرت کندی، دادستان کل ایالات متحده، و تد کندی، یکی از قدرتمندترین سناتورهای تاریخ آمریکا. بچههای کندی در تمام طول زندگیشان به هم نزدیک بودند و از هم حمایت میکردند.
جوزف و رز تا حد زیادی دنیای اجتماعی بوستون را که در آن متولد شده بودند طرد کردند تا به جای آن بر تحصیل فرزندان خود تمرکز کنند.
تحصیلات
جان اف کندی جوان علیرغم توبیخ های مداوم پدرش، دانش آموزی فقیر و پسری شیطون بود. او در یک مدرسه شبانه روزی پسران کاتولیک در کنتیکت به نام کانتربری تحصیل کرد، جایی که در زبان انگلیسی و تاریخ – موضوعاتی که از آنها لذت می برد – عالی بود، اما تقریباً زبان لاتین را که هیچ علاقه ای به آن نداشت، به زبان آورد.
کندی علیرغم نمرات ضعیفش، به Choate، یک مدرسه مقدماتی نخبه در کنتیکت ادامه داد. کندی اگرچه آشکارا باهوش بود و در موارد نادری که خود را به کار می گرفت، دقت و ظرافت فوق العاده کارش نشان می داد، کندی در بهترین حالت دانشجویی متوسط بود و ورزش، دختران و شوخی های عملی را به درس ترجیح می داد.
پدرش برای تشویق به او نوشت: «اگر واقعاً احساس نمیکردم که تو آن کالا را داری، در نگرش خود به شکستهای تو بسیار نیکوکار خواهم بود… من انتظار زیادی ندارم و ناامید نخواهم شد.
اگر معلوم نشد که یک نابغه واقعی هستید، اما من فکر می کنم که می توانید با قضاوت و درک خوب، یک شهروند واقعاً ارزشمند باشید.» جان در واقع در دبیرستان بسیار اهل کتاب بود و بی وقفه مطالعه می کرد اما نه کتاب هایی که معلمانش تعیین کرده بودند.
او همچنین در دوران کودکی و نوجوانی به بیماری مزمن مبتلا بود. او از سرماخوردگی شدید، آنفولانزا، مخملک، و حتی بیماری های شدیدتر و تشخیص داده نشده رنج می برد که او را مجبور می کرد هر بار ماه ها از مدرسه غیبت کند و گهگاه او را به مرز مرگ می رساند.
جو پدر به ویژه در مورد جزئیات زندگی فرزندانش وسواس داشت، که در آن زمان برای پدری نادر بود. همانطور که یکی از دوستان خانوادگی اشاره کرد، «بیشتر پدران در آن روزها به کارهایی که فرزندانشان انجام میدهند علاقهای نداشتند. اما جو کندی همیشه میدانست که بچههایش چه کار میکنند.»
جو پدر انتظارات زیادی از فرزندانش داشت و به دنبال این بود که آتش رقابتی شدید و این باور که برنده شدن همه چیز است را در آنها القا کند. او فرزندانش را در مسابقات شنا و قایقرانی شرکت داد و از آنها سرزنش کرد که در هر چیزی جز مقام اول به پایان برسند. یونیس، خواهر جان، بعداً به یاد آورد: “قبل از اینکه بدانم لازم نیست هر روز چیزی برنده شوم، 24 ساله بودم.”
جان این فلسفه پدرش را پذیرفت که برنده شدن همه چیز است. یونیس گفت: «او از باخت در هر چیزی متنفر است. “این تنها چیزی است که جک واقعاً در مورد آن احساساتی می شود – وقتی می بازد.”
بیشتر بخوانید: بیوگرافی رایان گاسلینگ | لیست فیلم ها و زندگی شخصی
جان اف کندی پس از فارغ التحصیلی از Choate و گذراندن یک ترم در دانشگاه پرینستون، در سال 1936 به دانشگاه هاروارد منتقل شد. در آنجا، او الگوی آکادمیک تثبیت شده خود را تکرار کرد و گهگاه در کلاسهایی که از آن لذت میبرد برتری داشت، اما به دلیل وجود همهجانبه ثابت کرد که فقط یک دانشجوی متوسط است. انحرافات ورزش و زنان کندی خوش تیپ، جذاب و با لبخندی درخشان، بین همکلاسی های هاروارد خود بسیار محبوب بود.
