نقد فیلم پیش از نیمه شب : به نظر می رسد سه گانه ریچارد لینکلیتر قبل از طلوع (قبل از طلوع آفتاب ، قبل از غروب آفتاب ، قبل از نیمه شب) در راستای مجموعه Up مایکل آپتد حرکت می کند: اکتشاف وضعیت انسان در گذر زمان. وقتی لینکلیتر و بازیگران ایتان هاوک و جولی دلپی فیلم 1995 قبل از طلوع آفتاب را ساختند ، هیچ تصوری وجود نداشت که این فیلم به قسمت دیگری تبدیل شود.
فیلم پیش از نیمه شب قرار بود یک فیلم یکبار باشد و به همین دلیل ، شاید عاشقانه ترین فیلم دهه بود. پایان فوق العاده مبهم ، همراه با علاقه واقعی به شخصیت ها (هم از طرف شرکت کنندگان و هم از بینندگان فیلم) ، باعث شد لینکلیتر ، هاوک و دلپی 9 سال بعد دوباره به دیدار جسی و سلین بروند. در حال حاضر ، دنباله دوم به ما این امکان را می دهد که ببینیم شخصیت ها از سال 2004 تا کنون چگونه تکامل یافته اند.
نقد فیلم پیش از نیمه شب
بر اساس نکاتی که فیلمسازان بیان کرده اند ، تعجب آور نخواهد بود اگر قبلاً حداقل یک مورد بیشتر (احتمالاً در سال 2022) وجود داشته باشد. . با توجه به سن افراد درگیر ، هیچ دلیلی وجود ندارد که ما نتوانیم در کنار جسی و سلین پیر شویم.
سه فيلمي كه اين سه گانه را در بر مي گيرند ، همگي لحن و نيت هاي متفاوتي دارند. یک شباهت این است که همه آنها واضح و متفکر هستند. این فیلم ها از طریق دیالوگ هدایت می شوند که بیشتر آنها حس بداهه پردازی دارند. کار دوربین ریچارد لینکلیتر ساده و بدون حاشیه است.
او در مدت زمان طولانی لذت می برد که به شخصیت ها اجازه می دهد تا به طور طبیعی تعامل داشته باشند. نسخه اصلی قبل از طلوع فیلمنامه بود. دنباله ها به صورت کارگاهی با هاوک و دلپی درگیر در روند نوشتن به وجود آمد. آنها تلاش های مشترک هستند.
فیلم های قبل مراحل مختلف عشق را نشان می دهند. در فیلم قبل از طلوع آفتاب ، این غوطه وری هذیان آور و هیجان انگیز در شدت عشق در نگاه اول است. فیلم پیش از نیمه شب یک عاشقانه بی رقیب است ، با دو نفر که از لذت بردن از زمان لذت می برند ، در لحظه لذت می برند. در فیلم پیش از نیمه شب ، با خوش بینی از جنگ ها پشیمان شوید. با تیک تاک ساعت ، جسی و سلین سعی می کنند دوباره با هم ارتباط برقرار کنند و ببینند آیا جرقه ای که آنها را نه سال قبل به هم نزدیک کرده است هنوز زنده است.
پایان بحث می کند که ممکن است باشد. در حال حاضر ، در فیلم پیش از نیمه شب ، ما چیزی کاملاً متفاوت پیدا می کنیم. طلوع و غروب به ما یک فاصله نه ساله داد که در آن جسی و سلین از هم جدا بودند. غروب و نیمه شب فاصله مساوی برای ما ایجاد می کند ، مگر در این مورد ، آنها زمان را با هم گذرانده اند.
در حال حاضر ، مانند هر زوج متعهد بلند مدت ، آنها در کنار آمدن با زندگی در شرکت یکدیگر با مشکل روبرو هستند. مرحله ماه عسل مدتهاست که از بین رفته است. آنها در حال کشف این هستند که چقدر سخت کار می کند تا یک رابطه را بعد از پایان دوران دشوار حفظ کند.
