نقد فیلم گذران زندگی : گدار همه ما در دهه 1960 به ژان لوک گدار رفتیم. ما در بیرون از سینمای سه پنی زیر باران ایستادیم و منتظر نمایش بعدی “آخر هفته” (1968) بودیم. یک سال جشنواره فیلم نیویورک دو فیلم او را نشان داد ، یا این سه فیلم بود؟ یک سال در جشنواره تورنتو گدار گفت: “سینما ایستگاه نیست. سینما قطار است.” یا شاید برعکس بود.
با مقاله نقد فیلم گذران زندگی با بامدادی ها همراه باشید.
نقد فیلم گذران زندگی
سر تکان دادیم. ما فیلم های او را دوست داشتیم. به همان اندازه که بعد از “Pulp Fiction” درباره تارانتینو صحبت کردیم ، آن روزها درباره گدار صحبت کردیم. جمله ای را به یاد می آورم که به بخشی از برنامه من تبدیل شد: “دوربین او 360 درجه ، دو بار می چرخد ، و سپس متوقف می شود و فقط کمی به سمت دیگر حرکت می کند تا نشان دهد که می داند چه کاری انجام می دهد!”
و اکنون نام گدار چهره خالی اکثر علاقه مندان به فیلم را القا می کند. فیلم های زیرنویس شده دیگر نیستند. فیلم های هنری تمام شده اند. فیلم های خودآگاه تمام شده اند. فیلم هایی که لبه های سینما را آزمایش می کنند ، خارج شده اند.
اکنون همه چیز در مورد مخاطبان انبوه است: باید به خاطر سلیقه های باریک آن تبریک گفت و به آنها توجه کرد. و با این وجود ، وقتی بی هویت تلویزیون را در حالی که آئرواسمیت به تالار مشاهیر راک اند رول وارد می شود ، تماشا می کنم ، من تأمل می کنم که اگر می توان آنها را از خاکستر دهه های رادیکال تر زنده کرد ، پس چرا گدار نیست؟
من در اصل فکر می کنم “نفس نفس” (1960) را انتخاب کنم ، که باعث شلیک دریچه موج جدید فرانسه شد ، همه ما را در مورد “کاهش جهش” صحبت کرد و ژان پل بلموندو را به یک ستاره تبدیل کرد. اما یک دی وی دی جدید از ” فیلم گذران زندگی ” (“Vivre Sa Vie”) از سال 1963 وجود دارد.
من آن را به دستگاه فرو می برم و ظرف پنج دقیقه آنقدر مجذوب می شوم که تکان نخورم ، تکان نخورم ، تا تموم بشه این یک فیلم عالی است و من تعجب نمی کنم وقتی سوزان سونتاگ آن را به عنوان “یکی از خارق العاده ترین ، زیبا ترین و بدیع ترین آثار هنری که من از آن می شناسم” توصیف کرد.
این داستان از نانا ، با بازی آنا کارینا ، که در آن زمان همسر گدار بود ، بازی می کند. او با پوست چینی ، چشمان محتاط ، کلاه ایمنی موی براق و سیاه و سفید ، لباس های شیک ، همیشه سیگار کشیدن ، پنهان کردن احساسات ، زن جوانی از پاریس است.
عکسهای عنوان او را به صورت پروفایل و صورت کامل مانند عکسهای لیوان نشان می دهد ، و ما در کل فیلم به او نگاه خواهیم کرد ، سعی خواهیم کرد او را بخوانیم ، زیرا او هیچ چیز راغبانه نشان نمی دهد. هر شات با موسیقی میشل لگراند شروع می شود ، که ناگهان متوقف می شود ، و دوباره با شات بعدی شروع می شود ، اگر بخواهم بگویم ، موسیقی سعی در توضیح دارد ، اما شکست می خورد.
در عکسهای بعدی ، او را از پشت ، در یک کافه ، در حالی که با یک مرد ، پل صحبت می کند ، می بینیم. ما می فهمیم که او شوهرش است ، او و فرزندشان را رها کرده و برنامه های مبهمی برای رفتن به سینما دارد.
