فهرست مطالب
مقدمه
اگه گیمری باشی که عاشق بازیهای نقشآفرینی با داستانهای عمیق و گیمپلی پرهیجان میگردی، حتماً اسم اکسپدیشن 33 به گوشت خورده. این بازی که با اسم کامل Clair Obscur: Expedition 33 توسط استودیوی فرانسوی Sandfall Interactive ساخته شده، یه سورپرایز بزرگ تو سال ۲۰۲۵ بود.
از همون لحظهای که تو رویداد Xbox Developer Direct نمایشش رو دیدیم، معلوم بود که قراره با یه اثر خاص طرف باشیم. حالا که این بازی منتشر شده و حسابی سر و صدا به پا کرده، وقتشه که یه نقد و بررسی حسابی ازش داشته باشیم و ببینیم چرا اکسپدیشن 33 انقدر گیمرها و منتقدها رو شیفته خودش کرده.
من بهعنوان یه گیمر قدیمی که پنج سالی میشه قلم دست گرفتم و نقد و بررسی بازی مینویسم، قراره تو این مقاله با هم یه سفر عمیق به دنیای اکسپدیشن 33 داشته باشیم.
از گیمپلی و داستانش گرفته تا گرافیک و موسیقی، همهچیز رو زیر ذرهبین میذارم تا بتونی تصمیم بگیری که این بازی ارزش وقت و پولت رو داره یا نه. پس آماده شو که بریم تو دل یه ماجراجویی حماسی!
معرفی بازی اکسپدیشن 33
اکسپدیشن 33 یه بازی نقشآفرینی نوبتی (Turn-Based RPG) با المانهای اکشنه که تو یه دنیای فانتزی تاریک روایت میشه. این بازی که توسط Sandfall Interactive ساخته و توسط Kepler Interactive منتشر شده.
داستان گروهی از ماجراجوها رو دنبال میکنه که به اسم اکسپدیشن 33 شناخته میشن. هدفشون؟ نابود کردن یه موجود مرموز به اسم پینترس که هر سال یه عده رو با یه طلسم عجیب به نام گوماژ نابود میکنه.
این بازی تو تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۲۴ آوریل ۲۰۲۵) برای پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری ایکس/اس و ویندوز منتشر شد و از همون روز اول روی سرویس گیم پس هم در دسترس قرار گرفت.
چیزی که اکسپدیشن 33 رو خاص میکنه، ترکیب بینظیر گیمپلی نوبتی و المانهای بلادرنگ (Real-Time) به همراه داستانی احساسی و گرافیکیه که انگار از یه تابلوی نقاشی بیرون اومده. حالا بیایم با هم عمیقتر بشیم و ببینیم این بازی چه چیزایی تو آستینش داره.
گیمپلی: ترکیبی از نوبت و اکشن
اگه بخوام گیمپلی اکسپدیشن 33 رو تو یه جمله خلاصه کنم، میگم: “یه ترکیب هوشمندانه که هم طرفدارای RPGهای کلاسیک رو راضی میکنه، هم کسایی که دنبال اکشن سریعن.” این بازی سیستم مبارزه نوبتی داره.
ولی نه از اون مدلهای خستهکننده که فقط باید نوبتت رو صبر کنی. تو اکسپدیشن 33 المانهای بلادرنگ مثل Quick Time Eventها و تایمینگ برای حمله و دفاع به گیمپلی اضافه شدن که باعث میشن هر مبارزه حسابی هیجانانگیز بشه.
تو این بازی تو نقش چند شخصیت مختلف بازی میکنی که هر کدوم مهارتها و قابلیتهای خاص خودشون رو دارن. مثلاً گوستاو، یکی از شخصیتهای اصلی، یه مبارز قویه که میتونه با پر کردن نوار Overcharge یه حمله ویرانگر بزنه.
یا لون، یه جادوگر که با لکههای نوری (Stains) کار میکنه و میتونه استراتژیهای پیچیدهای رو تو نبردها پیاده کنه. این تنوع تو شخصیتها باعث میشه که هر مبارزه حس متفاوتی داشته باشه و همیشه دنبال ترکیبهای جدید برای تیم بگردی.
