در تاریخ سینما، چهرههای کمی مثل جان فورد هستن که تصویر کلی از کارگردان رو تعریف کردن. شاید فقط سی.بی. دمیل رقیب واقعیش باشه. جان فورد با چشماندازهای وسیع و سبک منحصربهفردش، فیلم وسترن رو اونجوری که میشناسیم ساخت و جان وین رو به نماد مردانگی آمریکایی قرن بیستم تبدیل کرد. دره یادبود محبوبش هم بخشی از منظره تاریخی هالیووده. حالا که موزه تصویر متحرک نیویورکی از فیلمهاش داره، ما هم فرصت رو غنیمت شمردیم تا بهترین فیلمهای جان فورد رو بررسی کنیم.
این کار سختیه، چون فهرست فورد نزدیک ۱۵۰ فیلم داره و حتی اگر خیلیهاشون گم شدن، سرعت دیوانهوار کارش در سالهای پربار، جدا کردن فقط ۱۰ تا رو چالشبرانگیز میکنه. آیا فورد مرد خوبی بود یا نه، بحث جداست، اما بدون شک کارگردان بزرگی بود. اینجا ۱۰ تا از بهترین فیلمهای جان فورد رو داریم.
مقدمهای بر بهترین فیلمهای جان فورد
با مقاله بهترین فیلمهای جان فورد همراه باشید. این لیست نگاهی به کارهای برجسته این کارگردان میندازه، از وسترنهای حماسی تا داستانهای انسانی که هنوز هم الهامبخشن.
رتبهبندی بهترین فیلمهای جان فورد
برای رفتن به بخش هر فیلم، روی لینکهای زیر کلیک کنید:
- فیلم خبرچین (۱۹۳۵)
- فیلم دلیجان (۱۹۳۹)
- فیلم خوشههای خشم (۱۹۴۰)
- فیلم آنها هزینهپذیر بودند (۱۹۴۵)
- فیلم کلمنتین عزیزم (۱۹۴۶)
- فیلم مرد آرام (۱۹۵۲)
- فیلم جویندگان (۱۹۵۶)
- فیلم مردی که لیبرتی والانس را کشت (۱۹۶۲)
فیلم خبرچین (۱۹۳۵) – یکی از بهترین فیلمهای جان فورد
در فهرست بهترین فیلمهای جان فورد، کلاسیکهای جاودانی زیاده، اما بعضیهاشون با گذشت زمان کمی قدیمی به نظر میرسن. مثلاً “خبرچین” رو با نگاه مدرن ببینید، ممکنه احساس کنید بازیها بیش از حد احساسیه، جایی که منتقدان قدیمی “حساسیت” میدیدن، و موضوع سنگینش کل فیلم رو تحت تأثیر قرار میده.
اما هنوز هم برای درک سبک فورد مهمه. این فیلم اقتباسی از رمان لیام اوفلاهرتی ایرلندیست، که گفته میشه پسرعمو فورد بود. قبلاً در ۱۹۲۹ ساخته شده بود، اما نسخه فورد خیلی صیقلیتره، با فیلمبرداری سیاه و سفید جذاب که از اکسپرسیونیسم آلمانی و سنت هالیوود الهام گرفته. جالبترین بخش، همدردی با خبرچین عنوانه، که بین شورشیان، فاحشهها و سیاستمداران فرصتطلب، دلسوزترین کاراکتره.
ویکتور مکلاگلن عالی بازی میکنه، حتی اگر نقشش تئاتری باشه. گیپو، حیوان زخمیست که خیانتش رو درک میکنه، و این تم خیانت در مردانگی، چیزیه که فورد بارها بهش برمیگرده. فیلم چهار اسکار برد: بهترین بازیگر مرد برای مکلاگلن، کارگردانی برای فورد، فیلمنامه و موسیقی. سیاست بحثبرانگیزش کنار، هنوز هم گنجینهای از تکنیکهای سینماییه که فورد رو به عنوان استاد نشون میده. این فیلم مقدمهای عالی برای شناخت عمق کارهای فورد در بهترین فیلمهای جان فورد محسوب میشه، جایی که احساسات و واقعیت با هم ترکیب میشن تا داستانی ماندگار بسازن.
