فیلم سینمایی گرمای بدن : هنگامی که فرانسوی ها این ژانر را نامیدند ، یک بار نسلی از فیلمسازان آمدند که به جای گودالهای کک ، نوار را در سینما دیده بودند ، نوآر هرگز نمی توانست ساده لوح باشد. یکی از لذت های یک نوآر بزرگ مانند “انحراف” (1954) این احساس است که توسط افرادی ایجاد شده است که داستان را کاملاً جدی می گرفتند.
همانطور که پائولین کائیل در اخراج شدید ” فیلم سینمایی گرمای بدن ” نوشت ، یکی از خطرات نوآر خودآگاه مدرن این است که بازیگری مانند کاتلین ترنر “رو به رو می شود” گویا به دنبال نشانه های کف بازیگران است که مقدم بر او بود. “
و اما اگر نوآر مدرن بد بتواند مانند تقلید بازی کند ، نوآر خوب هنوز قدرت اغواگری را دارد. بله ، ” فیلم سینمایی گرمای بدن ” (1981) از لارنس كاسدان از فيلم هاي الهام بخش آن آگاه است – به ويژه “دو برابر غرامت” بيلي ويلدر (1944). اما قدرتی دارد که از منابع خود فراتر می رود. این سبک شخصی ستارگان خود را برای القای خود سوits استفاده می کند.
بیشتر بخوانید : فیلم کاپیتان آمریکا ۴
کائل نسبت به ترنر ، که در اولین نقش خود در نقش زنی به قدری اعتماد به نفس جنسی بازی کرد ، ناعادلانه است که می توانیم باور کنیم معشوقش (ویلیام هرت) می تواند خسته شود و تقریباً هر کاری برای او انجام دهد.
لحظه ای که ما به آن اعتقاد داریم ، فیلم دیگر یک تمرین نیست و شروع به کار می کند. (فکر می کنم لحظه ای در صحنه ای رخ می دهد که او هارت را با دست خود به گونه ای هدایت می کند که مردی تمایل کمتری به بحث دارد.)
زنان بندرت مجاز به جسارت و انحراف در فیلم ها هستند. اکثر کارگردانان مرد هستند و آنها زنان را به عنوان اهداف ، جایزه ها ، دشمنان ، دوستداران و دوستان می بینند ، اما بندرت بعنوان قهرمان بازی می کنند.
ورودی ترنر در ” فیلم سینمایی گرمای بدن ” اعلام می کند که او مرکز قدرت فیلم است. در فلوریدا یک شب گرم و مرطوب است. هرت ، در نقش یک وکیل دزد ، اما تنبل به نام ند راسین ، در حال قدم زدن در اسکله ای است که یک گروه موسیقی خسته در آن مشغول بازی است.
او پشت مخاطبان نشسته است. ما می توانیم مستقیم از راهرو مرکزی به غرفه باند مشاهده کنیم. همه تیره و قرمز و نارنجی است. ناگهان زنی سفید پوش بلند می شود ، برمی گردد و مستقیم به طرف او می رود. این ماتی واکر است. دیدن او نیاز به اوست.
ترنر در اولین نقش سینمایی اش یک فیلم اصلی جذاب بود. لاغر ، موهای پایین تا شانه هایش ، جنبه های باربارا استنویک و لورن باکال را برانگیخت. اما صدا ، با اشاره ای گریز از لهجه لاتین ، چالش برانگیز بود. دیوید تامسون ، منتقد ، مشاهده كرد كه او “چشمانی عصبانی” داشت.
بیشتر بخوانید : فیلم های مشابه موربیوس را تماشا کنید
و اندکی اوربایت (بعداً تصحیح شد) به گفتگوی چالش برانگیز او لبه بازی داد (“شما خیلی باهوش نیستید؟” او به زودی پس از ملاقات با او گفت: “من این را در یک مرد دوست دارم.”)
