نام انگلیسی: Bushidō
نام فارسی: فیلم بوشیدو: مسیر جنگجو
محصول: ۲۰۲۴ – ژاپن
ژانر: هیجانانگیز، تاریخی
ردهی سنی: ۱۴+
امتیاز: ۳.۵ از ۴
مصطفی ملکی
مسیر فیلمسازی یک فیلمساز اگر به کار ساخت آثار آیندهاش نیاید به چه دردی میخورد؟ مگر نه اینکه از تکتک آثاری که ساخته میشوند باید بهره برد تا اثر بعدی را ارتقاء داد؟ اگر در دنیای یک کارگردان با چنین ارتقایی مواجه نشدید، بهطور حتم خود اوست که می داند مشکل کار کجاست اما قصد و میلی برای رفع آن ندارد.
آقای «کازویا شیرایشی» یکی از آن فیلمسازانی است که در هر اثر سعی دارد از تمام کمبودهای اثر قبلی نهایت بهره را ببرد تا مخاطب را بهتر و بیشتر در باب درونمایههای داستانیاش قرار دهد.
او در سال ۲۰۲۴ به دوران شوگانیسم و ساموراییها رفته است. هنگام تماشای آشوب فیلم ۱۱ شورشی انتظار چنین اثری را داشتیم: اثری که گویی مخاطب را در برابر رؤیایی داستانی قرار میدهد.
آقای شیرایشی در اثر جدید خود قرار است شیوهی زیست یک سامورایی آزاد و بدون ارباب را با نام «یاناگیدا» بهتصویر بکشد. دوربین بهشیوهای کاملاً مجهول و از طریق دختر یاناگیدا وارد داستان فیلم بوشیدو میشود. بهنوعی آقای شیرایشی حاشیهنشینی عمدی این مرد را درون شهری شلوغ بهتصویر میکشد.
پس از این ورودیه با ارتباط گرم و صمیمی و وفادارانهی اوکینو و یاناگیدا بهعنوان دختر و پدر مواجه میشویم؛ ارتباطی که یکی از ریسمانهای قطور فیلم بوشیدو آقای شیرایشی محسوب میشود که از طریق آن این دو نفر برای آن دیگری حاضر است هر کاری انجام دهد.
هر چه فیلم بوشیدو پیش میرود گویی ضربآهنگ نیز ملایمتر میشود. این ضربآهنگ ملایم را در فیلم درس قتل نیز شاهد بودیم.
اما در این فیلم گویی سکانسبهسکانس در حال غرقشدن در ترکیب زیبایی از نورپردازی، پالتهای رنگی، درخشش رنگها، استفاده از نور طبیعی و طراحی لباس و بهطور خلاصه تریبکبندی درست قاب و میزانسن هستیم و کارگردان از طریق این قابها بهآرامی و بدون عجله ما را وارد دنیای کاراکتر اصلی میکند.
برعکس فیلم «درس قتل» اینجا با یک کاراکتر مرکزی مواجه هستیم و همهی کاراکترهای پیرامون او در جهتی پیش میروند تا رسم و شیوهی زیست این کاراکتر را قوت بخشند.
آقای شیرایشی برای غرقشدن بیشتر مخاطب در زندگی یاناگیدا از بازی «گو» بهره میبرد که تا جایی از داستان گویی قرار است تبدیل به مرکز فیلم بوشیدو شود، اما هر چه پیش میرویم این بازی خود را همچون یک مکگافین نشان میدهد.
آقای شیرایشی در شخصیتپردازی کاراکتر خود نیز سعی دارد با تکرار واژههای صداقت و انصاف گذشته و اکنون این کاراکتر را مقابل چشم مخاطب قرار دهد. او باز هم برای وصل کردن حال و گذشته از داچانگل بهره میبرد تا مخاطب آشنا با دنیای سینماییاش را در همان ساختاری که میشناسد نگاه دارد.
اما اینبار آشوبی که در فیلم شاهد هستیم در کنترل کاراکتر اصلی فیلم است. یاناگیدا هیچگاه در زندگی عدالت و انصاف را فدای رفاه خود نکرده است. بههمین سبب بوده که او همیشه اولین قربانی بوده است.
آقای شیرایشی از همین شیوهی زیست یاناگیدا برای بخش دوم فیلم بوشیدو بهره میبرد و حتی روی لبههای نازکی از تلفیق با ملودرام نیز میایستد، اما در آن سرزمین کلیشهها سقوط نمیکند. فیلم بوشیدو آقای شیرایشی نشان میدهد که این کارگردان چگونه اثربهاثر در حال ارتقای ساختار سینماییاش است و چه از این بهتر.