نام انگلیسی: Dear Evan Hansen
نام فارسی:فیلم ایوان هنسن عزیز
محصول: ۲۰۲۱ – ایالات متحده
ژانر: درام، موزیکال
ردهی سنی: ۱۳+
امتیاز: ۰.۵ از ۴
سارا
«ایوان» پسری دبیرستانی و بسیار خجالتی است که با مادرش زندگی میکند. او در دبیرستان هیچ دوستی ندارد و در کل در داشتن رابطهی اجتماعی با اطرافیاناش مشکل دارد. به همین دلیل مادر او را نزد روانپزشک میبرد.
بهتازگی روانپزشک ایوان از او خواسته برای خود نامه بنویسد و در این نامهها از احساسات خود حرف بزند. ایوان در اولین تلاشاش برای نوشتن نامه با نام بردن از «زویی»، دختری که دوستاش دارد، باعث میشود این نامه باعث ایجاد سو تفاهم در «کانر»، برادر زویی، شود و او نامه را با خود ببرد.
اما فردای آن روز مشخص میشود کانر خودکشی کرده و این نامه نیز به عنوان یادداشت خودکشی او باعث آشنایی ایوان با خانوادهی کانر و زویی شود. در ادامه ایوان باید خود را صمیمیترین دوست کانر جا بزند.
همانطور که در مرور فیلم مامانبزرگها گفتیم آقای «استیفن شباسکی» کارگردانی است که هیچ خلاقیتی از خود ندارد و فقط و فقط از روی داستانهای دیگر سعی در اقتباس و ساخت فیلم دارد. او تا کنون هفت فیلم را ساخته که علیرغم اقتباس بودن آنها و در اختیار داشتن داستانی کامل، اما هرگز در هیچ یک از آنها نتوانسته روایتی ساده را در برابر مخاطب قرار دهد.
او فیلم «ایوان هنسن عزیز» را هم از روی یک تئاتر موزیکال ساخته شده در سال ۲۰۱۵ اقتباس کرده و حتی بازیگر نقش اول آن موزیکال را که در آن زمان ۲۱ سال داشته، در سال ۲۰۲۱ نیز به عنوان شخصیت اصلی روایتاش که هنسن است انتخاب کرده است.
درواقع او حتی در انتخاب بازیگر هم زحمتی به خود نداده و مردی ۲۷ساله را برای بازی در نقش پسری دبیرستانی برگزیده است. شاید مثلاً در کشوری ماننده کرهی جنوبی که مردان بیستواندی یا سیواندی ساله از لحاظ ظاهری فرق چندانی با پسران دبیرستانی ندارند و بازیهایاشان هم در این نقشها قابل تأمل است.
انتخاب مرد ۲۷ساله برای بازی در نقش پسری دبیرستانی باعث ایجاد مشکل در فیلم ایوان هنسن عزیز نشود. اما در این فیلم آقای کارگردان با انتخاب «بن پلات» کاراکتر هنسن را از واقعیت دور کرده است، زیرا نه از لحاظ ظاهری بن میتواند پسری دبیرستانی باشد و نه توانسته بازی خوبی را در این نقش ارائه دهد.
حتی با اینکه او خواننده است نتوانسته احساسات هنسن را در زمانی که در حال خواندن ترانه در مسیر روایت فیلم ایوان هنسن عزیز است به خوبی تصویر کند. میتوان اینگونه گفت که شاید اگر آقای شباسکی روایت خود را از حالت موزیکال خارج میکرد و فقط یک درام ساده را در برابر مخاطب قرار میداد و کمی خلاقیت نیز در مسیر داستان فیلم ایوان هنسن عزیز ایجاد میکرد میتوانست روایتی جذابتر را تصویر کند.
درحالی که روایت حال او آنقدر خستهکننده و حتی فاقد منطق روایی است که مخاطب بخواهد هم نمیتواند علیرغم داستان جذاب و منحصربهفرد آن باز هم با آن ارتباط برقرار کند.
اشعار انتخابی در مسیر داستان فیلم ایوان هنسن عزیز و ترانههایی که هنسن آنها را میخواند باعث ایجاد هیچ کشش و لذتی در مخاطب نمیشوند، زیرا گاهی در این اشعار آنقدر یک بیت یا مصرع تکرار میشود که از حوصلهی مخاطب خارج میشود. در ترانههای بهکار رفته در فیلم ایوان هنسن عزیز هم هیچ خلاقیتی دیده نمیشود.
آقای شباسکی در فیلم خود از بازیگران بسیار خوبی چون «امی آدامز»، «جولین مور» و «کیتلین دور» هم بهره برده، اما از این بازیگران هم نتوانسته به خوبی بازی بگیرد.
علیرغم تلاش این بازیگران در ارائهی شخصیتهای خود از آنجا که فیلم ایوان هنسن عزیز فاقد شخصیتپردازی درست است آنها هم عاجز از انجام بازی خود تنها به عنوان کاراکترهایی فاقد هویت و احساس در مسیر روایت فیلم ایوان هنسن عزیز قرار میگیرند و به عنوان عروسک خیمهشببازی آقای کارگردان هرچه او بخواهد را انجام میدهند.
در سوی دیگر منطق روایی داستان هم دچار مشکل است. آقای شباسکی حتی اقتباس خوبی هم از موزیکال اصلی انجام نداده و مسیر روایتاش پر از ایراد و ابهام است. شخصیتهایاش هیچکدام تعریف نشدهاند و مخاطب نمیتواند با آنها ارتباط درست بگیرد.
مشکل هنسن یا حتی کانر چه بود که یکی خودکشی کرده و دیگری دچار انزوایی ناخواسته شده است؟ خانوادهی کانر چگونه افرادی هستند و رابطهی میان پدر ناتنی و حتی مادر با او چگونه بوده است؟ بهخصوص که پدر ناتنی کانر او را هم مانند فرزند دوست داشته است!
هیچ چیز در فیلم ایوان هنسن عزیز آقای شباسکی تعریف درستی نشده و این کارگردان هم زحمتی برای کار خود نکشیده است. از اینجاست که میتوان گفت این کارگردان حتی کارگردانی متوسط نیست که بتواند با توجه به بودجههایی که در اختیار دارد و بازیگران بزرگی که در فیلمهایاش دیده میشود روایتی درخور را ارائه دهد.