صفحه اصلی > نقد فیلم : نقد فیلم ولنتاین غمگین 2010
ads

نقد فیلم ولنتاین غمگین 2010

فیلم ولنتاین غمگین

درباره فیلم ولنتاین غمگین 

ابتدا قرار بود داستان فیلم ولنتاین غمگین در کالیفرنیا فیلمبرداری شود، اما به بروکلین، نیویورک و پنسیلوانیا منتقل شد زیرا میشل ویلیامز می خواست برای مراقبت از دخترش ماتیلدا در نزدیکی خانه خود در نیویورک بماند.

درک سیانفرانس در مصاحبه ای در مورد تغییر مکان گفت: “من یک قطب نما برداشتم و آن را به سمت خانه میشل گرفتم. سپس یک ساعت دور فلاش چرخیدم و دیدم که به پنسیلوانیا رسیده است. روز بعد به سمت منطقه رانندگی کردم و گفت ما اینجا داریم فیلمبرداری می کنیم.”

بازیگرانی که نقش سیندی و دین را بازی می کنند قبلاً هرگز ملاقات نکرده بودند، اما چندین سال قبل از فیلمبرداری روی نقش های خود کار می کردند.

میشل ویلیامز برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن در سال 2010 شد.

در جوایز گلدن گلوب 2011، میشل ویلیامز برای بازی در نقش سیندی نامزد بهترین بازیگر زن درام شد و رایان گاسلینگ برای بازی در نقش دین نامزد بهترین بازیگر مرد درام شد.

فیلم ولنتاین غمگین

نقد فیلم ولنتاین غمگین

«ولنتاین غمگین» بدون شک یکی از تحسین برانگیزترین آثار کاوش روابط است. داستان ولنتاین غمگین بر اساس زندگی روزمره مردم است و یک رابطه عاطفی را از ابتدا تا انتها به تصویر می کشد. مانند بیشتر روابط عاطفی، رابطه با عشق شروع می شود، اما در نهایت می بینیم که هیچ اثری از علاقه بین این زوج باقی نمانده است.

در این فیلم رایان گاسلینگ و میشل ویلیامز در نقش دین و سیندی بازی می کنند.

یکی دیگر از نقاط قوت فیلم ولنتاین غمگین استفاده از فیلم 16 میلی متری است که از دیگر ویژگی های جذاب این اثر هنری تداعی کننده فیلم های خانگی است و بیننده نزدیکی و صمیمیت فرم را احساس می کند. دوربین ها، به آرامی

فیلم ولنتاین غمگین با یک تصادف وحشتناک شروع می شود! سگ خانواده به دلیل بی توجهی سیندی ناپدید می شود، دان و سیندی بر اساس یک رابطه عاشقانه تصمیم به ازدواج می گیرند، سیندی اکنون از دوست پسر سابق خود باردار است و قصد دارد بچه را نگه دارد.

نکته واضحی که در « فیلم ولنتاین غمگین » به چشم می خورد تضاد بین شخصیت های دن و سیندی است، سیندی زنی احساساتی است که همیشه دوست دارد رابطه خود را با شوهرش گسترش دهد، برخلاف جنبه عاطفی مغز دن، او. گفت. در مقابل سیندی ضعیف! او فردی بی دقت و بی دقت است که باعث شکاف عمیقی در روابط آنها شد.

نقد فیلم هزارتوی پن | فیلم Pan's Labyrinth
بیشتر بخوانید

به نظر می رسد که دن یک فرد پرخاشگر است و اغلب برای رفع نیازهای سیندی می آید و به احساسات و نیازهای او احترام نمی گذارد.

سیندی دستیار پزشک است و قصد دارد در آینده پزشک شود، دن یک نقاش خانه است. این بار این دو بدون توجه به اختلافاتشان و تنها به خاطر عشق و علاقه تصمیم به ازدواج گرفتند.