رائول کوتارد ، فیلمبردار که در این دوره همگام با گدار کار می کرد ، مسیر دوربین خود را به عقب و جلو می برد ، ابتدا پشت سر نانا ، سپس پل ، چهره های آنها در آینه چشمک می زند. گدار گفت: “این فیلم به نوعی با حضور دوم ساخته شده است.” دوربین فقط یک دستگاه ضبط نیست بلکه یک دستگاه در حال ظهور است ، که با حرکات خود ما را متوجه می کند که او را می بیند ، درباره او شگفت زده می شود ، ابتدا نگاهی به اینجا و سپس به آنجا می اندازد ، و به بررسی فضایی که اشغال می کند ، گمانه زنی می کند.
نقد فیلم گذران زندگی
فیلم گذران زندگی در 12 بخش است که هر قسمت دارای عناوینی مانند یک رمان به سبک قدیمی است. او پین بال دزد بازی می کند. او در یک فروشگاه ضبط کار می کند. او به پول احتیاج دارد. او سعی می کند کلید صاف خود را از دفتر دربان خود بدزدد ، اما گرفتار شده و قورباغه به خیابان می رود و بازویش از پشت او پیچ خورده است.
او خانه و پول ندارد. این تقصیر اوست ، یا سرنوشت؟ چرا او پاول را ترک کرد؟ آیا او هیچ احساسی نسبت به فرزندش ندارد؟ فیلم نمی گوید. او بی احساس است. او به دیدن یک فیلم می رود (“شور ژوان آرک” درایر ، در مورد زنی که توسط مردان قضاوت می شود). او پسری را که برای او بلیط خریده است خندق می کند و در یک بار با پسری آشنا می شود که می خواهد از او عکس بگیرد.
او در مورد اختلاف پلیس در مورد یک اسکناس 1000 فرانکی “افتاده” انتخاب شده است. او به خیابانی می رود که روسپی ها در آن کار می کنند. او اجازه می دهد یک پسر او را انتخاب کند. اجازه نمی دهد او را ببوسد.
دوربین در آنجاست. در فروشگاه ضبط ، با نانا و یک مشتری رفت و برگشت می کند ، سپس می چرخد و از پنجره به بیرون نگاه می کند. در یک نوار ، دوربین شروع به حرکت به سمت چپ می کند و سپس دوباره نگاه می کند. در خیابان با قلاب ها ، دوربین ابتدا از یک طرف به پایین و سپس از طرف دیگر نگاه می کند و با کندی به زنی که می یابد جذاب است.
او رائول ، یک دلال محبت را ملاقات می کند. او می گوید: “لبخند بزن” ، در حالی که دوربین هر دو را در دو شات نگه می دارد. او امتناع می کند ، سپس همزمان لبخند و بازدم می کند ، و دوربین از رائول دور می شود و ناگهان علاقه مند می شود ، همانطور که او به او نزدیک می شود. ما درگیر هستیم ما دوربین هستیم ، تماشا می کنیم ، تعجب می کنیم. دوربین بیانگر “سبک” نیست بلکه نوع نگاه مردم به دیگران است.
عکسهای وحشتناک او سیگار می کشد در حالی که مشتری او را در آغوش می کشد ، از بالای شانه او ، چشم های خالی نگاه می کند. بعداً رائول او را استشمام می کند و می بوسد و او دودش را بیرون می دهد. چه کاری می توان در این پاریس انجام داد اما در بارها معاشرت کرد ، سیگار کشید ، کاش پول بیشتری داشتی؟ فحشا برای او خیلی جالب تر از شیطان پین بال نیست.
