صفحه اصلی > سینمای ایران : نقد فیلم علت مرگ: نامعلوم | بی خود و بی جهت
ads

نقد فیلم علت مرگ: نامعلوم | بی خود و بی جهت

فیلم علت مرگ: نامعلوم

نقد فیلم علت مرگ: نامعلوم : از زمان اکران تقریباً هم‌زمان «ماهی و گربه» و «پرویز» دیگر گذر بنده به سینما نیفتاده بود تا چهارشنبه عصر که چند نفر از همراهان کانال تلگرام و یوتوب در باب اثری گفتند که پس از ۳ سال توقیف اکران شده است. به اصرار این عزیزان بلیط سانس ۸:۳۰ شب سینما آزادی را تهیه کردیم.

نام انگلیسی: Cause of Death: Unknown

نام فارسی: فیلم علت مرگ: نامعلوم

محصول: ۲۰۲۳ – ایران

ژانر: درام، کمدی، رازآلود

رده‌ی سنی:‌ ۱۴+

امتیاز: ۲ از ۴

مصطفی ملکی

شاید قبل از ورود به فیلم علت مرگ: نامعلوم باید از کیفیت بسیار بد و افتضاح سالن «شهر قشنگ» در طبقه‌ی منفی یک سینمای آزادی گفت؛‌ سالنی که پخش صدای نامناسب آن از ابتدا تا انتهای فیلم باعث آزرده شدن گوش‌ها می‌شود و پرده‌ای که عملاً هیج نظارتی بر تناسب تصویر در آن وجود ندارد. در هر حال در برابر فیلم اول آقای «علی زرنگار» قرار گرفتیم.

فیلم علت مرگ: نامعلوم از آن دست آثاری است که کاراکترها را از گوشه‌و‌کنار یک منطقه‌ی جغرافیایی گرد هم جمع می‌کند تا در یک مکان درگیر رخدادهای کاملاً تصادفی و ابزورد شوند. یکی از نزدیک‌ترین نمونه‌ها فیلم «آخرین توقف در شهرستان یوما» بود که یک رستوران بین جاده‌ای پذیرای کاراکترهای فیلم بود. در این آثار معمولاً یک کاراکتر تبدیل به هدایت‌کننده‌ی مسیر اصلی روایت می‌شود و به‌نوعی ما از چند سکانس قبل همراه او می‌شویم تا به محل اصلی روایت برسیم.

نقد فیلم قهرمان اصغر فرهادی | سرگیجه ای در جهان مدرن

فیلم علت مرگ: نامعلوم

اما فیلم علت مرگ: نامعلوم این لذت را از مخاطب خود می‌گیرد. او با تصاویری بسته از کاراکترهای مختلف سعی دارد هر چه سریع‌تر آن‌ها را درون ون مد نظر خود گرد آورد. در هر حال وارد این ون می‌شویم که شامل ۷ مسافر و یک راننده است. آقای زرنگار در روایت خود به‌جای پیچش روایی از مستقیم‌ترین نشانه‌ها برای رخدادهای پیش رو بهره می‌برد.

آن اتفاق مد نظر دیر نمی‌پاید که رخ می‌دهد و پس از ترمز ماشین در نتیجه‌ی افتادن سپر جلو همه متوجه این موضوع می‌شوند که مردی بلوچ یا افغان دیگر نفس نمی‌کشد. همین نقطه‌ای است که در پس آن دیگر مهره‌های دومینوی اتفاقات شروع به افتادن می‌کنند و از دل آن گذرگاه‌های اخلاقی کل کاراکترها را در بر می‌گیرند.

فیلم زیر درختان زیتون

فیلم علت مرگ: نامعلوم یک مشکل اساسی دارد و آن وابستگی سانتیمانتالیستی او به کاراکتر معترض اجتماعی است که در حال فرار به‌سوی مرزها برای خروج از کشور است. گویی دیگر این کاراکتر تبدیل به کلیشه‌ای شده که اگر نباشد امضای جشنواره‌ها پای آن نقش نمی‌بندد. گویی فیلمساز ایرانی حاضر است تن به هر ذلتی در برابر خودسانسوری پیش از گرفتن پروانه‌ی ساخت و در ادامه پروانه‌ی نمایش بدهد تا بلکه کارنامه‌ی هنری خود را سنگین‌تر یا شروع کند.

فیلم دعوت
بیشتر بخوانید

این نوع وادادگی را می‌توان در اماله کردن کاراکتر پیمان و بهار به روایت شاهد بود. گویی این دو کاراکتر ویران‌کننده‌ی سینمای ژانری آقای زرنگار شده‌اند. به آقای زرنگار باید گفت روایت شما که ساختار کمدی-ابزورد قابل اعتنایی را با پوشش گذرگاه‌های اخلاقی پیش می‌برد، پس چه نیازی به این دو کاراکتر و جا کردن آن‌ها در داستان بود؟ در باب این اثر به‌راحتی می‌توان گفت که کمدی موقعیت متناسب با ساختار اثر آن‌قدر خوب روی کاراکترهای مختلف می‌نشیند و باعث پیش‌ آمدن تصادفی رخدادهای پیش رو می‌شود که گویی مخاطب در طول اثر هیچ نیازی به پیمان و بهار ندارد.

فیلم نوبت عاشقی

فیلم علت مرگ: نامعلوم

روایت آقای زرنگار خط روایی مستقیمی دارد که از طریق تصمیم‌های ناگهانی کاراکترها دچار وسعت می‌شود. اما اراده‌ی کارگردان برای فرار از موقعیت‌های کمدی برآمده از تصمیمات کاراکترها و اضافه کردن دیالوگ‌های حشمت فردوس‌گونه در باب اخلاق و منش پهلوانی همچون آب سردی روی این ساختار کلی اثر است. اما مشکل دیگر روایت این است که بین بازیگران تناسبی هم وجود ندارد. به بازیگری که نقش کاراکتر بهار را بازی می‌کند توجه کنید.

این بازیگر در تک‌تک جملاتی که ادا می‌کند گویی صدها نابازیگر دیگری‌ست که در سریال‌ها و آثار سینمایی ایران در حال ایفای نقش هستند؛ بازیگرانی که با هوای بین دندان‌ها و لب‌ها در حال ادای جملاتی نامفهوم و بریده‌بریده هستند.

فیلم برج مینو

با دیدن این اثر می‌توان فهمید که آقای زرنگار سینمای ژانری را می‌شناسد و اتفاقاً آثار روز سینمای جهان را نیز مشاهده می‌کند، اما در ارائه‌ی این ساختار ژانری به دلایلی که در بالا اشاره شد دم‌بریده عمل می‌کند. تصور کنید که پیمان این روایت آن پادکستر به‌دنبال فرار نبود و کاراکتر بهار و آن زن گنگ نیز از انفعال خارج می‌شدند. در آن صورت با اثری مواجه بودیم که بوی سینمای روز جهان را می‌توانستیم به‌خوبی از آن استشمام کنیم.

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

یازده + 9 =