نام انگلیسی: A Perfect Enemy
نام فارسی: فیلم یک دشمن کامل
کشور سازنده: آمریکا
محصول: ۲۰۲۱
امتیاز: ۲.۵ از ۴ – 〇◐⬤⬤
سارا
«جرمایز اَنگس» طراح معروف و مشهوریست که برای سخنرانی در مراسیمی به پاریس آمده است. او که سخنرانی خود را به پایان میرساند و برای طرفداراناش کتاب خود را امضا کرده و با آنها عکس گرفته است، سوار تاکسیای میشود تا خود را به فرودگاه برساند و پاریس را ترک کند. در میانهی راه و هنگامی که تاکسی او پشت چراغقرمزی قرار گرفته است، دختری جوان به شیشه زده و از او میخواهد اگر مقصد او فرودگاه است، او را هم برساند.
جرمایز هم با وجود باران شدیدی که در حال باریدن است به این دختر که ناماش «تکسل» است، کمک میکند و هر دو با هم راهی فرودگاه میشوند. اما هیچکدام به پرواز خود نمیرسند، پس باید برای ساعاتی در فرودگاه برای پرواز بعدی منتظر بمانند. این ماندن در فرودگاه و در ادامه همصحبتی این دو نفر اما منجر به رخ دادن اتفاقاتی عجیب میشود.
داستان فیلم یک دشمن کامل اگرچه در پیرنگ اصلی خود به چندین فیلم دیگر شباهت دارد اما نوع بازگویی حوادث در آن باعث میشود بیننده در تمام مدت حتی آن زمان که داستان اصلی بهظاهر لورفته میرسد هم مشتاق به دیدن ادامهی فیلم یک دشمن کامل شود. جرمایز مردی آرام و قابلاحترام دیده میشود که تمام سعی خود را میکند تا در برابر طرفداراناش کامل دیده شود.
اما در همان ابتدا با پاک کردن پیام یکی از طرفداراناش در صفحهاش که او را به انتقاد گرفته بود، نشان میدهد که او آنچنان که خودش فکر میکند هم کامل نیست. فیلم یک دشمن کامل با ورود تکسل، در ابتدا داستانی عادی دیده میشود اما همینکه جرمایز به فرودگاه میرود و ماکت فرودگاه را که در واقع طراحاش خودش بوده است را میبیند، همهچیز معمایی و رازآلود دیده میشود.
جرمایز هربار که از کنار این ماکت سفیدرنگ رد میشود، اشیای کوچکِ ریز قرمز رنگی را در یک سوی این ماکت میبیند. این اشیا چه هستند و چرا هربار در سویی از ماکت دیده میشوند؟
قرار است این اشیا که در ادامه تبدیل به عروسکهایی کوچک میشوند، از چه حرف بزنند؟ رفتارها و داستانهای عجیبی که تکسل در ادامهی همصحبتی برای جرمایز تعریف میکند نیز آنقدر مرموز و عجیب هستند که بیننده بهراحتی میتواند متوجه شود که آنچه درحال دیدناش است درواقع آن چیزی نیست که حقیقت داشته باشد و باید در پشت رخ دادن این اتفاقات، داستانی دیگر یا حتی هدفی دیگر وجود داشته باشد. این اتفاقات همگی اتفاقاتی ریز اما مهم هستند که قرار است سرنخهایی باشند برای کشف حقیقتی که در زندگی جرمایز و تکسل وجود دارد.
فیلم یک دشمن کامل را فیلمی سوررئال نیز میتوان خواند. فیلمی که در آن هر اتفاق، از اتفاقی بزرگتر سخن میگوید که سرنوشت تمام شخصیتهای داستان را رقم خواهد زد. فیلم یک دشمن کامل در ابتدای یکسوم پایانی خود راز اصلی خود را بهنوعی به بیننده نشان میدهد.
چند سکانس که به وضوح پرده از اسرار اتفاقات برمیدارند. اما دانستن راز اصلی داستان فیلم یک دشمن کامل راهی را میگشاید برای ایجاد سکانسهایی که بیش از آنکه از لحاظ درونمایه حرف جدیدی برای گفتن داشته باشند از لحاظ تصویری جذابیت دارند و اتفاقاتی که در این یکسوم رخ میدهد اتفاقاتی خاص و هیجانانگیز است که بااینکه بیننده میداند آن چیزی نیست که دیده میشود اما باز هم از دیدناش لذت میبرد.
سکانسهای پایانی و در هم غلتیدن شخصیتها در سیمانی که میتوان گفت نماد سنگدلی آدمهاست جزو سکانسهای زیباییست که میتوان تا مدتها آن را بهیاد آورد و نیز شاتهای زیبایی را هم در میان آن پیدا کرد. اما آیا در این میان انسانهای سنگدل همیشه شکست خواهند خورد؟