فیلم دلیجان (۱۹۳۹) – یکی از بهترین فیلمهای جان فورد
این فیلم برجسته، از بهترین فیلم های وسترن مشخصی که حرفه فورد رو تغییر داد و جان وین رو ستاره کرد. اگر پیچیدهترین کار فورد نباشه، کاملترینشه. اورسن ولز ظاهراً ۴۰ بار دیدش تا برای “فیلم شهروند کین” آماده بشه. صحنهسازی عالی، اکشن هیجانانگیز، و ویرایش روان، فیلم رو به مدرسه سینمایی تبدیل کرده.
گروه بازیگران فوقالعادهست، از کلر تروور در نقش دالاس، قلاب با قلب طلا، که بهترین عملکرد زنانه فورد محسوب میشه، تا رینگ کید وین، قهرمان نجیب. دکتر مست ایرلندی (توماس میچل) و قمارباز (جان کارادین) هم عالی هستن. فیلمنامه دادلی نیکولز، هر کاراکتر رو با داستان خودش زنده میکنه، و این رویکرد گروهی، فیلم رو مدرن میکنه. حمله هندیها هیجانانگیزه، اما انسانیت فورد به همه گسترش پیدا نمیکنه. انتخاب وین برخلاف توصیهها، جایگاه فیلم رو در تاریخ تضمین کرد.
هفت نامزدی اسکار و دو برد، اما لذت بازبینیش بعد از هفت دهه هنوز تازهست. در بهترین فیلمهای جان فورد، این کار نمونهای عالی از ترکیب تکنیک و احساسه، که وسترن رو بازتعریف کرد و مخاطب رو درگیر داستانی پر از شخصیتهای واقعی میکنه. فورد اینجا مرزهای ژانر رو جابهجا میکنه و فیلمی میسازه که هم کلاسیک و هم سرگرمکنندهست.
فیلم خوشههای خشم (۱۹۴۰) – یکی از بهترین فیلمهای جان فورد
با توجه به تأثیر رکود بزرگ آمریکا، فیلمهای کمی مستقیم بهش پرداختن، شاید چون پیروزی جنگ راحتتر روایت میشه تا بدبختی رکود. اما “خوشههای خشم” برنده اسکار فورد، برای مدتها آخرین کلمه در این موضوع بود. فیلمبرداری گرگ تولند زیبا و واقعگرایانهست، که بعداً برای “شهروند کین” کار کرد. این زیبایی، فیلم رو پیش میبره، حتی با سیر نزولی داستان کرامت انسانی تحت حمله.
هنری فوندا عالیه به عنوان تام جواد، ایدهآلیست شکسته، و فورد جوادها رو به عنوان خانواده شایسته آمریکایی نشون نمیده، بلکه واقعی و پیچیده. فوندا ظریف بازی میکنه، و این عمق به فیلم میده. اقتباس از رمان حماسی جان اشتاینبک، با پایان متفاوت از کتاب، اما فورد مقیاس کتابمقدسش رو حفظ کرده. کمرنگ شدن شهرتش به خاطر پیام سوسیالیستی، اما فورد که اغلب راستگرا دیده میشه، اینجا کنایهآمیزه.
در بهترین فیلمهای جان فورد، این کار جاهطلبانهترینشه، که دوره تاریک تاریخ رو با گستردگی و حساسیت نشون میده. هنوز هم برای کسانی که به سخنرانی تئاتری حساس نیستن، شکوهی داره که اونو فیلم قطعی رکود میکنه. فورد اینجا واقعیت و احساس رو ترکیب کرده تا داستانی بگه که هنوز هم طنیناندازه.
