کتاب ارواح بدون ملیت ندارند مجموعه ای از مقالات نویسنده ژاپنی یوکو تاوادا است. این کتاب که در مجموعه زندگی میان زبانها (Living Between Languages) منتشر شده است، تجربیات روح جستجوگر نویسنده را که بین دو زبان ژاپنی و آلمانی زندگی می کند، بیان می کند.
تجربه ای شگفت انگیز از یادگیری زبان ها و ورود آگاهانه به قلمرو آنها؛ و شاید به همین دلیل است که به گفته منتقدان، این کتاب کوچک الگویی از سفر روایی و ایده آل شده است.
در مورد کتاب ارواح ملیت ندارند
یوکو تاوادا در اثر جادویی خود، ارواح ملیت ندارند تخیل خواننده را بیدار می کند و تفسیر جدیدی از کلیشه فرهنگ شرقی و غربی ارائه می دهد که از ندانستن زبان خارجی که زبان مادری نیست صحبت می کند. به مخاطب نشان می دهد که چگونه این شگفتی را حذف کند.
در این کتاب که به زبان آلمانی نوشته شده است، یوکو تاوادا با استفاده از کلمات، الفبا و قواعد جدید به طرز شگفت انگیز و جالبی تصویر جدیدی از ترجمه را برای مخاطبان خود ایجاد می کند!
او ترجمه را انتقال کلمات از زبان مبدأ به مقصد نمی داند. اما معتقد است ابتدا اندیشه ها و تبیین ها باید جای خود را در ترجمه پیدا کنند و این میسر نیست مگر با بازگرداندن افکار به کلمات و نه برعکس.
محققان به آثاری مانند کتاب ارواح ملیت ندارند اشاره می کنند که به زبانی غیر از زبان مادری نویسنده با عنوان Outside Voice نوشته شده است. توادا در آغاز مهاجرت آلمانی نمی دانست، به همین دلیل به زبان ژاپنی می نوشت و با کمک مترجم نوشته های خود را به آلمانی ترجمه می کرد.
اما بعداً شروع به نوشتن همزمان به دو زبان آلمانی و ژاپنی کرد و آثار طولانیتر خود را به ژاپنی و آثار کوتاهتر خود را به سبک داستانهای کوتاه یا مقاله به زبان آلمانی منتشر کرد.
یوکو تاوادا کتاب ارواح بدون ملیت را نوشت زیرا می داند که در دنیای امروز مترجمان، زبان شناسان یا مسافران و مهاجران تنها دست اندرکاران ترجمه نیستند. بلکه روح همه مردم جهان امروز به این موضوع متصل است.
چرا که گسترش رسانه ها و انتقال کلمات از زبان های مختلف به فرهنگ جوامع و همچنین نیاز به یادگیری یک یا چند زبان به دلیل گسترش ارتباطات جهانی که تحت تاثیر رسانه ها نیز هست. ارتباط، ذهن خودآگاه و ناخودآگاه بیشتر ما درگیر مسئله زبان بوده است.
امروزه تعداد زیادی از ما گاهی اوقات به زبان مادری خود فکر نمی کنیم، ناخودآگاه از برخی اصطلاحات زبان های دیگر در مکالمات خود استفاده می کنیم و به آهنگ هایی از زبان مادری تا زبان های جوامع مختلف شرقی و غربی گوش می دهیم.
گویی ما مانند پرندگانی هستیم که گاهی برای پرواز در میان فرهنگ ها، هویت ها و اندیشه ها به منطقه زبانی جدید پرواز می کنند و سپس به وطن و سرزمین زبانی خود باز می گردند.
کتاب ارواح ملیت ندارند، مجموعه ای لذت بخش از مقالات، اولین جلد از مجموعه زندگی بین زبان های ناشر نزدیک است که توسط ستاره نوتاج به فارسی ترجمه شده است.
درباره یوکو تاداوا
یوکو تاوادا متولد 23 مارس 1960 نویسنده ژاپنی است که در حال حاضر در برلین، آلمان زندگی می کند. او به ژاپنی و آلمانی می نویسد. تاوادا برنده جوایز ادبی متعددی از جمله جایزه آکوتاگاوا، جایزه تانیزاکی، جایزه ادبی نوما، جایزه ادبی ایزومی کیوکا، جایزه نویسندگان جدید گونزو، مدال گوته، جایزه کلیست و جایزه کتاب ملی شده است.
