⚠️ تماشای فیلم اسپارتا شاید برای همه خوشایند نباشد
در لت اول فیلم اسپارتا به درون زندگی ریچی رفتیم و دیدیم او چگونه از طریق دختر خود به درون مسیری جدید پا گذاشت. زایدل اینبار قرار است دوربین را بهسمت «ایوالد»، برادر کوچکتر، بچرخاند و در کنار او به رومانی سفر کند. در فیلم اسپارتا هم نماهای ابتدایی به همان گروه ۹نفرهی سالمندان روی ویلچر در آسایشگاه میگذرد و در نماهای بعدی ایوالد پدر را تا قبرستان برای سر زدن به مزار مادر مشایعت میکند. حال او سوار بر ماشین به زندگی روزمرهی خود بازمیگردد.
همهچیز در فیلم اسپارتا همانند لت اول در جریان است. در سکانسهایی که ضربآهنگی بهمراتب پائینتر از فیلم اول دارند شاهد روزمرگیهای ایولد هستیم؛ کار او در یک مرکز صنعتی، همراهی با دوستدخترش و مهمتر از همه چهرهی همیشه نگران او طی این مدت روبهروی مخاطب قرار میگیرد. زایدل در طول این سکانسها چند نمای غریب را از نگاه ایولد به پسربچهها نمایش میدهد.
بیشتر بخوانید : فیلم فارگو
از آنسو سکانسهایی که ایوالد دچار برانگیختگی جنسی نمیشود باعث این حدس در ذهن مخاطب میشوند که ایوالد بچه دوست دارد اما توانایی رابطهی جنسی و تولد فرزند خود را ندارد. زایدل هم مانند آثار قبلی خود اجازه میدهد این گمانها در ذهن مخاطب تبدیل به یقین شوند. اما بهیکباره نهتنها همهی این یقین را ویران میکند، بلکه بنایی عجیب و دور از ذهن را روی این خرابه ایجاد میکند. او ایوالد را دچار هجرت میکند. ایوالد طی چند جمله از دوستدختر خود برای همیشه خداحافظی میکند و با یک چمدان عازم سفری شاید بیانتها میشود.
زایدل تا نیمهی روایت همچنان سعی ندارد مخاطب را بهصورت بیپرده در برابر هستهی روایت قرار دهد. تا اینجای داستان مخاطب فقط میداند که ایوالد هم همچون ریچی دچار نوعی تحول شده است. در فیلم اول ریچی با ورود شخصیت جدید به درون زندگیاش دچار این تحول میشود، اما ایوالد بهیکباره از هم میپاشد.
کمکم و بهمرور و درست در زمانی که ایوالد یک مدرسهی متروکه را در یک منطقهی حاشیهای در رومانی اجاره میکند و تبلیغات کلاس جودو را برای پسربچهها به دیوار میچسباند و پسربچهها را نیمهعریان آموزش میدهد و از نیمتنههای آنها عکس میگیرد، احساس رعشه و سردی بدن مخاطب را در بر میگیرد. درست است، اشتباه نمیکنید. زایدل بیمحابا شما را در برابر زندگی یک پدوفیل قرار داده است.
بیشتر بخوانید : سبک موسیقی لاتین
در طول تاریخ سینما و میان آثاری که سعی کردهاند پدوفیلی را درونمایهی خود قرار دهند با پلاتهایی کلیشه (از آلمادوار تا اسپیلبرگ) مواجه بودهایم که در اکثر آنها یک دختر نوجوان اسیر یک مرد هرزه میشود، یا این پدوفیل یک عکاس است و شکارهای خود را از میان دختران نوجوان انتخاب میکند، یا یک کشیش است یا در نهایت یک قاتل سریالیست که یک کاراگاه یا پدر و مادری زخمدیده بهدنبال یافتن او هستند.
فیلم اسپارتا زایدل در جایی میگذرد که فرسنگها با این دنیاها متفاوت است. در روایت او شاهد تغییر گرایش یک مرد معمولی در سن ۴۰ سالگی به پدوفیلی هستیم. زایدل طی ۴۰ دقیقه از این فیلم با صبر و تأمل مقدمات این تغییر را فراهم میکند.
پدوفیل این روایت یک مرد ترسو، گوشهگیر و کاملاً محتاط است. ایوالد در این روایت نه با لمس بدن، بلکه با نظارهی آن و مکالمه با پسران دچار این رضایت جنسی میشود. تماشای نیمهی دوم داستان آنقدر سخت است که گویی ترس و اضطراب همهی وجود مخاطب را در بر میگیرد. دگرگونی جنسی در این مرد ۴۰ ساله آنقدر عجیب و غریب است که مخاطب شاید تا انتهای داستان هنوز باور نمیکند در برابر این روایت عریان و بیپرده قرار گرفته است. اما زایدل بیآنکه قاب خود را بلرزاند این انحراف جنسی را تصویر میکند.
لوئی سی.کی در یکی از استندآپهای خود در باب پدوفیلی همین اعتراض را داشت که بدون شناختن این دست انحرافات منتظر مینشینیم تا یک پدوفیل به چند ده نفر کودک و نوجوان تعرض و تجاوز کند و سپس به فکر ممنوعیت و دستیگری و محاکمه میافتیم.
بیشتر بخوانید : ادبیات طنز چیست ؟ نحوه استفاده از طنز در ادبیات | به علاوه نکاتی درباره طنز در نوشتن
زایدل درست در همین راستا گام برداشته و مخاطب را در برابر فردی قرار میدهد که به حاشیههای شهرهای کوچک میرود؛ جایی که والدین حتی نمیدانند فرزنداناشان روز خود را چگونه میگذرانند. این دست آثار با وجود زهرآگین بودن درونمایههایاشان یکی از نیازهای اساسی جامعه برای محافظت از فرزندانامان در برابر منحرفان جنسی است.
▪️نام انگلیسی: فیلم Sparta
▪️نام فارسی: فیلم اسپارتا
▪️محصول: ۲۰۲۲ – اتریش، فرانسه، آلمان
▪️ژانر: درام
▪️امتیاز: ۳.۵ از ۴ – ◐⬤⬤⬤
مصطفی ملکی