فیلم آنها هزینهپذیر بودند (۱۹۴۵) – یکی از بهترین فیلمهای جان فورد
علاوه بر محتوای جذاب در مورد کشتیهای کوچک PT در جنگ جهانی دوم که شناورهای ژاپنی رو در اقیانوس آرام نابود میکنن، این فیلم جایگاه منحصربهفردی در تاریخ داره. فیلمبرداریش وقتی جنگ در اقیانوس آرام به نفع آمریکا نبود شروع شد، و دسامبر ۱۹۴۵ اکران شد، وقتی جنگ تموم شده بود.
تمهای فوردیایی فداکاری و دلاوری خدمتکاران معمولی، با خوشحالی پس از جنگ جور درنمیآد، اما این مرثیه برای عقبنشینی نجیب، سند تاریخی جالبیه. نقش کشتیهای کوچک کمتر شناختهشدهست، اما فورد رئالیسم دانهدار رو با بازیهای قدرتمند رابرت مونتگومری، جان وین و دونا رید ترکیب کرده. این ازدواج عالی انگیزههای کلاسیک و غرایز مستند فوردشه، مثل “نبرد میدوی” که اسکار برد.
وین در زمان جنگ ستاره شد، اما خودش خدمت نکرد، و فورد باهاش دعوا کرد – حتی در اعتبارات، رتبه نظامی فورد و مونتگومری ذکر شده، اما وین نه. در بهترین فیلمهای جان فورد، این کار اصلیه، که جنگ رو واقعی نشون میده. نسبیگرایی تاریخی کنار، هنوز هم جذاب و مهیجه، با بررسی فداکاری و انسانیت در جنگ. فورد اینجا سبک خودش رو با واقعیت ترکیب کرده تا فیلمی بسازه که هم تاریخی و هم احساسیه.
فیلم کلمنتین عزیزم (۱۹۴۶) – یکی از بهترین فیلمهای جان فورد
یک دهه و نیم قبل از نقل قول معروف “لیبرتی والانس”، فورد افسانه رو چاپ میکرد: جنگ اسلحه در OK Corral بعد از فیلمش افسانهای شد. انحراف از تاریخ (شخصیتهای زن تخیلی، ارپها گاوچران نبودن، و غیره)، اما جالبترین روایته. فورد داستان رو از ویات ارپ واقعی شنیده بود، و جان وین از مکالمات با ارپ الهام گرفت. اما فورد ارپ رو با هنری فوندا بازی کرد، که متفکرانه و روحیست.
فوندا شاید خود فورد باشه، در حالی که وین شناسهش. عملکرد فوندا عالیه، و فیلم کاراکترمحور و سبکقلبانه، با پویایی رفیق بین ارپ و داک هالیدی (ویکتور مچور). از “دلیجان”، فورد وسترنی ساخت که در همه جبههها عالیه: جامعه مرزی، عاشقانه، انتقام (با والتر برنان ضدنوع)، و اکشن. اما غزل منحصربهفردی داره، با لحظات آرام مثل صندلی روی ایوان یا هملتخوانی دکتر. در بهترین فیلمهای جان فورد، این کار ضد منفیکنندههاست: فورد مرز گرما و تمسخر رو رد میکنه و فیلمی میسازه که احساسات گستردهای داره. این ترکیب ژانرها، فیلم رو ماندگار کرده.
فیلم مرد آرام (۱۹۵۲) – یکی از بهترین فیلمهای جان فورد
اگر در بهترین فیلمهای جان فورد، بحثی باشه، “فیلم مرد آرام” نماد ایرلنده. ممکنه بدترین جنبه احساسی فورد رو نشون بده، با اغراق برای کل ملت. اما اگر به عنوان فانتزی مثل “بریگادون” ببینید، دوز مقاومتناپذیری از هوس و شیمیست، با نقش غیرمعمول جان وین در کمدی رمانتیک.
داستان خالصه: شان بوکسور آمریکایی که قول داده دیگه نجنگه، به ایرلند برمیگرده و عاشق مری کیت میشه. ازدواج میکنن، اما برادرش به خاطر اختلاف زمین، جهیزیه رو نمیده، و مری کیت عصبانی میشه چون شان با برادرش نمیجنگه. اخلاق فیلم مشکوکه: کشیدن زن از مو و دعوا مشکلات رو حل میکنه، اما دعوا ده دقیقه طول میکشه با humor، جمعیت و میخانه.
