صفحه اصلی > نقد فیلم و سینما : نقد فیلم سر بابا | Daddy’s Head 2024
ads

نقد فیلم سر بابا | Daddy’s Head 2024

فیلم سر بابا

نام انگلیسی: Daddy’s Head

نام فارسی: فیلم سر بابا

محصول: ۲۰۲۴ – بریتانیا

ژانر: دلهره

رده‌ی سنی: ۱۶+

امتیاز: ۱.۵ از ۴

شاید یکی از پرطرفدارترین درون‌مایه‌های سینمای درام و دلهره سوگ و در پی آن رنج فقدان است. آقای «بنجامین بارفوت» در دومین اثر بلند داستانی خود در سینمای دلهره قرار است مخاطب را درگیر یکی دیگر از پرداخت‌های این درون‌مایه کند. داستان او حول زندگی پسری با نام «آیزک» می‌گذرد که همراه پدر و نامادری‌اش در خانه‌ای لوکس میان جنگل که اتفاقاً طراحی پدر است زندگی می‌کنند.

نقد فیلم پدرخوانده 1 | The Godfather | عزیمتی به عظمت هنر هفتم

ورود مخاطب به روایت فیلم سر بابا مصادف است با آخرین نفس‌های پدر پس از تصادفی سخت. لورا و آیزک در بیمارستان به دیدن بدن بانداژشده‌ی او می‌روند و در ادامه شاهد مرگ مغزی پدر و رسیدن تمام اموال او به لورا هستیم. حال لورا و آیزک باید در سوگ کسی که برای هر دوی آن‌ها عزیز بوده در میان این بنای بزرگ و مشرف به جنگل به سوگواری بپردازند.

فیلم سر بابا

آقای بارفوت سعی دارد سوگواری هر کدام از این دو را در پرده‌ی اول به مخاطب نشان دهد و در عین حال کاملاً لخت و عریان از زن جوانی بگوید که همسرش را ناگهان از دست داده و در خود توانایی مراقبت از آیزک را نمی‌بیند. کارگردان همین را تبدیل به چالشی جدی مقابل روی این دو کاراکتر می‌کند.

حقایق سه گانه فیلم پدرخوانده

قاب‌های آقای بارفوت از همان ابتدای فیلم سر بابا مخاطب را در بر می‌گیرند. او قرار نیست در فرم روایی خود مخاطب را درگیر تعلیق و سکوت‌ها و در ادامه جامپ‌اسکرهایی کند که برای لحظه‌ای هم که شده دو کاراکتر اصلی را درگیر شک و تردید نسبت به خود و اتفاقات پیش رو کند. در عوض با دو انسان مواجه هستیم که با توجه به شرایط سنی و تروماهای گذشته‌اشان قرار است با این سوگ دست‌و‌پنجه نرم کنند.

آن‌ها با جلوه‌ای فرازمینی و شاید فیزیکی‌تر از سوگ مواجه می‌شوند؛ سر همسر و پدر روی بدنی لاغر که دائم در حال در نوردیدن ذهن این دوست. پای لنگ روایت آقای بارفوت از همین‌جا بیشتر خود را نمایان می‌کند و در ادامه شاهد هستیم که روایت دائم در حال دور سر خود چرخیدن است.

بهترین فیلم های تینیجری یا نوجوانانه | مهم ترین ها و بهترین ها را بشناسید
بیشتر بخوانید

به‌طور مثال به نگاه آیزک به زندگی از طریق طراحی‌ها و دیوارنگاره‌های اتاق‌اش توجه کنید. آقای بارفوت همه‌ی این طراحی‌ها را حتی در یک نمای معنادار از مقابل چشم مخاطب نمی‌گذراند. او درعوض این طراحی‌ها و دیوارنگاره‌ها را تبدیل به تکه‌ای از زیبایی‌شناسی میزانسن خود کرده و سعی دارد از دل کابوس‌ها و پسایای ذهن دچار ترومای آیزک این موجود را خلق کند. اما فضایی خالی و تاریک در این میان وجود دارد که کارگردان تا انتهای فیلم هیچ‌گاه آن را پر نمی‌کند؛ آیزک در دل این سیاهی‌ها تعریف نمی‌شود و صرفاً قرار است از طریق سکوت، خیرگی و در نهایت کم‌اشتهایی او به رابطه‌ای مینیمال با این طراحی‌ها برسیم. در فیلم آقای بارفوت این ارتباط عقیم باقی می‌ماند.

اما شاید یکی از سکانس‌هایی که می‌توانست فیلم سر بابا را از این جایگاه متوسط جدا کند ترس یک‌باره‌ی آیزک و اولین درخواست او از لورا است؛‌ زمانی که آیزک از لورا می‌خواهد شب را کنار او بخوابد.

فیلم سر بابا

در چند نما شاهد این هستیم که ناخودآگاه این دو در خواب گویی آن رابطه‌ی پنهان مادر و فرزندی را در هر دو بیدار می‌کند و نوعی اطمینان و آرامشی در خور را برای اولین و آخرین‌بار در هر دو شاهد هستیم. شاید تمرکز روی این رابطه و انتزاعی‌تر کردن آن موجودی می‌توانست روایت را وارد مسیری دیگر کند. اما آقای بارفوت ترجیح داده تا از همان مسیر کم‌خطر گره، گره و گره و در نهایت نمای پایانی گره‌گشا بهره ببرد.

در نهایت باید گفت نوع مواجهه‌ی آقای بارفوت در این فیلم و ترسیم ذهنی آواز بابادوک شاید مخاطب را به یاد فیلم «بابادوک» محصول۲۰۱۴ به کارگردانی خانم جنیفر کنت بیندازد. غم،سوگ، رنج فقدان و در نهایت زاییده‌های ذهن دچار تروما در هر دو اثر به‌خوبی قابل قیاس است و باید گفت اثر آقای بارفوت هرچند سعی دارد از آن اثر خود را جدا کند، اما لاجرم ناخودآگاه این اثر بابادوک را در آغوش گرفته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نوزده + هفت =