دوست او لم بیلینگز به یاد می آورد: “جک از هرکسی که تا به حال می شناختم سرگرم کننده تر بود و فکر می کنم اکثر افرادی که او را می شناختند همین احساس را در مورد او داشتند.” کندی همچنین یک زن زنی اصلاح ناپذیر بود. او در سال دوم تحصیلی خود به بیلینگز نوشت: “من اکنون می توانم هر چند وقت یکبار و هر چقدر که بخواهم آزادانه دم داشته باشم، که گامی در مسیر درست است.”
با این وجود، کندی به عنوان یک کلاس برتر، سرانجام در مورد مطالعات خود جدی شد و شروع به درک پتانسیل خود کرد. پدرش به عنوان سفیر در بریتانیای کبیر منصوب شده بود و جان در یک دیدار طولانی در سال 1939 تصمیم گرفت در مورد اینکه چرا بریتانیا برای جنگ با آلمان در جنگ جهانی دوم اینقدر ناآماده بود تحقیق کند و پایان نامه ای بنویسد.
این مقاله با تحلیل دقیق شکست های بریتانیا در مواجهه با چالش نازی ها به قدری مورد استقبال قرار گرفت که پس از فارغ التحصیلی کندی در سال 1940 به عنوان کتابی با عنوان چرا انگلیس خوابید با بیش از 80000 نسخه منتشر شد. پس از انتشار کتاب، پدر کندی برای او کابلی فرستاد: «دو چیز را همیشه در مورد شما میدانستم، یکی اینکه شما دوتا باهوش هستید و این که شما یک پسر متورم هستید و عاشق پدر هستید.»
خدمت در نیروی دریایی ایالات متحده
اندکی پس از فارغ التحصیلی از هاروارد، کندی به نیروی دریایی ایالات متحده پیوست و به فرماندهی یک قایق اژدر گشتی در جنوب اقیانوس آرام منصوب شد. در 2 آگوست 1943، قایق او، PT-109، توسط یک کشتی جنگی ژاپنی مورد اصابت قرار گرفت و به دو قسمت تقسیم شد. دو ملوان جان باختند و کندی به شدت کمرش را مجروح کرد.
جان اف کندی با حمل یک ملوان مجروح دیگر با تسمه جلیقه نجات، بازماندگان را به جزیره ای نزدیک هدایت کرد و شش روز بعد آنها را نجات دادند. این حادثه مدال نیروی دریایی و تفنگداران دریایی را برای “رفتار بسیار قهرمانانه” و قلب ارغوانی را برای جراحاتی که متحمل شد به ارمغان آورد.
با این حال، برادر بزرگ کندی، جو جونیور، که او نیز به نیروی دریایی پیوسته بود، چندان خوش شانس نبود. او که یک خلبان بود، در آگوست 1944 با منفجر شدن هواپیمایش جان سپرد. جوزف کندی جونیور خوش تیپ، ورزشکار، باهوش و جاه طلب بود که توسط پدرش به عنوان یکی از فرزندانش که روزی رئیس جمهور ایالات متحده می شود، تثبیت شده بود. پس از مرگ جو جونیور، جان امیدها و آرزوهای خانواده اش برای برادر بزرگترش را به خود گرفت.
نماینده و سناتور کنگره آمریکا
پس از اخراج از نیروی دریایی، جان برای مدت کوتاهی به عنوان خبرنگار برای روزنامه هرست کار کرد. سپس در سال 1946، در سن 29 سالگی، تصمیم گرفت برای مجلس نمایندگان ایالات متحده از ناحیه کارگری بوستون نامزد شود، صندلی ای که جیمز مایکل کرلی دموکرات آن را خالی کرد. جوان دموکرات که با موقعیت خود به عنوان یک قهرمان جنگ، روابط خانوادگی و پول پدرش تقویت شده بود، به راحتی در انتخابات پیروز شد.
جان اف کندی
با این حال، جان اف کندی پس از شکوه و هیجان انتشار اولین کتاب خود و خدمت در جنگ جهانی دوم، کار خود را در کنگره بسیار کسل کننده یافت. کندی علیرغم خدمت در سه دوره، از سال 1946 تا 1952، از قوانین و رویههای خفهکنندهای که از یک نماینده جوان و بیتجربه جلوگیری میکرد، ناامید شد. او بعداً به یاد می آورد: «ما در مجلس فقط کرم بودیم. هیچ کس در سطح ملی به ما توجه نکرد.