مورین اوهارا خیرهکنندهست، با چشمهای درخشان و خلق خشن، پیشرفت بزرگی در نقشهای زنانه فورد. تنها صحنه جنسی فورد، بوسه در قبرستان زیر باران، یادآوری دامنه استعدادشه. در بهترین فیلمهای جان فورد، این کار نگاه جالبی به میراث ایرلندی فورده، و فیلمی سرگرمکننده که مرزهای ژانر رو جابهجا میکنه.
فیلم جویندگان (۱۹۵۶) – یکی از بهترین فیلمهای جان فورد
اگر کلیشه باشه که این شاهکار حمله فورد به افسانه غرب آمریکاست که خودش ساخت، فقط چون با دید عقبنشینی مقاومتناپذیره. حتی اون زمان، با فورد در اوج و فیلمبردار وینتون سی. هاچ در بهترین حالتش، داستان شکار ایتان ادواردز (جان وین) برای کومنچیها که خانوادهش رو کشتن و خواهرزادهش (ناتالی وود) رو دزدیدن، خاص بود. تصاویر تکنیکالر و کادربندی پرشور (اون عکسهای اول و آخر)، خارقالعادهست.
اما مشعل همکاری فورد با وینه، که وین رو به نژادپرست تلخ تبدیل کرد. ادواردز خیانت رو ظلم میبینه که باید انتقام بگیره، حتی از خواهرزادهش. وین سازش نمیکنه، و این ضد همه نقشهای قهرمانانهشه. کدش زشت و شکستهست. اما فیلم تجدیدنظرطلب واقعی نیست، چون سرخپوستان هنوز “وحشی” هستن. در بهترین فیلمهای جان فورد، این کار ابهام و دوگانگی به قهرمانی غربی اضافه میکنه، نه وارونه کردن. فورد اینجا افسانه رو پیچیده میکنه و فیلمی میسازه که هنوز هم چالشبرانگیزه.
فیلم مردی که لیبرتی والانس را کشت (۱۹۶۲) – یکی از بهترین فیلمهای جان فورد
اگر لیست بهترین فیلمهای جان فورد مقدماتی باشه، این کار پیشرفتهتره. ارزیابی کار فورد با زمان تغییر میکنه، بعضی فیلمها کمرنگ میشن مثل “دره من چقدر سبز بود”، اما این یکی درخشانتر شده. ممکنه درخشانترین جواهر تاج فورد باشه. داستان سناتور پیر جیمز استوارت که برای تشییع تام دونیفون (جان وین) برمیگرده و حقیقت قتل لیبرتی والانس (لی ماروین) رو میگه، که شهرتش رو ساخته.
بازیها عالیه، از جمله ورا مایلز با عمق بیشتر. اما استعاره و خودارجاعی، طنین مداوم داره. نقل قول معروف “وقتی افسانه واقعیت شد، افسانه رو چاپ کن”، تمها رو جمع میکنه: گاهی جعل الهامبخش بهتره از حقیقت. این رویکرد فورد به فیلمسازیست، با وفاداری متزلزل به تاریخ. بزرگی مرد بیش از روشهاست. در بهترین فیلمهای جان فورد، این کار ادای احترام به داستانگویی و افسانهسازیست، و استدلال برای اهداف توجیهی. فورد اینجا مرزها رو بررسی میکنه و فیلمی میسازه که عمیق و مهیجه.
اگر این لیست مقدمهای برای بهترین فیلمهای جان فورد باشه، برای پیشرفتهتر، “واگن مستر”، “۷ زن”، “آقا رابرتز” و “اسب آهنین” رو پیشنهاد میکنم. نظرتون چیه؟ در کامنتها بگید.
پایان مقاله بهترین فیلمهای جان فورد.