نقطه قوت فیلم پیش از نیمه شب این است که همه چیز واقعی به نظر می رسد. مکالمه اصلی ، که به تنهایی بین جسی و سلین در یک اتاق هتل انجام می شود ، به دلیل جهانی بودن ، قدرتمند و احشایی است. این نسخه هالیوود از درگیری زن و شوهر را ارائه نمی دهد. جزر و مد استدلال نه بیش از حد زیاد است و نه زیر بار می رود. وقتی داشتم این سکانس بیست دقیقه ای را مشاهده می کردم ، در حال غرق شدن در احساس غیرقابل وثیقی بودم که چنین زندگی کرده ام. احساس صحت و سقم قدرتمند است.
اینها مسائلی است که هر زوجی با آن روبرو هستند. اینگونه است که دعواهای واقعی آغاز می شوند ، به اوج می رسند و شاید به پایان می رسند. صحنه هایی مانند این می تواند شروع ، پایان یا چیزی بین آنها باشد. لینکلیتر ، دلپی و هاوک این را درک می کنند و ما را در حدس و گمان نگه می دارند. در اینجا تنش وجود دارد که آیا ما شاهد پایان رابطه ای هستیم که آغاز غیرممکن آن تقریباً بیست سال پیش گفته شد.
همچنین در فیلم پیش از نیمه شب چیزی درباره نحوه تغییر زمان ما وجود دارد. وقتی برای اولین بار با جسی و سلین ملاقات کردیم ، آنها در اوایل 20 سالگی بودند و مسئولیت آنها را محدود نمی کرد. در قبل از غروب آفتاب ، تعهدات بزرگسالی باعث کاهش آنها شده بود.
در حال حاضر ، با هر دوی آنها در سن 41 سالگی ، آنها صاحب دو فرزند دختر می شوند. آنها برای ایجاد تعادل بین شغل و خانواده مشکل دارند ، و همه چیز به ویژه برای جسی دشوار است ، زیرا او کاملاً می داند که نقش او به عنوان یک پدر غایب در یک پسر 14 ساله باعث می شود او بسیاری از لحظات مهم را از دست بدهد – لحظاتی که او خواهد داشت. هرگز برنگرد
فیلم پیش از نیمه شب را می توان آزادانه به دو قسمت تقسیم کرد. اولی کاری می کند که هیچ کدام از فیلم های قبلی آن را بررسی نکرده اند: تعامل معنادار جسی و سلین با دیگر شخصیت ها. یک سکانس شام 20 دقیقه ای وجود دارد که شبیه چیزی است که توسط اریک رومر نوشته شده است (با این تفاوت که به جای فرانسوی به انگلیسی است). سپس ، در حوالی نیمه راه ، قبل از نیمه شب تغییر می کند و تقریباً یک ساعت جسی و سلین را در اختیار ما قرار می دهد ، راه می روند و صحبت می کنند.
نقد فیلم پیش از نیمه شب
با این حال ، این بار ، لبه تیزتری در مکالمات آنها وجود دارد. رنگ تلخی و خستگی دنیا عبارات را آلوده می کند. اینها هنوز افرادی هستند که در 23 سالگی با آنها ملاقات کردیم و در 32 سالگی مجدداً آنها را ملاقات کردیم ، اما آنها نیز متفاوت هستند. عاشقانه در آنها با عملی جایگزین شده است. سن و آشنایی کار دلسرد کننده خود را انجام داده است. هیچ چیز شگفت انگیزی در این مورد وجود ندارد مگر اینکه تصدیق آن برای یک فیلم – هر فیلمی – بسیار نادر است.
از آنجایی که وین در فیلم قبل از طلوع آفتاب نقش مهمی داشت و پاریس چیزی فراتر از یک مکان قبل از غروب آفتاب بود ، یونان نقش مشابهی را در اینجا ایفا می کند ، اگرچه نماهای دوست داشتنی از چشم انداز غنی با پخش یک چهارم پایانی فیلم در یک اتاق هتل محدود است.
