ویلم دی کونینگ نقاش و مجسمه ساز انتزاعی اکسپرسیونیست بود که به عنوان یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان قرن بیستم شناخته می شد. در طول این حرفه ، او همچنان مرزهای سبک خود و هنجارهای دنیای هنر را در پیش گرفت.
ویلم دی کونینگ کی بود؟
ویلم دی کونینگ (1904-1997) یک هنرمند آمریکایی متولد هلند بود که به دلیل آثار خود در سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی مشهور بود. او یکی از رهبران مکتب نیویورک محسوب می شد که مارک روتکو ، جکسون پولاک ، آرشیل گورکی و روبرت مادرول را در بین اعضای آن شمرده بود. در طول حرفه طولانی خود ، د کونینگ به آزمایش خود ادامه داد و خاطرنشان کرد: “شما باید تغییر دهید تا همانطور بمانید.”
زندگی ویلم د کونینگ
اگرچه او در هلند متولد شد ، اما حرفه نقاشی ویلم دی کونینگ هنگامی که به نیویورک نقل مکان کرد شروع شد و تا زمان مرگ در آنجا ماند.
سالهای اولیه: ویلم دی کونینگ در روتردام ، هلند ، در سال 1904 متولد شد. او در نوجوانی در هنرآموزان محلی شاغل تحصیل کرد و در آکادمی هنرها و تکنیکهای زیبا روتردام ، که اکنون آکادمی ویلم د کونینگ نامیده می شود ، شرکت کرد.
مهاجرت به آمریکا: در سن 22 سالگی ، د کونینگ به عنوان کالای سوار بر کشتی به هوبوکن نیوجرسی سفر کرد. او یک سال به عنوان نقاش خانه در آنجا کار کرد و سپس به شهر نیویورک نقل مکان کرد. در دوران رکود بزرگ ، د کونینگ به پروژه هنری فدرال اداره پیشرفت کار (WPA) پیوست ، که باعث شد او نقاشی را به صورت تمام وقت دنبال کند.
اکسپرسیونیسم انتزاعی: در اواخر دهه 1940 و اوایل 1950 ، دی کونینگ و برخی از معاصرانش اصول سوررئالیسم ، کوبیسم و منطقه گرایی آمریکایی را رد کردند. در قطع رابطه با این حرکات ، هنرمندان در عوض روی نقاشی های انتزاعی متمرکز شدند که شامل قلم موهای احساسی و اشاره ای بود.
این تکنیک ها بعدها به عنوان نقاشی اکشن ، اکسپرسیونیسم انتزاعی یا مکتب نیویورک شناخته شدند و چشم ها را از صحنه هنری پاریس ، تحت تسلط آثار نوآورانه پابلو پیکاسو ، به هنرمندان آمریکایی مستقر در نیویورک در سال های پس از جنگ جهانی دوم تغییر دادند.
تحسین منتقدان: دی کونینگ در 44 سالگی در اولین نمایشگاه تک نفره خود که در گالری چارلز ایگان برگزار شد ، نقدهای روغن و مینای دندان را به نمایش گذاشت. اندکی پس از نمایشگاه ، نشان لوگان و خرید جایزه از موسسه هنری شیکاگو بودجه انتزاعی بزرگ د کونینگ به نام «حفاری» را تأمین کرد که اکنون به عنوان یکی از مهمترین نقاشی های قرن بیستم شناخته می شود. منتقدان نیویورکی ، هارولد روزنبرگ و کلمنت گرینبرگ ، از کارهای دی کونینگ در این سال ها تمجید کردند.
مجموعه زنان: نقاشی های زنان De Kooning ، مجموعه ای از آثار مجسمه ای ، در سال 1953 پس از نمایش در گالری سیدنی جنیس ، دنیای هنر را شوکه کرد. به جای ایجاد پرتره از زنان ، زنان این مجموعه بیشتر به عنوان گونه یا نماد شناخته می شدند. بسیاری بازگشت دی کونینگ به تجسم را خیانت به اصول اکسپرسیونیسم انتزاعی می دانستند ، که به دلیل تاکید بر انتزاع مورد توجه قرار گرفت.
با این حال ، موزه هنرهای مدرن (MoMA) Woman I را خرید و این سبک جدید را پذیرفت. دی کونینگ در سالهای بعد به آزمایش خود ادامه داد. او با کاغذ و بوم ، قلم مو و جوهر و همچنین چاپ سنگی کار می کرد. در اواخر دهه 50 ، او زنانی را که نقاشی می کرد در مناظر گنجاند.