یه نکته باحال دیگه اینه که تو اکسپدیشن 33 هیچ نقشه کوچیکی (Mini-Map) وجود نداره. این باعث میشه حسابی غرق اکتشاف بشی و از پرچمهای اکتشافی (چکپوینتها) برای پیدا کردن مسیر و ذخیره بازی استفاده کنی.
این پرچمها نهتنها گروهت رو درمان میکنن، بلکه آیتمهای درمانی مثل معجونها و پودرهای احیا رو هم پر میکنن. این سیستم باعث میشه همیشه حواست به منابع باشه و با استراتژی پیش بری.
معماهای محیطی هم بخش مهمی از گیمپلی هستن. مثلاً برای باز کردن صندوقهای درخشان (Paint Cages) باید سه قفل مخفی رو پیدا کنی و با تیر بزنیشون. اینجور چالشها باعث میشن که فقط به مبارزه فکر نکنی و محیط رو هم خوب بگردی. به نظر من، این ترکیب گیمپلی نوبتی و اکشن باعث شده که اکسپدیشن 33 حس تازگی داشته باشه و حتی کسایی که با بازیهای نوبتی حال نمیکنن هم جذبش بشن.
گرافیک و اتمسفر: دنیای فانتزی تاریک
گرافیک اکسپدیشن 33 یه کلمهست: خیرهکننده. استودیوی Sandfall از موتور آنریل انجین ۵ استفاده کرده و نتیجهش یه دنیای فانتزی تاریک با حال و هوای دوران زیبا (Belle Époque) شده که انگار داری یه نقاشی متحرک رو بازی میکنی. از مناظر طبیعی پر از نور و سایه گرفته تا شهرهای آخرالزمانی فرانسه، همهچیز با جزئیات دیوانهوار طراحی شده.
یکی از نقاط قوت گرافیک بازی، استفاده از تضاد نور و سایهست که به اسم بازی (Clair Obscur به معنی روشن و تار) هم اشاره داره. مثلاً تو صحنههای جنگلی، نور از بین شاخهها میتابه و سایههای عجیب درست میکنه که حس ترس و رمز و راز رو بهت القا میکنه. یا تو محیطهای شهری، خرابههای پر از رنگ و جزئیات حس یه دنیای رو به نابودی رو بهت میده.
طراحی شخصیتها هم فوقالعادهست. هر کاراکتر با دقت طراحی شده و انیمیشنهاشون انقدر روانه که انگار داری فیلم میبینی. مثلاً گوستاو با اون حالت مصممش یا لون با جادوهای نوریش.
هر کدوم حس و حال خاص خودشون رو دارن. به نظر من، گرافیک اکسپدیشن 33 نهتنها چشمنوازه، بلکه به داستانسرایی بازی هم کمک میکنه و باعث میشه بیشتر تو دنیای بازی غرق بشی.
داستان: نبرد با پینترس
داستان اکسپدیشن 33 یکی از قویترین نقاط قوتشه. بازی تو یه فرانسه آخرالزمانی روایت میشه که هر سال یه موجود مرموز به اسم پینترس یه عدد روی بوم جادوییش نقاشی میکنه و هر کی به اون سن رسیده، غیبش میزنه و نابود میشه.
بدتر اینکه این عدد هر سال کمتر میشه و بشریت داره به سمت انقراض میره. گروه اکسپدیشن 33 قراره این چرخه مرگ رو بشکنه و پینترس رو نابود کنه.
بازی با یه مقدمه قوی شروع میشه که گوستاو، یکی از شخصیتهای اصلی، رو معرفی میکنه. گوستاو نهتنها به خاطر سنش تو خطر نابودیه، بلکه انگیزههای شخصی عمیقی برای مبارزه با پینترس داره. داستان تو اوایل یه کم کنده، چون کاتسینهای طولانی داره، ولی وقتی پیش میری، پر از لحظههای احساسی و غیرقابل پیشبینی میشه که تا آخر تو رو میخکوب میکنه.