در سال 1952، به دنبال نفوذ بیشتر و یک پلتفرم بزرگتر، کندی، هنری کابوت لاج، رئیس جمهوری خواه فعلی را برای کرسی خود در مجلس سنای ایالات متحده به چالش کشید. کندی بار دیگر با حمایت منابع مالی گسترده پدرش، برادر کوچکترش رابرت را به عنوان مدیر کمپین خود استخدام کرد. رابرت آنچه را که یکی از روزنامهنگاران میخواند «روشمندترین، علمیترین، دقیقترین، پیچیدهترین، منظمترین و روانترین کمپین سراسری در تاریخ ماساچوست – و احتمالاً در هر جای دیگری» را گردآوری کرد.
در سال انتخاباتی که در آن جمهوریخواهان کنترل هر دو مجلس کنگره را به دست آوردند، کندی با این وجود یک پیروزی محدود به دست آورد و به او نفوذ قابل توجهی در حزب دموکرات داد. به گفته یکی از دستیاران او، عامل تعیین کننده در پیروزی کندی شخصیت او بود: «او همان شخصیت سیاسی جدیدی بود که مردم در آن سال به دنبال آن بودند، باوقار و جوانمرد و تحصیلکرده و باهوش، بدون هوای اغماض برتر. “
جان اف کندی در طول کار خود در سنا همچنان از بیماری های مکرر رنج می برد. او در حالی که پس از یک عمل جراحی بهبود می یافت، کتاب دیگری نوشت و هشت سناتور را که مواضع شجاعانه اما نامطلوب اتخاذ کرده بودند، معرفی کرد. Profiles in Courage برنده جایزه پولیتزر 1957 برای زندگینامه شد و کندی تنها رئیس جمهور آمریکا است که برنده جایزه پولیتزر شده است.
در غیر این صورت، کار هشت ساله کندی در سنا نسبتاً متمایز نبود. کندی که از مسائل خاص ماساچوست که باید بیشتر وقت خود را صرف آن می کرد، خسته شده بود، بیشتر به سمت چالش های بین المللی ناشی از زرادخانه هسته ای رو به رشد اتحاد جماهیر شوروی و نبرد جنگ سرد برای قلب و ذهن کشورهای جهان سوم کشیده شد.
همسر و فرزندان
اندکی پس از انتخاب شدن در سنا، کندی با یک زن جوان زیبا به نام ژاکلین بوویر در یک مهمانی شام ملاقات کرد و به قول خودش «به مارچوبه خم شد و از او خواستگاری کرد». آنها در 12 سپتامبر 1953 تا زمان مرگ جان یک دهه بعد ازدواج کردند.
بیشتر بخوانید: بیوگرافی جورج دبلیو بوش
این زوج ابتدا انتظار داشتند در سال 1956 پدر و مادر شوند، اما جکی دختری مرده به دنیا آورد که قصد داشتند نام آرابلا را بگذارند. جان و جکی سپس در نوامبر 1957 از دخترشان، کارولین، و پسرشان جان جونیور در نوامبر 1960 استقبال کردند. در آگوست 1963، پسرشان پاتریک نارس به دنیا آمد و دو روز پس از تولدش درگذشت.
مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 1960
در سال 1956، کندی تقریباً بهعنوان نامزد دموکرات ریاستجمهوری آدلای استیونسون انتخاب شد، اما در نهایت به جای استس کفوور از تنسی کنار گذاشته شد. چهار سال بعد، کندی تصمیم گرفت خودش برای ریاست جمهوری نامزد شود.
در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات در سال 1960، کندی با سازماندهی و منابع مالی برتر از حریف اصلی خود، هوبرت همفری، مانور داد.
جان اف کندی با انتخاب رهبر اکثریت سنا، لیندون بی. جانسون، به عنوان معاون خود، در انتخابات عمومی با ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور روبرو شد. این انتخابات عمدتاً به یک سری از مناظرههای تلویزیونی ملی تبدیل شد که در آن کندی با ظاهری آرام، سالم و پر جنب و جوش بر خلاف رقیب کسلکننده و تنشآمیز خود، نیکسون، یک مناظرهگر با تجربه و ماهر را مغلوب کرد.
