صفحه اصلی > سینما : فیلم سوزاندن
ads

فیلم سوزاندن

فیلم سوزاندن

فیلم سوزاندن : دو دوست دوران کودکی ، که در یک دهکده کشاورزی خارج از سئول بزرگ شده اند ، به صورت تصادفی در بزرگسالی با هم ملاقات می کنند. آنها سالهاست که یکدیگر را ندیده اند. آنها برای نوشیدنی و خاطره گویی بیرون می روند. زن جوان در حال مطالعه پانتومیم بوده است و برخی از آموخته ها را به نمایش می گذارد.

او پانتومیم در حال خوردن یک نارنگی است و حرکات او بسیار خاص است و شما می توانید قسم بخورید که نارنگی واقعاً آنجا بود. او از این توهم متعجب شده است. او به او می گوید اگر هرگز گرسنه هر چیزی باشد ، می تواند خودش اینگونه آن را ایجاد کند.

بیشتر بخوانید : 28 فیلم برتر در حال حاضر Netflix

همه در “سوختن” ، فیلم جدید استاد لی چانگ دونگ ، کره جنوبی ، تشنه چیزی هستند. اینکه این گرسنگی چگونه بروز می کند و حتی گرسنگی چه چیزی را نشان می دهد جای بحث دارد. این بحث به خودی خود خطرناک است و حتی نمی توان با صدای بلند آن را بیان کرد ، زیرا وضع موجود طبقاتی را تهدید می کند.

داستان فیلم سوزاندن

بر اساس داستان کوتاه هاروکی موراکامی Barn Burning ، ” فیلم سوزاندن ” اولین فیلم لی در طول هشت سال است ، و این یک دیدگاه تلخ و تقریباً داروینی از جهان است ، بقای بهترین که در وحشیانه ای گاه تکان دهنده ظاهر شد.

سه شخصیت اصلی به طرز محرمانه ای حلقه می زنند و با تمایل ، بی اعتمادی ، نیاز به یکدیگر نگاه می کنند و هرگز از صحت درک خود اطمینان ندارند. اکتشافات لی به عمق و فضا نیاز دارد. این یک فیلم عالی ، جذاب ، پر تعلیق و عجیب است.

پوستر فیلم سوزاندن

جونگسو (آه اینو) ، مرد جوانی که توسط پانتومیم به دام افتاد ، آرزو دارد که نویسنده شود. نویسنده محبوب او فاکنر است ، زیرا – او می گوید – هر بار که یک داستان فاکنر را می خواند ، مانند داستان خود احساس می شود. این منطقی است زیرا مدتی طول می کشد تا ما درک زندگی زندگی جونگسو را درک کنیم ، بنابراین روابط مهیب و عجیب ، چهره های از دست رفته ، فضاهای خالی بسیار مبهم است.

نقد فیلم برف شکن
بیشتر بخوانید

پدر وی به دلیل تعرض به یک کشاورز دیگر با این قانون مشکل دارد ، اگرچه جزئیات آن همچنان مبهم است. مادرش وقتی او کوچک بود پرواز کرد. هنگامی که او به Haemi ، (Jong-seo Jun) ، دختری که با او بزرگ شده بود ، برخورد کرد و در خارج از یک فروشگاه می رقصید و بلیط های قرعه کشی را ارائه می داد ، تقریبا او را نمی شناسد.

بیشتر بخوانید : فیلم احمد جوان

پوزخند می زند: “جراحی پلاستیک”. تقریباً قبل از اینکه بفهمد چه اتفاقی افتاده است ، او و هائمی رابطه برقرار می کنند ، و او موافقت می کند که گربه او را به سفر خود به آفریقا تغذیه کند.

در حالی که با وانت کتک خورده اش به عقب و جلو بین سئول و مزرعه خانوادگی می چرخد ​​، در یک حالت بین راهی گرفتار می شود ، در خواب آرزوی هائمی ، منتظر بازگشت او ، بیل زدن غذا برای گاوها ، یا بیرون آوردن غذا برای گربه اش – گربه ای که هرگز دیده و شنیده نمی شود. اجتناب از گمانه زنی ها مبنی بر اینکه گربه ای وجود ندارد ، که حامی آن را ساخته است غیرممکن است. اما به چه دلیلی؟

هنگامی که جونگ سو در بازگشت از آفریقا هائمی را در فرودگاه تحویل می گیرد ، او کشف کرد که یک مرد درگیر حامی است ، شخصی به نام بن (استیون یون) ، که وی در سفرهایش ملاقات کرد. این دو به وضوح اکنون یک مورد هستند. جونگ سو احساس عجیب و غریب می کند که بن خوب نیست ، چیزی که واقعا در مورد پسر “خاموش” است.

بیشتر بخوانید : فیلم اسب رویایی

بن یک پورشه رانندگی می کند ، آپارتمان او بزرگ است و پر از کارهای هنری زیبا است ، به نظر نمی رسد حرفه ای داشته باشد. جونگسو به هائمی می گوید: “تعداد زیادی گتسبی در کره وجود دارد.” اگر بن گتسبی باشد ، این باعث می شود Jongsu Nick Carraway و Haemi Daisy. هرچه جونگسو به قلب بن نزدیکتر شود ، بیشتر می بیند که “آنجا” وجود ندارد.

فیلم سوزاندن

بن به طور خطرناکی باطل است ، شاید حتی یک جامعه شناس باشد. (یون یک اجرای واقعاً هولناک ارائه می دهد.) انتقاد طبقاتی در فیلم «سوختن» به همان اندازه ای که اف اسکات فیتزجرالد انجام داد نامناسب است و باعث ایجاد تنش غیرقابل تحملی می شود و خشم صفحه را در می آورد.