چیزی که داستان اکسپدیشن 33 رو خاص میکنه، اینه که حسابی احساساتت رو درگیر میکنه. از رابطه بین شخصیتها گرفته تا تصمیمهای سختی که باید بگیری، همهچیز طوری طراحی شده که خودت رو جای کاراکترها بذاری. مثلاً رابطه گوستاو با بقیه اعضای گروه یا گذشته لون که به والدینش گره خورده، همشون لایههای عمیقی به داستان اضافه میکنن.
یه نکته جالب اینه که داستان بازی از بازیهای نقشآفرینی ژاپنی مثل فاینال فانتزی و پرسونا الهام گرفته، ولی هویت خاص خودش رو داره. پایانبندی بازی هم پر از سورپرایزه و باعث میشه تا مدتها بهش فکر کنی. به نظر من، داستان اکسپدیشن 33 یه نمونه عالی از داستانسرایی تو بازیهای ویدیوییه که نمیذاره یه لحظه چشم از صفحه برداری.
صداگذاری و موسیقی: غرق در احساس
صداگذاری و موسیقی تو اکسپدیشن 33 انگار یه لایه جادویی به بازی اضافه کرده. موسیقی متن بازی ترکیبی از قطعات ارکسترال و ملودیهای احساسیه که کاملاً با حال و هوای فانتزی تاریک بازی جور درمیاد. مثلاً تو صحنههای اکشن، موسیقی تند و پرهیجان میشه و تو لحظههای احساسی، ملودیهای آروم و غمگین تو رو غرق داستان میکنن.
صداپیشگی هم یه نقطه قوت بزرگه. چارلی کاکس، که بیشتر به خاطر نقش دردویل میشناسیمش، تو نقش گوستاو یه اجرای بینظیر داره. حس و حال مصمم و در عین حال شکننده گوستاو تو صداش کاملاً پیداست و باعث میشه بیشتر باهاش ارتباط بگیری. بقیه صداپیشهها هم کم نذاشتن و هر کاراکتر حس و حال خاص خودش رو داره.
صداهای محیطی هم نقش بزرگی تو اتمسفر بازی دارن. از صدای باد تو جنگلهای تاریک گرفته تا صدای انفجارها و جادوها تو مبارزات، همهچیز با دقت طراحی شده. به نظر من، موسیقی و صداگذاری اکسپدیشن 33 یکی از دلایلیه که این بازی انقدر تاثیرگذار و بهیادموندنیه.
بهترین بازیهای مشابه اکسپدیشن 33
اگه از اکسپدیشن 33 خوشت اومده و دنبال بازیهای مشابهی هستی که همون حس و حال نقشآفرینی و داستان عمیق رو بهت بدن، اینجا یه لیست از بهترین گزینهها برات آماده کردم:
- Final Fantasy VII Remake: یه RPG نوبتی-اکشن با داستانی عمیق و گرافیک خیرهکننده که حسابی تو رو غرق خودش میکنه.
- Persona 5 Royal: ترکیبی از گیمپلی نوبتی و داستانسرایی ژاپنی که پر از شخصیتهای بهیادموندنیه.
- Dragon Quest XI: یه RPG کلاسیک با سیستم نوبتی و داستانی حماسی که طرفدارای اکسپدیشن 33 عاشقش میشن.
- Octopath Traveler: یه بازی با گرافیک پیکسلی زیبا و سیستم نوبتی که داستان چند شخصیت رو به هم گره میزنه.
- Tales of Arise: یه RPG اکشن با داستانی احساسی و سیستم مبارزه پویا که شبات زیادی به اکسپدیشن 33 داره.
نقد کوتاه
اکسپدیشن 33 یه شاهکار نقشآفرینیه که با ترکیب گیمپلی نوبتی و اکشن، داستان عمیق و گرافیک خیرهکننده، حسابی دل گیمرها رو برده. اگه عاشق داستانسرایی احساسی و مبارزات هیجانانگیز باشی، این بازی دقیقاً همون چیزیه که دنبالشی.