در فرانسه ، روسپیگری “زندگی” نامیده می شود که معنای دیگری به عنوان می دهد. یک گفتگوی پرسش و پاسخ یکنواخت وجود دارد که در آن رائول قوانین تجارت جدید خود را توضیح می دهد. سپس فیلم به یک داستان جنایی تبدیل می شود ، و ما یادآوری می کنیم که “Breathless” نیز با تیراندازی خشن در خیابان به پایان رسید ، اگرچه در ” فیلم گذران زندگی ” ، دوربین لحظه خشونت را می بیند و سپس نگاه می کند! پایین در خیابان ، یا در پاهای آن. نگاه فیلم به پایان خود است.
صحنه ای در یک کافه کمی زودتر وجود دارد که نانا در حال مکالمه با مردی است که در جدول بعدی ، یک فیلسوف (بریس پاراین ، ظاهرا خودش را بازی می کند). او داستان مردی را برای او تعریف می کند که از خطر فرار می کند ، و سپس فلج می شود و فکر می کند چگونه یک پا را جلوی پای دیگر بگذارد. “این اولین باری که فکر کرد ،” فیلسوف را مشاهده می کند ، “او را کشت”.
اگر او فکر کند ، آیا او را می کشد؟ متوجه گشودگی ، کنجکاوی او در گفتگو با پیرمرد می شویم. این از زنی است که تمایلی به افشای هرگونه افکار و احساسات نداشته است ، که کاملاً ظاهری بوده است. ما به یاد داستانی می افتیم که پل در اوایل فیلم گفته بود ، درباره کودکی که توضیح داد اگر بیرون مرغ را بردارید ، درون آن را دارید و اگر درون را ببرید ، روح را دارید. نانا همه بیرون است.
فیلم هیچ ژست اضافی ندارد. با نگاهی متعادل و علاقه مند احترام می گذارد. دوربین با نظم و انضباط خود ما را از تفسیر زندگی نانا به روشی ملودرام دلسرد می کند. این منطق خشک فرانسوی وجود دارد ، روشی که به نظر می رسد هر گزاره با یک “البته” غیرقابل شنیدن مقدمه شده است.
بنابراین کنجکاو است ، آنا کارینا چگونه باعث حرکت نانا می شود. منتظر می ماند ، می نوشد ، سیگار می کشد ، در خیابان ها قدم می زند ، مقداری پول بدست می آورد ، خودش را به اولین دلال بازی که ملاقات می کند تحویل می دهد ، کنترل زندگی خود را رها می کند. یک صحنه وجود دارد که او با یک جاکوبکس می رقصد و می خندد ، و ما می توانیم نگاهی بیندازیم به دختر جوانی که ممکن است در آن باشد ، که ممکن است روح او باشد. بقیه همه بیرون است.
گدار گفت که او فیلم را به ترتیب دنبال کرد. “تمام کاری که من باید انجام می دادم این بود که عکسها را به پایان برسانم. آنچه خدمه در هنگام عجله دیدند کمابیش همان چیزی است که عموم مردم می بینند.” او سعی کرد از اولین برداشت ها استفاده کند.
نقد فیلم گذران زندگی
“اگر بازپس گیری لازم بود ، خوب نبود.” بنابراین دوربین کوتارد برای اولین بار در حال دیدن بود و به همین دلیل است که بسیار درگیر و کنجکاو است. و ما همانطور که می بیند و نانا زندگی می کنند ، بدون تمرین ، اولین بار در طول زندگی ، می بینیم. تأثیر فیلم حیرت انگیز است. واضح ، قابض ، غیر عاطفی ، ناگهانی است. پس دیگر تمام شد. این زندگی او برای زندگی بود.
پایان مقاله نقد فیلم گذران زندگی
منبع سایت مداد
بیشتر بخوانید:
فیلم ملکالموت|نقد فیلم زیبای روز|سریال A Chorus Line|Adobe Photoshop|جین آستین|فیلم مراسم جدید|بهترین فیلم های دنزل واشنگتن|نقد فیلم چهارشنبه سوری|سریال پیکی بلایندرز|بیوگرافی فریدریش نیچه