در 8 نوامبر 1960، کندی نیکسون را با اختلاف کمی شکست داد و سی و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا شد. انتخاب کندی از چند جهت تاریخی بود. در سن 43 سالگی، او دومین جوانترین رئیس جمهور آمریکا در تاریخ بود، پس از تئودور روزولت، که در 42 سالگی این سمت را به دست گرفت. او همچنین اولین رئیس جمهور کاتولیک و اولین رئیس جمهور متولد قرن بیستم بود.
رئیس جمهور آمریکا
جان اف کندی با ایراد سخنرانی افتتاحیه افسانه ای خود در 20 ژانویه 1961، به دنبال الهام بخشیدن به همه آمریکایی ها برای شهروندی فعال تر بود. او گفت: «نپرسید که کشورتان چه کاری می تواند برای شما انجام دهد. بپرسید چه کاری می توانید برای کشور خود انجام دهید. کندی در دوران کوتاه ریاست جمهوری خود، کارهای زیادی برای آمریکا انجام داد.
امور خارجه
بزرگترین دستاوردهای کندی در عرصه روابط خارجی حاصل شد. کندی با سرمایه گذاری بر روحیه فعالیتی که به شعله ور شدن آن کمک کرده بود، سپاه صلح را با فرمان اجرایی در سال 1961 ایجاد کرد.
تا پایان قرن، بیش از 170000 داوطلب سپاه صلح در 135 کشور خدمت می کردند. همچنین در سال 1961، کندی اتحاد برای پیشرفت را برای تقویت روابط اقتصادی بیشتر با آمریکای لاتین، به امید کاهش فقر و جلوگیری از گسترش کمونیسم در منطقه ایجاد کرد.
جان اف کندی
کندی همچنین ریاست یک سری از بحران های بین المللی را بر عهده داشت. در 15 آوریل 1961، او به همراه گروهی متشکل از 1500 پناهجوی کوبایی که توسط سیا آموزش دیده بودند، اجازه انجام یک ماموریت مخفی را برای سرنگونی فیدل کاسترو، رهبر چپ کوبا صادر کرد. این ماموریت که به عنوان تهاجم خلیج خوک ها شناخته می شود، شکستی غیرقابل کاهش را نشان داد و باعث شرمساری شدید کندی شد.
در آگوست 1961، نیکیتا خروشچف برای جلوگیری از امواج عظیم مهاجرت از آلمان شرقی تحت تسلط شوروی به متحد آمریکا، آلمان غربی، از طریق شهر تقسیم شده برلین، دستور ساخت دیوار برلین را داد که به نماد اصلی جنگ سرد تبدیل شد.
با این حال، بزرگترین بحران دولت کندی، بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962 بود. کندی با کشف اینکه اتحاد جماهیر شوروی موشکهای هستهای بالستیک به کوبا ارسال کرده بود، جزیره را محاصره کرد و قول داد به هر قیمتی از ایالات متحده دفاع کند.
پس از چندین تن از پرتنشترین روزهای تاریخ، که طی آن به نظر میرسید جهان در آستانه نابودی هستهای قرار دارد، اتحاد جماهیر شوروی با حذف موشکها در ازای قول کندی مبنی بر عدم حمله به کوبا و خارج کردن موشکهای آمریکایی از ترکیه موافقت کرد.
هشت ماه بعد، در ژوئن 1963، کندی با موفقیت در مورد معاهده منع آزمایش هسته ای با بریتانیای کبیر و اتحاد جماهیر شوروی مذاکره کرد و به کاهش تنش های جنگ سرد کمک کرد. این یکی از افتخارآمیزترین دستاوردهای او بود.
سیاست داخلی، قواعد محلی
کارنامه پرزیدنت کندی در سیاست داخلی نسبتاً متفاوت بود. او با روی کار آمدن در بحبوحه رکود، کاهش گسترده مالیات بر درآمد، افزایش حداقل دستمزد و ایجاد برنامه های اجتماعی جدید برای بهبود آموزش، مراقبت های بهداشتی و حمل و نقل انبوه را پیشنهاد کرد.
بیشتر بخوانید: بیوگرافی ونسا کربی
با این حال کندی که به دلیل روابط گرم با کنگره با مشکل مواجه شده بود، تنها به بخشی از دستور کار خود دست یافت: افزایش اندک حداقل دستمزد و کاهش مالیات.
