فیلم من کاپیتان هستم : «متئو گارونه» نزدیک به سه دهه است که در سینمای ایتالیا مشغول فعالیت است. حتی اگر او را نشناسیم با بهیاد آوردن فیلم «گومورا» که تونی سرویلو در آن نقشآفرینی میکرد، دنیای فیلمسازی این کارگردان تنوعطلب ایتالیایی را تجربه کردهایم. گارونه گاه هوس ساخت پینوکیو به سرش میزند و گاه «اولین عشق» و «ناهار نیمهی آگوست» را روی پرده میبرد. او در جدیدترین اثر خود و ۵ سال پس از «مرد سگی» بهسراغ ساخت فیلم «من کاپیتان هستم» رفته است.
نقد فیلم من کاپیتان هستم
روایت آقای گارونه سفر دو کاراکتر با نامهای «سیدو» و «موسی» از سنگال بهسوی ایتالیاست. گارونه از همان ابتدا نشان میدهد که سیدو مرکز روایت است و در نتیجه مخاطب را فقط در معرض تنهاییهای شب او در کنار مادر و خواهران کوچکاش قرار میدهد.
سیدو عاشق ترانهسرایی و ساخت موسیقی است و بههمراه موسی پس از مدرسه در حال ذخیرهی پول هستند تا در فرصت مناسب خود را از محیط پیرامونی رها کنند. گارونه شخصیتپردازی ابتدایی را در خیابانهای خاکی داکار بهخوبی انجام میدهد و هر مخاطبی در سینما -سرگرمی و سینهفیل- گویی نشئهی این قابهای ساده، اما مملو از زندگی، میشود. پردهی اول فیلم آنقدر ساده و در عین حال مملو از جزئیات است که کلیت زندگی، هدف و آن خامی ذاتی سیدو و موسی را بر مخاطب هویدا میکند.
بیشتر بخوانید : نقد فیلم توتِم | Tótem 2023
گارونه پردهی دوم را به سفر پرماجرای این دو از سنگال به نیجر و سپس صحرای آفریقا و در نهایت طرابلس در لیبی اختصاص داده است. در جایجای تصویر کردن این سفر پرمخاطره گارونه اسیر سانتیمانتالیسم نمیشود و بیآنکه چشم خود را روی واقعیتهای هولناک ببندد سیدو و موسی را در معرض همهی این ناشناختهها قرار میدهد. روایت گارونه در پردهی دوم وظیفه دارد تا سیدو و موسی را در معرض اولین تجربیات زندگی واقعی قرار دهد.
بههمین سبب است که گارونه امضای قابهای خود را در این پرده به نماهایی بسته از تعجب و درگیری ذهنی سیدو و موسی اختصاص میدهد. اما فرم تصویری او در سفر بیابانی این دو میان صحرای سوزان آفریقا رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد؛ آن هنگام که یکی از سرنشینان ماشین حامل آنها به درون صحرا میافتد و علیرغم فریادهای سیدو و دیگران، قاچاقچیان توجهی به آنها نمیکنند.
بیشتر بخوانید : نقد فیلم سرزمین موعود The Promised Land 2023
اما غم بزرگ سیدو زمانی او را در بر میگیرد که زنی در میان این صحرا از گروه عقب میماند و همچون جنازهی دیگرانی که میان شنها ماندهاند نفسهای آخر را میکشد. گذر فرمی گارونه به رئالیسم جادویی در این بخش آنقدر ساده و ناگهانی است که مخاطب درگیر این سادگی میشود.
فیلم من کاپیتان هستم
آقای گارونه در انتهای پردهی دوم سیدو و موسی را از یکدیگر جدا میکند و همهی قاب را به سیدو اختصاص میدهد. روایت در این بخش همچنان پرتکاپوست و در اتاق شکنجهی مافیای طرابلس رنگوبوی خشنتری هم به خود میگیرد. بازی خوب بازیگر نوجوان و دوربین بیپردهی آقای گارونه باعث میشود ترس، هیجان و در نهایت ناامیدی مطلق در چهرهی معصوم سیدو هویدا شود.
روی دیگر رئالیسم جادویی آقای گارونه از طریق پیرمردی که به خواب سیدو میآید و همراهی او و یک فرشته برای ملاقات با مادر در خواب باز هم نشان میدهد که میتوان تا چه حد ساده مخاطب را برای لحظاتی از مشقت زندگی کاراکتر اصلی در واقعیت رها کرد.
روایت آقای گارونه اما گویی در پردهی اول و دوم کار خود را کرده است و پس از رهایی او بهطریق معجزهآسایی از درون زندان مافیا دیگر آن سادگی و منطق را ندارد. آقای گارونه در این بخش از روایت خود به بنبست رسیده است و گویی باید به هر طریقی دستبهدامان موسی شود؛ موسی که از زندان فرار کرده و به پایاش تیر خورده و سیدو بالاخره او را مییابد!
این دوری از منطق اگر میتوانست در ادامهی آن رئالیسم جادویی و خواب نزدیک به مرگ سیدو باشد، شاید یکی از سادهترین و شیکترین پردههای سوم روایی در سینما را به خود اختصاص میداد. اما نشانههای آقای گارونه ما را بهسویی میبرند که نه، این خواب نیست و کارگردان به هر نحوی که شده میخواسته سیدو و موسی را به درون دریای مدیترانه بفرستد.
بیشتر بخوانید : نقد فیلم سالتبرن
فیلم من کاپیتان هستم
اگر از این زاویهدید بدبینانه به روایت آقای گارونه بنگریم، باید گفت پردهی سوم او همچون دوندهی دو ماراتن است که نزدیک خط پایان از نفس میافتد و قدرت ادامه ندارد و با کمک دیگران و لنگلنگان در نهایت از خط عبور داده میشود.
نام اصلی: فیلم Io capitano
نام فارسی: فیلم من کاپیتان هستم
محصول: ۲۰۲۳ – ایتالیا، بلژیک، فرانسه
ژانر: درام، هیجانانگیز
امتیاز: ۲ از ۴ – 〇〇⬤⬤
مصطفی ملکی