صفحه اصلی > نقد فیلم : معرفی و نقد فیلم بورگمن | Borgman 2013

معرفی و نقد فیلم بورگمن | Borgman 2013

فیلم بورگمن

نام اصلی: Borgman

نام فارسی: فیلم بورگمن

محصول: ۲۰۱۳ – هلند

ژانر: درام، دلهره

رده‌ی سنی: ۱۶+

امتیاز: ۳.۵ از ۴

مصطفی ملکی

در مرور فیلم «خانه‌ی دیوانه‌ها» به فیلمی از آقای «الکس فن وارمردام» با نام «بورگمن» اشاره کردیم. بهتر آن دیدیم که قبل از مرور فیلم جدید آقای وارمردام به این اثر بپردازیم تا بهتر و بیشتر با دنیای خلاق او آشنا شویم.

آقای وارمردام در این اثر قبل از آنکه اولین پلان در برابر مخاطب قرار بگیرد بازی خود را آغاز می‌کند و چندین بار طی مکالمه بین کمیل و مارینا نیز به این بازی اشاره می‌کند. فیلم با این جمله آغاز می‌شود: «و آن‌ها بر زمین فرود آمدند برای تقویت صفوف خود»

اگر فیلم را برای لحظاتی دچار مکث نکنیم و برای اطمینان خاطر وارد گوگل نشویم، شاید قریب‌به‌یقین در همان ابتدای مسیر اسیر بازی آقای وارمردام می‌شویم. این جمله بدون شک مخاطب را درگیر بندهای کتاب مقدس می‌کند، اما باید این را بدانیم که آقای وارمردام این جمله را خلق کرده است و نه کتاب عهد عتیق یا جدید. پس از این جمله و سر و کله‌زدن مخاطب با معنای آن و تلاش برای کشف زیرمتن جمله در بین سطور فیلم وارد اثر می‌شویم.

فیلم بورگمن

اولین پلان‌ها نیز گویی در ادامه‌ی این بازی قرار دارند؛ یک کشیش در حال خواندن دعایی مذهبی است و پس از تبرک اسلحه به دست می‌گیرد و همراه یک مرد و سگ‌اش و دو مرد دیگر به درون جنگل می‌روند.

پاسکال، لودویگ و کمیل همچون موش زیر زمین زندگی می‌کنند و به‌محض احساس خطر به درون شهر فرار می‌کنند. آقای وارمردام از همان ابتدا تنش را در روایت زیاد می‌کند و در میان گام‌های پر از تعجیل کمیل گویی نوعی اطمینان خاطر را به مخاطب ارائه می‌دهد که این کاراکتر هرگز اشتباهی نخواهد کرد.

اولین تقابل‌های کمیل در میان شهر و گزینش کردن خانه‌هایی که زنگ آن‌ها را به صدا در می‌آورد ناخودآگاه مخاطب را درگیر شروع فیلم «حرف بد نزن» می‌کند. گویی در اینجا نیز بازی کمیل قرار است نشانی از اختیار را در خود داشته باشد؛‌اگر با تحکم او را رد کنی، بدون بازگشتی به‌سراغ طعمه‌ی بعدی خواهد رفت و اگر کوچک‌ترین تردیدی به خود راه دهی، او تو را خواهد بلعید.

نقد فیلم روزی روزگاری در هالیوود
بیشتر بخوانید

بازی از لحظه‌ای که کمیل زنگ در خانه‌ی ریچارد و مارینا را به صدا در می‌آورد رنگ‌و‌بویی دیگر به خود می‌گیرد. کمیل خلأ را کشف کرده و حال از طریق همان خلأ مارینا را درگیر بازی شهوت، رهایی و در نهایت سرسپردگی می‌کند.

اینکه بخواهیم اثر آقای وارمردام را صرفاً اثری مذهبی با سویه‌های سوررئالیستی در نظر بگیریم، نگاهی ساده‌انگارانه به‌نظر می‌رسد. آقای وارمردام در طول روایت خود نشانه‌هایی به مخاطب می‌دهد که گویی کمیل لوسیفر است و دیگران اطراف او همچون خادمان درگاه لوسیفر تکه‌های پازل بازی او را کنار یکدیگر قرار می‌دهند.

او برای این کار گاه این گروه را همچون سگ‌ به میان خانه‌ی مارینا می‌فرستد و گاه کمیل را همچون بختک معروف در نقاشی «بختک» اثر «ژان هنری فیوزلی» روی تن مارینا قرار می‌دهد و از طریق او کابوس‌هایی ویران‌کننده و منجر به بدبینی و سوء ظن را به درون ذهن این کاراکتر می‌برد.

فیلم بورگمن

روایت آقای وارمردام در لابه‌لای خطوط ژانر دلهره حرکت می‌کند، اما در طول فیلم شاهد هستیم که کارگردان چقد راحت و مستقیم با مقوله‌ی نژادپرستی، ایمان و در نهایت قدرت نه گفتن بازی می‌کند.

به‌نوعی این روایت را می‌توان هجو زیبایی در باب دنیایی دانست که در آن زیست می‌کنیم. آقای وارمردام در آثار مختلف خود سعی دارد همین نیش و کنایه‌ی زهرآگین را همچون آن چیزی که کمیل در نوشیدنی قربانیان خود می‌ریزد به‌عنوان امضای آثارش در برابر مخاطب قرار دهد.

او در این فیلم باغی از جنازه‌ها را در عمق آب می‌کارد تا کمیل قادر باشد اعضای تیم خود را در میان خانه‌ای که راه را بر او باز کرده پیدا کند و مسیرش را میان راه‌های جنگلی ادامه دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

هجده + هفده =