بحث برانگیزترین موضوع داخلی دوران ریاست جمهوری کندی، حقوق مدنی بود. کندی که توسط دموکرات های جنوبی در کنگره که به شدت مخالف حقوق مدنی شهروندان سیاه پوست بودند، محدود شده بود، در اوایل دوره ریاست جمهوری خود فقط از اصلاحات حقوق مدنی حمایت خفیفی ارائه کرد.
با این وجود، در سپتامبر 1962، کندی برادرش رابرت کندی، دادستان کل را به می سی سی پی فرستاد تا از گارد ملی و مارشال های فدرال برای اسکورت و دفاع از فعال حقوق مدنی جیمز مردیت استفاده کند، زیرا او اولین دانشجوی سیاه پوستی بود که در 1 اکتبر در دانشگاه می سی سی پی ثبت نام کرد. ، 1962.
در اواخر سال 1963، در پی راهپیمایی واشنگتن و سخنرانی مارتین لوتر کینگ جونیور “من یک رویا دارم”، کندی سرانجام لایحه حقوق مدنی را به کنگره فرستاد. یکی از آخرین اقدامات دوران ریاست جمهوری و زندگی او، لایحه کندی در نهایت به عنوان قانون برجسته حقوق مدنی در سال 1964 به تصویب رسید.
ترور و مرگ
در 21 نوامبر 1963، پرزیدنت کندی برای حضور در مبارزات انتخاباتی به فورت ورث، تگزاس پرواز کرد. روز بعد، 22 نوامبر، کندی به همراه همسرش و فرماندار تگزاس جان کانالی، با یک ماشین کانورتیبل لینکلن کانتیننتال در میان جمعیت تشویق کننده در مرکز شهر دالاس سوار شدند.
از پنجره طبقه بالای ساختمان انبار کتاب مدرسه تگزاس، یک کارگر انبار 24 ساله به نام لی هاروی اسوالد، یک تفنگدار سابق با دلسوزی شوروی، به ماشین شلیک کرد و دو بار به رئیس جمهور اصابت کرد. کندی اندکی پس از آن در سن 46 سالگی در بیمارستان پارکلند مموریال دالاس درگذشت.
جان اف کندی
یک مالک کلوپ شبانه در دالاس به نام جک روبی چند روز بعد اسوالد را در حالی که در حال انتقال بین زندان ها بود، ترور کرد. مرگ پرزیدنت کندی یک تراژدی ملی وصف ناپذیر بود و تا به امروز، بسیاری از مردم دقیقاً لحظه ای را که از مرگ او باخبر شدند، با وضوح ناراحت کننده ای به یاد می آورند.
در حالی که تئوریهای توطئه از زمان ترور کندی در حال چرخش هستند، نسخه رسمی رویدادها قابل قبولترین است: اسوالد به تنهایی عمل کرد.
برای تعداد کمی از روسای جمهور سابق، دوگانگی بین افکار عمومی و علمی بسیار گسترده است. کندی برای عموم مردم آمریکا و همچنین اولین مورخین او یک قهرمان است – یک سیاستمدار رویایی که اگر به خاطر مرگ نابهنگامش نبود، ممکن بود از آشفتگی سیاسی و اجتماعی اواخر دهه 1960 جلوگیری کند.
بیشتر بخوانید: بیوگرافی بدنساز و بازیگر مشهور آرنولد شوارتزنگر
در نظرسنجی های عمومی، کندی به طور پیوسته همراه با توماس جفرسون و آبراهام لینکلن در میان محبوب ترین روسای جمهور آمریکا در تمام دوران قرار می گیرد. بسیاری از محققان اخیر کندی با انتقاد از این هجوم پرستش، زنانگی کندی و فقدان اخلاق شخصی او را به سخره گرفته اند و استدلال کرده اند که او به عنوان یک رهبر، بیشتر سبک بود تا ماده.
در نهایت، هیچ کس نمی تواند واقعاً بداند که اگر کندی دوره اول خود را تمام می کرد یا دوباره انتخاب می شد، به چه نوع رئیس جمهور تبدیل می شد.
همچنین نمیتوانیم بگوییم که اگر او تا سنین پیری میزیست، چگونه ممکن بود روند تاریخ متفاوت باشد. همانطور که مورخ آرتور شلزینگر جونیور نوشت، «گویی لینکلن شش ماه پس از گتیزبورگ یا فرانکلین روزولت در پایان سال 1935 یا ترومن قبل از طرح مارشال کشته شده است».
