مفهوم ریتم در موسیقی : ما می توانیم این را بگوییم که ریتم در موسیقی، یکی از کلیدی ترین عناصر در آن است. در واقع ریتم ترانه را به جلو به حرکت در می آورد ، و این موضوع سبب ادامه یافتن آن شده و موسیقی دانان توانمند را از غیر حرفه ای و مبتدی مجزا میکند.
میی توان گفت بدون ریتم، موسیقی نیز ماهیتش نیز زیر سوال می رود. این موضوع امکان پذیر است که آنچه که سبب بوجود آمدن یک موسیقی میشود، نُت ها هستند؛ ولیکن این گفته درست و منطقی نیست. اگر ریتم وجود داشته باشد، شما فقط احتیاج به وسیله ای دارید که آن صوت و صدا را بتواند بوجود بیاورد.
اگر منطقی به موضوع نگاهی بندازیم می توانیم بگوییم ریتم غریزی ترین درک بشر از ساختار و بدنه موسیقی است و یکی از اصلی ترین و مستقل ترین عناصر آن به شمار میرود، ولی دقیقا همین تعریف روان و ساده می تواند به اشکال پیچیده و مختلفی نمود پیدا کند.
در هر ژانر از موسیقی ، نوع بخصوصی از ریتم را مشاهده می کنیم که می تواند در معرفی آن ژانر نیز نقش پررنگی داشته باشد. ریتم دقیقا هماننده یک نیروی و انرژی نامرئی، موسیقی را به سمت جلو هدایت می کند و سبب می گردد همه صدا و صوت ها از یک نظم و ساختاری مشخص تبعیت کنند.
مفهوم ریتم در موسیقی
برای درک ویژگی های مختلف ریتمیک و پیچیدگی آن ها ، نیاز است از این موضوع آگاه باشیم که خود ریتم از چه اجزایی متشکل شده است و هر کدام از این اجزا در چه حالتی می تواند ریتم را به تناسب سبک و محیط و اتمسفر ترانه های موسیقی تغییر بدهد.
در واقع ریتم یک محیط و فضایی است که به سایر اجزای موسیقی فرمان میدهد که با چه سرعت و عملکردی به اجرا در بیایند.
با بودن ضرب آهنگ قطعه مورد نظر با هماهنگ و نظم خاصی اجرا خواهد شد و این موضوع باعث ایجاد فرم و ساختار در ملودی قطعه می شود. در واقع بدون وجود آن قطعه ای ساخته نمی شود که نشان از اهمیت آن در موسیقی دارد.
این عمل و حرکت متناوب همانند یک الگو دائما تکرار می شود و این خود موجب لذت بیشتر از شنیده شدن موسیقی می شود دلیل آن این است که انسان از فعالیت هایی با الگوی هماهنگ مورد استقبال قرار می گیرد و وجود این ضرب آهنگ که آن را ساختار و خصوصیات مثبت قطعه موسیقی می دانند سبب بوجود آمدن حس مثبت و آرامی می شود.
ضرب آهنگ انواعی گوناگونی دارد که شامل حالت های ترکیبی و ساده می باشد. نوع ساده خود 3 قسمت است و شامل دو ضرب، سه ضرب و چهار ضرب می باشد. نوع ترکیبی از ضرب ریتم های ساده در کسر (2/3) حاصل می گردد .
در هر ژانری از موسیقی ، نوع بخصوصی از ریتم را مشاهده می کنیم که می تواند در معرفی آن ژانر نیز نقش بسزایی داشته باشد.
ریتم دقیقا هماننده یک نیروی نامرئی، موسیقی را به سمت جلو هدایت می کند و سبب می گردد که همه اصوات از یک نظم واحد تبعیت کنند.
برای درک مختلف ویژگی های گوناگون و پیچیدگی موسیقی آن ها، طبیعتا باید بدانیم که خود ریتم از چه اجزایی تشکیل شده است و هر کدام از این اجزا چگونه می تواند ریتم را به تناوب و یکدستی ژانر و فضای ترانه های موسیقی تغییر بدهد.
ریتم میتواند به موفقیت یک قطعه یا ترانه کمک فراوانی کند چون در نهایت ریتم هستش که همیشه به یاد مخاطبین می ماند و ممکن است متن ترانه را یک شنونده فراموش کند اما قطعا ریتم آن ترانه به یادشان می ماند.
ریتم ، ملودی ، هارمونی ، تن و بافت از اصطلاحات رایج در اجرای موسیقی است. بیشتر آن ها عناصر اساسی موسیقی تلقی می شوند . هدف اصلی تئوری موسیقی توصیف قطعات گوناگون موسیقی از نظر شباهت و فرق های آنها در این عناصر است و موسیقی بر اساس شباهت در همه یا بیشتر عناصر معمولاً در سبک های دسته بندی می شود.
در نتیجه می توان گفت مفید است که با اصطلاحاتی که برای توصیف هر عنصر معمولاً استفاده می شود آشنا شوید. از آنجا که هارمونی بسیار پیشرفته ترین جنبه موسیقی غربی است ، نظریه موسیقی تمایل دارد تقریباً منحصراً بر ملودی و هارمونی متمرکز شود. با این وجود موسیقی نیازی به هماهنگی ندارد و برخی از موسیقی ها حتی ملودی ندارند. در نتیجه امکان پذیر است بتوان سه عنصر دیگر را اساسی ترین مولفه های موسیقی دانست.
این مطلب ادامه دارد پس با مجله بامدادی ها همراه باشید.