نویسنده : نام اصلی: Syksyn jlkeen saapuu kevt
نام انگلیسی: There Will Be Spring
نام فارسی: فیلم بهار خواهد شد
محصول: ۲۰۲۰
امتیاز: ۳ از ۴ – 〇⬤⬤⬤
سارا
صدای پاهای اسبی شنیده می‌شود که درحال به‌سرعت دویدن است. تصویر اما چمنزاری را نشان می‌دهد که با همان سرعت از برابر دیدگان ما می‌گذرد. کمی بعد این پاهای اسب است که دیده می‌شود و صدای آن با موسیقی‌ای دلهره‌آمیز همراه می‌شود.
سپس صدای «آنی» با نوایی آرام و دلنشین شنیده می‌شود که انگار با خود در حال واگویه کردن است. سپس تصویر سیاه شده و تنها صدای بمب و بمب و بمب است که با همان موسیقی دلهره‌آور به گوش شنیده می‌شود.
فیلم‌های بسیاری از شهامت سربازان جنگی و فداکاری‌های این افراد در جنگ‌های جهانی ساخته شده است. فیلم‌هایی که حتی اگر سختی‌های آن را نشان دهد اما به‌گونه‌ای تقدسی را هم برای این افراد به همراه می‌آورد. اما کمتر فیلم‌هایی ساخته شده است که به اثرات آن و به قحطی و بدبختی و از بین رفتن امید و زندگی آدم‌های آواره شده در این میان توجه کرده باشد.
اتفاقاتی که شاید برای درک و فهمیدن آنها به فیلم‌های چند ساعته نیز نیاز نباشد. فیلم بهار خواهد شد در زمان هفتادوپنج دقیقه‌ای خود داستان ناامیدی و قحطی و شکست افرادی را نشان می‌دهد که ناخواسته از سرزمین خود بیرون رانده شده‌اند و هدفی جز زنده ماندن ندارند. هدف‌شان تنها به زنده بودن محدود شده و رقصیدن و خندیدن برایشان آرزویی بیش نیست.
فیلم بهار خواهد شد داستان آنی‌ست و داستان مادر و برادران و تمام خانواده‌ی او که در یکی از عملیات‌هایی که در جنگ جهانی دوم رخ داده است، از خانه و کاشانه‌ی خود آواره شده‌اند و برای یافتن مکانی برای زندگی به فنلاند سفر کرده‌اند. آنی اما سری پرشور دارد و نوای زندگی را در تمام روح و جسم‌اش احساس می‌کند. او به دور از جنگ است و زندگی را در برابر خود می‌بیند، گویی او نمادی از امید و زندگی باشد.
او در مکان جدید عاشق مردی شده است که همسر و فرزندی دارد اما انگار هیچ‌چیز قرار نیست جلودار عشق این دختر به آن مرد شود. اما آیا این عشق واقعاً عشق است یا اجباری‌ست برای ادامه‌ی زندگی نه برای ادامه‌ی زنده بودن؟ مردی که آنی به اصطلاح عاشق اوست، همان مردی‌ست که به او و به خانواده‌ی او زمینی برای زندگی اجاره داده است.
اما زمین خشک است و نه علف چندانی برای دام آنها دارد و نه حتی آبی برای نوشاندن خودشان. اجاره‌ی زمین نیز بالاست و آنی فکر می‌کند با بودن با آن مرد بتواند اجاره‌ی زمین را کم کند.
از سوی دیگر اما آنها غریبه‌های کولی‌ای هستند که به زمینی جدید پای گذاشته‌اند و از سوی مردمان آن روستا پذیرفته نشده‌اند. ازاین‌روست که سرنوشت آنها در دست این مردمان و در دست همان مرد قرار گرفته شده همانطور که سرنوشت‌شان در جنگ در دستان حکمرانان بی‌فکر و بی‌مایه‌ای بود که جنگ‌ها را در ابتدا آغاز کرده بودند.
فیلم بهار خواهد شد شاعرانه‌ای دردناک، تلخ و سخت است که روایت خود را با نوای موسیقی‌ای دلهره‌آور و دردناک همراه کرده است. فیلم بهار خواهد شد با داستانی که از روح شخصیت‌های خود سخن می‌گوید چنان اثری بر روح و روان ما می‌گذارد که ما خود را به جای تمام شخصیت‌های داستان می‌توانیم بگذاریم؛ دقیقه‌ای مادر آنی هستیم و در سوگ عزیز خود مویه می‌کنیم و در دقیقه‌ای دیگر برادر او هستیم و در خشم نهفته در درون‌مان مرگ را هم صدا می‌زنیم.
اما آنچه بیش از همه بر ما در فیلم بهار خواهد شد اثر خواهد گذاشت همان شور زندگی آنی‌ست که با خود امید را حتی شده به اجبار حمل می‌کند. اما این امید تا کی می‌تواند با همان اجبار حمل شود؟ همیشه چیزهایی هستند که اجازه ندهند امید راه خود را بیابد اما آیا باز هم امید راه‌اش را پیدا خواهد کرد؟