ماندگارترین تصویر ریاستجمهوری جان اف کندی و کل زندگی او، تصویر کاملوت، قلعه بتهای پادشاه افسانهای آرتور است. همانطور که همسرش جکی کندی پس از مرگش گفت: “دوباره روسای جمهور بزرگی وجود خواهند داشت و جانسون ها فوق العاده هستند – آنها برای من فوق العاده بودند – اما دیگر Camelot دیگری وجود نخواهد داشت.”
انتشار اسناد ترور
در 26 اکتبر 2017، رئیس جمهور دونالد ترامپ دستور انتشار 2800 رکورد مربوط به ترور جان اف کندی را صادر کرد. این اقدام پس از انقضای یک دوره انتظار 25 ساله که در سال 1992 به امضا رسید، انجام شد، که اجازه می داد اسناد از طبقه بندی خارج شوند، مشروط بر اینکه انجام این کار به اطلاعات، عملیات نظامی یا روابط خارجی آسیب نرساند.
انتشار اسناد توسط ترامپ در آخرین روزی بود که او از نظر قانونی اجازه این کار را داشت. با این حال، او همه اسناد را منتشر نکرد، زیرا مقامات افبیآی، سیا و سایر آژانسها با موفقیت برای فرصت بازبینی مطالب حساس به مدت 180 روز دیگر لابی کرده بودند.
جان اف کندی
نقل قول ها
برای زمان و جهان، ثابت نمانید. تغییر قانون زندگی است. و کسانی که فقط به گذشته یا حال نگاه می کنند، مطمئناً آینده را از دست خواهند داد.
دشمنانت را ببخش ولی نام آن ها را فراموش نکن.
ما به مردانی نیاز داریم که بتوانند چیزهایی را ببینند که هرگز نبودهاند و نپرسند چرا.
اگر اکنون نمیتوانیم به اختلافات خود پایان دهیم، حداقل میتوانیم به امن کردن جهان برای تنوع کمک کنیم.
نپرسید که کشورتان چه کاری می تواند برای شما انجام دهد. بپرسید چه کاری می توانید برای کشور خود انجام دهید.
انسان آنچه را که باید انجام می دهد – علی رغم پیامدهای شخصی، با وجود موانع و خطرات و فشارها – و این اساس همه اخلاق انسانی است.
زمان بسیار سخت، چالش بیش از حد فوری، و مخاطرات بیش از حد بالا است – برای اجازه دادن به احساسات مرسوم بحث سیاسی. ما اینجا نیستیم که تاریکی را نفرین کنیم، بلکه برای روشن کردن شمعی هستیم که می تواند ما را از طریق آن تاریکی به آینده ای امن و عاقل راهنمایی کند… زیرا جهان در حال تغییر است. دوران قدیم داره تموم میشه روش های قدیمی این کار را نمی کنند.
اگر یک جامعه آزاد نتواند به بسیاری از افراد فقیر کمک کند، نمی تواند افراد معدودی را که ثروتمند هستند نجات دهد.
هزینه آزادی همیشه بالاست و آمریکایی ها همیشه آن را پرداخته اند. و یک راه را هرگز انتخاب نخواهیم کرد و آن راه تسلیم یا تسلیم است.
ما تصمیم میگیریم در این دهه به ماه برویم و کارهای دیگر را انجام دهیم، نه به این دلیل که آسان هستند، بلکه به این دلیل که سخت هستند.
هر چه دانش ما بیشتر شود، نادانی ما بیشتر آشکار می شود.
بگذار هر ملتی بداند، خواه خوب باشد یا بد، برای تضمین بقا و موفقیت آزادی، هر بهایی را بپردازیم، باری را تحمل کنیم، هر سختی را تحمل کنیم، از هر دوستی حمایت کنیم، با هر دشمنی مقابله کنیم.
کسانی که انقلاب مسالمت آمیز را غیرممکن می کنند، انقلاب خشونت آمیز را اجتناب ناپذیر می کنند.
[O] اساسی ترین پیوند مشترک ما این است که همه ما در این سیاره کوچک ساکن هستیم. همه ما یک هوا را تنفس می کنیم. همه ما آینده فرزندانمان را گرامی می داریم. و ما همه فانی هستیم.