البته مقدمه کند بازی ممکنه یه کم حوصلهسربر باشه، ولی وقتی داستان اوج میگیره، دیگه نمیتونی ازش دل بکنی. به نظر من، اکسپدیشن 33 یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۵ه که نباید از دستش بدی.
جمعبندی
خب، حالا که با هم یه تور کامل تو دنیای اکسپدیشن 33 داشتیم، میتونم بگم این بازی یه تجربه بینظیره که از هر نظر گیمرها رو راضی میکنه. از گیمپلی ترکیبی و داستان عمیقش گرفته تا گرافیک و موسیقی که انگار از یه دنیای دیگه اومده، همهچیز دست به دست هم داده تا اکسپدیشن 33 یه اثر بهیادموندنی بشه.
این بازی با امتیاز ۹۲ تو متاکریتیک و فروش ۳.۳ میلیونی تو ۳۳ روز، نشون داده که حتی یه استودیوی کوچک میتونه غولهای صنعت گیم رو به چالش بکشه.
اگه هنوز اکسپدیشن 33 رو بازی نکردی، پیشنهاد میکنم همین حالا بری سراغش، چون این بازی ارزش هر لحظهات رو داره. حالا نوبت توئه! تو درباره اکسپدیشن 33 چی فکر میکنی؟
کدوم بخش بازی بیشتر به دلت نشست؟ داستان، گیمپلی یا شاید گرافیک؟ تو کامنتها برامون بنویس و بگو تجربهات از این بازی چی بوده یا اگه هنوز بازیش نکردی، این مقاله تونست کنجکاوت کنه که بری سراغش؟ منتظر نظراتت هستیم!
سوالات متداول
۱. اکسپدیشن 33 برای چه پلتفرمهایی منتشر شده؟
اکسپدیشن 33 برای پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری ایکس/اس و ویندوز منتشر شده و روی گیم پس هم در دسترسه.
۲. داستان اکسپدیشن 33 درباره چیه؟
داستان درباره گروهی به اسم اکسپدیشن 33ه که میخوان پینترس، یه موجود مرموز که هر سال آدما رو نابود میکنه، شکست بدن.
۳. بازی چقدر طول میکشه؟
بازی حدود ۲۰ تا ۳۰ ساعت طول میکشه، ولی اگه بخوای همه محتواهای فرعی رو ببینی، ممکنه تا ۴۰ ساعت هم برسه.
۴. آیا اکسپدیشن 33 برای مبتدیها مناسبه؟
بله، سیستم گیمپلی بازی ساده و قابل فهمه، ولی چالشهای خوبی برای گیمرهای حرفهای هم داره.
۵. چرا بازی نقشه نداره؟
عدم وجود نقشه عمدیه تا حس اکتشاف و غرق شدن تو دنیای بازی بیشتر بشه. پرچمهای اکتشافی بهت کمک میکنن مسیر رو پیدا کنی.
۶. اکسپدیشن 33 ادامه داره؟
فعلاً خبری از دنباله نیست، ولی موفقیت بازی باعث شده حرف از DLC و آپدیتهای جدید باشه.
۷. سیستم مورد نیاز بازی چطوره؟
بازی بهینهست و حتی بدون SSD هم اجرا میشه، ولی برای بهترین تجربه ویندوز ۱۱ و سختافزار قوی پیشنهاد میشه.
۸. آیا اکسپدیشن 33 ارزش خرید داره؟
قطعاً! با داستان قوی، گیمپلی جذاب و گرافیک خیرهکننده، اکسپدیشن 33 یکی از بهترین RPGهای ساله.
۹. چرا بازی انقدر تحسین شده؟
ترکیب گیمپلی نوبتی و اکشن، داستان احساسی و گرافیک بینظیر باعث شده منتقدها و گیمرها عاشقش بشن.
۱۰. صداپیشههای معروف بازی کیان؟
چارلی کاکس (بازیگر دردویل) نقش گوستاو رو صداپیشگی کرده و بقیه صداپیشهها هم کارشون حرف نداره.