نام انگلیسی: Teasing Master Takagi-san
نام فارسی: فیلم شیطنتهای تاکاگی-سان
محصول: ۲۰۲۴ – کشور ژاپن
ژانر: درام، عاشقانه
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۳ از ۴
«تاکاگی-سان» از همان روزهای نوجوانی و دوران تحصیل مشترک با «نیشیکاتا» در همان کلاس و مدرسه، علاقهی عجیبی به اذیت کردن او داشت. تاکاگی با شیطنتهای خاص خود همیشه سعی میکرد نیشیکاتا را به نوعی عاشقانه آزار دهد.
و حالا، پس از گذشت ده سال از آن روزها، که او دوباره به جزیرهی زیبای شودوشیما بازگشته است، تصمیم دارد همان مسیر را ادامه دهد. آزارهایی که نه فقط از شیطنتهای کودکانه، بلکه از عشق و دلبستگی عمیق به او حکایت دارد.
«ریکیا ایمایزومی» را بیشتر با فیلم مرا چیهیرو صدا کن به یاد میآوریم؛ فیلم شیطنتهای تاکاگی-سان که در آن، او وارد زندگی دختری جوان میشود که در گذشته درگیر کارگری جنسی بود، اما حالا در یک اغذیهفروشی مشغول به کار است. او در تلاش بود تا در کالبد انسانی، انسانها را در برابر خواستههایشان قرار دهد.
فیلمی اگزیستانسیالیستی که عمق وجود مخاطب را لمس میکرد. آقای ایمایزومی در جدیدترین اثر خود فیلم شیطنتهای تاکاگی-سان، که در سال ۲۰۲۴ به نمایش درآمده، بار دیگر سعی کرده است تا روایتی عاشقانه را برای مخاطب به تصویر بکشد.
روایتی که در آن، عشق به تدریج شکل میگیرد و به بلوغ میرسد. عشقی که از شوخیها و خندهها، حتی آزار و اذیتهای کودکانه آغاز میشود و در ادامه، با درک عمیقتری از شخصیتها به بلوغ میرسد.
آقای ایمایزومی در روایت فیلم شیطنتهای تاکاگی-سان آنقدر با حوصله و آرامی داستانش را پیش میبرد که مخاطب به سادگی وارد دنیای شخصیتها شده و آنها را درک میکند. کاراکترهای او در دنیایی بیهیاهو و بیاسترس، با مکالمات ساده و کوتاه در تلاشاند تا وارد ذهن یکدیگر شوند و آنچه در دل دارند را به دیگری منتقل کنند.
این نزدیکی میتواند عاشقانه باشد، همانطور که در مورد تاکاگی و نیشیکاتا است، و گاه میتواند دوستانه و صمیمانه باشد، مثل زمانی که این دو سعی میکنند پسری تنها را که از دنیا فاصله گرفته، دوباره به مدرسه بازگردانند.
آقای ایمایزومی در انتخاب زاویه دوربین نیز توجه زیادی به جزئیات داشته است. دوربین در بیشتر مواقع ثابت و آرام باقی میماند، تا گویی مخاطب به عنوان یک ناظر بیطرف در کنار شخصیتها نشسته است. در هنگام مکالمات.
دوربین هیچگاه حرکت نمیکند و همچون یک شاهد بیصدا به گفتگوهای میان شخصیتها گوش میدهد تا بتواند دنیای درونی آنها را درک کند. حتی زمانی که دوربین به حرکت درمیآید، حرکت آن به قدری آرام است که مخاطب به راحتی نمیتواند متوجه حضورش شود. گویی این خود شخصیتها هستند که در حال حرکتند و دوربین تنها به دنبال آنها میرود.
نور گرم آفتاب، نسیمی که به آرامی میوزد و دریایی که به آسمان آبی میپیوندد، همگی دنیای آرام و بیسر و صدا را در داستان آقای ایمایزومی به تصویر میکشند. این دنیای ساکت و بیدغدغه به شخصیتها فرصت میدهد تا با یکدیگر در آرامش سخن بگویند و به یکدیگر نزدیکتر شوند.
اینکه آقای ایمایزومی چنین داستانی را که ممکن است در نگاه اول کلیشهای به نظر برسد، با چنین نگاهی و در چنین فضایی فیلم شیطنتهای تاکاگی-سان را روایت میکند، نشان از ذکاوت و هوش بالای این کارگردان دارد؛ او به خوبی میداند چگونه داستانی را تعریف کند که مخاطب حتی اگر از پیش بداند به کجا خواهد رسید، همچنان تا پایان با آن همراه باشد.
هیچکس بهتر از آقای ایمایزومی نمیتوانست این مانگای طولانی را که هم سریال و هم فیلم تلویزیونی از آن ساخته شده است، با این دقت و ظرافت در برابر مخاطب به تصویر بکشد. او به خوبی میدانست از کجا باید روایت فیلم شیطنتهای تاکاگی-سان را آغاز کند، تا هم طرفداران مانگا با شور و شوق به تماشای آن بنشینند، و هم کسانی که آشنایی با آن ندارند، از دیدن داستان لذت ببرند.


