صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد و بررسی فیلم عشق پریشان | Punch-Drunk Love 2002

نقد و بررسی فیلم عشق پریشان | Punch-Drunk Love 2002

فیلم عشق پریشان

نام انگلیسی: Punch-Drunk Love

نام فارسی: فیلم عشق پریشان

محصول: ۲۰۰۲ – ایالات متحده

ژانر: کمدی، عاشقانه

رده‌ی سنی: ۱۳+

امتیاز: ۳.۵ از ۴

بالاخره فیلم جدید «پل توماس اندرسون» برای مخاطب فارسی‌زبان منتشر شد. قبل از ورود به فیلم عشق پریشان سعی داریم وارد سه اثر از دنیای فیلم‌سازی این کارگردان شویم. در اولین گام «عشق پریشان» را انتخاب کرده‌ایم. قبل از ورود به فضای فیلم بگذارید دنیای اندرسون را در آثارش از طریق برخی مفاهیم خلاصه کنیم.

او در سه دهه فیلم‌سازی خود مفاهیمی همچون اضطراب برآمده از گذشته‌ی تأثیرگذار، فضای مه‌آلود حول کاراکتر اصلی، انزوا، بحران وجودی و در نهایت تنش‌های بینافردی را به درون روایت‌ها می‌کشاند و در هر اثر ـ بسته به فضا و زمان رخدادها ـ مخاطب را در آن غرق می‌کند.

در فیلم عشق پریشان گویی از همان ابتدا وارد کابوسِ قبل از طلوع خورشیدِ کاراکتر «بری» می‌شویم؛ مردی تنها در یک گاراژ خلوت که در حال بازاریابی تلفنی است. پس از آن برای صرف قهوه به بیرون از گاراژ می‌رود و مخاطب از همین گام گویی در برابر آن کابوس قرار می‌گیرد.

دوربین سرک‌کش آقای اندرسون جای چشمان بری را می‌گیرد و خیابان خلوت بیرون از گاراژ را نظاره می‌کند. در این خلوتیِ سحرگاه، به‌ناگاه یک خودرو چپ می‌کند و خودرویی دیگر یک عدد هارمونیوم را در پیاده‌رو قرار می‌دهد و به‌سرعت دور می‌شود.

فیلم عشق پریشان

همین صحنه برای پرت کردن مخاطب به درون رؤیا–کابوسی با ضرب‌آهنگ بالا کافی‌ست. اما آقای اندرسون تغییر مسیر نمی‌دهد و این‌بار زنی با عجله ماشین خود را به درون کوچه هدایت می‌کند و به سمت بری می‌دود.

تقابل این دو، گام‌های به عقبِ بری و زبان قفلِ او شخصیت‌پردازی ابتدایی بری را عیان می‌کند؛ مردی دچار اضطراب اجتماعی که پس از مواجهه با «لینا» عاملان اصلی این اضطراب را مشاهده می‌کنیم؛ خواهران بری.

پل توماس اندرسون در روایت فیلم عشق پریشان خود سعی در بازی با کمدی‌های میانه و کلیشه‌های عاشقانه–کمدی‌ها ندارد. او در عوض اثر خود را همچون یک زمین بازی خط‌کشی می‌کند و در میان کلیشه‌های موجود، روایت را روی مرز بین سوررئالیسم وجودگرایانه و رئالیسم منزوی به تصویر می‌کشد.

بری در این اثر به رستگاری فردی نیاز دارد و در این مسیر، لینا کلید همه‌ی این قفل‌هاست. انزوای ناخواسته‌ی بری و در نتیجه اعتمادبه‌نفس پایین او در تقابل با خواهرانی که دائم او را گس‌لایت می‌کنند، باعث آن تلفن دردسرساز برای سکس‌فون می‌شود؛ محرکی که قرار است زاویه‌دید روایت فیلم عشق پریشان را عوض کند.

معرفی و نقد بررسی فیلم چشمان غریبه | Stranger Eyes 2025
بیشتر بخوانید

اندرسون از این طریق ابزوردیسمی روایی را به درون پوچیِ خاکستری کاراکتر خود می‌کشاند؛ به‌نوعی ابزوردیسم جدید از نوع لذت زیستنِ کامو درونِ پوچیِ فردیِ کاراکتر اصلی. تکاپو آن چیزی است که از طریق روایت کلاه‌برداران یوتایی وارد زندگی بری می‌شود. هم بری این را می‌خواهد، هم اندرسون و به‌طور حتم مخاطب.

اما بعید است در طول اثر میان‌پرده‌هایی از پالت‌های رنگی که بدون هیچ کاراکتری و از طریق رگه‌های منشوری صفحه را در بر می‌گیرند، چشم شما را درگیر نکرده باشند. اینجا همان مرزهای اندرسونی میان واقعیت و رؤیاست. در شبِ سکس‌فون با زن جوان اهل یوتا ممکن است درون رؤیای شیرین و عاشقانه‌ی بری مانده باشیم یا نه؛ آقای اندرسون همین‌قدر ساده زندگی را برای بری عاشقانه می‌کند.

پالت سرد و گرم در این نوارهای رنگی، که حتی گاهی به طراحی لباس کاراکتر اصلی و میزانسن سوپرمارکت هم کشیده می‌شود، بیان‌گر حالات شخصی کاراکتر هستند (چه کاراکتر درون رؤیا باشد و چه همان بریِ دچار اضطراب اجتماعی و فراری از ملاقات با انسان‌های جدید).

پل توماس اندرسون از طریق این رنگ‌ها و نورپردازی، انزوا، تصمیم‌گیری ناگهانی، در تله افتادن، رهایی، عشق و در نهایت استعلای فردی را تصویر می‌کند. استفاده‌ی هوشمندانه‌ی او از طراحی دیجیتال جرمی بلیکِ فقید در همین سکانس‌های مرزی بین واقعیت و رؤیا سبب غنای بیشتر اثر شده است.

فیلم عشق پریشان

اما «آدام سندلر»ی که حرفه‌ی بازیگری‌اش در فیلم عشق پریشان به رستگاری رسید. به‌نوعی انتخاب پل توماس اندرسون هم هوشمندانه و دقیق برای شخصیت بری محسوب می‌شود و هم منفذی برای رهایی لحظه‌ای سندلر بااستعداد از درون کمدی‌های میانه. آدام سندلر در فیلم عشق پریشان کارگردانی نشده، بلکه بری را به درون خود پذیرفته است.

او در فیلم عشق پریشان همان اِکسان‌گذاری‌های نرم همیشگی‌اش را دارد و به‌نوعی اصلاً نیازی به تغییر در ساختار اکتِ خود هم ندارد. این شخصیت‌پردازی بری است که سندلر را همچون آهن‌ربایی قدرتمند جذب کرده و باعث شده مخاطب با هر بار مرورِ این عاشقانه‌ی ناگهانی، برای لحظاتی نشئه‌ی جادوی رئالیسم–سوررئالیسمِ درهم‌تنیده‌ی پل توماس اندرسون شود.

دیدگاهتان را بنویسید

هشت − شش =