نام انگلیسی: Love Never Ends
نام فارسی: فیلم عشق هرگز نمیمیرد
محصول: ۲۰۲۳ – چین
ژانر: درام، عاشقانه
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۱.۵ از ۴
سارا
هر کس آقای «چانگ» را ببیند و رفتارهای امروزیاش را نظاره کند؛ از انجام تمام کارهای روزمرهاش با موبایل و آپهای خرید تا سرعت عملاش در بازیهایی که عموماً جوانان انجام میدهند.
هرگز تصور نمیکند سن او بالا باشد و در ردهی سنی مردان پیر قرار بگیرد. آقای چانگ ده سال پیش همسرش را از دست داده و حالا بعد از بازنشستگی تنها تفریحش رفتن به پارک و عکاسی کردن و بازی کردن با یک شلاق بزرگ است.
در یکی از روزهای عادی آقای چانگ با زنی همسنوسال خودش با نام «لی» که از طریق جمعآوری و فروش زباله گذران زندگی میکند، آشنا میشود و مدتی بعد این آشنایی با اتفاقاتی که در مسیرش رخ میدهد تبدیل به عشق دوران کهنسالیاش میشود.
«یان هان» چهلویک ساله از سال ۲۰۰۸ به طور مداوم در حال ساخت فیلم و سریال است. او که با فیلمنامههای ضعیفش که توسط بازیگران قوی بازی میشوند شهرت دارد در سالهای اخیر نیز سه فیلم بلند، یک فیلم کوتاه و یک مینیسریال را ساخته است.
در اولین گذرمان به دنیای آقای هان سال ۲۰۲۳ او با نام فیلم عشق هرگز نمیمیرد که خود اقتباسی از کتابی اینترنتی است، سر میزنیم. روایتی که در آن قرار است عشق دوران کهنسالی و فراز و نشیبهایی که در برابر این افراد قرار میگیرد تصویر شود.
اما واقعیت آن است که آقای هان هیچ علاقهای برای تصویر کردن سختیها و نشیبهای زندگی این مردمان کهنسال ندارد و فقط دوست دارد از فرازها، خندهها، عشقها و شادیهای آنها تصاویری را به نمایش بگذارد.
مخاطب باید عاشقانهی زیبا و سخت و دردناک «بازگشت به خاک» را از همین سینمای چین دیده باشد تا نتواند در مقابل اینچنین فیلمی از خودبیخود شود. روایت فیلم عشق هرگز نمیمیرد بازگشت به خاک از عشقی پر از محدودیت و درد و فقر و نداری میگفت که درنهایت راهی جز خاموشی نداشت.
اما آقای هان بدون توجه به واقعیتهای زندگی در فیلم عشق هرگز نمیمیرد سعی دارد همهچیز را زیبا جلوه دهد و با پایانی خوش و ملودرامگونه جهان را جایی پر از عدالت و عشق تصویر کند.
در فیلم عشق هرگز نمیمیرد آقای هان همهی آدمها نیازهای اولیهاشان برآورده شده و فقط به دنبال عشق هستند. حتی کاراکتر لی به عنوان زنی که بسیار سختی کشیده و حال تنهاست میتواند زندگیای در ظاهر راحت داشته باشد. درواقع این چیزیست که آقای هان به مخاطب نشان میدهد.
او در تمام دوساعت و اندی فیلم خود تلاش نمیکند حتی برای لحظهای وارد دنیای سخت لی شود. او خاطرات لی را از زبان خودش با چشمانی اشکبار فقط بیان میکند و خیلی زود هم اثرش را از دست میدهد. دیگر کاراکترها هم وضعیت خوبی ندارند.
هیچکدام شخصیتپردازی نمیشوند و از رنج و دردشان چیزی گفته نمیسود. بله. فقط در چند جملهی کوتاه بیان میشود اما دیده نمیشود. دوستان لی که در نهایت خودکشی میکنند چه سختیهایی در زندگی کشیدهاند و چرا فرزنداناشان آنها را نادیده میگیرند؟
و چگونه همین فرزندان با یک خطابهی طولانی آقای چانگ در برابر او زانو میزنند؟ آقای هان واقعاً فیلمنامهنویس خوبی نیست و روایتاش پر از ایراد و ابهام و حتی آبکی است.
اما این بازیگراناش هستند که توانستهاند روایت او را از این حجم سطحی بودن خارج کنند. بازیگرانی که با تجربهی بالای خود هم عشق و شجاعت را بهخوبی در موتیفهای رفتاریاشان تصویر میکنند و هم سختیهای بسیار زندگی را در خطوط و چروکهای چهرهاشان و البته چشمان پر نفوذشان نشان میدهند.
آقای هان نیمهی اول روایتاش بد نیست. او میتواند مخاطب را با کاراکترهایاش همراه کند، حتی اگر روایتاش زیادی شیرین و سرخوشانه باشد. سکانسهای عشق و بازی و خندهی لی و چانگ آنقدر زیبا هستند که مخاطب را تحتتاثیر خود قرار دهند.
اما نیمهی دوم فیلم عشق هرگز نمیمیرد همهچیز بههم میریزد و کاراکترها پادرهوا میمانند تا آقای هان هرطور شده پایانی خوش را برای شخصیتهایاش ایجاد کند، حتی اگر این پایان خوش به قیمت مرگ دیگر کاراکترهای فیلماش باشد.