اساساً کارگردان می خواست به تفاوت های اساسی فرهنگی و ایدئولوژیک دو طرف نگاه کند، اما هیچ سوگیری در فیلم ندید و کارگردان اجازه داد فیلم در حالت عادی پیش برود.

نکته دیگری که در این فیلم به چشم می خورد این است که به جزئیات کوچک رابطه دین و سیندی می پردازد، همچنین تنش عمیقی ایجاد می کند. انتقاد برخی از منتقدان.

از سوی دیگر، بی تفاوتی و بی توجهی دن به سیندی خالی از اشکال نیست و در برخی موارد عمدا به این بحث ها دامن می زند.

فیلم ولنتاین غمگین

شکل و ساختار فیلم سازی در فیلم ولنتاین غمگین

کارگردان از همان ابتدای داستان ولنتاین غمگین صحنه فیلم را به گونه ای تنظیم می کند که مخاطب همیشه با شخصیت های فیلم احساس خویشاوندی می کند و مدام خود را جای آنها می گذارد و عشق خود را نشان می دهد. . و عشق سیندی و دن با احساس پوست و استخوان، اما در زیر آن نه تنها چیزی از عشق باقی نمانده است، بلکه فیلم صحنه مشاجره زن و مرد یکی از دو طرف است. متهمان و سایر احزاب نیز به آن دامن می زنند

اما یک نکته روانشناختی مهم در اینجا وجود دارد. چگونه می توان با این سطح از احساسات رابطه برقرار کرد و عاقبتی جز طلاق نداشت! نکته دیگر این است که عشق و علاقه به زوجین یکی نیست; یکی بیشتر و یکی کمتر! شکافی که باید برطرف شود.

نقد راجر ایبرت منتقد مشهور سینما به فیلم ولنتاین غمگین

کی گفته ما ازدواج می کنیم چون شاهد زندگی خود هستیم؟

این بینشی را در مورد ذهن آشفته “ولنتاین غمگین” که این زوج را در شش سال اول زندگی خود دنبال می کند، ارائه می دهد.

آیا دین و سیندی به این دلیل ازدواج کردند که می خواستند کسی شاهد آنها باشد؟ یا آیا او به اعتماد به نفس نیاز دارد و آیا سیندی اشتیاق خود را برای زندگی از دست داده است؟

نقد فیلم اورکا
بیشتر بخوانید

نقش آنها را رایان گاسلینگ و میشل ویلیامز به عنوان یک زوج کارگر در پنسیلوانیا با یک دختر به نام فرانکی بازی می کنند.

او درست در آغاز به دنیا آمد. سیندی یک پرستار است. دین یک همکار نقاش است. وقتی همدیگر را دیدند و مدتی بعد زندگی برایشان سخت بود.

فیلم ولنتاین غمگین

رفتند و از آنجا برگشتند. ویلیامز نقش زنی را بازی می کند که درون بدنش نشسته است و دیگر نمی داند چه چیزی است و می خواهد با آن چه کند.

ویلیامز نقش سیندی را در نقش زنی بازی می کند که غرور خود را از دست داده است. اوست که زیاد می نوشد. اما این مشکلی نیست. این ناتوانی او در مراقبت از سیندی است، زیرا وقتی با او ازدواج کرد، دقیقاً همان چیزی شد که او نیاز داشت.

“ولنتاین غمگین” بین گذشته و حال حرکت می کند، گویی سعی می کند آنچه را که اتفاق افتاده به خاطر بیاورد. از دیدگاه دین، شاید هیچ کاری نمی شد کرد. او می خواست با سیندی ازدواج کند و هنوز هم دارد و هنوز هم هست. سیندی نمی تواند آن را تحمل کند.

او هرگز با من بازی نکرد. او فکر نمی کند که بهترین باشد. او اکنون احساس خوبی دارد.

نویسنده و منتقد سینما شاعر و رمان نویس حدود 15 سال تجربه نوشتن داستان کوتاه , کارگردانی و دستیار کارگردانی. و مدیر مجموعه بامدادی ها.

دیدگاهتان را بنویسید

1 + 4 =