هرت قبل از “Heat Body” (“Altered States” ساخته راسل در 1980) در یک فیلم بوده است. او هنوز ناآشنا بود: مردی بلند قامت ، در حال حاضر طاس ، بی تکلف زیبا و با تکبر خاص تنبلی نسبت به صحبت هایش ، گویی که از هوش خودش سرگرم شده است.
” فیلم سینمایی گرمای بدن ” فیلمی در مورد زنی است که مردی را مجبور می کند برای او قتل کند. مهم است که مرد ساختگی نباشد. او باید آنقدر باهوش باشد که خودش به برنامه فکر کند. یکی از نکات درخشان فیلمنامه کاسدان ، شیوه ای است که وی باعث می شود ند راسین فکر کند آغازگر برنامه های ماتی واکر است.
تعداد کمی از فیلم ها کار بهتری در برانگیختن هوا انجام داده اند. گرما ، فیلم سینمایی گرمای بدن ، عرف پورنوگرافی است ، جایی که مجریان به طور معمول از گرم بودن خود شکایت دارند (گویی عشق ورزیدن می تواند آنها را خنک کند ، به جای اینکه داغتر کند).
اگرچه تهویه مطبوع در سال 1981 در فلوریدا جنوبی ناشناخته نبود ، شخصیت های اینجا دائماً در گرما هستند. صحنه ای وجود دارد که ند به خانه می آید ، پیراهن خود را در می آورد و جلوی یخچال باز می ایستد.
فیلم سینمایی گرمای بدن
فیلم با مسافرخانه ای از راه دور در حال سوختن است (ند می گوید: “کسی آن را آتش زده است تا قسمت زیادی را پاک کند.” احتمالاً یکی از مشتری های من است.) آتش سوزی های دیگری نیز در این مکان وجود دارد. استفاده از رنگ قرمز وجود دارد. این حس وجود دارد که گرما اشتیاق را ملتهب می کند و جنون را تشویق می کند.
بیشتر بخوانید : فیلم موربیوس
در این گرما ، ماتی باحال به نظر می رسد. در اوایل فیلم یک صحنه کاملاً مشهور وجود دارد که در آن متی ند را از یک بار به خانه می آورد ، گویا برای شنیدن صدای زنگ های باد او ، و سپس از او می خواهد که آنجا را ترک کند. او آنجا را ترک می کند ، سپس برمی گردد و از پنجره کنار درب ورودی او نگاه می کند.
او در حالی که لباس قرمز پوشیده و با آرامش نگاهش را برمی گرداند ، ایستاده است. او صندلی را برمی دارد و از پنجره به پایین پرتاب می کند و در شلیک بعدی آنها در آغوش می کشند. با دانستن آنچه درباره ماتی می دانیم ، هنگامی که به او نگاه می کند ، بار دیگر به بیان او نگاه کنید. او مانند کودکی که دکمه ای را فشار داده و منتظر پاسخ یک بازی ویدیویی است ، اعتماد به نفس و جذب دارد
کسدان ، متولد سال 1949 ، قبل از اینکه برای نوشتن فیلمنامه به هالیوود برود ، در آژانس های تبلیغاتی کار می کرد. کارهای شخصی تر او در کشوهای میز کمرنگ بود در حالی که اولین اعتبار وی دو بزرگترین فیلم پرفروش در تمام دوران ها بود ، “Empire Strikes Back” و “Raiders of the Lost Ark”.
جورج لوکاس در این اولین کارگردانی به عنوان تهیه کننده اجرایی بازی کرد تا به برادران وارنر اطمینان دهد که به موقع وارد بازار می شود و قابل انتشار است. بود؛ دیوید چوت در فیلم کامنت نوشت که این “شاید خیره کننده ترین اولین فیلم در تاریخ باشد” (که سوال “Citizen Kane” را ایجاد می کند ، اما هرگز مهم نیست).
بیشتر بخوانید : فیلم یک مکان ساکت ۲
کار بعدی کاسدان بین قطعات اکشن نوشته شده برای دیگران (“بازگشت جدی” ، جنبه های “بادیگارد”) و فیلم های عجیب و غریب ، هوشمند به کارگردانی خودش (“جهانگرد تصادفی” ، “دوستت دارم تا مرگ”) و “گراند کانیون” درخشان و نادیده گرفته شده در سال 1991).
