نام انگلیسی: Harbin
نام فارسی: فیلم هاربین
محصول: ۲۰۲۴ – کرهی جنوبی
ژانر: تاریخی، اکشن، بیوگرافی
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۳ از ۴
مصطفی ملکی
دو سال پیش به مرور فیلم موزیکال تاریخی «فیلم قهرمان 2023 » پرداختیم. داستان فیلم هاربین در باب یکی از فعالان ارتش مقاومت کره در ابتدای قرن بیستم بود؛ آن جونگ گون. در آن فیلم آقای یون جه هیون سعی داشت رخدادهای قبل و بعد از ترور «ایتو هیروبومی» توسط جونگ گون را در قالبی موزیکال به تصویر بکشد. در فیلم قهرمان بیش از پیش شاهد گرمای قابها بودیم و بهنوعی کارگردان سعی داشت صرفاً از طریق جونگ گون وارد روایت نشود و تصویری کلیتر را از موقعیت مردمان کره در سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۰ به مخاطب ارائه دهد.
اما روایت او علیرغم این تلاشها داستانی عریان محسوب میشد و بیش از آنکه سینمایی باشد، یک تئاتر موزیکال محسوب میشد که در لوکیشنی سینمایی فیلمبرداری شده است. حال آقای «وو مین هو» در جدیدترین اثر خود سعی دارد همین مسیر را از طریق ساختار سینمایی خودش از سر گیرد.
وو مین هو را طی یک دههی اخیر با آثاری در ژانر اکشن-هیجانانگیز و سیاسی میشناسیم. اثر سال ۲۰۲۰ او را با نام «فیلم مردی که جایگاه بعدی را دارد» در کانال مرور کردیم. او در آن اثر نیز به یکی دیگر از ترورهای مهم قرن بیستم تاریخ کرهی جنوبی پرداخت و توانست مخاطب غیر کرهای را نیز بهخوبی درگیر داستان خود کند. حال او دو سال پس از روایتی موزیکال حول شخصیت «آن جونگ گون» سعی دارد با زبان سینمایی خودش مخاطب را به این سفر تاریخی ببرد.
فیلم هاربین آقای وو از همان ابتدا پالت رنگی سرد را دارد و بر اساس مستندات تاریخی و کمی اضافات داستانی پیش میرود. بهنوعی او در همان ابتدایی که جونگ گون از اعدام افسر ژاپنی سر باز میزند سعی دارد شرور تحقیرشدهی داستان را در کنار قهرمان پرورش دهد و پردهی دوم فیلم هاربین را تبدیل به تلاش برای رویارویی مجدد این دو کند. آنچه باعث میشود فیلم هاربین گیرایی بیشتری نسبت به فیلم قهرمان داشته باشد همین متمرکز بودن آقای وو روی داستانی است که در ذهن دارد.
او خطی مستقیم را از ارادهی جونگ گون برای ترور هیروبومی تا لحظهی وقوع ترور در ۲۶ اکتبر ۱۹۰۹ رسم میکند و مخاطب نیز در این مسیر مستقیم همراه او میشود. او برخلاف فیلم قهرمان بههیچعنوان خانوادهی جونگ گون را درگیر ماجرا نمیکند و در عوض طی یک دیالوگ یکخطی به آنها اشاره دارد. آنچه روایت آقای وو را جذاب میکند همین تمرکز او روی اکتی است که آن جونگ گون را تبدیل به قهرمانی فراموشنشدنی کرد.
فیلم هاربین و قهرمان را میتوان در پس و پیش یکدیگر تماشا کرد و شاهد بود که در یک ساختار سینمایی چگونه دو فیلمساز از دو زاویهدید یک حقیقت تاریخی را مرور میکنند.
یک کارگردان قهرمان خود را از دل اشعاری تاریک و سیاه پیش میبرد و دیگری از طریق قوتبخشیدن به صحنههای اکشن و تعلیقهای موجود در فیلم هاربین داستان خود را تصویر میکند. زمانی که دو اثر را در ذهن مرور میکنیم، گویی قابهایی که آقای وو بسته است درگیری بیشتری با مخاطب دارند؛ قابهایی سرد و گلآلود که در آنها ترکیب خشونت، خون و گل و برف قابهایی انتزاعی و حتی اکسپرسیونیستی را خلق میکند.