تنظیمات هیچ گاه در فیلم های قبل از عمل تعریف نکرده اند ، اما به روند کار رنگ می دهند. همانطور که حوادث قبل از طلوع هرگز نمی توانست اتفاق بیفتد اگر هر دو شرکت کننده در یک منطقه خارجی نباشند و همه چیز مانند قبل از غروب اتفاق نمی افتاد اگر سلین در خانه نبود ، بنابراین قبل از نیمه شب بار دیگر یک مکان را می طلبد. از محدودیت آشنایی.
دلپی و هاوک این شخصیت ها را می شناسند. این وسوسه کننده است که بدانید چقدر از مطالب اینجا زندگی نامه است. بازیگران آنقدر متقاعد کننده هستند که تماشای یک مات شدن بین واقعیت و داستان که ممکن است وجود نداشته باشد ، وسوسه انگیز است. از نظر جسمی ، این سالها با دلپی مهربان تر از هاوک بوده است (یا حداقل اینگونه است که روی صفحه نمایش داده می شود).
او تقریباً یکسان است – کمی بزرگتر ، بدیهی است ، اما هنوز جذاب است و می تواند هنگام لبخند زدن درخشندگی داشته باشد. او زمان بیشتری را می گذراند ، اگرچه این می تواند ارتباطی با آرایش و مدل مو داشته باشد. با این حال ، چهره هاوک بیشتر خط دار و مراقب به نظر می رسد.
برای این مجموعه ، عناوین لحن خود را پیش بینی کرده اند. قبل از طلوع آفتاب به راحتی سبک ترین و خوش بین ترین است. مانند همه داستان های عاشقانه ، این یک فانتزی است. قبل از غروب آفتاب ، بقایای آن فانتزی را با نگرانی های ملموس تری در هم می آمیزد.
فیلم پیش از نیمه شب فیلم تاریک تری است. فانتزی تبخیر شده است. این تجربه ای شدیدتر و گاه نگران کننده است. اما در پایان ، هنوز جای امیدواری و خوش بینی وجود دارد. اما رابطه جسی و سلین هرگز به جای قبلی بر نمی گردد. این موضوع در مورد دنباله هاست. با پیشبرد شخصیت ها و روابط آنها ، پیچیدگی های اضافی ممکن است داستان را به جهات پیش بینی نشده ببرد.
ژان لوک گدار معروف می گوید: “سینما حقیقت 24 ثانیه در ثانیه است.” اغلب ، هنگامی که با فیلم های پرفروش بیش از حد و جلوه های ویژه بارگیری می شود ، فراموش کردن آن آسان است. چیزی شبیه به قبل از نیمه شب طول می کشد تا به ما یادآوری کند که “حقیقت” به چه معناست. این یک چیز ظریف است که به راحتی یا به طور جزئی از دست می رود.
نقد فیلم پیش از نیمه شب
فرار هیچ اشکالی ندارد ؛ من عاشق بسیاری از تصاویر متحرک فراری هستم. اما رویارویی با چیزی صادقانه و واقعی در صفحه نمایش بزرگ امری نادر و قدرتمند است. به گونه ای با شما می ماند که هیچ چیز دیگری نمی تواند. قبل از نیمه شب داستانی است اما ممکن است مستند هم باشد.
منبع با دوربین
بیشتر بخوانید:
نقد و بررسی بازی Gears 5 | ده فیلم برتر ساموئل ال جکسون | نحوه نوشتن فیلم کوتاه : راهنمای گام به گام | خواننده های برتر پاپ | بخش اول | فیلم راندرز | بیوگرافی میشل فوکو | فیلم فریادها و نجواها | تعریف سمفونی در موسیقی کلاسیک | فیلم شنیدهها و دیدهها | کسب درآمد از سایت خبری