حرکت به شرق همپتون: تا سال 1963 ، ویلم دی کونینگ شهر نیویورک را ترک کرد و به شرق همپتون ، لانگ آیلند نقل مکان کرد. او عاشق نور و چشم انداز منطقه بود که او را به یاد هلند انداخت و الهام بخش آزمایش های او بود. دهه 1970 دهه پرباری برای دی کونینگ بود ، در این مدت او آثار غلیظ نقاشی شده و انتزاعی از نظر حسی تولید کرد که حاصل آزمایشات و سفرهای زیاد بود.
در طول دهه 1980 ، ویلم دی کونینگ با نقاشی های آرام و آرام که مناطق وسیع باز را با رنگ های زنده به تصویر می کشید ، گام بلند خود را بر آورد. آنها سالهایی بودند که دی کونینگ شخصیت ها و اشیاء ساده و معمولی را در نقاشی های انتزاعی خود پذیرفت.
سالهای پایانی و میراث: ویلم دی کونینگ آخرین تابلو خود را در سال 1991 تولید کرد و در 92 سالگی در سال 1997 درگذشت و تاریخ خارق العاده ای از هنر را پشت سر گذاشت. آثار او در سراسر جهان به نمایش گذاشته شده است ، از جمله در گالری ملی هنر در واشنگتن دی سی ، موزه استدلیک در آمستردام ، موزه هنر متروپولیتن در نیویورک و گذشته نگر در MoMA در نیویورک ، به ذکر چند مورد.
3 ویژگی های کار ویلم دی کونینگ
مشخصه آثار ویلم دی کونینگ انتزاعی رادیکال و حرکات اشاره ای است.
چهره های انسانی: ویلم دی کونینگ برخلاف بسیاری از همکارانش به خاطر نقاشی چهره های انسانی ، به ویژه زنان مشهور بود. او این ارقام را به روش های مختلف مورد بررسی قرار داد ، برخی از آنها آنها را در چشم اندازهایی قرار داد که در آن مخلوط و مخدوش شدند.
بوم های بازسازی شده: فرآیند بازسازی بوم دی کونینگ اغلب باعث می شد نقاشی های او ناقص باشد ، گویی خود این فیگورها در حال حرکت هستند.
قلم موهای سریع: ضربه های قلم موی سریع ، که باعث ایجاد احساس حرکت و حرکت می شوند ، در آثار قبلی و دوم دکونینگ یافت می شود. سیالیت رنگ های او نشان دهنده مهارت و حرفه قبلی او به عنوان نقاش خانه است.
3 اثر ویلم دی کونینگ
ویلم دی کونینگ در طول زندگی خود صدها نقاشی و مجسمه تولید کرد. این آثار مربوط به دهه 1940 نشان دهنده تکامل او در آن دوران بحرانی است.
زن نشسته (در سال 1940): ویلم دی کونینگ به سفارش یک پرتره ، ایلین فرید (نقاشی که بعداً با هنرمند ازدواج می کند و الین دو کونینگ می شود) را به عنوان موضوع این نقاشی نقاشی می کند. همانطور که زن روی صندلی ایستاده و یک پا روی پای دیگر قرار گرفته است ، اعضای بدن او شبیه شکل های شناور هستند که می توان آنها را به شدت تحت تأثیر شکستگی های پیکاسو تعبیر کرد.
بدون عنوان (1948–49): ترکیبات سیاه و سفید ، این نقاشی ها اشکال و شکل های مختلف را منعکس می کردند که ترکیبی پویا ایجاد می کردند و کاوش سطح و عمق د کونینگ را تأیید می کرد.
فرشتگان صورتی (1945): رنگهای پر جنب و جوش این نقاشی نشان دهنده مرحله ای از تکامل دی کونینگ از تجسم تا انتزاع است. خطوط ذغال سنگ با نواحی صورتی و طلایی تلاقی می کنند ، جایی که د کونینگ اشکال را از کاغذ روی بوم خود ترسیم می کند.
منبع با دوربین
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم زولا | فیلم بلعیدن | معرفی سریال آینه سیاه | راهنمای خرید چراغ مطالعه | فیلم به حقیقت پیوستن | نقد فیلم به نام پدر | استیبل کوین چیست؟ تمام آنچه نیاز است بدانید | ۱۰ نکته بازاریابی شبکه های اجتماعی برای تازه کارها | نقد فیلم لورنس عربستان | نقد و بررسی بازی This War of Mine