این یک داستان جنگی نیست
بیشتر بخوانید

وقتی هائمی “رقص گرسنگی” بوشمن های کالاهاری را برای بن و دوستانش به نمایش می گذارد ، جونگسو متوجه می شود که همه چقدر ناراحت کننده هستند ، لبخندهای تمسخرآمیز خود را پنهان می کنند. او در حین رقص هایمی ، خمیازه می کشد. هائمی ، که بسیار مورد توجه جونگ سو قرار می گیرد ، سرگرم کننده ای برای این لکه های خالی شهر است. جونگسو احساس می کند ممکن است هائمی به نوعی در معرض خطر باشد.

بیشتر بخوانید : فیلم رودخانه سرخ

” فیلم سوزاندن ” در دنیایی از مرزهای نوسان و بی شکل اتفاق می افتد ، اما نامرئی است اما شخصیت ها را تحت فشار قرار داده است. دهکده جونگسو در مرز کره شمالی است ، جایی که هوا با تبلیغات فریاد زده از بلندگو در آن طرف تپه ها سوراخ می شود ، و احساس اضطراری را در چشم انداز آرام دامداری ایجاد می کند ، مانند اینکه حمله ای قریب الوقوع است ، مانند چیزی وحشتناک در کمین افق.

گربه هایمی به معنای واقعی کلمه گربه شرودینگر است که در مرزی بین بودن و نبودن گرفتار شده است. غذا از بین می رود ، جعبه بستر پر است ، اما گربه هرگز ظاهر نمی شود. تلفن در مزرعه جونگ سو به طور مکرر زنگ می خورد ، اما در انتهای آن کسی وجود ندارد. فقط فضای خالی و هوای مرده را خالی کنید.

تصاویر و نقوش تکرار می شوند ، و یک اثر فراکتال ایجاد می کنند. گنجه ها مهم هستند: هر شخصیت دارای یک کمد حاوی رازها ، رازها (یک شاخه نور منعکس شده ، یک چاقوی براق ، یک ساعت پلاستیکی صورتی) است. آتش مهم است: برای هائمی ، آتشی است که بوشمن های کالاهاری در اطراف آن برقصند.

از نظر جونگ سو ، این آتش سوزی لباس مادرش در حیاط خانه است ، و این تنها خاطره روشن او از کودکی است. و از نظر بن ، همانطور که به طور عادی به جونگ سو اعتراف می کند ، جونگسو تقریباً جرات شوکه شدن را دارد ، این گلخانه ها است که اوقات فراغت خود را می سوزاند. “شما گلخانه های دیگران را می سوزانید؟” جونگ سو می پرسد. بن ، هموار لبخند می زند ، چهره اش هیچ قصه ای نمی گوید ، سرش را تکان می دهد.

سریال غیرمعمول فصل چهارم
بیشتر بخوانید

در یک سکانس خارق العاده ، هائمی و بن رانندگی می کنند تا از جونگ سو در مزرعه خود دیدن کنند. این سه نفر در پاسیو بیرون می نشینند ، سنگسار می شوند و غروب خورشید را تماشا می کنند ، برگ های درخت از بالای سر خش خش می گیرند ، نور کم کم و کم نور می شود.

بیشتر بخوانید : فیلم دروازه های بهشت

هائمی پیراهن خود را در می آورد و در پاسیو می رقصد و به تپه های کره شمالی خیره می شود ، در حالی که شبح خود را در برابر آسمان درخشان صورتی و بنفش لرزاند.

سوزاندن

جونگسو و بن هر دو در صندلی های خود یخ زده اند ، زیرا حرکات سیال او ، گشودگی اولیه او را به زیبایی تجربیات خود تماشا می کنند. جونگسو وقتی این نارنگی را با پانتومیما انجام داد ، این را در او دیده بود. او عاشق این قسمت از او شد. بن دوباره خمیازه می کشد. با پایان رقص ، او اشک می ریزد.

جونگسو اکنون می داند که بن ، ظاهراً یک مشت زن آتش سوزی غیراخلاقی مشتاق است. احساس خطر جدی و نگران کننده ای وجود دارد ، فقط شما واقعاً نمی توانید به منبع آن اشاره کنید. کل “Burning” اینگونه احساس می شود.

بیشتر بخوانید : فیلم زن در ریگ روان

در ” فیلم سوزاندن ” ، سر و صدای زیاد پس زمینه گمراه کننده است ، ترافیک ، زنگ تلفن ، موسیقی خیابان ، بلندگو که تبلیغات کره شمالی را سرزنش می کند ، ترامپ در تلویزیون در گوشه اتاق. برای کسی سخت است که فکر خود را حفظ کند مستقیم ؛ دشوار است باور کنید چه چیزی ممکن است در چهره شما را خیره کند. تنش بین “آنچه” است و “آنچه نیست” که با پانتومیم زیبای نارنگی Haemi آغاز شده است ، در تمام مدت در حال انجام است.

همه چیز هرگز آنطور که به نظر می رسند نیست. یا شاید ، آنها هستند ، و حتی بدتر از آن می توان فکر کرد. نارنگی خوشمزه است اما نامرئی است. برای مدت طولانی رزق و روزی نخواهد داشت. گربه هرگز آنجا نبود. هائمی همه را درست کرد. گلخانه ها فضا را تأمین نمی کنند برای رشد چیزها ، آنها فقط در آنجا در مزارع ایستاده و منتظر مسابقه آتش افروز هستند.

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

دو × یک =