در فیلم “Heat Body” ، فیلمنامه اصلی کسدان شخصیت های مختلف را با بازی خوب و خوب در نقش های فرعی احاطه کرده است. او دنیای واقعی ایستگاه های پلیس ، غذاخوری ها ، دفاتر حقوقی و رستوران ها را ایجاد می کند ، جایی که ماتی ند را به سناریوی پیچ خورده خودش فریب داده است.
بهترین کار مکمل در فیلم توسط میکی رورک در نقش مهم خود در نقش دوست ند ، یک آتش افروز حرفه ای است. ریچارد کرنا شوهر ماتی است. او به ند می گوید: “او کوچک ، متوسط و ضعیف است” ، اما وقتی او را می بینیم او کوچک و ضعیف نیست.
تد دانسون و جی. پرستون یک D.A. و یک پلیس ، دوستان ند ، که با اکراه مظنون به قتل او می شوند (حس زمان و تفاوت دقیق دانسون در یک صحنه شبانه که او در واقع دوست خود ند را در مورد پرونده علیه او مختصر می کند) بسیار عالی است.
فیلم سینمایی گرمای بدن
كائل نوشت: “كاسدان شخصیت های مدرنی دارد كه به گونه ای صحبت می كنند كه گویی انگار رمان های چندلر را جمع كرده اند ، و به نظر نمی رسد كه او بخواهد بخندد یا نه.
” اما آیا تقریباً ضروری نیست که شخصیت های نوآر به سبک مشخص و مشخصی صحبت کنند و آیا لبخند شناختن برای ما امکان پذیر نیست؟
در شبی که آنها برای اولین بار عشق می ورزند ، ند به ماتی می گوید: “شاید شما نباید اینگونه لباس بپوشید.” او می گوید ، “این یک بلوز و دامن است. من نمی دانم در مورد چه چیزی صحبت می کنید. ” و او می گوید ، “شما نباید آن اندام را بپوشید.” لوستر؟ آره. در این فیلم کار می کند؟ آره.
بیشتر بخوانید : نقد فیلم آخرین دوئل
و برخی از گفتگوها وجود دارد که بدون ارتباط با بزرگی جنایتی که ند و متی در نظر دارند ، مقابله می کند. در بسیاری از فیلم ها ، قاتلان با استفاده از توجیه خود و عقلانیت خود را به قتل می رسانند. در ” فیلم سینمایی گرمای بدن ” یک صحنه ترسناک وجود دارد که ند با صراحت به ماتی می گوید: “آن مرد بدون هیچ دلیلی می میرد. . . ما او را می خواهیم. ”
داستان و تلاقی های مضاعف آن البته بخشی از لذت است ، اگرچه دیشب با دیدن دوباره فیلم ، از اسرار آن آگاه شدم ، نتیجه نهایی من پاداش کمتری نسبت به برنامه شیطانی داشت.
صحنه های اختتامیه اجباری هستند (و صحنه ساحلی نهایی بی عیب است و قانع کننده نیست). آخرین صحنه ای که به عنوان درام کار می کند ، همان صحنه ای است که ند به ماتی پیشنهاد می کند که برود لیوان ها را در غرفه ببرد و سپس روی زمین چمن مکث می کند تا به او بگوید: “ند ، هرچه فکر می کنی – من واقعاً تو را دوست دارم. ”
آیا او؟ همین مسئله باعث جذابیت فیلم می شود. آیا او او را دوست دارد ، برای این موضوع؟ یا او را با مسمومیت جنسی – گرما بدن؟ شما فیلم را بار اول از دید او و بار دوم از نظر او تماشا می کنید. هر صحنه به دو صورت بازی می کند. ” فیلم سینمایی گرمای بدن ” به اندازه کافی خوب است که می تواند فیلم نوآر را بازی کند ، همانطور که قبلا ندیده بودیم.