فیلم مرد بازنده ؛ امتیاز من به فیلم: 8 از 10
– بعضیا پیغام دادند که آقا اجازه، نمره هشت یا هشتونیم رو ده میدین که در جواب باید بگم اگه #جواد_عزتی دستور بده، حتما. اگه به سعید راد برنمیخوره، جواد عزتی شاهکاری تو نقش مرد بازنده ارائه کرده که کارشناسان معتقدند در و بلاش بخوره تو سر بعضی بازیگرا! عزتی که سال قبل هم بهخاطر کجسلیقگی سعید راد سیمرغ نگرفت، معمولا سه جور نقش بازی میکنه؛ نقش کمدی، نقش جدی و نقش بابا اتی.
اینبار ولی فرق داره. صداشو خشدار کرده، یهکم غوز (قوز یا گوژ) داره و راه رفتنش هم عوض شده و نقش آدمی چندین سال بزرگتر از خودشو بازی میکنه. تعجب میکنم بعضیا اینو شبیه نقش بابا اتی میبینند.
– فقط یهجا تو صحنه بعد از عبور از چرخ لبوفروشی صداش برمیگرده به تنظیمات کارخانه و مخملی میشه و عزتی یادش میره صداشو برای این نقش تغییر داده.
– محمدحسین مهدویان بهحدی از پختگی رسیده که دیگه نیازی به موسسه اوج و نهادهای حکومتی نداره. دیگه خبری از دوربین مستند نیست و نماها کاملا سینماییه. اگه دوربینی از دور تصویری رو نشون میده، اینبار دلیل داره و دلیلش اینه که یه نفر از اون زاویه داره سوژه رو زیرنظر میگیره.
– مهدویان با همون سبک قدیمی «ایستاده درغبار»ی خودش خوب بلد بود قصه تعریف کنه، اما در اواخر فیلم طولانی اما مفید مرد بازنده قصه از دستش در رفت و موضوع رو سرهم کرد.
فیلم مرد بازنده یه فیلم پلیسی نیست چون تعلیق کمی داره، معماها حل نمیشه ولی فیلمیه درباره پلیس با دغدغههای خانوادگی خودش. برای اولینبار یه پلیس تو فیلم ایرانی از خشونت و راههای غیراخلاقی برای پیشبرد کارش استفاده میکنه که تابوشکنانه است.
– اگه کارآگاه دندوندرد یا ترس از فضاهای بسته نداشت، چه لطمهای به فیلم میخورد؟ هیچی.
– یهجا عزتی برای آزاد کردن پسرش میره مازندران. هیچ نمایی از جاده که بفهمیم اون از تهران به مازندران رفته و برگشته وجود نداره و انگار کارآگاه رفته کن سولقان و برگشته. نشون دادن لهجه مازنی پلیس کلانتری برای باورپذیری موقعیت مازندران کفایت نمیکنه.
– پرداختن به موضوع آقازادهها دیگه داره عادی و تکراری میشه. جالب اینه که فقط فیلمسازان ارزشی به این موضوع میپردازند و آقازادهها رو حرومزاده و حرامخوار به تصویر میکشند و عدالتهایی که فدای مصلحت و روابط میشه. دمشون گرم!
– فعلا مسعود فراستی، خبرگزاریهای ارزشی و منتقدان اصولگرا دارن از فیلم بد میگن. لابد فیلم خوبیه!
فیلم مرد بازنده ؛ شناسنامه مهدویان
فیلم مرد بازنده شاید بهترین فیلم محمدحسین مهدویان نباشه اما بدون شک مهمترین فیلم مهدویان برای شناخت بهتر اونه!
به نظر من مهدویان نه اون فیلمساز ایدئولوژیستیه که چپها با فیلمهایی مثل ردخون و لاتاری و همکاری با اوج انگش رو بهش میزنن، و نه اون فیلمساز یاغی و منتقدی که راستها با فیلم شیشلیک و زخمکاری ازش ترسیدن.
مهدویان رو باید از روی شخصیترین فیلمش یعنی مرد بازنده شناخت.
توی این فیلم مهدویان دقیقا خود خودشو نشون میده: یک فیلمساز عشق فیلم؛ سرشار از خاطرات تصویری از فیلمهایی که با عشق دیده؛ و در عین حال مسلط به تکنیک و فن فیلمسازی.
تو سکانس به سکانس مرد بازنده، خاطرات تصویری یک عاشق سینما و فیلمهای نوآر رو میشه دید. سرهنگ احمد خسروی انگار که همون کمیسر ناواروی جان گرفته تو تهران امروزه.
بارونی بلند خاکستری، هفتتیر دسته چوبی به جای کلت، ساندویچ خوردن تو ماشین و حین ماموریت، پیراشکی خریدن برای مامورهای نگهبان، قهرمان تنهای مخالف سیستم و… همه موتیفهایی هستن که تو ناوارو، کارآگاه علوی و خیلی جاهای دیگه بارها و بارها دیدیم و مرد بازنده چیزی از اونها کمتر نداره.
این وامداری از ناوارو تا آخرین لحظه بالا اومدن تیتراژ هم ادامه داره، جایی که موسیقی پایانی حبیب خزاییفر هم تمی کاملا شبیه به تم موزیک تیتراژ ناوارو داره.
امیدوارم منتقدین مهدویان از هر دو جناح فکری، این فیلمساز رو به حال خودش بذارن و برداشتهای فرامتنی از فیلمهاشو کنار بذارن و همون لذتی که اون از فیلم ساختن میبره رو، از تماشای فیلمهاش ببرن.
پایان مقاله نقد فیلم مرد بازنده
بیشتر بخوانید:
فیلم تکه های یک زن | سایت و منابع گرافیکی | بیوگرافی سیمون بولیوار | آموزش گیتار : راهنمای مبتدیان برای آکورد و انواع گیتار | نقد فیلم تیک، تیک… بوم! | لئوناردو داوینچی | باب فاسی | نقد و بررسی بازی Half-Life: Alyx | فیلم Marriage Story