برای مجموعه زندگی بین زبانها
ناشر مجموعه زندگی بین زبان ها را با در نظر گرفتن اهمیت موضوع زبان و رویکردی آگاهانه به کارکردهای آن تولید کرده است. در این مجموعه به آثار نویسندگانی که تجربه زندگی در کشوری غیر از سرزمین مادری خود را داشته اند و یا مهاجر زبان های مختلف هستند، پرداخته شده و در مقالات خود خاطراتی از ماجراهای سفر به کشور زبان ها را بازگو کرده اند.
تقدیرهای کتاب ارواح ملیت ندارند
- این اثر، بیش از هر چیز دیگری از «مشاهدات کوچک» سخن میگوید، حتی اگر این مشاهدات کوچک رفتهرفته به تصویری بزرگتر ختم شوند؛ یوکو تاوادا با این کار سفری اکتشافی و ماجراجویانه را برای خواننده رقم میزند! (از یادداشت ویم وندرس بر کتاب)
- ما باید قدردان یوکو تاوادا باشیم که نشانمان داد چه قدر همهچیز کنجکاویبرانگیز است؛ او به ما آموخت که دوباره با چشمان کودکیمان شگفتزده شویم. (آدولف موشگ)
- یوکو تاوادا در حسآفرینی، چیرهدست و استاد است. (روزنامهی وست دویچه)
- بعد از مطالعهی این کتاب، به ناگاه میشود آوای کلمات را دوباره شنید، و آنچه را که مدتها از نگاهمان پنهان مانده بود، با دیدی تازه به تماشا نشست. (روزنامهی دی ولت)
تکه هایی از کتاب ارواح ملیت ندارند
دیروز در قطار شهری با خواندن روزنامهای از مرگ یک هنرپیشهی زن فرانسوی باخبر شدم. بلافاصله یادم آمد که وقتی دخترکی سیزدهساله بودم کتابی دربارهی این زن داشتم. آن کتاب دورهای برایم مقدس بود.
هنرپیشه باید در آن زمان چهلوپنجساله بوده باشد. کتاب حاوی عکسها، خلاصهی پیرنگ فیلمهایی که بازی کرده و چند مصاحبه با این زن بود.
وقتی کتاب را خریدم هنوز فیلمی از او ندیده بودم. افزون بر این، چندان به فیلمها علاقه نداشتم، بلکه عکسها بودند که توجهم را جلب میکردند. فیلمها هرگز فرصت کافی برای ورود به تصاویر قاب در اختیارم قرار نمیدادند.
در آن دوره، مدت مدیدی در بخش کتابهای مصور کتابفروشی نسبتاً بزرگی میماندم تا کتابی با عکس اسب پیدا کنم. بعد از مدتی، اتفاقی آن کتاب دربارهی هنرپیشهی فرانسوی را برداشتم، ورقش زدم و چند عکس دیدم که توجهم را جلب کرد.
احساس میکردم بالاخره پاسخی برای مهمترین پرسش یافتهام. پرسش هنوز برایم ناشناخته بود، اما پاسخ آن در قالب کتابی مقابل چشمانم قرار داشت. کتاب را خریدم، هرچند برای من زیادی گران بود. پای صندوق خداخدا میکردم کتابفروش نفهمد چقدر شیفتهی آن کتاب شدهام.
در نخستین عکس، هنرپیشه کتی به رنگ آبی تیره پوشیده بود، به همان رنگ اونیفورم مدرسهی من. اگر این رنگِ آبی کمرنگتر بود، سفری دریایی را برایم تداعی میکرد. اگر پررنگتر بود، همچون لباس عزا به نظر میرسید. اما رنگ کت او دقیقاً مابین سفر دریایی و تشییع جنازه قرار میگرفت.
ما این کتاب را به علاقه مندان به ترجمه، ادبیات و زبان شناسی توصیه می کنیم. به خصوص آنهایی که دارای روحیه ماجراجویی هستند که شیفته یادگیری زبان های مختلف هستند
و مدام در تلاش برای کشف فرهنگ ها، ایده ها، صداها و احساسات جهان هستند. علاقه مندان به مقاله از دیگر خوانندگان کتاب ارواح بدون ملیت هستند. ضمن تشکر از همراهی شما با مجله بامدادیها.